💠 حدیث روز 💠
💎 با ایمانترین مردم
🔻پيامبر صلواتاللهعلیهوآله:
أحسَنُ النّاسِ إيماناً أحسَنُهُم خُلُقاً و ألطَفُهُم بِأهِلهِ
🌸 باايمانترين مردم، خوشاخلاقترينِ آنها و مهرورزترينشان با خانواده خود است.
📚 بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۸۷
•┈┈••✾••┈┈•
@neday_e_dehestan
محال است
باران هدیه بدهی
دست خودت خیس نشود...
🌸🌸🌸🌸🌸 @neday_e_dehestan
بسم الله الرحمن الرحیم
براى امير المومنين علی عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد.
حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على :
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى اكنون مهياى جنگ باش "
حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت:
از طرف عبدالله
تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند.
من
آماده جنگ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان کس هستم که پدربزرگ و عمو و داییت را کُشته ام "
سپس نامه را مهر و امضاء کرد و از یارانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد
دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طِرِمّاح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان! من حاضرم. حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود :
طِرِمّاح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش طرماح گفت : سمعاً و طاعةً آنگاه نامه را گرفت وبوسیدو روی چشمهایش گذاشت و بسوى شام حركت كرد
معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از یاران على را به او رساند
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد
طِرِمّاح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء به همه آنها با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساندودرکنار معاویه روی صندلی همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيزروی صندلی لم داد و پاهايش را دراز كرد
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا او پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد
عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟
طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين تربیت شده درمکتب على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم
، طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم
معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم
معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش
معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟
طرماح گفت : همانكه گفتم
بالاخره معاويه بلندشدودستهایش رادرازکردونامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است مهياى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
ستارگان وماه تازمانی ستاره وماه هستندکه ازخورشیدخبری نباشد على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود كه
معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
طرماح گفت من دستهایم راکوتاه کرده ام که زبانم وپاهایم درازست و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند.
( اختصاص، شیخ مفید، ص ١٣٨.)
💠-------------
@neday_e_dehestan
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #ببینید | معجزه ای که هر روز اتفاق میافتد
🔸️گاهی می شود از صبح تا شب آدم سختی هایی دارد و وقتی می آید خانه خسته، کوفته حال حرف زدن ندارد اما همین که نگاهش به همسرش می افتد با یک سلام و علیک و یک لبخند تمام خستگی ها می پرد. یک معجزه الهی است.
۱۳۹۸/۱۲/۱۸
🔺️انتشار به مناسبت ۳ مرداد ماه، روز خانواده
#انتشار_برای_اولین_بار
📱 @mesbahyazdi_ir
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️ذیحجّه بعد از این همه اتفاق زیبا فقط آمدن تو را کم دارد.
تو بیایی و از این به بعد، ذیحجّه را نه فقط به خاطر «غدیر»،
نه تنها برای «مباهله»،
نه فقط برای نازل شدن «هَل اتی» و...
بلکه برای آمدن تو نیز جشن بگیریم.
بگذار قشنگترین حُسن ختامِ این سال قمری، آمدن تو باشد.❤️
@neday_e_dehestan
#اخلاق_در_خانواده
⚠️ناله فراوان والدین از
🔺آرزوهای بلند
🔺سختی زندگی
🔺تعریف از داراییهای مردم
🔺گشودن دست نیاز به سوی دیگران
🔺نگاههای حسرتآمیز آنان به داشتههای دیگران و....
👈این پیام را به فرزند میدهد که پول حلّال همه مشکلات است. با این نگاه،کودک بهتدریج به سوی #پولپرستی سوق داده و از ارزشهای اخلاقی و انسانی دور میشود.
👈 این فرزند در آینده محبت کردن به همه و حتی والدین را در کفه ترازو می سنجد😔
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
@neday_e_dehestan
💠 حدیث روز 💠
عاقبت تأخیر در توبه
🔻امام محمدباقر (عليهالسلام):
وَ إِيّاكَ وَالتَّسْوِيفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ يُغْرَقُ فِيهِ الْهَلْكَي
❇️ از تأخير انداختن [توبه] بپرهيز، زيرا تأخير انداختن، دريايي است که درمانده در آن غرق ميگردد.
📚 بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۶۴
•┈┈••✾••┈┈•
@neday_e_dehestan
#عفاف
#خاطره_دفاع_مقدس
👇لطفا به این میزان از عفاف، نمره بدهید...
🔹صدیقه صارمی،اهل تبریز، در دوران دفاع مقدس در مناطق جنگی حضور داشته و از یاوران رزمندگان بوده است.
خاطرات این بانوی پر افتخار در کتابی با عنوان «دختر تبریز» چاپ شده است. در صفحه 101 این کتاب خاطرهای نقل شده که برای این روزهای جامعه ما بسیار شنیدنی است:
✍️ او می گوید:
حدوداً 12 آذر سال 62 دزفول بودم در بیمارستان افشار . موشکی به یکی ازمناطق پرجمعیت شهر اصابت کرد. برای امداد رفتیم به محل.
در حین گشتن، زیر پایم خالی شد و احساس کردم کسی زیر آوار است. نشستم و کمی دقت کردم . دو تا پا دیدم. سریع بقیه را خبر کردم و آمدند کمک. دختری بود حدودا 16 ساله. با پوشش کامل، حتی روسری هم سرش بود. او را نجات دادیم و به بیمارستان بردیم چون چند جای پایش شکسته بود.
تمامی اعضای خانواده اش (پدر و مادر و برادر و خواهرهایش) شهید شده بودند.
بعد از چند روز بستری که حالش کمی بهتر شده بود. یک بار مرا خواست.
رفتم بالای سرش . گفتم کاری داری؟
گفت: خانم شنیدم تو مرا از زیر آوار پیدا کردی؟
گفتم: بله
گفت: یک سوالی از شما بپرسم راستش را میگویی؟
(با خودم گفتم حتما میخواهد از سرنوشت پدر و مادر و اعضای خانواده اش بپرسد. باخودم گفتم اگر پرسید میگویم آنها نیز زخمی شده اند و بستری هستند.)
گفتم: اگر جواب سوالت را بدانم حتماً .
گفت: (خواهشا خوب دقت کنید. دختری 16 ساله همه اعضای خانوادهاش شهید شدهاند و از آنها بیخبر است و خودش مجروح است در بیمارستان و... خلاصه اوضاع روحی و روانی و جمسی همه علیالظاهر نامطلوب):
گفت:
وقتی داشتید مرا از زیر آوار در می آوردید، دست نامحرم که به من نخورد⁉️
دست نامحرم که به من نخورد
دست نامحرم که به من نخورد
همین...
🌸قهرمان عفاف از دور به تو سلام درهر کجای دو عالم که هستی
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
@neday_e_dehestan
✅ *تا توانستم، ندانستم چه سود؟*
✅ *چون که دانستم، توانستن نبود!!!*
یک دکتر باتجربه نقل میکند ۴۸ سال است که
با افتخار دیپلم دکترای پزشکی گرفته ام.،
حالا پس از ٤٨ سال طبابت ،
*فهمیده ام که:*
دردسر ، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!
*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق میکند!
*فهمیدم*
بیماریها یا ارثی است یا حرصی!
*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمیتواند درمان کند و قلب سنگی و سخت را نمیشود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.
*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.
*فهمیدم*
دلت اگر گرفت هیچ دکتری نیست که خوبش کند.
*فهمیدم*
متخصصان چشم نمیتوانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.
*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه میخواهد نه چیز دیگری!
*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمیتواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه میگذرد.
*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بری کنترل نمیکند.
*فهمیدم که*
اگر قند در دلت آب شود دیابت نمیگیری، بلکه به آرامش میرسی.
*فهمیدم که*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر میکنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمیدهند.
*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.
*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک میروند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی میکنند.
*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمیتواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.
*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمیشود!
*فهمیدم*
خود بزرگ بینی به هورمون رشد ربطی ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ میشوند نه با هورمون رشد!
*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهدشد.
*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*
*که هیچ چیز نفهمیدم...*
بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.
*🌹ما به مهربانی هم محتاجیم🌹*
@neday_e_dehestan
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴یا اباالفضل العباس ادرکنا
@neday_e_dehestan
💠 حدیث روز 💠
💎 ای مردم، نهراسید
🔻امام علی علیهالسلام:
أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَی مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ
❇️ ای مردم؛ از راه حق براى كمى اهلش هراس نكنيد، زيرا مردم گِرد سفره دنيا فراهم شدند كه دوران سيرى آن اندك و گرسنگى آن دراز است.
📚 نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹
•┈┈••✾••┈┈•
@neday_e_dehestan
#اخلاق_در_خانواده
🌴اختلافات گذشته را به رخ هم نکشیم!
چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید. هرگاه اختلافی به وجود آمد، گذشته ها را به رخ او نکشید، به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است
@neday_e_dehestan