هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔸بارقههای امید
✍ علیرضا مکتبدار
📌کودک و نوجوان یعنی ادامه زندگی، استمرار وجود انسان، تازگی، تحول، پیشرفت و در یک کلمه: امید.
📌امروز دم غروب، خسته از یک هفته پرکار، هوس کردم کمی قدم بزنم. قدمزنان تا بوستانی که با منزل فاصله داشت رفتم.
📌در مسیر، از کنار دیوار مجتمعهای مسکونی که میگذشتم، از پشت نردهها، صدای سروصدای بچهها که نغمه زندگی بود، بهگوش میرسید.
دوست داشتم به آنان و جستوخیزهای کودکانهشان ساعتها خیره شوم.
📌در بهترین نقطه بوستان، شهید جوان بیست ساله ای در خاک آرمیده بود که البته گمنام بود. نماینده نسل دهه پنجاه یا شصت که جوانی و سرزندگی جمعیت این مرز و بوم را به رخ دیگر کشورها میکشاندند.
📌آن.سوتر، گروهی نوجوان ۱۳ تا ۱۵ ساله، با «زووووو» کشیدن، زندگی را نفس میکشیدند. شور و نشاطی وصفناشدنی داشتند. چمنهای بوستان هم زیر پاهای برهنهشان، قولنج میشکست.
📌اینها بارقههای امیدند در فضای جان، اما شاید زیاد طول نکشد که این بارقهها خاموش شوند و نسلی سالخورده در گوشه کنار بوستانها، روی نیمکتها بنشینند و این شور و نشاط زندگی، جای خود را به تکراری خستهکننده و کشنده بدهد.
#جمعیت
#جوانی_جمعیت
@HOWZAVIAN