🏴▪️🏴▪️🏴▪️
السلام علیک یا ابا عبدالله
✔️با عرض سلام خدمت همه دوستداران آقا ابا عبدالله الحسین🖤
▪️خدمت بانوان محترم ان شاءالله همه در صحت وسلامتی باشند وآماده برای عزای آقا امام حسین علیه السلام.
▪️یک پیشنهاد داشتم برای محرم اگه دوست داشتید می تونید امسال به خاطر شرایط کرونا توی خونه هاتون ومخصوصاآشپزخونه تون اجراکنید.
1_ اینکه هرطوری شده یک پرچم درِ منزلتون بزنید.
2_ یک پرچم هم ورودی آشپزخونتون بزنیدوبه اهل خونه هم بگید:
من این دوماه رابه نیت امام حسین( ع )توآشپزخانه خودمون خدمت می کنم.
هر غذایی ازصبحانه،ناهار،شام گرفته تاچای و آب خنک دادن به اهل منزل را به نیت روضه امام حسین دراختیارشون بزارید.
3_به اهل خانه بگیداین دوماه شما هم میتوانیدتوآشپزخانه امام حسین (ع) خدمت کنید حتی به اندازه یک استکان جابه جا کردن برای مجلس امام حسین( علیه السلام).
4_هرروزیک زیارت عاشوراهمراه بایک روضه توی خونه ومخصوصاتوآشپزخونه گوش کنیدیابخونیدو برای فرج آقا صاحب الزمان (عجل الله)وسلامتیشون
و شفای مریضهاوبرطرف شدن این بلاوبیماری و برآورده شدن حاجات همه بندگان خدا دعا کنید که همه این دعاها به خودتان بازمی گردد.
5_حتمادرآشپزخانه بدون وضودراین ایام واردنشوید.
▪️بیایدامسال همه باهم خانه های خودراحسینه و آشپزخانه ی امام حسین (ع)کنیم
▪️تافرزندان مان ببیندودرذهن خودبرای آینده ذخیره کنند،
▪️تا آثارنیک وباقیات وصالحات شود برای بعداز خودمان▪️
التماس دعا🤲
🖤🏴🖤
انشالله خودمون و فرزندانمان در این ماه محرم الحرام مصداق بابی انت و امی یا ابا عبدالله باشیم 🖤🖤
التماس دعا
🌺🍀💐🌷🍀🌺
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
╭┅─────────┅╮
🌺 https://t.me/nedayelalejin
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا
🔹روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم.
🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد :
🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم
🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟
🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار
🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند
🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟
🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم !
🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟
💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟
🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه
🔹گفت : یک فال برام بگیر
🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست
🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید
🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟
🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال
🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟
🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد
🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان
🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
💥رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت
💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
💥از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
💥زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
💥ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست
💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده !
🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم .
🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم .
🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد !
🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند .
🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید.
🌺🍀💐🌷🍀🌺
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
╭┅─────────┅╮
🌺 https://t.me/nedayelalejin
بسمه تعالی
اطلاعیه
همشهریان عزیز لالجینی،
سلام علیکم.
بدینوسیله به استحضار شما بزرگواران می رساند عدهای از جوانان مومن و انقلابی شهرمان تصمیم گرفتهاند به عنوان عرض ارادت به محضر مبارک حضرت رقیه همایش باشکوهی در سالروز شهادت این سه ساله امام حسین( علیه السلام) برگزار نمایند.
این همایش با عنوان:
« تجلیل و تقدیر از فرزندان مدافعان حرم استان همدان»
در لالجین برگزار خواهد شد مشارکت و همراهی فرد فرد شما همشهریان عزیز در این حرکت زیبا و انساندوستانه میتواند برگ زرین دیگری بر دفتر پرافتخار شهرمان بیافزاید .
این اقدام کاملا خودجوش و مردمی جوانان عزیز این شهر افتخار آفرین با نظارت و راهنمایی امام جمعه بزرگوار لالجین حاجآقا محققی در حال پیگیری می باشد.
عزیزانی که تمایل دارند در ایجاد و ثبت این جلوه های زیبا به هر مقداری که دوست دارند مشارکت نمایند می توانند کمک های خود را به شماره کارت. ۲۳۱۳۷۳۸۲۹۲۴۰ ۶۲۸۰ بانک مسکن به نام محسن منیری فر وارریز نموده و تصویر آن را به شماره تلفن
۳۱۰۷۷ ۰۹۱۲۴۰ پیغمبری ارسال فرمایند.
یقین داریم شما خوبان با این عمل خداپسندانه نام خود را در دفتر حامیان و مدافعان حضرت رقیه ثبت و ضبط خواهید نمود.
این حرکت ارزشمند با این هدف انجام میشود که بگوییم اگر در کربلا حضور فیزیکی نداشتیم و این روزها هم توفیق حضور در میدان نظامی دفاع از حرم پیدا نکردیم اما با دل و مال خود در دفاع از حریم و حرم های اهل بیت حضور داریم وتردیدی بخود راه نخواهیم داد
اجرکم عندالله.
ارادتمند و کوچک شما سید عباس پیغمبری
🌺🍀💐🌷🍀🌺
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
╭┅─────────┅╮
🌺 https://t.me/nedayelalejin
💠 حدیث روز 💠
🌹 شهادت شهادت حسین (ع)🌹
🌺 پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله:
🏴 إنَّ لِقَتل الحُسَین حَرارَة فی قُلُوب المُومِنینَ لا تَبرُدُ اَبَدا.
🏴 همانا شهادت حسین حرارتی در دلها ایجاد میکند که هرگز خاموش نخواهد شد.
📚 مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.
🌺🍀💐🌷🍀🌺
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
╭┅─────────┅╮
🌺 https://t.me/nedayelalejin