🌷#شهیده_کبری_تلخابی درسال ۱۳۱۷ روستای ضیاآباد اراک به دنیا آمد چون روستای شان مدرسه نداشت برای همین از تحصیل محروم شد مدتی بعد با ازدواج با علی تلخابی ساکن روستای (شهر) تلخاب از توابع فراهان شد . 🌷او کدبانویی بود مهربان ، دگرخواه و بسیار بصیر نسبت به مسائل پیرامونش . حاصل این ازدواج هفت پسر و دو دختر شد . علی تلخابی لحاف دوز بود و گهگاهی هم برای اداره امور زندگی کشاورزی می کرد . 🌷با شروع جنگ کبری خانم پسرانش را به دفاع از کشور تشویق کرد و برای کمک به جبهه از هر چه در خانه داشت دریغ نمی کرد . فرزندانش احمد متولد ۱۳۴۴ تلخاب و ابوالقاسم متولد ۱۳۴۷ تلخاب در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کردند و با خودسازی و تربیت نفس توانستند ظرفیت توفیق شهادت را در خود ایجاد کنند و احمد در عملیات والفجر مقدماتی به تاریخ ۲۰/ ۱۰/ ۱۳۶۱ و ابوالقاسم در عملیات خیبر به تاریخ ۲۱/ ۱۲/ ۱۳۶۳ آسمانی شدند و رزق شهادت را بر جان گرانبهایشان خواندند . همسرش علی آقا بعد از شهادت فرزندانش با کسب اجازه از کبری خانم برای برداشتن اسلحه احمد و ابوالقاسم راهی جبهه می شوند و در پاسخ به عده ای که می گفتند شما دیگر به جبهه نروید می گفتند : « هر کس وظیفه خودش را انجام می دهد الان وظیفه جبهه رفتن بر عهده من است » . سرانجام علی تلخابی همسر کبری خانم نیز در عملیات والفجر ۸ فاو به تاریخ ۱۳۶۴ در سن ۵۵ سالگی بشهادت می رسند . 🌷کبری خانم تلخابی مادر دو شهید و همسر شهید در مراسم تشییع همسرش مورد سرزنش زنان دیگر قرار می گیرد که چرا اجازه دادی همسرت به جنگ برود و ایشان با صلابت و عزمی راسخ بلند می شود و می گوید : « حضرت علی علیه السلام برای چه شهید شد ؟ همسر من هم در این راه به شهادت رسید از خدا می خواهم من هم شهید شوم . این ها چیزی نیست خدا سایه امام را بر سرمان نگه دارد . 🌷سال ۱۳۶۶ کبری خانم مستطیع شده بود و باید به حج تمتع می رفت و بسیار از این موضوع خوشحال بود . هنگام عزیمت به بیت الحرام وقتی به او می گویند هنگام برائت از مشرکان خیلی جلو نرو ، گفته بود : « من صف اول می ایستم و جلو می روم و پرچم را خودم به دست می گیرم و از خدا می خواهم که من هم شهید شوم . این چنین هم شد ، در حالی که در صفوف راهپیمایی جمعه خونین مکه با در دست داشتن پرچم انزجار خود را نسبت به آمریکا و عامل دست نشانده اش ابراز می کرد ، به وسیله آب جوش توسط سعودی ها می سوزد و مورد ضرب و شتم واقع می شود و در نهایت در ۶ مرداد ماه ۱۳۶۶ در مکه معظمه به شهادت می رسد. 🌷یاد مادرانی چون کبری خانم که انسان سازی را سرلوحه اهداف زندگی گوهر بارشان کردند گرامی باد 🌷آدرس آرامگاه : گلزار شهدای حضرت علی بن جعفر قم قطعه ۱۵ ردیف ۱۵ شماره ۷۵۳ از طرف : شعبه نشر آثار و مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی #روحش_شاد #یادش_گرامی (برای شادی ارواح طیبه همه شهدای اسلام بخصوص روح پاک این شهیده و همه رفتگان صلوات) ✅ پایگاه اطلاع رسانی ندای تلخاب در ایتا و روبیکا 👉 @nedayetalkhab

🌷#شهیده_کبری_تلخابی درسال ۱۳۱۷ روستای ضیاآباد اراک به دنیا آمد چون روستای شان مدرسه نداشت برای همین از تحصیل محروم شد مدتی بعد با ازدواج با علی تلخابی ساکن روستای (شهر) تلخاب از توابع فراهان شد . 🌷او کدبانویی بود مهربان ، دگرخواه و بسیار بصیر نسبت به مسائل پیرامونش . حاصل این ازدواج هفت پسر و دو دختر شد . علی تلخابی لحاف دوز بود و گهگاهی هم برای اداره امور زندگی کشاورزی می کرد . 🌷با شروع جنگ کبری خانم پسرانش را به دفاع از کشور تشویق کرد و برای کمک به جبهه از هر چه در خانه داشت دریغ نمی کرد . فرزندانش احمد متولد ۱۳۴۴ تلخاب و ابوالقاسم متولد ۱۳۴۷ تلخاب در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کردند و با خودسازی و تربیت نفس توانستند ظرفیت توفیق شهادت را در خود ایجاد کنند و احمد در عملیات والفجر مقدماتی به تاریخ ۲۰/ ۱۰/ ۱۳۶۱ و ابوالقاسم در عملیات خیبر به تاریخ ۲۱/ ۱۲/ ۱۳۶۳ آسمانی شدند و رزق شهادت را بر جان گرانبهایشان خواندند . همسرش علی آقا بعد از شهادت فرزندانش با کسب اجازه از کبری خانم برای برداشتن اسلحه احمد و ابوالقاسم راهی جبهه می شوند و در پاسخ به عده ای که می گفتند شما دیگر به جبهه نروید می گفتند : « هر کس وظیفه خودش را انجام می دهد الان وظیفه جبهه رفتن بر عهده من است » . سرانجام علی تلخابی همسر کبری خانم نیز در عملیات والفجر ۸ فاو به تاریخ ۱۳۶۴ در سن ۵۵ سالگی بشهادت می رسند . 🌷کبری خانم تلخابی مادر دو شهید و همسر شهید در مراسم تشییع همسرش مورد سرزنش زنان دیگر قرار می گیرد که چرا اجازه دادی همسرت به جنگ برود و ایشان با صلابت و عزمی راسخ بلند می شود و می گوید : « حضرت علی علیه السلام برای چه شهید شد ؟ همسر من هم در این راه به شهادت رسید از خدا می خواهم من هم شهید شوم . این ها چیزی نیست خدا سایه امام را بر سرمان نگه دارد . 🌷سال ۱۳۶۶ کبری خانم مستطیع شده بود و باید به حج تمتع می رفت و بسیار از این موضوع خوشحال بود . هنگام عزیمت به بیت الله الحرام وقتی به او می گویند هنگام برائت از مشرکان خیلی جلو نرو ، گفته بود : « من صف اول می ایستم و جلو می روم و پرچم را خودم به دست می گیرم و از خدا می خواهم که من هم شهید شوم . این چنین هم شد ، در حالی که در صفوف راهپیمایی جمعه خونین مکه با در دست داشتن پرچم انزجار خود را نسبت به آمریکا و عامل دست نشانده اش ابراز می کرد ، به وسیله آب جوش توسط سعودی ها می سوزد و مورد ضرب و شتم واقع می شود و در نهایت ۹ مرداد ۱۳۶۶ش(۶ ذی‌الحجه ۱۴۰۷ق) بدست عمال آل سعود و غاصبان حرمین شریفین در مکه معظمه به شهادت می رسد. 🌷یاد مادرانی چون کبری خانم که انسان سازی را سرلوحه اهداف زندگی گوهر بارشان کردند گرامی باد 🌷آدرس آرامگاه : گلزار شهدای حضرت علی بن جعفر قم قطعه ۱۵ ردیف ۱۵ شماره ۷۵۳ از طرف : شعبه نشر آثار و مشارکت زنان در دفاع مقدس استان مرکزی #روحش_شاد #یادش_گرامی (برای شادی ارواح طیبه همه شهدای اسلام بخصوص روح پاک این شهیده و همه رفتگان صلوات) ✅ رسانه مردمی شهر تلخاب در ایتا و روبیکا 👉 @nedayetalkhab