#هر_صبح_یک_سلام
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
روزت را زیبا کن!
عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ...
#وعده_صادق۳
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#وعده_صادق۳
@negaheqods
ای نسیم سحری ✨
عطر رخ یار کجاست ؟
ما که دیوانه هجرش شده و
راهی صحرا شده ایم
تو بگو مهدی💚
ما نو گل زهرا کجاست؟
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
#وعده_صادق۳
@negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت هشتاد و پنجم ــ این عالیه سمانه بیا تنت کن ــ بابا بیاید بریم بشینیم یه
﴾﷽﴿
پلاک پنهان
🔻 قسمت هشتاد و ششم
تاثیر صحبت کمیل انقدر زیاد بود که دیگر سمانه لب به اعتراض باز نکرد.
با صدای گوشی کمیل نگاهش از سمانه گرفت و جواب داد
ــ الو زنداداش
ــ.....
ــ خب صبر کنید بیام برسونمتون
ــ ...
ــ مطمئنید محسن میاد؟
ــ ...
ــ دستتون درد نکنه،علی یارتون
تماس را قطع کرد و گوشی را در جیب اور کتش گذاشت.
ــ چیزی شده؟
ــ نه زنداداش بود،گفت خریداشون تموم شده،ثریا خانم زنگ زده به محسن بیاد دنبالشون
سمانه دستانش را مشت کرد و در دل کلی غر به جان آن سه نفر زدکه می دانستند از تنها ماندن با کمیل شرم می کرد اما او را تنها گذاشتند.
ــ سمانه خانم
ــ بله
ــ بریم خرید لباس؟نه من نه شما لباس نخریدیم
ــ نه ممنون من فردا با دخترا میام
کمیل اخمی کرد و گفت:
ــ چرا دوست ندارید با من خرید کنید؟
ــ من همچین حرفی نزدم،فقط اینکه شما نمیزارید خریدامو حساب کنم اینجوری راحت نیستم
کمیل خندید و گفت:
ــ باشه هر کی خودش خیرداشو حساب میکنه.خوبه؟
ــ خوبه
در پاساژ قدم می زدند و به لباس ها نگاهی می انداختند،کمیل بیشتر از اینکه حواسش به لباس ها باشد،مواظب سمانه بود که در شلوغی پاساژ کسی با او برخورد نکند.
سمانه به مانتویی اشاره کرد و گفت:
ــ این چطوره؟
کمیل تا می خواست جواب بدهد،نگاهش به دو پسری که در مغازه بودند و به سمانه خیره شده بودند ،افتاد.
اخمی کرد و گفت:
ــ مناسب مراسم نیست
سمانه که متوجه نگاه های خشمگین کمیل با آن دو پسر شد حرفی نزد، و به بقیه ویترین ها نگاهی انداخت.
سمانه نگاهی به مغازه ی نسبتا بزرگی انداخت ،نگاهی به مغازه انداخت همه چیز سفید بود،حدس می زد که مغازه مخصوص لباس های مراسم عروسی و عقد باشد.
ــ بریم اینجا؟
کمیل نگاهی به مغازه انداخت اسمش را زمزمه کرد:
ــ ساقدوش،بریم
وارد مغازه شدند،سمانه سلامی کرد،دختری که موهایش در صورتش پخش شده بودند،سرش را بالا آورد و سلامی کرد،اما با دیدن سمانه حیرت زده گفت:
ــ سمانه تویی؟
ــ وای یاسمن تو اینجا چیکار میکنی
در عرض چند ثانیه در آغوش هم فرو رفتند.
ــ وای دختر دلم برات تنگ شده
ــ منم همینطور،تو اینجا چیکار میکنی؟مگه نرفتی اصفهان
یاسمن اهی کشید و گفت:
ــ طلاق گرفتم
ــ وای چی میگی تو؟
ــ بیخیال دختر تو اینجا چیکار میکنی،این آقا کیه؟
سمانه که حضور کمیل را فراموش کرده بود ،لبخندی زد و گفت :
ــ یاسمن دوستم،کمیل نامزدم
کمیل خوشبختمی گفت،یاسمن جوابش را داد و دوباره سمانه را در آغوش گرفت.
ــ عزیز دلم ،مبارکت باشه،
ــ ممنون فدات شم،اومدم برا خرید لباس عقد
ــ آخ جون بیا خودم آمادت میکنم
دست سمانه را کشید و به طرف رگال های لباس برد،و همچنان با ذوق تعریف می کرد:
ــ یادته میگفتیم تورو هچکس نمیگیره میمونی رو دستمون
بلند خندید و موهایش را که پریشان بیرون ریخته بودند را مرتب کرد.
سمانه را به داخل پرو برد و چند دست لباس به او داد.
ادامہ دارد...
#وعده_صادق۳
@negaheqods
تهیسازی، مهمترین حربه دشمن در برابر ایرانیها (قسمت اول)
«تهیسازی» بهعنوان یکی از اصلیترین و مهمترین ابزارهای دخالت قدرتهای ذینفوذ در هر کشوری، یک سلاح بسیار برّنده و کارآمد است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. در طول چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی دشمنان این آب و خاک تلاش ویژهای کردهاند تا ایران را از عناصر قدرت خالی و به قولی «تهی» کرده و با گرفتن انگیزههای لازم در نهایت کشور را به زیر سلطه خود در بیاورند. در این جنگ گسترده که بخش عمدهای از آن را دشمن انجام داده و میدهد، متاسفانه در بسیاری از اوقات داخلیها نادانسته و یا دانسته وارد بازی آنها شده و شرایط را به نفع دشمنان کشور تغییر میدهند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عناصر سه گانه تشکیلدهنده نظام جدید، یعنی جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت مورد توجه دشمنان قرار گرفت و آنها برنامه ویژهای را برای زیر سوال بردن این عناصر سهگانه تدارک دیدند. البته موضوع تهیسازی تنها به این عرصهها ختم نشده و شامل همه موارد میشود، برنامه موشکی، حضور منطقهای ایران، خودکفایی در تولید محصولات مختلف، توانایی هستهای کشور و.... بخش عمدهای از فضاسازی دشمن را به خود اختصاص داده که پرداختن به هر کدام از آنها، خود یک مبحث متفاوت و مستقل را میطلبد. اما در اینجا بر آن هستم تا به تهیسازی کشور از عناصر سهگانه قدرت بپردازم.جمهوریت، را شاید بتوان رکن هر نظام دمکراتیکی در جهان امروز برشمرد. دشمنان با درک این مساله که حضور ولیفقیه در راس نظام حاکم بر ایران آنها را برای رسیدن به آرزوهایشان ناکام کرده، تلاش دارند تا وجود جمهوریت در ایران را زیر سوال ببرند. زیر سوال بردن شورای نگهبان و نظارت استصوابی (البته ما هم به این نظارت انتقاداتی داریم چرا که کافی است نگاهی به برخی از عناصر راه یافته به مجلس شورای اسلامی و درخواستهایشان از وزرا داشته باشید تا متوجه شوید که این نظارت هم کامل نیست) شاید یکی از اصلیترین محورهای برنامه آنها است. با این استدلال که قدرت انتخاب مردم ایران کم است و به گزینههای شورای نگهبان رای میدهند و این خلاف دمکراسی!! است میخواهند مردم را در مقابل قانون اساسی قرار دهند.در همین جمهوریت، موضوع دیگر به رهبری باز میگردد. آنها تلاش دارند تا نظام ایران را دیکتاتوری جلوه دهند و در این مسیر سعی میکنند مسیر حتی ریزترین مسائل را به رهبری نظام ختم کنند. وابستههای آنها در حالی به رهبری حمله میکنند و نظام را دیکتاتوری میخوانند که به شکل وقیحانهای برای یک دیکتاتور شناسنامهدار بنام رضاشاه پهلوی آویزان شدهاند و شعار میدهند (روحت شاد رضاشاه). این میزان از وقاحت را شما در کنار تلاش دشمن برای به راه انداختن داعیههای سلطنتطلبانه مانند فرشگرد! و پیدا شدن یک جانور جدیدی که مدعی بچه شاه دوم پهلوی شده بگذارید تا بدانید که آنها چه برنامه دقیقی طراحی کرده و عناصر وابسته به خود را به چه شکل سازماندهی کردهاند.
اما در مورد اسلامیت نظام، تلاش دشمنان مربوط به این سالها نیست. آنها در طول چهار دهه گذشته سعی کردهاند کشور را از عنصر مذهب خالی کنند. این تلاشها تا اندازه زیادی به دلیل عملکرد داخلی مقامات موفق بوده است. زیر سوال بردن قدرت دین در اداره کشور محور فعالیتهای آنها بوده است. کافی است تا هر یک از نمادهای حکومت دینی مانند روحانیت یک حرفی بزند آن را علم کرده و مدتها به آن میپردازند. تهیسازی دینی یعنی خالی کردن معنویت از جامعه و وقتی دشمن بتواند دین را نشانه برود و جوانان مذهبی را جذب کند، آن وقت تکلیف کشور مشخص است. متاسفانه در این مورد حاکمیت هم اشتباهات متعددی داشته و فرصت را به دشمن داد تا برنامههایش را بهتر پیش ببرد. نکته اساسی در این مورد این است که ما در داخل نتوانستهایم به شبهاتی که دشمن شکل میدهد به درستی پاسخ دهیم.
در حالی که به دلیل حکومت دینی در کشور بسیاری از موارد به علت حرمت شرعی در کشور ممنوع است، دشمن تلاش کرد محرمات را با کمترین هزینه در نزدیک مرزهای کشور بیاورد. در این مورد نیازی به مثال نیست، شما به سفرهای خارجی ایرانیها توجه کنید تا متوجه شوید که دشمن با استفاده از ابزار تبلیغاتی خود چگونه محیط پیرامونی را با هزینههای اندک جهت حضور جوانان فراهم کرده است. تلاش برای دینگریز کردن مردم، زیر سوال بردن اعتقادات و باورهای آنها و همچنین تلقین این نکته که هر چه هست زیر سر آخوندهاست و آنها مملکت را لفت و لیس کردهاند، به شکلی روزافزون در جامعه گسترش پیدا کرده و ناکارآمدی برخی از مسوولان هم بر این مساله صحه میگذارد.
ادامه دارد.....
#وعده_صادق۳
@negaheqods
🔴 املای Covid به عقب "Divoc" است
⚠️ در زبان عبری کلمه Divoc به معنای "تصرف یک جن" است.
"Divoc" اصطلاحی است که از کلمه عبری "dybbuk" گرفته شده است، که یک روح شیطانی است که قادر به .
تصاحب موجودات دیگر است.
در افسانه عبری، دیبوک روح یک فرد شرور است که می خواهد از مجازات فرار کند و سعی می کند با داشتن بدنی دیگر در این قلمرو بماند.
همه چیز در مورد کووید وارونه شد. کل بحران تولید شده از ابتدا تا انتها یک آیین غول پیکر بود، تنها برای شروع/آماده ساختن جمعیت جهان برای «عصر دلو» (عصر دجال) آینده.
پوشیدن ماسک تشریفاتی، قفل کردن، تلقیح اجباری و غیره.
دلیل اینکه ما شاهد وقوع این همه شر در صحنه جهانی هستیم (چه از طریق مناسکی مانند کووید یا سایر پرچم های دروغین) این است که کنترل کنندگان غیبت معتقدند که اگر شر به اندازه کافی ایجاد شود، حضور "خوب" (نور کاذب) آشکار خواهد شد...
#وعده_صادق۳
@negaheqods
جهل و نادانی بدترین دردهایی است که بشر میتواند به آن دچار شود و با آن همه چیز را بر باد دهد.... در حالی که در مصر هیچ اتفاقی نیفتاده طبق معمول همیشه کاانالهای فارسی زبان در دام کانالهای اخوانی تروریستهای سوری افتادند و ویدیوهای قدیمی از مصر را منتشر میکنند و متاسفانه مانند این کانال، از اعتراضات مردمی!! مینویسند و چقدر بدبختیم به لحاظ رسانهای و چقدر عقب افتادهایم و چقدر باید از بابت ندانستن و نفهمیدن زجر بکشیم...
در مصر هیچ خبری نیست و هیچ اعتراضی هم نشده است و آنچه در طول یک دو ساعت گذشته منتشر شده بساطی است که تروریستهای تکفیری سوری منتشر کردند تا حواسها را از اعتراضات شکل گرفته در سوریه بابت رفتارهای ضد مردمی و ترورها و آدمرباییهای خود منحرف کنند. مصر البته دیر یا زود گرفتار آشوب و بلوای اخوانیها خواهد شد و اگر در فضای رسانهای کشور ما آمدهاند این آشوبها را به نام اعتراضات مردمی سند زدند بدانید که اینها نیز گرفتار بازی دشمنان منطقه هستند.
#وعده_صادق۳
@negaheqods
♨️ شنیده ها از رفع فیلتر برخی نرمافزارهای خارجی مانند واتساپ و گوگل پلی از عصر امروز حکایت دارد!
✍ برخی از این پلتفرمها نقشی کلیدی در اغتشاشات گذشته داشته و درباره انتساب آنها به رژیم صهیونیستی بارها هشداردهی شده است.
پازل دشمن برای ایجاد اغتشاشات در حال تکمیل شدن است.
اما بدانند
اسامی مدافعین فعالیت سکوهای اجتماعی صهیونیستی و آمریکایی از ذهن مردم ایران فراموش نخواهد شد.
بعضی مسئولین بی شخصیت و البته مشکوک بدون توجه به دهن کجی مدیران پلتفرم های خارجی تلگرام و واتساپ و... مجدّانه به دنبال فعالیت بدون محدودیت این سکوهای اجتماعی در ایران اسلامی هستند.
این در حالیست که خواسته مردم انقلابی ایران همواره فعالیت آزادانه شبکه های اجتماعی به شرط پذیرش و فعالیت در چهارچوب قوانین کشور بوده است.
همچنان تاکید میشود این افراد مشکوک هستند.
از نهادهای امنیتی درخواست حساسیت و پیگیری بیشتر داریم.
#وعده_صادق۳
@negaheqods
#هر_صبح_یک_سلام
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
روزت را زیبا کن!
عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ...
#وعده_صادق۳
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#وعده_صادق۳
@negaheqods
سلام مولای مهربانم!
در میان ازدحام زندگی
در امتداد عبور لحظهها…
در رفت و آمد قدمهای بی تفاوت شهر!
انگار…
آوار میشود بر دلم …
اضطراب نبودنتان!
کجایی یوسف زهرا!؟
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
#وعده_صادق۳
@negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت هشتاد و ششم تاثیر صحبت کمیل انقدر زیاد بود که دیگر سمانه لب به اعتراض باز
﴾﷽﴿
پلاک پنهان
🔻 قسمت هشتاد و هفتم
با کمک یاسمن همه ی خرید هارا از همان مغازه تهیه کرده بود،در پرو چادرش را مرتب کرد و خارج شد.
یاسمن با دیدن سمانه گفت:
ــ سمانه باور کن نمیخواستم بگیرم ها ،ولی شوهرت به زور حساب کرد
سمانه چشم غره ای به کمیل رفت.
بعد از تحویل خریدها ،و تشکر از یاسمن از مغازه خارج شدند.
سمانه به طرف کمیل چرخید و گفت:
ــ چرا حساب کردید؟
ــ چه اشکال داره
ــ قرارمون این نبود
ــ ما قراری نداشتیم
سمانه به سمت مغازه ای مردانه قدم برداشت و گفت:
ــ مشکلی نیست،پس لباسای شمارو خودم حساب میکنم
کمیل بلند خندید،سمانه با تعجب پرسید:
ــ حرف من کجاش خنده داشت؟
ــ خنده نداشت فقط اینکه
ــ اینکه چی؟
ــ من لباس خریدم
ــ چـــــــی؟
ــ اونشب با دوستم رفتم خریدم
سمانه یا عصبانیت گفت:
ــ شما منو سرکار گذاشتید؟
ــ نه فقط یکم شوخی کردم
ــ ولی شما سرکارم گذاشتید.
کمیل به سمت در خروجی قدم برداشت و آرام خندید.
ــ گفتم که شوخی بود،الانم دیر نشده شام نخوردیم ،شما شامو حساب کنید.
ــ نه پول شام کمتر از خریدا میشه
به ماشین رسیدند کمیل در را برای سمانه باز کرد و گفت:
ــ قول میدم زیاد سفارش بدم که هم اندازه پول لباسا بشه
سمانه سوار شد کمیل در را بست و خوش هم سوار شد.
ــ آقا کمیل من به خانوادم نگفتم که دیر میکنم
ــ من وقتی تو پرو بودید با آقا محمود تماس گرفتم ،بهش گفتم که کمی دیر میکنیم
سمانه سری تکان داد و نگاهش را به بیرون دوخت،احساس خوبی از به فکر بودن کمیل به او دست داد.
کمیل ماشین را کنار یک رستوران نگه داشت ،پیاده شدند،کمیل در را برای سمانه باز کرد که با یک تشکر وارد شد،نگاهی به فضای شیک رستوران انداخت و روی یکی از میز ها نشستند،گارسون به سمتشان آمد،و سفارشات را گرفت،تا زمانی که سفارشاتشان برسد در مورد مکان عقد صحبت کردند،با رسیدن سفارشات در سکوت شامشان را خوردند،سمانه زودتر از کمیل سیر شد ،خداروشکری گفت و از جایش بلند شد.
ــ من میرم سرویس بهداشتی
ــ صبر کنید همراهیتون میکنم
ــ نه خودم سریع میام
به طرف سرویس بهداشتی رفت،سریع دست و صورتش را شست و بعد از مرتب کردن روسری اش از سرویس خارج شد،به طرف میزشان رفت اما کسی روی میز نبود،کمی نگران شد
ادامہ دارد...
#وعده_صادق۳
@negaheqods