10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐۱۵ روز تا #جشن_انقلاب💐
گوشه ای از افتخارات جمهوری اسلامی ایران
تبدیل شدن شیراز به رتبه اول پیوند اعضا در جهان
امروز ایران به دانش پیوند انواع اعضای مختلف بدن انسان دست پیدا کرده و شیراز پایتخت پیوند عضو ایران و پیشتاز در پیوند عضو در جهان است.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۲۹روز تا #جشن_میلادمنجی💐
💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات
🌸امام باقر علیه السلام:
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ هُوَ الطَّرِيدُ الشَّرِيدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ الْمُكَنَّى بِعَمِّهِ الْمُفْرَدُ مِنْ أَهْلِهِ اسْمُهُ اسْمُ نَبِي
صاحب اين امر همان راندهشده آواره است كه خونخواهى پدرش نشده و كنيه عمويش را دارد و جدا از خانواده خويش است، نام او نام پيامبرى است.
📚الغیبه للنعمانی، ص179، ح24
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۳۵روز تا #جشن_انتخابات💐
شاخص های نماینده تراز انقلاب اسلامی
در کلام مقام معظم رهبری
۲۸-داشتن استقلال در بیان نظرات
بحمدالله در دورههایی که تاکنون گذشته تا حدود زیادی شاهد چنین منظره هایی بوده ایم؛ آزاد حرف خودشان را بزنند و راهی را که صحیح میدانند، تعقیب بکنند. این، خصوصیات مجلس اسلامی است که بخش مهمی از این خصوصیات وجود داشته
است. البته نمیخواهیم بگوییم استثناء ندارد؛ چرا بالاخره در هرجا استثناهایی هم هست؛ اما قضاوت بر روی غلبه و بر روی روال طبیعی کار است.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
ابعاد تحصن ۲۶ روزه مجلس پس از اعلام نظر شورای نگهبان و رد صلاحیت ۸۵ نماینده مجلس ششم، نمایندگان فراک
در نهایت، تحصن نمایندگان به علت ناامید شدن از تغییر در لیست نمایندگان رد صلاحیت شده، پس از ۲۶ روز در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۱۳۸۲ پایان یافت. پس از پایان تحصن، ۱۱۷ نماینده مجلس در جلسه علنی مجلس دسته جمعی استعفا دادند. در میان نمایندگان مستعفی ۲۰ نماینده از شهر تهران حضور داشتند و افرادی چون کروبی، محتشمی پور، انصاری، دعایی، هادی خامنه ای، محجوب، سرحدی زاده و وحیده طالقانی در بین آنها حضور نداشتند.
احزاب اصلی و فعال انتخابات مجلس هفتم و نتایج آن (با تمرکز انتخابات تهران)
تعدد کاندیداهای ثبت نامی برای نمایندگی در مجلس هفتم از سوی گروه های سیاسی و دانشگاهی با تعابیر مختلفی رو به رو شد. جناح راست افزایش تعداد ثبت نام ها را به سناریوی ” جنبش ثبت نام” تعبیر کردند که هدف آن بالا بردن هزینه رد صلاحیت گسترده نامزدها و اعمال فشار بر شورای نگهبان بود. از نظر دانشگاهیان و تحلیل های جامعه شناختی، تعداد بالای داوطلبان نشان دهنده فعالیت نامنسجم و نامشخص گروه های سیاسی بود که نتوانسته بودند به عنوان احزاب سیاسی کارآمد، نقش و کارکرد ویژه خود را در جامعه بازی کنند. در نتیجه، بی اعتمادی و شاید شناخت نادرست از مسئولیت نمایندگی باعث ثبت نام عده زیادی برای نمایندگی مجلس هفتم شد. این تحلیل ها مثلا به حوزه انتخابیه شهر تهران استناد داشتند که با وجود ثبت نام بیش از هزار نامزد، فقط ۶۵ نفر نسبتا شناخته شده و دارای سابقه و فعالیت سیاسی بودند و اسامی آنها در پنج ائتلاف آبادگران ایران اسلامی، ائتلاف برای ایران، خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و چکاد آزاداندیشان قرار داشت.
در پی رد صلاحیت چهره ها و داوطلبان اصلاح طلب، دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) انتخابات را تحریم کرد و از بین گروه های عضو جبهه دوم خرداد به جز مجمع روحانیون مبارز، خانه کارگر و مجمع اسلامی بانوان، بقیه گروه ها (از جمله سازمان مجاهدین انقلاب، حزب مشارکت، حزب همبستگی) و همچنین نهضت آزادی و ملی مذهبی ها اعلام کردند که در انتخابات شرکت نمی کنند. حزب کارگزاران نیز اعلام کرد با وجود خودداری از ارائه لیست، از مردم برای شرکت در انتخابات و انتخاب چهره های شایسته دعوت می کند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت سی و هشتم شیر آفریقا مبلغان کلیسا، درمان بیماران و کاستن از درد و ر
برگی از داستان استعمار
قسمت سی و نهم
مسیحیان کوچک
مبلغان کلیسـا توجـه مخصوصی به کودکان داشتند.
آنهـا بـه سـراغ کودکان رنجدیده یا بیمار میرفتنـد از آنها مراقبت میکردند و سپس ایـن کـودکان را با مسیحیت آشـنـا کـرده، غسل تعمید میدادند.
یکی از مشهورترین کشیشانی که تعداد بی شماری کودکان سیاهپوست را مسیحی کرد «پدرو کلاور» بود که در قرن هفدهم میلادی در اسپانیا زندگی میکرد.
در آن سالها کشتیهای اسپانیایی که در سواحل آفریقا پر از برده شده بودند، پی درپی در بندر «کارتاجنا» لنگر میانداختند و صدها برده را روانه بازار برده فروشان میکردند.
پدر کلاور در این بندر ساکن شد و تمام تلاش خود را برای تغییر مذهب بردههای کودک و نوجوان به کار برد.
هر وقت که یک کشتی حمل برده به بندر وارد میشد، پدر کلاور با مقداری غذا و نوشیدنی خود را به کشتی میرساند و به سراغ بردههای کودک میرفت.
بین آنها غذا و نوشیدنی تقسیم میکرد، از آنها دلجویی میکرد و در همان جا آنها را غسل تعمید میداد و نام مسیحی برایشان انتخاب میکرد.
پدر کلاور این مسیحیان کوچک را به حال خودشان رها نمیکرد.
همراه آنها بـه بـازار برده فروشان میرفت و در مدتی هم که آنها در بازار منتظر اربابان جدید خود بودند برایشان سخنرانی میکرد.
هنگامیکه این بردههای کوچک به صاحبان کشتزارها و معادن فروخته میشدند، کلاور باز هم به آنها سرکشی میکرد، با آنها درباره دین و نام جدیدشان صحبت میکرد و از آنها میخواست رنجهای بردگی را تحمل کنند و در زندگی صبر بیشتری داشته باشند.
گفته میشود که او حدود سیصد هزار برده را که بسیاری از آنها کودک و نوجوان بودند، غسل تعمید داد و مسیحی کرد.
در سالهای بعـد کـه بـرده داری لغـو شـده بـود و دست مبلغان مسیحیت به کودکان برده نمیرسید، راههای بهتری را برای آموزش کودکان آفریقایی در پیش گرفتند.
در سنگال کشیشان فرانسوی به سراغ خانوادههای بیشماری میرفتند که از گرسنگی رنج میبردند.
این کشیشها با این خانوادهها قرار میگذاشتند که هر ماه مقداری مواد غذایی به آنها بدهند و در عوض یکی از بچههای آنها را برای تربیت مسیحی در اختیار بگیرند.
سن این بچهها کمتر از پنج سال بود.
کشیشها با خانوادهها قرارمیگذاشتند که اگر بخواهند پس از مدتی به خود را پس بگیرند باید هزینههایی را که مبلغین برای آنها خرج کرده بودند بپردازند.
پس از یک دوره آموزش، بچهها به فرانسـه اعـزام میشدند، تا در مدارس کلیسا در دورههای بالاتر ادامه تحصیل دهند.
آنها در فرانسه تابعیت فرانسوی میگرفتند هنگامیکه به سنگال برمیگشتند، مانند یک مسیحی فرانسوی و یک مامور دولت فرانسه برای حفظ منافع این فعالیت میکردند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
قسمت نوزدهم حاج کاظم گفت: «این موضوعی که میخوام برات نقل کنم، بر میگرده به حدود دوسال و نیم قبل! ز
قسمت بیستم
حاج کاظم گفت: «نه... به بهانه کاری به امارات سفر میکنه و پناهنده میشه و هرچی تا حالا اقدامات دیپلماتیک و رایزنی های امنیتی نظامی داشتیم، از طرف اماراتی ها پاسخ مثبتی برای تحویل اون شخص دریافت نکردیم. حدود یک سال قبل هم اون شخص به اورشلیم اسرائیل سفر کرده و عملا دست ما بسته شد.»
گفتم: «ایرانی بود یا سوری؟»
گفت: «متاسفانه ایرانی.»
گفتم: «دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدیم... نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده.»
حاجی تاملی کرد، ادامه داد گفت:
«طی اون مدتی که تا به زن و بچه سیف برسیم، گروگان گیرها از ما میخواستن چندتن از عوامل موساد و که ایران دستگیر کرده بود آزاد کنیم. دستور کار این شد که یک تیم 10 نفره اطلاعاتی و عملیاتی ضربتی ویژه تشکیل بدیم تا اون ها رو نجات بدیم، وَ تشکیل هم دادیم. اما وقتی بچه ها به لانه تروریستها در یکی از مناطق مرزی سوریه نزدیک میشن درگیری شدیدی صورت میگیره وَ متاسفانه دونفر از بچه های ما شهید میشن. درگیری ادامه پیدا میکنه. در نهایت، وقتی تروریست ها به درک واصل میشن، بچه های حزب الله وارد ساختمون میشن و با صحنه ای بد مواجه میشن. به همسر و فرزندان سیف تجاوز گروهی شده بود و در نهایت به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.»
خیلی ناراحت شده بودم. دلم به درد اومده بود.
حاج کاظم گفت:
«دلیل اینکه سیف از لحاظ روحی به هم ریخته این هست که همسرش و دو دختر عفیفه و پاکدامن خودش رو به طرز فجیعی از دست میده...»
توی دلم احساس شرم میکردم. نمیدونستم چی بگم. حاجی هم بیشتر از این توضیح نداد. منم دیگه حوصله نداشتم و خداحافظی کردیم برگشتم دفترم. به محض ورود، تلفن دفتر زنگ خورد. از دفتر حاج آقا سیف بود... گوشی رو گرفتم پاسخ دادم:
+سلام حاج آقا.
_سلام. فورا بیا دفترم.
+چشم... الساعه.
رفتم سمت دفتر سیف. به محض ورود گفت:
_آماده ای برای ماموریت؟ توانش و داری؟ میخوام این مورد و خودت بری دنبالش. درون مرزی هم هست.
+بله آقا. چشم. فقط اگر اجازه بدید، هوایی نرم. با خودرو و زمینی برم تمام مسیر و !
با همون حالت جدی و سگرمه های تو هم رفته و عبوس گفت:
_ایرادی نداره! فقط حواست به خودت باشه!
+چشم.
ماموریت و مستقیما خودش برام شرح داد...
موضوع: کاملا سری...
قرار شد تا کرمان با ماشین خودم برم و بعدش از اونجا با ماشینی که توسط یکی از عواملمون در اختیارم قرار میگرفت ادامه مسیر بدم و ماموریت و به سرانجام برسونم. تمام مراحل اولیه انجام شد.
عازم ماموریت شدم و با خودروی شخصی از تهران رفتم به سمت کرمان. اونجا ماشینم و توی اداره کرمان گذاشتم، خودروی مورد نظر و تحویل گرفتم عازم شدم به سمت زاهدان! دیگه درمورد ماموریت توضیحی نمیدم! میخوام برم سر اصل مطلب!
پنج روز در زاهدان بودم. هوا به شدت گرم بود... ماموریت تموم شده بود و باید برمیگشتم. با خودم گفتم برم بازار، برای مادرم سوغاتی بخرم.
وارد یکی از بازارها شدم. لباس محلی تنم بود، روم و پوشونده بودم! هوا به شدت گرم و نفس گیر بود. اسلحه م و زیر لباس محلی گذاشته بودم تا در صورت هرگونه اتفاق غیر منتظره، واکنش سریع نشون بدم.
اصلا کاری به شغلم ندارم... کلا از بچگی عادتم بود هرجایی میرفتم، به طور کاملا نامحسوس دور و برم و پایش میکردم! به قول حاج کاظم که یه بار بهم گفت:
تو گرچه شیعه ای، اما انگار از دوران بچگیت شبیه یهودی ها کاملا امنیتی بزرگ شدی...
راست میگفت... از بچگیم به دلیل شرایط خانوادگیم، شرایط اطرافیانم، امنیتی بزرگ شدم که بعد از شهادت پدرم، حاج کاظم مسببش بود. وَ این در گوشت و خون من موندگار شد تا اینکه وارد این عرصه پر دردسر شدم.
نیم ساعتی بود که داشتم بازارو میگشتم و قدم میزدم. حواسمم به دور و برم بود.
چندبار با صحنه ای مواجه شدم که بدجور منو درگیر خودش کرد؛ ذهنم مشغول شد. نمیخواستم از ادامه مسیر صرف نظر کنم. چون اگر برمیگشتم، مسیر جوری بود که نمیتونستم واکنشی نشون بدم و بفهمم این آدم کیه! احساس کردم در طول این مسیر نیم ساعته در بازار، یکی دنبالم میاد! از بد روزگار، روش و پوشونده بود. لباس محلی زنانه قرمز تنش بود! عین زن های بلوچ!
به مسیر ادامه دادم... سرعتم و بیشتر کردم، اما احساس میکردم اون آدم هنوز دنبالم داره راه میاد! سه بار، و هر سری با فاصله ی دو دقیقه ای جلوی یکی از مغازه ها، یا دستفروش ها می ایستادم و به بهانه آدرس یه سوالی میپرسیدم و دور و برم و پشت سرم و پایش میکردم و به اون آدمی که بهش مشکوک بودم نگاه می انداختم. اون گاهی به مسیر روبروش نگاه میکرد و گاهی هم به مغازه ها و...!
بیشتر دقت کردم تا ببینم چی به چیه و ممکنه چه اتفاقات غیر منتظره ای در انتظارم باشه! یه لحظه احساس کردم ممکنه اینی که دنبال من هست و لباس بلوچ زنانه برتن داره، یک مرد باشه و فیس آف کرده باشه.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
💐۴۶روز تا #جشن_انتخابات💐 در بزنگاهِ "انتخابات" تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخابا
در بزنگاهِ "انتخابات" ؛ قسمت دوم
تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخاباتیِ ایران
از شگردهای نخنمای بیگانهرسانهها در مقاطع انتخابات "تاکتیک تکرار" است. این رسانهها برای زنده نگه داشتن یک موضوع با تکرار برنامهریزی شده و دارایِ زمانبندیِ یک دروغ، سعی میکنند آن دروغ را تا زمانی که نیاز هست، در اذهان زنده نگه دارند!
مثلاً تکرار این دروغ که "انتخابات در ایران فرمایشی است" از مصادیق همین تاکتیک است؛ هرچند پاسخ به این دروغ این است که اگر انتخابات در ایران فرمایشی است چرا شخصیتها و گروههای سیاسی برای رسیدن به مناصب تلاش میکنند و خبرهای انتخاباتی ایران در صدر اخبار جهان قرار دارد، اما ممکن است تکرار این قبیل دروغها باعث شکلگیریِ نگرشی غیرواقعی در اذهان شود.
این ترفند در شبکههای اجتماعی نیز از طریق هشتگسازی و ترندسازی آنها دنبال میشود؛ هشتگهایی مثل "رای بی رای"، "رای نمیدهم" و یا "نه به جمهوری اسلامی" توسط ارتشهای سایبری ضد انقلاب از دیگر مصادیق همین شگرد رسانهای است که به دنبال جهتدهی کاذب به ذهن ایرانیان است.
ادامه دارد...
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
چه کسی را انتخاب کنیم؟
شاخصه های انتخاب مسئول از نگاه امیرالمومنین علیهالسلام
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
ما هم دوم اسفند در خانه میمانیم به ریش شما میخندیم اما یازده اسفند رای میدیم.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
#سلام_امام_زمانم
🍂صبح دیگررسیده از راه و
در فراق تو بر لبم آه است...
🍂ندبه ی چشم های بارانی
ذکر «أین بقیة الله» است
🍂بی تو دل های ما چه سرگردان
بی تو احوالمان پریشان است
🍂«العجل یابن فاطمه» دیگر
جان به لب های ندبه خوانان است...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۱۴روز تا #جشن_انقلاب💐
تقویم تاریخ
یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۵۷؛
تجمع هزاران تن از مردم تهران در فرودگاه مهرآباد، مهمترین خبر امروز بود.
هزاران تن از مردم تهران راهی فرودگاه بسته مهرآباد شدند و با اجتماع در این محل به بسته بودن فرودگاه اعتراض کردند. این تجمع تحت نظارت شدید نیروهای نظامی و امنیتی برگزار شد.
در تهران تظاهرات پراکنده در چند منطقه مختلف صورت گرفت که منجر به، بکار گرفتن سلاحهای گرم شد. در غرب تهران مردم به گلوله بسته شدند و شش ساعت تیراندازی ادامه داشت و تلفات زیادی باقی ماند. عدهای از افراد نیروی هوایی و همافران هم در خیابانهای تهران تظاهراتی ضد رژیم برگزار کردند. کارکنان کارخانه مسلسلسازی تهران هم دست به راهپیمایی زدند. در رشت هم تظاهرات قهرآمیز مردم منجر به شهادت ۵ نفر و مجروح شدن ۴۰ نفر شد.
امروز اعلام شد که بازگشت امام خمینی به تهران مجدداً به تأخیر افتاده است و آیتالله سید محمود طالقانی در اعلامیهای به تأخیر افتادن ورود امام خمینی را به اطلاع مردم رساند. مدرسه رفاه هم به عنوان محل اقامت امام در تهران تعیین شد.
همچنین امام خمینی در پاریس در گفتوگویی گفتند: به کودتای نظامی عادت کردهایم و از آن ترسی نداریم. ایران بارگاه نظامی نخواهد شد.
امروز حدود ۴۰ نفر از روحانیون مبارز تهران در اعتراض به جلوگیری از بازگشت امام خمینی در مسجد دانشگاه تهران دست به یک تحصن نامحدود زدند. در این تحصن افرادی چون آیتالله سید محمد بهشتی و آیتالله مرتضی مطهری شرکت دارند. در همان لحظات اولیه با حضور جمع زیادی از روحانیون و حمایت مردم تعداد متحصنین به صدها نفر رسید. روحانیون در ابتدای این تحصن با انتشار اعلامیهای شدیداً به دولت بختیار حمله و تاکید کردند: تا بازگشت امام خمینی به آغوش پرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.
امروز غلامحسین دانشی نماینده آبادان در مجلس به رگبار مسلسل بسته شد و از طرفی فرودگاه این شهر در محاصره تانکهای ارتش قرار گرفت.
همچنین امروز بانکها در اعتراض به کشتار مردم تهران اعلام کردند که یک هفته تعطیل خواهند بود.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods