eitaa logo
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
60 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
0 فایل
﷽💕 اینجا؟ همون کنجِ دنجِ نوشتن :)✨ • • صندوق‌پستی ^^📮 https://daigo.ir/secret/1644017637 قلب و قلمتون سبز^^💚
مشاهده در ایتا
دانلود
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
📪 پیام جدید باغچه را گل های رز قرمز رنگ و زیبا در کنارش زنبق وحشی و رز زرد رنگی جلوه گری میکرد جالب
. توصیف شما خیلی قشنگ و دلنشین بود. 🌱🌹 جزئیات و تصاویر زنده‌ای که استفاده کردید، حس و حال باغچه رو به خوبی منتقل می‌کنه.🥺👌 .
هدایت شده از 📬صندوق‌پستےˇ◡ˇ
📪 پیام جدید اتاق نشیمن با پنجره‌های بزرگ و پرده‌های سفید که نور خورشید را به داخل می‌کشیدند، پر از روشنایی بود. کف‌پوش چوبی براق زیر نور می‌درخشید و مبلمان راحتی با رنگ‌های گرم، فضایی دلنشین و دعوت‌کننده ایجاد کرده بودند. بوی ملایم گل‌های تازه که روی میز قرار داشتند، هوا را پر کرده بود. صدای آرام موسیقی کلاسیک از بلندگوها پخش می‌شد و نسیم خنکی که از پنجره باز می‌وزید، پوست را نوازش می‌داد. طعم چای داغ و شیرینی‌های خانگی که روی میز قرار داشتند، آرامش خاصی را منتقل می‌کرد
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
📪 پیام جدید اتاق نشیمن با پنجره‌های بزرگ و پرده‌های سفید که نور خورشید را به داخل می‌کشیدند، پر از
. متن شما خیلی قشنگ و دلنشین بود! 🌞🌸 جزئیات و تصاویر زنده‌ و حواس پنجگانه که استفاده کردید، حس و حال اتاق نشیمن رو به خوبی منتقل می‌کنه😃 .
هدایت شده از 📬صندوق‌پستےˇ◡ˇ
📪 پیام جدید خیابان شلوغ بود، باران تازه شروع به باریدن کرده و مردم با عجله از کنار من می‌گذشتند. یکی از پسربچه‌های بازیگوش که همراه پدرش به سرعت روی آسفالت خیابان پا می‌گذاشتند، ناگهان لیز خورد و یک پایش داخل فاضلاب گیر کرد‌. صدای گریه‌هاش انگار شلوغی خیابان را چند برابر کرده بود. بوی نیمکت‌های چوبی کنار خیابان بر اثر بارش باران را حس کردم. با آنکه ساعت دو بعدازظهر بود، خیابان تاریک شده بود و بعضی‌ها به اشتباه ساعتِ روز را شب می‌پنداشتند...
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
📪 پیام جدید خیابان شلوغ بود، باران تازه شروع به باریدن کرده و مردم با عجله از کنار من می‌گذشتند. یک
. متن شما خیلی زیبا و تاثیرگذار بود!🌧️🥺 و تصاویر زنده‌ای که استفاده کردید، حس و حال خیابان بارانی و شلوغ رو به خوبی رسوندید توصیف تاریکی خیابان در وسط روز، حس خاصی به متن میده 🌱✨ .
هدایت شده از 📬صندوق‌پستےˇ◡ˇ
📪 پیام جدید باغچه پر از گل‌های رنگارنگ بود. . . باغچه‌ای با گل‌های رنگارنگ که هر کدام مثل یک نقاشی کوچک بودند، پر از گل‌های رز قرمز، لاله‌های زرد و بنفش، و نرگس‌های سفید بود. بوی شیرین گل‌ها در هوا پیچیده بود و پروانه‌ها با بال‌های رنگارنگشان از گلی به گل دیگر می‌پریدند
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
📪 پیام جدید باغچه پر از گل‌های رنگارنگ بود. . . باغچه‌ای با گل‌های رنگارنگ که هر کدام مثل یک نقاشی
. متن شما خیلی قشنگه! 🌸 توصیف‌های شما از گل‌های رنگارنگ و پروانه‌ های در حال پرواز، یه تصویر خیلی زنده و جذاب از باغچه‌ای پر از زندگی و رنگ‌ها ایجاد می‌کنه. متن شما واقعاً زیباست و حس خوبی به خواننده منتقل می‌کنه. عالی بود! 🌼😊 .
هدایت شده از 📬صندوق‌پستےˇ◡ˇ
📪 پیام جدید آسمان در غروب با رنگ‌های نارنجی، صورتی و بنفش آراسته شده بود. خورشید به آرامی پشت کوه‌ها فرو می‌رفت و نور طلایی‌اش را بر روی دریاچه می‌پاشید. نسیم خنکی از سمت دریاچه می‌وزید و صدای آرام موج‌ها که به ساحل می‌خوردند، حس آرامش را به ارمغان می‌آورد
صداهاےنگاشتہ|نویسندگےツ
📪 پیام جدید آسمان در غروب با رنگ‌های نارنجی، صورتی و بنفش آراسته شده بود. خورشید به آرامی پشت کوه‌ه
. متن شما خیلی زیبا و دلنشینه!😍 🌅 توصیف رنگ‌های آسمان در غروب و نور طلایی خورشید که روی دریاچه می‌پاشه، واقعاً تصویر زیبایی رو به ذهن میاره. متنتون بطور کامل آرامش و سکوت رو به خوبی منتقل می‌کنه .
. با توجه به متن های فرستاده شده مثل اینکه ما اینجا یه پا نویسنده های عالی و فوق‌العاده‌ای داریم 😍 .
. خیلی خیلی ممنونم از این مشارکت جذاب و زیباتون 🌱❤️ .
📒💌 کتاب وقتی باز است ذهنی است که حرف می‌زند، وقتی بسته است دوستی است به‌ انتظار، وقتی فراموش می‌شود جانی است که می‌بخشاید، وقتی نابود شود، دلی است که می‌گرید... 🌙 📒 @Negashte :)