eitaa logo
نگاشته
1.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
128 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا یه گوشه‌ی دنجه برای فرار از شلوغی‌های شهر! نگاشته گاه نوشته‌های #محمدجوادمحمودی 👇ناشناس نگاشته https://gkite.ir/es/9432380
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ما، کافرانی هستیم که به مذهب عادت کرده‌ایم! ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️ترس، برادر مرگ نبود، خود مرگ بود، امّا می‌ترسید بگوید! ترسوها، به دروغگویی عادت دارند... ✍️ @negashteh | نگاشته
هدایت شده از نگاشته
✏️من؛ قربانی خویشتنم! ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️میوه‌ی عشق؛ غیرت است... ✍️ @negashteh | نگاشته
هدایت شده از مرسلون
🔰📄 متن کوتاه/ شمر: حسین اگر دغدغه اش حفظ دین بود، می توانست در همان مدینه به وعظ مردم و بیان معارف جدش بپردازد و مردم را دعوت به تقوا کند. او به طمع قدرت شورش کرد. 🖋نویسنده: 🔻 سکوی معرفی و نشر تولیدات فاخر فضای مجازی به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3840213056C2f520431c1
هدایت شده از طنزک
1_5397323910.mp3
6.03M
ماجراهای میرزا بعدی (رادیو معارف) نویسنده: اجرا: تاریخ پخش: 3 تیر 1402 @tanzac
✏️با ظرف نجس نمیشه آش نذری خورد! ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️عصاره‌ی عشق را، «اشک» گویند... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✏️به آرتین چیزی نگید... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️آهای بچّه جون! خدا غول چراغ جادو نیست. ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️حجاب استایل=کاتالیزور فحشا در جامعه اسلامی! ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️سعی کن؛ "شعورت" رو با "شعارهات" همتراز کنی... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️
✏️بگذار امام تو را از نو بسازد... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️
✏️اگر با «پا» نشد، با «جان» بار سفر بربند! دل «عاشق» که جا نمی‌ماند... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️
✏️سلام و عرض ادب خدمت همراهان محترم همچنان که در سنجاق کانال اشاره شده و چندمرتبه هم در کانال تذکر دادم، انتشار جملات بدون ذکر نام نویسنده، مورد رضایت بنده نیست! متاسفانه برخی افراد و مجموعه‌ها، از محتوای کانال استفاده می‌کنند و حتی دیده شده به نام دیگر افراد و ارگان‌ها ثبت کرده‌اند. امروز مجددا با یکی از این موارد برخورد داشتم در رابطه با جمله «چادری که بر سر توست دور گردن دشمن است» که یکی از مجموعه‌ها این اثر را کپی کرده بود! لازم دانستم که مجددا بگویم به لحاظ شرعی بنده هیچ‌گونه رضایتی ندارم. یکی از دلایل توقف دوره «بمب نویس»، همین اخلاق‌های غیر حرفه‌ای از سوی برخی افراد و کانال‌ها بود. ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️اگر با «پا» نشد، با «جان» بار سفر بربند! دل «عاشق» که جا نمی‌ماند... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️
✏️یه مصرع می‌نویسم برای جاماندگان اربعین، شما با حال دلتون مصرع دوم رو کامل کنین: 😔گر چه امسال نشد پای پیاده بروم ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️مصرع‌های ارسال شده: 🌺عوضش لحظه به لحظه دم موکب چترم 🌺با دلم ‌هر شب و هر روز شدم زائر عشق 🌺چشم خود بندم و راه از دلم آغاز کنم 🌺لیک نگذار که این مصراع تکریر شود 🌺سال بعدی به سر و جان و دلم می‌آید 🌺هر چه خواستم نشد با پای دل رفتم 🌺با دلم زائر شدم ای جان و جانانم حسین 🌺عوضش هر دم و هر آن دلم پیش تو بود (جناب محمودی با من تشابه اسمی دارند و این مصرع از بنده نیست) 🌺باز اما دل من در نجف و کرب و بلاست 🌺من همینجایم و روح وروانم میرود توجه: برخی مصرع‌ها ایراد وزنی دارد اما چون از دل برآمده، ارزشمند است.
✏️یکی از مخاطبان سنگ تمام گذاشته... گرچه امسال نشد پای پیاده بروم باز از جسم گذر کرده و با جان بروم عشق باید که بیاموزم ازین راه دراز شاید او هم نظری کرد و شدم محرم راز در ره جان گذرم خورد به یک رهگذری پیرمردی که عصا میزد و میخواند همی: "سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت تنم از واسطهٔ دوری دلبر بگداخت جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت(حافظ)" محو و حیران شدم از حجم دل آشفتگی اش رفته ،جویا شدم از حال جگر سوخته اش: ((روزگاری که جوان بودم و دنبال حسین اربعین آمد و افتاد دلم پای حسین به خودم گفتم عجب عشق تو داری عاشق کوله بربند که زمین چون تو ندیدست عاشق کیست اینجا که پیاده به سراغت آید آنقدر تند که سر پنجه پا خون آید ؟ در ره کرب و بلا بودم و یک آن دیدم که حسین خود به سفر رفته ، کجا من بروم ؟ مانده حیران که درین ره که به یارم برسد ‌نیست یاری و خودش رفته به یاری برسد آن شه امروز سفر کرده سوی شام رود آن شه امروز خودش زائر یک یار بود آن پدر رفت ولی با سر بی جان و تنی بی سری سرزده رفتست پی یاسمنی گفت امروز ندارم بدنی تا بروم یک سری مانده و با سر چه توانم بروم دختری تا که پدر دید شدش زائر دوست گفت حالا چه کنم تا بروم در بر دوست از تن آزاد شوم با دل خود پر بکشم جان ناقابل خود را که توانم بدهم و من آن لحظه ی دیدار بفهمیدم زود عشق یعنی به سراغش بروی با هر بود من سفر بایدم اما سفر از خود به تورا یک سفر از سر خود تا به تمنای تورا آنکه با تن برود خوش به سعادت بادا آنکه جاماند ولی با دل خود رفت سلامت بادا ای که جا مانده ای و پای تو با رفتن نیست زائری گر که دلت با دل او همراهیست پسرم! گرچه امسال نشد پای پیاده بروم باز از جسم گذر کرده و با جان بروم!)) غزل قلی بیگی
✏️ما تکاپویی برای حل پرسش‌های ذهن‌مان نداریم، همان درگیری‌هایی که آخر شب گریبان‌مان را می‌گیرد و انقدر غلت می‌زنیم تا خوابمان ببرد و فراموشش کنیم. ما فقط به دنبال زنده بودنیم! صبح تا شب می‌دویم تا سیر بمانیم و خوش باشیم، از سوال‌ها فرار می‌کنیم تا فکرمان به چیزی جز درآمد و رابطه و دورهمی‌های دوستانه پرت نشود! فرار می‌کنیم تا وقت‌مان را نگیرد بلکه بتوانیم تا سال آینده فلان گوشی یا فلان ماشین خوب را بخریم، شاید هم به دنبال یک پس انداز کافی هستیم تا خیال‌مان از آینده‌ی نیامده راحت باشد... آری، ما مردگان متحرّکیم، خوش به حال آن‌ها که زندگی می‌کنند، همان‌ها که مردم فکر می‌کنند بیکارند و یا دیوانه... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️ @Negashteh | نگاشته
✏️سعی کن زودتر بفهمی فایده انسان بودن در چیه! وگرنه تا چندسال دیگه فرق تو با ربات‌ها و ابزار هوش مصنوعی تنها اینه که غذا می‌خوری و فضولات تولید می‌کنی... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️آقای جهرمی ناهار خوردی؟! ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️اگر با «پا» نشد، با «جان» بار سفر بربند! دل «عاشق» که جا نمی‌ماند... ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️