🔔 #امید_آینده
♨️ اولین نشریه ی اختصاصی جمعیت کشور افتتاح شد
🔹ستاد جمعیت و خانواده
سازمان تبلیغات اسلامی
🔻 در انتشار آن سهیم باشیم
نشریهامیدآینده|@omid_ayandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌷🤲السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام 🌺🤲🌷
در شب میلاد امام الرئوف در حرم مطهر رضوی دعاگو و نائب الزیاره همه شما عزیزان هستم🌺🌺🌷
📝 برای ثبت نام در دومین مهرواره هوای نو به وبگاه havayenoo.ir مراجعه نمایید.
🗓️ فرصت ثبت نام تا ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲ تمدید شد.
@havayenoo_ir
#هوای_نو
#مهرواره_هوای_نو
#شورای_برنامه_ریزی
🌹جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.
♦️قال الامام الحسین علیه السلام:
«افعل خمسة اشیاء و اذنب ما شئت، فاول ذلک: لا تاکل رزق الله و اذنب ما شئت، و الثانی: اخرج من ولایة الله و اذنب ما شئت، و الثالث: اطلب موضعا لا یراک الله و اذنب ما شئت، و الرابع: اذا جاء ملک الموت لیقبض روحک فادفعه عن نفسک و اذنب ما شئت، و الخامس: اذا ادخلک مالک فی النار فلا تدخل فی النار و اذنب ما شئت.»
♦️امام حسین علیه السلام فرمود:
«پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن.
اول: روزی خدا را مخور و هر چه می خواهی گناه کن.
دوم: از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می خواهی گناه کن.
سوم: جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن.
چهارم: وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو آمد او را از خود بران و هر چه می خواهی گناه کن.
پنجم: زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد در آتش وارد مشو و هر چه می خواهی گناه کن.»
♦️جوان اندکی فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیت های طرح شده چاره ای جز توبه نداشت.
📚 بحارالانوار، ج 78، ص 126، حدیث 7; جامع الاخبار، ص 359، حدیث 1001.
@nasimemarefat
مسؤلیت ما در جهان امروز، با این همه شیاطین انس و جن در قبال این حدیث امام رضا(ع) چیست!؟
❤رحمت خدا بر بنده ای که امر ما را زنده کند، دانش های ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایی های سخنان ما را می دانستند از ما پیروی می کردند.
📒(معانی الأخبار ص 180)
میلاد علی ابن موسی الرضا اقا جانمون اباالحسن بر تمام شیعیانش مبارک..🌹🌹
✅کتییه قدمگاه امام رضا (ع) در فراشاه یزد به سال ۵۰۰ هجری
🔻متن کتیبه این سنگ تاریخی که متعلق به سال ۵۱۲ هجری قمری می باشد بدین شرح می باشد:
حاشیه اول “آیه ۲۳ سوره شوری ولاله الاالله محمد رسول الله”، درحاشیه دوم: “بسم الله الرحمن الرحیم صل علی محمدالمصطفی وعلی المرتضی وفاطمه الزهرا و الحسن و الحسین علی بن الحسین زین العابدین ومحمد علی الباقر وجعفر محمد الصادق وموسی جعفرالکاظم وعلی موسی الرضا ومحمد علی النقی وعلی محمد النقی والحسین ابن علی الزکی ومحمد الحجه القائم (بسم الله با نام دوازده امام )”
و متن کتیه :
خط اول آیه۳۳ سوره احزاب /خط دوم شهادتین لا اله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علیّ ولیّ اللّه و خط سوم در هلالی زاویه دار آیه ۱و۲ سوره مومنون، خط چهارم : سوره اخلاص، أَمَرَ بِعِبارَهِ هذا الْمَسجد الْمَعْرُوف بِمَشْهَدِ عَلِی بن موسی الرضاعلیه السلام الْعَبدُ الْمُذْنِبُ الْفَقیِر إلی رحمه اللّه تعالی گرشاسپ بن علیّ بن فرامز، ابن علاء الدوله تَقَبَّلَ اللَّهُ مِنْهُ فی شُهُورِ سَنَهِ اِثنی عَشَرَهَ وَخَمْسَ مِائه… (دو یا سه کلمه شکسته است)، عمل عبیدالله بن احمد واستعملها علی بن …. جواهر له”
🔴چند نکته :
🔹این کتیبه نشان می دهد قبل از صفویه ،شیعه در ایران چه جایگاه و نفوذی داشته است.(این کتیبه ۴۰۰ سال قبل از صفویه هست)
🔹نکته بعدی اینکه ،جالب است در ایران قبل از صفویه از صحابه هیچ بنای یادبودی نداریم !
🔹دقت باید شود این کتیبه شیعه ۱۲ امامی است نه زیدی یا اسماعیلی
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
❤️یک کسی خدمت امام رضا (علیه السّلام) رسید، گفت: آقا من فقیر هستم، مشکل دارم، از جهت مالی چطور هستم و خانوادهی من چطور هستند، شروع به گفتن کرد.
♦️حجه الاسلام عالی : یک سینی انگور در مقابل امام رضا (علیه السّلام) بود، یک شاخهی انگور برداشت و به او داد. این شخص متعجّب شد. گفت: آقا من انگور میخواهم چه کار بکنم. زن و فرزند من گرسنه هستند، انگور چه فایدهای برای من دارد. این انگور را کنار گذاشت. امام هیچ چیزی نگفت. یک چند لحظه گذشت، یک کسی دیگر آمد وارد اتاق شد، آقا سلام علیکم. حضرت جواب سلام او را دادند. یک دانهی انگور به او تعارف کرد. برق خوشحالی در چشم آن تازه وارد جهید. گفت: آقا از شما ممنون هستم، من آمده بودم شما را ببینم امّا شما چقدر کریم هستی، یک دانهی انگور را میگیرم و به خانه میبرم و در یک ظرف آب میچکانم همه بخورند و خانواده تبرّک بشوند. امام شاخهی انگور را به او داد. گفت: آقا همان کافی بود، از شما ممنون هستم، شما چقدر کریم هستید، شاخه را گرفت. امام سینی انگور را به او داد. گفت: آقا من اصلاً آمده بودم خود شما را ببینم، دل من برای شما تنگ شده بود، شما چقدر کریم هستید. امام فرمود: یک کاغذی یک چیزی بیاورید. نوشت باغهای انگور خود را به این بخشیدم. گفت: آقا زبان من لال شد، دیگر اصلاً نمیدانم چطور میتوان تشکّر تو را بکنم. من آمده بودم شما را ببینم. امام فرمود: و آن زمینهای اطراف آن را. گفت: آقا من دیگر هیچ چیزی نمیتوانم بگویم.
♦️این طرف اوّلی که آن گوشه نشسته بود، دید عجب من محتاج بودم، امام همینطور خروار خروار دارد به این میبخشد. بلند شد گفت: آقا مثل اینکه ما محتاج بودیم، این آمده بود فقط شما را ببیند، دل او تنگ شده بود، من محتاج بودم. چرا به او اینقدر دادی؟ امام زیر آن نوشته اضافه کرد: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ»[سوره ابراهیم، آیه۷] من اوّل یک شاخهی انگور به تو دادم، تو اعتراض کردی، قدر ندانستی. یک دانهی انگور به او دادم، قدردانی کرد می خواهی اضافه شود؟! سنّت خدا این است که برکات خود را برای آن کسی میفرستد که شاکر باشد.
@nasimemarefat
🌱 ماجرای شعر «آمدم ای شاه پناهم بده»
که خیلی محبوب شده چیست؟
گزیده ای از مصاحبه استاد چایچیان
اشعارم عنایتی است که از سوی ائمه اطهار(ع)
به من می شود.
به طور مثال شعر «ای شاه پناه بده»
که درباره امام رضا(ع) است
زمانی به من الهام شد که با مادرم
به مشهد رفته بودیم.
مادرم همیشه ارادت ویژه ای به چهارده
معصوم(ع) داشت؛
مادر 2بار پشت سر هم و
در فاصله زمانی نزدیک به هم سکته کرد.
دکتر به من گفت:
فردی که اینگونه سکته کند کمتر زنده خواهدماند.
آن موقع به مادرم گفتم که چه آرزویی دارد.
او گفت:
آرزوی من این است که یک بار دیگر
حضرت رضا(ع) را زیارت کنم.
با اینکه راه رفتن برایش دشوار بود و
حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم
تا بتواند یواش یواش حرکت کند
و به مشهد رفتیم.
حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود.
وارد شدن به حرم مشکل
و برای مادرم غیرممکن بود.
گفتم:
مادرجان از همین جا سلام بدهی زیارت است.
گفت: ما قدیمی ها تا ضریح را نبوسیم
به دلمان نمی چسبد گفتم:
دل چسبی اش به این است که
حضرت جواب بدهند.
بازوی مادر را گرفته بودم
و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم
که در همین حال این شعر را سرودم:
آمدم ای شاه، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ درماندگان،
دور مران از در و راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم،
اِذن به یک لحظه نگاهم بده.
وقتی شعر به «تخلص» رسید
دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم
نمی توانست برود خودش را به ضریح رساند
و ضریح را بوسید؛
من هم ضریح را بوسیدم و
این شعر در حقیقت زبان حال مادرم
در آخرین لحظات عمرش است.
این شعر را سید اشرف الدین حسینی ( مدیر نشریه نسیم شمال) خطاب به نیکلای اول سزار یا تزار روسیه سرود... بعد از اینکه نیکلای فرمان داد که حرم مطهر رضوی (ع) گلوله باران شود وگفت حرم را زیرورو میکنم تا ببینم چه کسی جلوم را میگیره....بحالت مستی توهین میکرد . دین و مذهب مارو نشون گرفت. اما همان شب بطور نامحسوس و بطور معجزه اسایی که هیچ پزشکی علتش را نفهید به درک واصل شد صبح که منتظر دستورش بودن با جنازه...… روبرو شدن. اکثریت فرماندهان یا جنون گرفتن یا فرار کردن بعضیها هم بقدرت اهل بیت سلام الله علیها پی برده و متاثر شدن..در همان روز بطور نا باورانه طبع شعر اقا سید اشرف الدین شعله ور میشه...
شعر کامل را بدین ترتیب سرودن.
دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریح شه والا گهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد:
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
این قبر غریبُ الغُرَبا، خسرو طوس است
این قبر مُعین الضعفا، شمس شموس است
خاک در او ملجأ ارواح و نفوس است
باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
حوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل ملَک از نور، طبقها همه بر کف
شاهان به ادب در حرمش گشته مشرف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد
اولاد علی شافع یوم عرصاتند
دارای مقامات رفیعُ الدرجاتند
در روز قیامت همه اسباب نجاتند
ای وای بر آن کس که به این آل درافتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
کام و دهن از نام علی یافت حلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جایگهش در سقر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
هرکس که به این سلسله پاک جفا کرد
بد کرد و نفهمید وغلط کرد و خطا کرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چهها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
ای قبله هفتم که تویی مظهر یاهو
ای حجت هشتم که تویی ضامن آهو
ما جمله نمودیم به سوی حرمت رو
از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
جشن میلاد امام رضا علیه السلام
هیئت خواهران یاوران مهدی عج
مسجد جعفر صادق علیه السلام
چرا امام رضا علیه السلام ولایتعهدی مأمون را پذیرفتند؟
✅ پاسخ خود حضرت شنیدنی است:
محمد بن زید میگوید:
در ایامی که امام رضا به ولایتعهدی مأمون منصوب شده بود، مردی از خوارج که کاردی آغشته به زهر در لباس خود داشت وارد بر آن حضرت شد. وی به اطرافیان خود گفته بود نزد این شخصی که ادعای فرزند پیامبر بودن دارد و ولیعهد این طاغوت (مأمون) شده میروم تا ببینم چه دلیلی برای کار خود دارد. اگر دلیلش قانعکننده بود، میپذیرم وگرنه مردم را از دستش آسوده میکنم.
وی پس از ورود به مجلس از امام اجازه سخن گرفت و امام به او فرمود من پاسخت را میدهم به شرطی که اگر قانع شدی، آنچه در آستین پنهان کردهای بشکنی و دور بریزی!
شخص خارجی بهتزده شد و بلافاصله کارد را بیرون آورد و شکست.
آنگاه گفت پرسشم این است که چرا ولایتعهدی این طاغوت را پذیرفتهای با اینکه آنان را کافر میدانی؟
امام فرمود به من بگو آیا اینها (مأمون و بنیعباس) در نظر تو کافرترند یا عزیز مصر و اطرافیانش؟ آیا اینها بهزعم خود یکتاپرست نیستند؟ و حال آنکه اهل مصر نه موحد بودند و نه خدا را میشناختند. با این وجود یوسف پیامبر به عزیز مصر که کافر بود گفت مرا سرپرست خزانههای این سرزمین قرار ده که من شخصی امین و دانا هستم(سوره یوسف آیه ۵۵) همچنین وی با فراعنه مجالست داشت.
مضافاً اینکه یوسف خود درخواست مسئولیت کرد، اما مرا مأمون بر این کار مجبورم ساخته و به زور متوسل شده است. پس سبب چیست که به انکار برخاسته و بر من خشم گرفتهای؟
مرد خارجی گفت هیچ ملامتی بر شما نیست و شهادت میدهم که تو فرزند رسول خدا و راستگویی.
در روایت دیگری امام رضا علیهالسلام در پاسخ به همین سوال چنین گفتند:
همان عواملي كه جد مرا وادار به ورود در شورا نمود.
📚 عیون اخبار الرضا
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
👈پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔 @Shobhe_ShenaSi
🔰 برگزاری جشن بزرگ میلاد با سعادت امام رضا(ع) با همکاری حوزه علمیه خواهران دهلران و بسیج خواهران در مسجد نبی اکرم (ص) شهرستان
✳️ این جشن با حضور طلاب، مبلغین و عموم بانوان شهرستان برگزار گردید.
❇️ سخنران این جشن باشکوه حجت الاسلام امین کاکه مسئول سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان بود.
✅ این جشن و شادی با مولودی خوانی، برگزاری مسابقه، اهدا جایزه و تبلیغ چهره به چهره به پایان رسید.
🔴 اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما عرضه میشود.
🔵 یکی از همراهان امام رضا علیهالسلام به نام موسى بن سیار نقل می کند:
🔹در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم که وارد كوچههاى طوس شدیم.
سر و صدایى شنیدم و به دنبال آن صدا حرکت کردیم. دیدیم جنازهاى است (مردم آماده تشییع اویند).
🔸همین كه چشممان به جنازه افتاد دیدم حضرت رضا علیهالسّلام پا از ركاب خارج نمود و پیاده شد و رفت به طرف آن جنازه، آن را بلند كرد و به خود چسباند و بعد به من فرمود:
موسى بن سیار!
"مَنْ شَيَّعَ جَنَازَةَ وَلِيٍّ مِنْ أَوْلِيَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَيْهِ"
🔹️هر كس در تشییع جنازه یكى از دوستان ما شرکت کند چنان گناهانش می ریزد که گویا تازه از مادر متولد شده و گناهى برایش نمیماند.
🔸️به دنبال جنازه حرکت کردیم تا اینکه جنازه را كنار قبر گذاشتند. امام علیهالسّلام جلو رفت و با شکافتن حلقه مردم خود را به جنازه رساند. دست روى سینهاش گذاشت و سپس فرمود: فلان بن فلان، تو را به بهشت بشارت می دهم؛ از این لحظه به بعد دیگر ترسى بر تو نیست.
🔹️موسی بن سیار راوی این روایت میگوید عرض كردم: فدایت شوم مگر شما این مرد را می شناسید؟! فرمود: به خدا قسم تا به حال به این منطقه پا نگذاشته بودم.
🔸️سپس فرمود:
"يَا مُوسَى بْنَ سَيَّارٍ
أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاءً فَمَا كَانَ مِنَ التَّقْصِيرِ فِي أَعْمَالِهِمْ سَأَلْنَا اللَّهَ تَعَالَى الصَّفْحَ لِصَاحِبِهِ وَ مَا كَانَ مِنَ الْعُلُوِّ سَأَلْنَا اللَّهَ الشُّكْرَ لِصَاحِبِه".
🔹️ای موسى! مگر نمیدانى که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما ائمه عرضه میشود؟ هر كوتاهى كه داشته باشند از خدا درخواست می كنیم تا از آن چشم پوشى نماید و هر کس که كار نیك داشته باشند از پروردگار تقاضا می كنیم تا او را مورد عنایت قرار دهد.
📚 بحار الانوار ج ۴۹ ص ۹۸
🌕 مهربانی و محبت امامان معصوم علیهم السلام به شیعیانشان قابل توصیف نیست و امام زمان علیه السلام نیز همانند جد بزرگوارشان حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام عنایات ویژه ای به شیعیانش دارند.
#امام_زمان
@nasimemarefat