احتمالاً این عکس را در چند روز گذشته زیاد دیدید ...
#پرویز_ثابتی رییس اداره امنیت داخلی ساواک
۴۴ سال در هیچ قابی نبوده اما امروز رونمایی شده!
👈 وقتی زن، زندگی، آزادی را شروع کردند شاید هیچ کس تصورش را نمیکرد که آش اینقدر شور شود که روزی عدهای #ساواک را هم بَزَک کنند. ثابتی ۴۴ سال نبوده چون ساواک بین همه ایرانیها - اعم از داخلی و خارجنشین - شکل و شمایل مشخصی داشته! همه طعم جنایتهایش را چشیده بودند اما امروز همان را هم در حال سفید کردن هستند!!
هر حرکت جمعی که با این سرعت؛ تاریخ را فراموش کند، محکوم به شکست است. اصلاً همین الان مرگش فرا رسیده ...
زن، زندگی، آزادیتان کجا ... سفید کردن ساواک کجا
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🌸 امام باقر عليه السلام فرمودند:
🍁 إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وتَعالى يُحِبُّ المُداعِبَ فِي الجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ ، المُتَوَحِّدَ بِالفِكَرِ ، المُتَخَلِّيَ بِالعِبَرِ ، السّاهِرَ بِالصَّلاةِ.
خداوند متعال ، شخصى را دوست دارد كه در ميان جمع ، بى آن كه هرزه درايى كند و ناسزايى گويد ، شوخ باشد ، با تفكّرش تنها شود ، با عبرت ها خلوت گزيند ، و با نماز ، شب زنده دارى كند .
📚 بحار الأنوار،ج 71،ص 325،ح 18
🔴زن زندگی و عشق به سبک علامه بزرگ
🔶همسر مرحوم علامه حسن زاده آملی سالها قبل به رحمت الهی رفتند
حضرت استاد یکی از اتاق های خانه را محیای دفن همسر گرامی اشان کردند.
بر در اتاق نوشتند بیت الرحمه
اطرافیان پرسیدند چرا ایشان را در خانه دفن فرمودید:پاسخ دادند چون میخواهم بیشتر به ایشان خدمت کنم .
⏪نمیدانم علامه به کمال عشق ومردانگی رسیده بودند یا این زن به کمال جمال الهی و زنانگی رسیده بود و یا هر دو رسیده اند.
اما میدانم زن زندگی خلعتی است که بر قامت اولیای خدا دوخته اند.
✍عالیه سادات
____________________________
در دولت رئیسی سکه داره به مرز فلان میلیون تومان میرسه ...
این ☝️قبیل حرفها ، حرفهای اصلاح طلب های منافق هست که این روزها از آبی که خودشون گل آلود کرده اند ماهی می گیرند!
👈 یعنی شماها نمی دونید چرا کشور وارد این فاز جدید گرانی دلار و سکه و بعد هم بالارفتن برخی قیمتها شد⁉️
فاجعه هست اگر یک فعال مجازی نداند پشت صحنه این اتفاقات چه می گذرد!
درست در روزهایی که قیمتها به نقطه ثبات رسیده بود.
قیمت دلار در محدوده ۲۷ هزارتومان مهارشده بود.
روابط تجاری با کشورهای همسایه به اوج خود رسیده بود.
نفت نقدی می فروختیم.
دست دولت برای اجرای افزایش حقوقها باز شده بوده.
آرامش به فضای کسب و کار برگشته بود
کارخانه ها براه افتادند.
تولید افزایش یافت.
صادراتمان رونق گرفت.
وووووو
توطئه بزرگی را رقم زدند!
گفتیم فتنه! اما الان معلوم شد جنگ جهانی بود !
خودشان اعتراف می کنند که همه اهرمها را بسیچ کردند! فضا را نا امن کردند و این دولت مظلوم چه فشاری را تحمل کرد خدا می داند و بس...
👈 چقدر بی معرفت و بی انصاف باشیم که دولت رئیسی را مقصر وضع موجود بدانیم!
این چه ظلم بزرگی هست که مرتکب میشویم؟
رئیسی جانش را به خطر انداخت. رفت به سنندجی که بارها گفتند سقوط کرده در نظر امنیتی های دنیا ، یک دیوانگی محض است. جایی که تجزیه طلبها از هر کوچه و پس کوچه و پشت بام خانه و بلندی می توانستند او را هدف قرار دهند!
اما و اما
رئیسی رفت تا دنیا بداند در نا امن کردن ایران شکست خوردند و ایران آرام است.
👈خدا شاهد است که گفتن برخی حرفها حق الناس است!
👈انتشارشان خیانت است.
👈هر دلی را که بی جهت نگران کنیم مرتکب معصیت شدیم.
👈هر امیدی را که بی جهت نا امید کنیم، خیانت کردیم.
الان وقت زدن دولت رئیسی نیست ، وقت حمایت است ،،،
مفسدمدعی اصلاح طلبی که منتقد بود، به یکباره برانداز شد!
براندازها وارد فاز جنگ مسلحانه شدند.
هسته های خفته منافقین در کشور فعال شده اند.
دشمن علنا اعلام کرد که مشغول مسلح کردن معترضین است.!
ملای بی بصیرت خیانتکار زاهدان، عملا مردم را رو در روی نظام قرار داد !
به چه زبانی بگویم که عده ای درسکوت خبری، دارند شبانه روز جان می دهند تا مردم آرامش داشته باشند !
همه دنبال شهید شدن امنیتی ها هستند تا از آمارشان بفهمند چقدر هزینه دادیم !
انصاف داشته باشید
جوانمردی کنید
صبور باشید
این کشور در آستانه یک پیروزی بزرگ در آخرالزمان است. خرابش نکنید !!
و یک حرف مهم که باید گفته شود.
حکایت این دولت حکایت «شهید آرمان علی وردی» است. هرکسی از راه میرسد با هرچه دم دستش دارد می زند!
امروز دشمن در خانه است! شهادت آن سرباز راهور نیروی انتظامی را دیدید!؟
گناهش چه بود؟ شما با دشمنی روبرو هستید که بین مردم سنگر گرفته!
هر لحظه ممکن است کنار یک نیروی امنیتی سبز شود و یک تیر شلیک کند.
اوضاع برای سربازان حافظ امنیت در هر لباسی که باشند اینگونه هست.
#الزام نشر حداکثری ، هموطن عزیز انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عصبانیت شهرام همایون از نمایش خفت و خواری ربع پهلوی در دیدار با رهبران کشورهای غربی؛ خاک بر سر ما با این رهبران سیاسی؛ برگشتهایم به دوران قاجار!!!
🔹 واکنش «شهرام همایون» به دیدار لیدرهای اپوزیسیون از جمله ربع پهلوی با رهبران کشورهای غربی و التماس از آنها برای جلب حمایت:
🔹"در سال 57 آیا کسی از اطرافیان (امام) خمینی را دیدید که التماس رهبران غربی را بکند؟ قدرت در کاخ سفید و کاخ الیزه نیست، این کارها افتخار شده؛ نماینده رئیس جمهور فرانسه به خانه (امام) خمینی در نوفل لوشاتو میآمد تا با وی دیدار کند! بیبیسی التماس میکرد تا با وی مصاحبه کند!!
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدارا
🔹کسانی که از مدارا کردن نظام با بعضی ها ناراحتن تا آخر این کلیپ رو ببینند
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی. ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
💠درباره حرکت ارزشمند ملت ایران در ۲۲ بهمن
💎لازم میدانم به ملّت ایران اظهار تعظیم کنم به خاطر این حرکت ارزشمندی که در بیستودوّم بهمن امسال نشان دادند.
📍این همه تبلیغات مخالف،
📍این مشکلاتی که مردم آن را با همهی وجودشان حس میکنند،
📍تحریکات دشمنان،
📍هوای سرد،
🔺همهی اینها تحت تأثیر گرمای ایمان و بصیرت مردم ایران نادیده گرفته شد.
🙏ملّت ایران! شَکَرَ الله سعیکم.
💠درباره تبریز و آذربایجان
📌تبریزیها قیام قم را تبدیل کردند به قیام ملّی.
↙️صدای فداکاری آنها به همهی کشور رسید، لذا همهگیر شد.
❇️پرچم آزادی ایران دست تبریزیها است.
🛡نمایش قدرت ایستادگی ایران در مقابل حوادث گوناگون:
🔹نجات ایران از تفرقه و تسلّط طولانی بیگانگان در دورهی طلوع صفویّه
🔸همراهی علمای تبریز با قضیّهی تحریم تنباکوی میرزای شیرازی
🔹حرکت تبریز در قضیّهی مشروطه
🔸انقلاب اسلامی
🔹دفاع مقدّس
🔸قضایای بعد از دفاع مقدّس تا امروز
👈از جهت فرهنگی هم همین جور:
📌آذربایجان مرکز تمدّنی و فرهنگی کشور در غرب کشور است.
👏ایران همیشه به مفاخر فرهنگی خود در آذربایجان افتخار کرده:
❇️خاقانی
❇️نظامی
❇️شمس تبریزی
❇️قطران تبریزی
❇️شیخ محمود شبستری
❇️صائب تبریزی
❇️مرحوم شهریار
❇️خانم پروین اعتصامی
🏷درباره اهمیت استقامت
💪آن چیزی که به ملّتها هویّت، شخصیّت و عظمت میدهد، استقامت و ایستادگی آنها است
✔️استقامت یعنی آن خطّ مستقیمی را که انسان پیدا کرده، ادامه بدهد؛ نگذارد زاویه پیدا بشود.
✖️بعضیها با انقلاب بودند، بعد زاویه پیدا کردند... این زاویه پیش رفت، منتهی شد به ضدّیّت با آن آرمان و انگیزهی بزرگی که آنها را وارد این راه کرده بود.
✅بیستودوّم بهمن امسال، مصداق استقامت است.
☝️به معنای لج کردن با دشمن بود.
🚨یکی از اهداف مهمّ اغتشاشات پاییز این بود که بیستودوّم بهمن را از یاد مردم ببرند.
✊پیام ملّت ایران در بیستودوّم بهمن حمایت کامل از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بود.
🗣البتّه صداهای مخالف و معارضی هم وجود دارد و وجود داشت؛ و دشمنان... سعی میکنند صدای آنها را غلبه بدهند امّا نتوانستند.
💠دربارهی نگاه کلی به مسائل کشور
📈ما در همهی قسمتها به توفیق الهی داریم جلو میرویم. نه اینکه مشکلات نداریم.
🚧بعضی گفتند که جمهوری اسلامی به بنبست رسیده.
⁉️خب اگر ما به بنبست رسیدهایم، چرا دشمن اینقدر خرج میکند که ما را به زمین بزند؟
⚠️گاهی اوقات در مقام خدشهی در پیشرفتها میگویند: چرا همهی تلاش خودتان را گذاشتهاید روی تسلیحات، پهپاد، موشک؟
✅اوّلاً لازم است؛ کشوری که دشمن دارد باید به فکر خودش باشد... عقل حکم میکند، شرع هم میگوید.
✅ثانیاً در بخشهای دیگر مگر کمتر از بخش دفاعی کار شده؟
⭕️دو جور میتوانیم به ضعفها نگاه کنیم:
1️⃣نگاه انقلابی 👈 به دستاوردها نگاه کنیم، بفهمیم که ما توانش را داریم... ضعفها را با همان همت برطرف کنیم.
2️⃣نگاه ارتجاعی 👈 به ضعفها نگاه کنیم و بگوییم: «آقا! فایدهای ندارد، نمیشود کاری کرد».
♦️همّت کنیم ضعفها را برطرف کنیم، همه باید کار کنند.
⭕️در درجهی اوّل، مسئولین
↙️امروز مهمترین کارهای ما کارهای اقتصادی است
🔹علاج کنند تورّم را.
🔹ثبات اقتصادی و ثبات قیمتها، کشور را پیش میبرد.
⭕️مردم هم میتوانند کار کنند:
🔸دانشجو، استاد
🔸کارگر، کاسب، کشاورز،
🔸کارآفرینها، دامدار
🔸عالِم دینی، فعال سیاسی
🔸فعّالان اجتماعی، فعّالان خدماتی
🔄ما مکرّر توانستیم، از طریق مردم، ضعفهای بزرگ را برطرف کنیم.
💪یکی از چیزهایی که کشور را قوی میکند، اتّحاد ملّی است.
🤝در اختلاف نظرها، مناظره خوب است امّا منازعه خوب نیست.
📍گرایش عموم ملّت ایران، گرایشِ انقلاب است.
🔺کسانی نظرات مخالفی دارند. طرف ملّت ایران اینها نیستند؛ طرف ملّت ایران استکبار است.
✨مثلِ همیشه آینده را من روشن میبینم.
💎انشاءالله این ملّت به دستاوردهای بزرگتری خواهد رسید.
🍀از خداوند متعال میخواهیم ما را در این راه ثابتقدم بدارد.
چطور متدینین به سرباز رسانه مسیح علینژاد تبدیل شدند_1.mp3
1.98M
این ویس رو گوش دادم تا حدودی موافقم
من دیگه کلیپ های مربوط به بی حجابی و امر به معروف نمیفرستم
کسی هم فیلم میگیره مثل همون داروخونه بفرسته برای مسئولین مربوطه نه بین مردم نشر بدیم
🔴چند ماه پیش با اعتراضات و اغتشاشات آنچه در جامعۀ رخ داد تلاشی هدفمند بود برای تغییر دادن سبک زندگی ایرانی و ترویج اباحهگری غربی به جای آن .
🔹 وگرنه چرا معترضانی که ادعا میکنند فرزندان ایران اسلامی و آریایی اصیلند، باید جشنهای ارزش های ملی را تحریم کنند، اما مراسم موهوم غربی مانند ولنتاین، کریسمس و هالووین را طوری جشن بگیرند که خیابانهای تهران قفل شود؟
🆔@masjed_emam_hasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا فرزند آوری یک جهاد است.
♻️بیش از ۴۲بار تاکید بر یک موضوع
📍علت تاکید رهبر معظم انقلاب برای مورد توجه قرار گرفتن این موضوع در عموم جامعه چیست !؟
🆔@masjed_emam_hasan
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم
♨️ دغدغۀ اول: مظلومان و محرومان
⭕️ بخش دوم
💢 با گذشت این ۲۰ سال و جنگافروزیهای بسیار زیاد توسط آمریکا برای تصاحب و تکه تکه کردن ملتهای منطقه واضح است که چه کسی پیروز شد و چه کسی توانست جلوی پروژه خاورمیانۀ جدید آمریکا بایستد. سردمدار این جریان در خط مقدم چه کسی بود؟ «حاج قاسم سلیمانی». این عظمت جهاد حاج قاسم سلیمانی و تدبیر او و همرزمان او برای خنثی کردن نقشه آمریکا و غرب در منطقه بود.
🔹 دغدغۀ اصلی حاج قاسم سلیمانی حمایت از مظلومان و محرومان عالم بود. آمریکا و ناتو به هر کشوری که وارد شدند آن کشور را غارت کردند و وضعیت مردم آنجا روز به روز بدتر شد. طی سالهای اولیه حمله به عراق، از سال 2003 تا 2007 بیش از 2 میلیون نفر از عراق فرار کردند؛ بیش از 1میلیون و 700 هزار نفر بیخانمان شدند. حاج قاسم اینها را نجات داد. هر ماه در عراق میانگین 3000 نفر کشته میشدند.
🔻 از آغاز ورود آمریکا به افغانستان نیز که به بهانه مبارزه با طالبان و بهبود وضعیت آنها انجام شد روز به روز وضعیت افغانستان بدتر شد. تعداد حملات نظامی و تروریستی در خاک این کشور بهطور مستمر افزایش داشته و تاکنون ۱۰۹ برابر شده و کشتهشدگان بر اثر حملات تروریستی نیز دهها برابر افزایش یافته است. بر اساس گزارش بانک جهانی، نرخ فقر در افغانستان طی سالیان حضور آمریکا در این کشور از ۳۴ درصد به ۵۵ درصد رسیده است. بنابر اعلام وزارت اقتصاد این کشور، ۹۰ درصد از مردم این کشور زیر خط فقر ۲ دلار در روز زندگی میکنند. طی بیست سال گذشته، شرکتهای آمریکایی بسیاری از کمکهای مالی بین المللی به افغانستان را به جیب زده و غارت کردند و پروندههای فساد آنها در دنیا رسوایی به پا کرد. بررسی بخشی از پروژههای عمرانی آمریکاییها، ۱۷ میلیارد دلار هدر رفت این سرمایه ها را گزارش میکند. واشنگتنپست در گزارشی از۲۰ سال بازسازی افغانستان با عنوان «ساخته شده تا ویران شود» مینویسد که تلاشهای آمریکا در بازسازی افغانستان «نتیجه معکوس» داشته است. اینها بخشی از نتایج حضور آمریکا در کشورهای منطقه است.
♦️ حاج قاسم نگذاشت نقشۀ آمریکا برای ایران و سوریه و عراق و سایر کشورهای منطقه محقق شود. حاج قاسم نگذاشت مردم منطقه آواره شوند و وطن خود را از دست بدهند. برخی به اشتباه میگویند به محور مقاومت کمک کردیم و آنها را قربانی خودمان کردهایم. چه کسی گفتهاست ما عراق و سوریه را قربانی خودمان کردهایم؟ ما مظلومان عالم را نجات دادهایم. حاج قاسم سلیمانی این کار را انجام داد.
♨️ در بخشی از کتاب «سلیمانی عزیز» میخوانیم:
مگر میشد ژنرال را نشناسند. از خیلی وقت پیش برایشان نام آشنایی بود. زیر نظرش داشتند. درباره نقش و نفوذش تحلیل میکردند برنامه میساختند مقاله مینوشتند؛ اما وقتی مقابل غول آدمکشی که فرستاده بودند تا منطقه را ناامن کند ایستاد و پوزهاش را به خاک مالید از سلیمانی بیشتر گفتند و بیشتر نوشتند هم غربیها، هم آمریکاییها. مجله آمریکایی نیوزویک عکس حاج قاسم را زده بود روی جلد و تیتر زده بود: «اول با آمریکا جنگید، حالا دارد داعش را له میکند.»
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم !
♨️ دغدغه دوم: زنان بیپناه
⭕️ بخش اول
💢 دومین دغدغۀ حاج قاسم دغدغۀ حمایت از زنان بیپناه است. علیرغم ادعاهای گزاف و دروغین رسانههای غربی و آمریکایی در دلسوزی و اقدام برای نجات زنان، آنکس که به راستی از حقوق زن دفاع کرد حاج قاسم سلیمانی بود. حاج قاسم سلیمانیِ ما با اقداماتی که انجام داده مهمترین مدافع زنان کشورهای منطقه بود.
برای روشن شدن مطلب باید ادعاهای دروغین غربی ها در حمایت از زنان منطقه و در عمل، جنایات آنها در قبال زنان منطقه را مرور کنیم.
آمریکاییها دو مرتبه و هر دوبار با بهانه دفاع از حقوق زنان و کودکان و فضاسازی رسانهای در این باره به عراق حمله کردند.
🔹 اولین بار در زمان حمله عراق به کویت و در ماجرای جنگ خلیج فارس بود که دختر نوجوانی در جلسهای با گریه زیاد گزارش داد که کودکان زیادی در بیمارستانهای کویت توسط سربازان عراقی کشته شدهاند. بوش در صحبتهای خود در توجیه حمله سنگین به عراق بارها به صحبتهای او استناد کرد. بعدها مشخص شد که آن گزارشها همه دروغ بوده و آن دختر، نیره الصباح، دختر سفیر کویت در آمریکا بوده است؛ آن برنامه ساختگی نیز با هدف فریب افکار عمومی و سوء استفاده دولت آمریکا تولید شده بود.
🔻جنگ خلیج فارس منجر به بیش از یک دهه تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی شد. عراقیها –به ویژه زنان– از اساسیترین نیازهای خود محروم بودند: در این دهه 1.5 میلیون نفر که 500000 نفر آنها کودک بودند جان خود را از دست دادند. زنان افزایش نرخ مرگ و میر را تجربه کردند.
♦️ دومین بار نیز در سال 2003 میلادی، دولت آمریکا افکار عمومی مردم خود را به بهانه بهبود وضعیت آزادی و بهداشت و آموزش و معیشت زنان عراق با حمله نظامی به عراق همراه کرد. اما نتیجه این حمله چه بود؟ در طی دوران حضور آمریکا در عراق آمار بسیار زیادی از بازداشت زنان عراقی بدون دلیل و همچنین سوء استفاده و اخاذی از همسران آنها گزارش شده است.
یکی از گزارشهای صلیب سرخ در ماه می سال 2004 نشان داد که طی سال ۲۰۰۳، حدود ۴۳ هزار زن عراقی توسط سربازان آمریکایی بازداشت شده بودند که 70 تا 90% از آنها اشتباهاً دستگیر شده بودند و جرمی نداشتند! چرا باید زنان عراقی بدون دلیل توسط سربازان آمریکایی زندانی شوند؟ نیروهای ایالات متحده به طور معمول به زندانی کردن اقوام زن مظنونهای مرد، برای استفاده به عنوان گروگان و چانه زنی، میپردازند. بنا به گفته وزارت امور خارجه ایالات متحده، تعداد مراکز بازداشت زنان بیش از 450 مورد است. زنان در ایستهای بازرسی و در حین تفتیش خانههایشان مورد آزار جسمی و جنسی قرار میگیرند.
🔻تعداد کل زنان بازداشت شده در عراق از ابتدای حضور آمریکا تا کنون مشخص نیست. در سال 2005، ایمان خامس از مرکز بین المللی دیدهبان اشغال، 625 زن را در زندان الرسافه و 750 زن را تنها در الکاظمیه گزارش کرد که از دوازده تا شصت سال سن داشتند. زنان در معرض شکنجه، تجاوز و تحقیر قرار دارند؛ آنها با موهایشان کشیده میشوند، با برق میسوزند، مجبور میشوند از توالتهای کثیف غذا بخورند و روی این زنان عراقی ادرار میکنند.
در مارس 2006، دختر 14 ساله عراقی به نام عبیر قاسم حمزه توسط سربازان آمریکایی به صورت گروهی مورد تجاوز قرار گرفت و کشته شد! خانواده و خواهر هفت سالهاش که در اتاق کناری بودند نیز توسط سربازان آمریکایی، همانجا، اعدام شدند. کمی بعد گزارشهای دیگری از زنان عراقی منتشر شد که خبر از تجاوزهای گروهی داشت. اینها فقط مشت نمونه خروار است.
💢 طبق گزارش کتاب فمینیسم و جنگ که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است، به گفته پنتاگون، بیش از 500 مورد از تعرض جنسی نیروهای امریکایی در عراق و افغانستان علیه زنان، گزارش شده است.
حالا این کشورهای جنایتکار به ما در رابطۀ با حقوق زن اعتراض میکنند. کسانی که برای بهبود وضعیت زنان عراق به آنجا رفتند این بلاها را بر سر زنان عراقی آوردند. اکنون پس از سالها حضور آمریکا در عراق ببینید آیا وضعیت بهداشت، معیشت و آموزش زنان عراقی بهبود پیدا کرد یا خیر.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم !
♨️ دغدغه دوم: زنان بیپناه
⭕️ بخش دوم
💢 آیا میدانید بر خلاف آنچه درباره افغانستان و وضعیت زنان در افغانستان شنيدهايد، در دهه ۱۹۵۰ میلادی دختران در کابل و سایر شهرهای افغانستان در مدرسه تحصیل میکردند؛ نیمی از دانشجویان حاضر در دانشگاهها زنان بودند و ۴۰ درصد از پزشکان افغانستان زن بودند. همچنین ۷۰ درصد از معلمان و ۳۰ درصد از کارمندان زن بودند؟
🔹 برخلاف دروغپردازیهای رسانههای آمریکایی درباره وضعیت بد زنان افغانستان، قانون اساسی افغانستان که در سال ۱۹۶۴ نوشته شد، حقوق پایه بانوان را به رسمیت شناخته بود؛ از جمله حق رای و پرداخت برابر نسبت به مردان. حتی تعدادی از زنان نیز به پستهای مهم سیاسی و همینطور عضویت در پارلمان و قضاوت رسیده بودند. و برخلاف چیزهایی که درباره پوشش اجباری زنان افغانستان دیده و یا شنيدهايد، در این دوران بسیاری از زنان افغانستانی برقع نمیپوشیدند.
🔻پس از شروع درگیریهای نظامی در افغانستان که حمایت آمریکا در مسلح کردن برخی از این گروهها تاثیر داشت، گروههای افراطی مذهبی مانند طالبان با حمایتهای تسلیحاتی روی کار آمدند. علیرغم اینکه آمریکا از رفتارهای نامناسب این گروهها نسبت به زنان آگاه بود اما چون فعالیت آنها از نظر سیاسی در ابتدا راستای اهداف آمریکا بود، آمریکاییها حمایت کامل از آنها داشتند و هیچگونه انتقادی راجع به رفتارهای بد آنها با زنان نمیکردند.
♦️ ناآرامیها و از بین رفتن ثبات در افغانستان و همچنين روی کار آمدن طالبان وضعیت زنان افغانستانی را نابسامان کرد. گرچه طالبان در ابتدا مورد حمایت آمریکا بود، اما چون از نظر سیاسی کاملاً همراه با آمریکا نبودند آمریکاییها همین رفتارهای محدودیت زای طالبان برای زنان را بهانه مداخله و حضور خود قرار دادند.
🔺در واقع آنها با شعار مبارزه برای چیزی وارد افغانستان شدند که خود آن را به وجود آورده بودند! پس از آن نیز به مدت بیست سال، همواره تداوم حضور خود را به بهانه همان توجیه کردند. در حالی که مسبب آن خودشان بودند. اما وضعیت زنان پس از حضور آمریکا هیچ تغییری نکرد و حتی بدتر شد.
💢چه کسی زنان و کودکان عراق را نجات داد؟ حاج قاسم سلیمانی. چه کسی برای نجات زنان و کودکان افغانستان در تلاش بود؟ حاج قاسم سلیمانی.
🔻 داستانهای زنان سوری و عراقی در ماجرای حمله داعش را نیز شنیدهاید که گروه تروریستی مورد حمایت آمریکا چطور آنها را اسیر کرده و به بردگی میفروختند و حاج قاسم آنها را نجات داد.
حاج قاسم میگوید: «در دیاله دیدیم کودکی را از سینه مادرش گرفتند و آن را روی آتش سرخ کردند و لای پلو گذاشتند و برای مادرش فرستادند. این جنایات وحشتناک در سابقه بشریت نایاب است. داعش بیش از دو هزار زن جوان ایزدی را بین خودشان دست به دست میکردند و به فروش میرساندند و کشتارهای پانصد نفره انجام میدادند. آن طفلی را که دیدیم با خنده سرش را در شرق حلب بریدند گوشهای از جنایات آنها بود.»
💢 حاج قاسم سلیمانی حقیقتا منجی واقعی زنان و کودکان منطقه بود از چنگال داعش و آمریکا و ناتو. به همین جهت است که زنان ایزدی در شهادت حاج قاسم با سوز دل عزاداری می کردند و مراد شیخ کالو، فرمانده شاخه ایزدی حشد شعبی می گفت: «تنها دو نفر بودند که پای اقلیتهایی چون ایزدیها ایستاده و از آنها دفاع کردند؛ ابومهدی المهندس و حاجقاسم.»
♦️ حتی شاید بتوان گفت که حاج قاسم سلیمانی سربازهای زن آمریکایی را هم نجات داد. کافی است به گزارشهایی که از وضعیت زنان در ارتش آمریکا در زمان حضور در عراق رجوعی بکنیم. مارجوری کوهن در کتاب «ارتش علت مرگ زنان سرباز را پنهان میکند» در سال 2006 مینویسد:
«اخیراً کارپینسکی به هیئتی از قضات که در مورد نقض حقوق بشر تحقیق میکردند، گفت که ژنرال ریکاردو سانچز، فرمانده ارشد سابق ارتش آمریکا در عراق، دستور داد تا علت مرگ چند سرباز زن که در عراق خدمت میکردند، پنهان بماند. کارپینسکی شهادت داد که این زنان به دلیل کم آبی جان خود را از دست دادند. آنها از نوشیدن مایعات در اواخر روز خودداری میکردند؛ زیرا میترسیدند که مجبور شوند اواخر شب از توالت استفاده کنند. آنها میترسیدند که اگر مجبور به استفاده از توالت - که دور از پادگان آنها بود – شوند، مورد حمله و تجاوز سربازان مرد به خود بعد از تاریک شدن هوا قرار بگیرند.»
ما چنین دنیایی داریم ولی افسوس که اینها را کسی نمیداند. ما باید راجع به ظلم آمریکا به زن صحبت کنیم.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه سوم: دغدغه مردم
💢 سومین مورد دغدغه مردم بود. حاج قاسم مردم ایران را به شدت دوست داشت. همانگونه که دغدغه مردم مظلوم همه کشورها را داشت. حجتالاسلام کاظمی کیاسری روایت میکند:
امان از این ترکشها؛ چه دردها که به جان حاجی نمیانداختند. مدام دردش را میخورد. یادم هست بعضی وقتها قرآن که میخواست بخواند گردن بند طبی میبست. دائم بدنش را به هم فشار میداد تا شاید دردش کم شود. میخواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمیگذاشت. میگفت: «این درد مال منه، عادت میکنم»، میگفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمیبندی به گردنت؟ دردت رو کمتر میکنهها.» میگفت: «من ببندم نیرو چی میگه؟ نمیگه حاج قاسم چش شده؟» ناراحتیام را که دید. خندید. گفت: «این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. اینها نباشه یادم میره کی هستم. با این دردها یاد شهدا میفتم، یاد حسین یوسف الهی، یاد احمد کاظمی، اونا نمیدادن بدنشون رو کسی ماساژ بده.» بعد مکثی کرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست، درد مردم و درد دین آدم رو میکشه.»
🔹 این حاج قاسم سلیمانی است. اینکه مردم اینگونه حاج قاسم را دوست دارند او هم مردم را دوست داشت. راننده حاج قاسم میگفت:
«حاج قاسم نمیگذاشت هیچ وقت بوق بزنم میگفت مردم میترسند. اگر یک ماشین از فرعی میآمد بیرون، سریع به من میگفت آروم برو. دیگر من میدانستم که همیشه باید به بقیه راه بدهم، چون حاج قاسم دغدغه مردم را داشت.»
او حتی در سطح جامعه نیز بسیار عادی رفت و آمد میکرد. حجتالاسلام کاظمی کیاسری میگوید:
🔻 راننده از توی آینه زل زده بود به صورت حاجی. حاج قاسم پرسید: «چیه؟ آشنا به نظرت میرسم؟» خوب خوب نگاه کرد که درست بشناسدش. آخرسر گفت: «شما با سردار سلیمانی نسبتی داری؟ برادرش نیستی؟ پسرخالهاش چی؟» حاجی جواب داد: «من سردار سلیمانیام.» جوان لبهایش باز شد به خندیدن. گفت: «میخوای من رو رنگ کنی؟ خودم این کارهام.» حاجی با خندهاش خندید و دوباره گفت: «من سردار سلیمانیام.» جوان دودل و مردد گفت: «بگو به خدا» گفت: «به خدا من سردار سلیمانیام.» زبانش بند آمده بود. دیگر حرفی نزد. گاز ماشین را گرفت و رفت. چند دقیقهای که گذشت حاجی سکوت را شکست و پرسید: «زندگیت چطوره؟ با گرونی چه میکنی؟ مشکلی نداری؟» جوان چشمهایش را از آینه دوخت به حاجی. گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم.
♦️ حاج قاسم حتی در سیل و زلزله کنار مردم بود و در هنگام حوادث به کمک آنها میرفت.
پیرمرد دو دستش را گرفته بود بالای سرش، عکس امام هم بین دستهایش بود. تا زیر زانو توی آب ایستاده بود. آبی که کل زندگیاش را شسته و برده بود. مدام میگفت: «هیچ چیزی نمیخوام اما عکس امام نباید خیس بشه.» هر کار میکردند از خانهاش برود بیرون نمیرفت. آب داشت پیشروی میکرد، میگفتند: «از خونهت بیا بیرون آب داره میرسه خونه میریزه روی سرت.» دست میکشید روی عکس امام. میگفت: «زمان جنگ دیدم تیرها میخوردن کنار پاهامون ولی بهمون نمیخوردن. همش از برکت این سید بود.» تند و تند عکس امام را میبوسید. حاجی تا زیر زانو رفت توی آب پیشش. دستش را گرفت و بوسید. گفت: «قسمت میدم به همین سید از این خونه بیا بیرون تا سیل بهت آسیب نزنه.» پیرمرد حاجی را بغل کرد. حاجی از آن مهلکه آوردش بیرون. کل زندگی پیرمرد بین دست هایش بود. بیخود خیال میکردیم زندگیاش را آب برده.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه چهارم: دغدغه ولایت
⭕️ بخش اول
💢 پنجمین کاری که دغدغه حاج قاسم بود دغدغۀ ولایت بود. حجت الاسلام کیاسری میگوید:
مراسم دانش آموختگی دانشگاه امام حسین عالی بود. فرماندهان نظامی ایستاده بودند. حضرت آقا از پلهها رفتند بالا و روی جایگاه آمدند. فرماندهان، فرمانده کل قوا را که دیدند احترام نظامی گذاشتند. احترام حاجی اما جور دیگر بود و با همه فرق داشت. یک دست به احترام معمول نظامی کنار سر گذاشته بود، یک دست هم روی سینه. میدانستم هیچ کار حاجی بیحکمت نیست. پرسیدم: «حاجی عرف نظامی اینه که برای احترام دست رو کنار سر میذارن. این دست که روی سینه گذاشتی دیگه قضیهاش چیه؟» گفت: «حس کردم آقا نگرانه. دست گذاشتم روی سینهم تا بگم حاج قاسم فدات بشه آقای من.»
این دغدغۀ ولایت بود.
🔹در جایی دیگر ابراهیم شهریاری روایت میکند:
نشان ذوالفقار؛ نشانی که کسی بعد انقلاب در ایران نگرفته بود. شنیدن خاطره از زبان خودش حلاوت دیگری داشت: «از دفتر آقا تماس گرفتند: آقا فرمودند تشریف بیارید، کارتون دارم، با لباس نظامی هم بیایید. شصتم خبردار شد که برای چی میخوان برم. یک سال پیش هم صحبتش شده بود و طفره رفته بودم. این بار هم بهانه آوردم که میخوام برم سوریه، فرصت ندارم. دوباره از دفتر تماس گرفتند گفتند: «بیایید حتما هم با لباس نظامی باشید.» گفتم: «به یک شرط قبول میکنم؛ سلام خدمت آقا برسونید و بگید قبل از این کار، میخوام چند دقیقه باهاشون صحبت کنم.» گفتگوی دونفره شان را هم شرح داد: «به آقا گفتم: شما که برای جمهوری اسلامی بیشتر زحمت کشیدید، خودتان را فدا کردید، چه کارهای بزرگی کردید، چه کسی برای شما نکوداشت گرفته که حالا شما میخواهید برای من بگیرید. از شما میخواهم این مدال را به من ندهید. حضرت آقا دوباره فرمودند: «من میخواهم این مدال را بگیرید.» توی عمرم روی حرفشون نه نیاورده بودم، قبول کردم؛ «فقط به شرطی که تا زنده هستم این مدال رو به لباسم نزنم.»
♦️ خیلیها تلاش میکردند که بین حاج قاسم و آقا اختلاف بیفتد. میرفتند پیش حاج قاسم و یک چیزهایی میگفتند که بالآخره یک چیزی بگوید. یوسف افضلی از همرزمان شهید میگوید:
چند دقیقه یک روند گفته بود و حاجی فقط شنیده بود. لبّ کلامش این بوده که: «حاجی! شما این قدر زحمت میکشید، اما قدرتون رو نمیدونن...» وقتی ساکت شد، حاجی در جواب گفته: «شما چرا ناراحتی؟ من یه سربازم، نهایتش میگن برو جای دیگه نگهبانی بده، من هم میگم چشم. اینکه ناراحتی نداره.» یک عمر خودش را سرباز میدانست؛ سرباز ولایت، سرباز مردم، سرباز سپاه، سرباز نظام و سرباز این مرزوبوم. دلش میخواست با همین نام هم در تاریخ بماند.
🔻 توی وصیت نامهاش نوشته بود: «همسرم من جای قبرم را در حرم شهدای کرمان مشخص کرده ام، محمود میداند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارتهای عنوان دار.»
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه چهارم: دغدغه ولایت
⭕️ بخش دوم
💢 در یکی از سخنرانیهایش گفت: «والله والله والله یکی از مهمترین شئون عاقبتبخیری رابطۀ قلبی و دلی شما با این حکیم فرزانه است که امروز سکاندار این کشور است.» کسی که بسیاری از کشورها را رفته و همه جا را دیده و از لحاظ معنوی در اوج معنویت است. سه بار قسم جلاله میخورد که مهمترین شأن عاقبت به خیری ایستادگی پای این شخص است. این میشود دغدغۀ ولایت. شما وصیتنامه حاج قاسم را ببینید؛ اولش، وسطش و آخرش، همهاش دغدغۀ ولایت فقیه است.
♦️ در همان ابتدای وصیتنامهاش مینویسد:
«خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز -که جانم فدای جان او باد- قرار دادی.»
و کمی میآید جلوتر:
«نکتهای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که] اصلاحطلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم.»
همینگونه ادامه میدهد و میگوید چندتا نصیحت دارم:
«اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او بهعنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!»
🔻 باز دوباره خطاب به مراجع:
«سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله در میدان، به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیدهبانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود. این دورهها با همه دورهها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقینمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.»
🔺 و همینگونه وصیتنامه را ادامه میدهد و میرسد به اینجا:
«حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود. دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد. سربازتان و دستبوستان.»
🔹 و همین گونه ادامه میدهد؛ یعنی شما هر بند از وصیتنامه حاج قاسم را ببینید یک دغدغه وجود دارد به نام ولی فقیه. من تعجب میکنم چگونه کسی میتواند حاج قاسم سلیمانی را دوست داشتهباشد اما با آقا زاویه داشتهباشد. مگر چنین چیزی امکان دارد؟ مگر چنین چیزی میشود؟ بعضیها به عقاید حاجقاسم کار ندارند، خوششان نمیآید. ما باید بتوانیم این افراد را که فقط همین جوری خوشش میآید به عنوان یک کسی که شجاع است بتوانیم سطح او را ارتقا دهیم. از سطح دوستداشتن فردی به دوستداشتن یک مکتبی به نام «مکتب سلیمانی.» این حاج قاسم یک مکتب بود آقا فرمودند حاج قاسم شخص نبود، مکتب بود.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه پنجم: دغدغه تبیین
💢 پنجمین دغدغه حاج قاسم دغدغه تبیین بود. حاج قاسم از هر فرصتی برای تبیین استفاده میکرد تا معارف انقلاب را تبیین کند. جواد تاجیک میگوید:
یکبار حاج قاسم را دیدیم و گفتم خوش به حالت بعد از جنگ تو در میدان هستی و ما آمدهایم شلمچه و روایتگری میکنیم. گفت: «خیلی دوست دارم بیام شلمچه برای دانشجوها صحبت کنم ولی خب محدودیتها اجازه نمیده.» بعد در مورد راه اندازی یک جریان برای دانشجویان کشور درخواستی کردم. با روی خوش قبول کرد و گفت: «من علاقه مند به ارتباط با دانشجوها هستم، مخصوصا اونهایی که شاید شما ظاهرشون رو نپسندید. توی مسافرت ها هم بیشتر تمایل دارم یکی از همین جوون ها کنارم بنشینه تا از فرصت پرواز برای گپ و گفت استفاده کنم.»
🔹 حجت الاسلام عارفی میگوید:
با حاجی رفیق بودیم؛ عین برادر. وقتی هوای سوریه به سرمان زد، رفتیم سراغش؛ با رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان. گفتیم: «حاجی ما میخوایم بیایم سوریه.» گفت: «برای چی؟» گفتیم: «همه دارن میرن، ما هم میخوایم بیایم. ما اینجا توی کرمان همه جا پیش شما هستیم، اونجا چی؟» خندید و گفت: «تو که توی دانشگاهی، این آقا هم همین طور. امروز جبهه دانشگاه مهم تر از سوریهست. برید اونجا کار کنید بچههای مردم رو نجات بدید، راهنمایی کنید. داوطلب سوریه زیاد داریم، هروقت نیاز شد خبرتون میکنم.»
♦️ دختر حاج قاسم میگوید:
یکبار در هواپیما نشستهبودیم. سمت چپ من پدرم نشستهبود و سمت راست من یک خانم که معروف به شلحجاب بود نشستهبود. هواپیما کمی تاخیر داشت. این خانم هم همینطور به نظام بد و بیراه میگفت. احتمالاً گفتهبود این نظام کدام کارش درست است که هواپیماییاش درست باشد. پدرم داشت کتاب میخواند. یک لحظه نگاه کرد ببیند چه کسی است که این حرفها را میگوید و دوباره شروع کرد به کتاب خواندن و کمی شیرینی همراه پدرم بود که به من دادند و گفتند به این خانوم تعارف کن. بعد که هواپیما پرید خلبان آمد پیش پدرم احوالپرسی کرد و گفت نگفته بودند که شما در این هواپیما حضور دارید. بفرمایید داخل کابین! پدرم گفتند همینجا راحتم. همینطور که صحبت می کرد، این دختر گاهی نگاه میکرد و فهمید که حاج قاسم است و حالا حرفهای ضد نظام گفتهاست و در کنار حاج قاسم سلیمانی نشسته است. خلبان که رفت حاج قاسم رو کرد به این دختر خانم و گفت شنیدم یک سری مباحث را گفتید. دختر گفت نه حاج آقا! چیز خاصی نبود با خودش فکر کرده شاید الان در هواپیما را باز میکنند و دختر را بیرون میاندازند! پدرم این جمله را گفت: «شما هرچی گفتی درست بود. اما یک چیز را بگویم، هر چقدر مشکل است توسط من مسئول است! حضرت آقا به بهترین صورت در حال مدیریت کردن است. ما مسئولین گوش نمیدهیم.»
دغدغۀ تبیین را ببینید. آدم خودش را خرد کند که تبیین انجام دهد. حاج قاسم دغدغۀ تبیین داشت. میرفت برای رزمندهها صحبت میکرد. در بخشی از صحبتها بهجای اینکه عملیاتی باشد تبیین میکرد. میگفت چرا ما اینجاییم؟ چرا ما آمدهایم سوریه؟ چرا داریم در عراق میجنگیم؟ برای رزمندهها تبیین انجام میداد. اینها میشود تبیین. او تبیینگر واقعی چهرۀ دشمن بود چهرۀ واقعی دشمن را به همۀ عالم نشان داد. نشان داد نقشههای دشمن چیست؟ چه کارهایی دارد انجام میدهد. در سخنرانیهایش یکی یکی مباحث را تبیین میکرد و چهرۀ دشمن را نشان میداد. اگر حاج قاسم 40 سال خط مقدم بود، ما که پشت خط بودیم باید تبیین میکردیم. اما خود حاج قاسم میآمد و تبیین میکرد یعنی هم مالک بود هم عمار.
🔻 بزرگواران این نگرانی وجود دارد. امروز شما میبینید که آقا وسط میدان آمدهاست و در حال تبیین است و این اصلاً چیز خوبی نیست. یادتان است در فیلم مختار زمانی که مختار آمد با مصعب بیرون کوفه بجنگد، یکی از فرماندهان گفت : «مختار تو برگرد! اگر دشمن ببیند که تو بیرون آمدی میفهمد که عقبه وجود ندارد.» امروز احساس میشود این اتفاق میافتد. وقتی آقا پیاپی در حال تبیین است، نکند عقبه وجود ندارد و عقبه کارش را درست انجام نمیدهد. ما باید تبیین میکردیم ما باید گرههای ذهنی را باز میکردیم این کار را انجام ندادیم آقا این کار را انجام میدهد. این سخنرانی چند روز پیش آقا تقریباً 50 دقیقه چرایی حضور ایران در محور مقاومت را توضیح میدادند در حالی که ما باید میگفتیم، نه آقا.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه ششم: دغدغه جذب حداکثری
💢 یکی از دغدغههای مهم حاج قاسم، دغدغه حفظ انسجام اجتماعی و جذب حداکثری به دین و انقلاب بود. او تمام تلاشش را میکرد تا با اخلاق نیکو نگاه همه افراد را به انقلاب تغییر دهد و آنها را دلباخته این مسیر کند. ایشان در جایی میگویند:
اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی حجاب و این باحجاب است یا اصلاح طلب و اصولگراست، پس چه کسی میماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچه های شما متدیناند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب میکند و جامعه هم خانواده شماست. اینکه بگوییم من هستم و بچه های حزب اللهی خودم، اینکه نمیشود حفظ انقلاب.
♦️ یا ایشان در جای دیگری میگویند:
من اصلاً قبول ندارم در بین بچهحزباللهیها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست...! همان دختر کمحجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.
🔹 سید بشیر حسینی خاطرهای را از اولین و آخرین مواجههاش با حاج قاسم اینگونه نقل میکند:
موقع برگشت در فرودگاه مشهد، چند دختر نوجوان آمده بودند که من وسط آنها ایستاده بودم و با من عکس میگرفتند. چند نفر با لباس سپاه عبور کردند، من هم نفهیمدم چه کسانی هستند. موقعی که آمدم سوار هواپیما بشوم در گیت بازرسی سپاه، به من گفتند «برو آن اتاق پشت، حاجی منتظره!» رفتم آن پشت. سلام کردم. حاج آقا بدون مقدمه گفتند: «میبینم کلی دختر پانزده ساله دورهات هستند.» تصور کردم حاج قاسم از این رفتار من ناراحت شده. گفتم: «شرمندهام حاج آقا!» حاج قاسم احساس کرد من منظور او را درک نکردهام. خندید. انگشتری را از دستش درآورد و گفت: «هدیهات را بگیر. هر جا دختر چادری دیدی، دختر بدحجاب هم دیدی، برو سراغ بدحجابها! چادریها پناهگاه دارند! پناهگاهش مسجد است، خانواده است! هیئت است! همین چادر پناهش است! اون دختر بیحجاب است که هیچ پناهی ندارد و تو پناه بیپناهها باش!»
🔻 اخلاق حسنه سردار سلیمانی حتی در جذب مخالفین هم تاثیر زیادی داشت. حسن پلارک میگوید:
معروف بود به کامران سابوکی. جنوب استان کرمان را با دارودستهای که داشت قبضه کرده بود. مردم بیچاره جرئت نفس کشیدن نداشتند. اگر کسی راپورت کارهایش را میداد یا میخواست جلویش قد علم کند خونش پای خودش بود. کامران جلو، آدمهایش پشت سر، یک صف طولانی سلاح به دست آمده بودند اماننامه بگیرند. دوربین از کنار صف رد شد تا رسید به نفر اول. مرد آفتاب سوخته سبیل در رفته سلاحش را که تحویل داد توی قاب دوربین نگاه کرد و گفت: «من سلاحم رو تحویل دادم به جمهوری سلیمانی.» یکی دیگر از لای صف بلند صدا زد: «من طرفدار جمهوری سلیمانیام.» حاجی خودش هم بود. وقتی شنید لبخندی زد و گفت: «جمهوری سلیمانی نداریم، اینجا جمهوری اسلاميه.»
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه هفتم: دغدغه تکریم خانواده شهدا
💢 احترام و تکریم خانواده شهدا از دیگر دغدغههای حاج قاسم بود. ایشان در بخشی از وصیتنامه خودشان خطاب به خانواده شهدا میگویند:
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم. عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت. خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم، هم استغفار میکنم و هم طلب عفو دارم. دوست دارم جنازهام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید بهبرکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
🔹 او حتی در اوج مشغلههایش، از حال همرزمان دوران جنگ غافل نمیشد و حواسش به آنها بود. حجت الاسلام سعادت نژاد تعریف میکند:
اسمش ناصر توبهای بود؛ فرمانده یکی از گردانهای لشکر ۴۱ ثارالله. قطع نخاع شده بود، بیحرکت افتاده بود کنج خانه. حاجی نزدیک عید میرفت اصفهان خانهاش. همین که میرسید، به همسر ناصر میگفت: «توی این دو روزی که اینجام همه کارها با من.» اول از همه حمام را آماده میکرد. ناصر را بغل میگرفت و میبرد حمام. سرش را شامپو میزد، بدنش را لیف و صابون میکرد، کمرش را کیسه میکشید. بعد هم تنش را حسابی با آب گرم میشست و با حوله خشک میکرد. آخر سر هم یکدست لباس جدیدی را که برای ناصر خریده بود تنش میکرد. دوباره بغلش میگرفت و از حمام میآمدند بیرون؛ درست مثل یک تازه داماد. این دو روزه نمیگذاشت خانم خانه پا توی آشپزخانه بگذارد. هر سه وعده غذا را خودش آماده میکرد. تازه یک وعده هم بار و بندیل جمع میکردند و میرفتند توی دل طبیعت تا ناصر آب وهوایی عوض کند. آنجا هم همه کارها با حاج قاسم بود. بعد دو روز راه میافتاد میرفت سمت کرمان، سمت روستای قنات ملک. میرفت خدمتگزار پدر و مادرش باشد.
🔻حاج حسین کاجی روایت میکند:
سالها از شهادت پسرش میگذشت. آخر عمری تمام دلخوشیاش سر زدن های گاهوبیگاه حاج قاسم بود. بوی آبگوشت خانه را پر کرده بود. حاجی مثل همیشه آمده بود برای احوالپرسی. وقت زیادی نداشت، باید میرفت تا به بقیه برنامههایش برسد؛ اما مادر شهید خواسته دیگری داشت: «من تنها هستم حاجی. بمون ناهار رو باهم بخوریم.» هیچوقت روی مادران شهدا را زمین نمیزد. در مرامش نبود. آن روز تا غذا آماده شود، دو سه ساعتی مونس تنهایی پیرزن شد.
🔘 در جای دیگری حجت الاسلام رضایی میگوید:
نامه را نشانم داد، به خط حاجی بود. برای رئیس بنیاد شهید کرمان نوشته بود. گفته بود توفیق بسیار خوبی پیدا کردید که به این قشر خدمت کنید. نوشته بود هر روز صبح دو رکعت نماز بخوانید و از خدا کمک بگیرید و بعد بروید سر کار برای خدمت. توصیه کرده بود شیرینترین لحظات زندگی را هم وقتهایی بدانید که خانواده شهدا یا جانبازی با مشکل اعصاب و روان یا هر مشکلی بیایند. عصبانی باشند و ناراحتی کنند و شما صبر کنید و کارش را راه بیندازید. اول از همه خودش به این توصیه ها عمل میکرد. حاج قاسم از این جور مراجعهکنندهها کم نداشت. هیچوقت ندیدم اخم و چین و چروکی به صورتش بیفتد. کار هم نداشت طرف عضو چه حزب و گروهی است، نامه میداد که کار این آقا را حل کنید و حل هم میشد.
حاج قاسم توجه ویژهای به مادران شهدا نیز داشت.
ابراهیم شهریاری روایت میکند:
یک مرتبه چشمم افتاد به ماشین جلوی در که مادر شهید علی محمدی داخل آن بود. حاجی خیلی ارادت داشت به این خانواده. اصلا تمام خانوادههای شهدا را دوست داشت. خودش باید میرفت به استقبالشان. بدو رفتم پیش حاجی، طبقه پایین. گفتم: «مادر شهید علی محمدی اومدن.» یک جوری رفت که متحیر ماندم، پابرهنه و سراسیمه، احترام کرد و حالش را جویا شد. هروقت که مادر شهید میآمد یا توی ماشین مینشست کنارش یا دوزانو روی زمین یا کمکش میکرد و میآورد گوشهای مینشستند به حرف زدن. همه دنیا هم که مهمانش بودند تا پیرزن میآمد بدو میرفت سمتش. مینشست کنارش، پای حرفهای گفته و ناگفتهاش.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغه های #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه هشتم: دغدغه تعظیم شعائر دینی
⭕️ بخش اول
💢 دغدغه بعدی حاج قاسم، دغدغه احترام و تعظیم شعائر دینی بود. دغدغه دین و مذهب. اصلاً ستاد عتبات عالیات توسط چه کسی ایجاد شد؟حاج قاسم سلیمانی. اصلاً دستور ساخت صحن حضرت زهرا سلام الله علیها در نجف به دستور چه کسی بود؟
🔻حسن پلارک میگوید:
قرار شد چهارتا طرح جامع توسعه بنویسیم برای چهار شهر زیارتی کربلا، نجف، کاظمین و سامرا. حاجی اصرار داشت طرحها جامع باشند. میگفت: «این طور نباشه که امروز درست کنید و فردا مجبور بشید خراب کنید. حداقل ۲۵ سال بعد رو ببینید.» به سفارش خودش از حرم امام علی (ع) شروع کردیم. دلیلش هم کوچکی حرم امیرالمؤمنین علی (ع) بود. بعد رفتیم سراغ شهرهای دیگر. این سالها وقتی زوار میلیونی عراق را میبینم، یاد پیش بینی حاج قاسم میافتم. همان روزهای اول تشکیل ستاد گفت: «این حرمها خیلی کوچیکن. باید کاری کرد. من مطمئنم یه روز که زیاد دور نیست زائرین عتبات میلیونی میشن.»
🔹 چه کسی فکر میکرد مردم بتوانند پیاده روی اربعین شرکت کنند؟ پیادهروی اربعین مدیون حاج قاسم سلیمانی است همه کار را حاج قاسم کرد پیاده روی اربعین مدیون جمهوری اسلامی است و آدم تعجب میکند از بعضی افراد که مثلاً پارسال چون به دلایلی پیادهروی اربعین کنسل شد چه چیزهایی که به جمهوری اسلامی نگفتند! گفتند جمهوری اسلامی از اول هم با دین نسبت خوبی نداشت! چه کسی اربعین را اربعین کرد؟ چه کسی 20 روز قبل از اربعین رادیو اربعین را راه انداخت؟ چه کسی 20 روز قبل از اربعین تلویزیون را اختصاص داد به اربعین؟ چه کسی تا دهها کیلومتر بعد از مرز را آسفالت میکرد تا مردم راحت باشند؟ چه کسی پایانۀ مرزی عراق را ساخت که مردم راحت باشند؟ چه کسی بسیاری از پولهای ویزا و گذرنامه را حذف کرد که مردم راحت باشند؟ چه کسی یارانه داد به اتوبوسها و امثال آن که مردم راحت باشند؟ چه کسی اتوبوسها را فرستاد آن طرف مرز که مردم را تا نجف ببرند؟ چه کسی موکبها را رایگان عبور داد و کمک کرد که آن طرف موکبهای خودشان را بزنند؟ چه کسی این طرف مرز برایشان موکب زد که مردم اذیت نشوند؟ چه کسی همۀ فضا را برای مردم آماده کرد؟ جمهوری اسلامی بود. حالا به خاطر اینکه پارسال عراق به جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما فقط چند هزار نفر اجازه میدهیم نه بیشتر، حالا جمهوری اسلامی شد ضد ارزشهای دینی؟ جمهوری اسلامی شد ضد امام حسین علیه السلام؟
♦️ حاج قاسم به اهل بیت و به صورت ویژه حضرت زهرا(س) ارادت ویژهای داشتند. ایشان با بیان عنایات ویژه حضرت زهرا (س) در دوران دفاع مقدس میگویند:
«ما هرموقع در جنگ فشارها بر ما حادث میشد و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا (س) نداشتیم، در عملیات والفجر 8 وقتی چشممان به آبهای پرطوفان، خشمگین و ترسناک اروند افتاد، آنجا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا (س) نداشتیم؛ بنابراین در کنار «اروند» ایشان را در تلألؤ اشکهای غریبانه و مظلومانه بسیجیها صدا زدیم و اروند را با «یازهرا (س)» کنترل و از آن عبور کردیم. در کربلای 4، وقتی دشمن آتش مسلسلها، خمپارهها و توپهای خود را مستانه را بر ساحل باز کرد و جویهایی از خون به اروند روانه شد، آنوقت هم همه تدابیر از کار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا (س) بر زبانها جاری نمیشد. وقتی هم که عراقیها در کنار اروند ایستاده بودند و رزمندگان را با تیر میزدند، آن زمان هم سلاح کارگر ما حضرت زهرا (س) بود. در عملیات کربلای 5، وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آبهای «بوبیان» کردیم؛ آنوقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهرا (س) را صدا کردیم. من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم. وقتی شما مادرها نبودید و فرزندانتان در خون دستوپا میزدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم. وقتی دشمن در کنار نیل به حضرت موسی (ص) نزدیک میشد و او با یک چشم خود نیل و با چشم دیگرش سپاه ترسناک فرعون را میدید، خدا «نیل» را برای او شکافت؛ حضرت فاطمه (س) هم در هور، کربلای 5، اروند و کوههای سرد و سخت کردستان، [برای رزمندگان ما] مادری کرد.»
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه هشتم: دغدغه تعظیم شعائر دینی
⭕️ بخش دوم
💢 حاج قاسم علاوه بر این دغدغه دفاع از حرم آل الله را نیز داشت و در این زمینه بسیار حساس بود. یوسف افضلی از همرزمان شهید میگوید:
خیلی نزدیک شده بودند، آن قدر که تیرهای کلاش میخورد به درودیوار حرم. غوطه غربی بودیم، یعنی پشت حرم بی بی حضرت زینب (س). تاب نداشت ببیند به حرم آسیب میرسد. خودش کلاش دست گرفت. پابه پای بچه رزمندهها میجنگید. وقتی تیر به دستش خورد، داد همهمان درآمد که «حاجی برگردید. حاجی تو رو خدا برگردید.» قبول نکرد. ماند کنار بچهها. شده بود مثل اسفند روی آتش، روی پا بند نبود. تکفیریها خیز برداشته بودند برای حمله به سامرا. حاجی را تابه حال این طور ندیده بودم. کم توی جنگ و درگیری نبود اما این بار فرق میکرد. دل نگران بود خدای نکرده دوباره اهانتی کنند به حرم ائمه اطهار. بعدها خودش میگفت: «سخت ترین لحظه های جنگ عراق همون روزایی بود که توی جاده بغداد سامرا میجنگیدیم.»
🔹 حاج قاسم حتی نسبت به مکانهای مذهبی احترام خاصی قائل بود و هیچگاه شان خودش را در نظر نمیگرفت. تنها چیزی که برای او مهم بود، خدمت به اهل بیت بود. ابراهیم شهریاری روایت میکند:
کارگر گرفته بودیم. فرستاده بودیمشان بروند سرویسهای بهداشتی را نظافت کنند. حاجی آمد توی بیت الزهرا. مستقیم رفت طبقه پایین پیششان. نگذاشت کارگرها دست بزنند. گفت: «همه برین بیرون.» رو کرد بهم گفت: «نذار کسی بیاد.» قدغن کرد حتی خودم بروم. در را بست و خودش ماند تنها. شیلنگ گرفت و همه جا را شست. ۴۵ دقیقه یک ساعت بعد آمد نشست. یک نفس راحت کشید و گفت: «آخیش، منم تونستم به عزادارای حضرت زهرا یه خدمتی بکنم.» کار زیاد بود. حاجی اما سخت ترین را انتخاب کرده بود، سختترین و بیریاترین را.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم !
♨️ دغدغه نهم: دغدغه شهادتطلبی
💢 دغدغه دیگر حاج قاسم، دغدغه شهادت بود. او شهادت را سعادت بزرگی میدانست که نصیب مجاهدان بزرگ راه خدا میشود و در تمام زندگی تلاش میکرد تا به صورت یک مجاهد واقعی، برای نصرت دین خدا تلاش کند. حجتالاسلام حاج علی اکبری در جایی میگوید:
کم محبوبیت که نداشت. خیلیها میگفتند بیاید پای کار حتما رأي میآورد. به زبان هم به حاجی گفته بودند: «محبوبیت شما اقتضا میکنه کاندیدای ریاست جمهوری بشید.» حاجی نه گذاشت و نه برداشت، جواب داد: «من نامزد گلولهها و نامزد شهادت هستم. سالهاست توی جبههها دنبال قاتل خودم میگردم، اما پیداش نمیکنم.»
🔹 فرزند شهید محرابی در مصاحبه خود میگوید:
آن روز که آمد خانهمان، از شهادت حاج عماد و جهاد مغنیه برایم گفت، از اینکه دو دقیقه قبل از شهادت حاج عماد کنارش بوده، از اینکه دشمن جرئت نکرد هم با عماد مغنیه هم با پسرش جهاد روبهرو بجنگد، از اینکه ماشین جهاد را با بالگرد زدند و چیز زیادی از پیکرش نماند. گفت: «زینب دعا کن من هم مثل اینها شهید بشم. امروز روز عرفه ست. من به طمع شهادت اومدم مشهد، هرکسی که توی تمام این سالهای جنگ نتونسته شهادتش رو بگیره امروز باید بگیره. امروز شهادت نامه امضا میشه. دعا کن اسم من هم توی این لیست باشه.» داشت از اتاق میرفت بیرون. برگشت و نگاهمان کرد؛ هم من هم فاطمه را. با حسرت گفت: «برای شهادت من دعا کنید که از قافله شهدا جا نمونم.» گفتم: «حضرت آقا که به شما لقب شهید زنده دادند.» گفت: «این یه لقبه و دل خوشی، من به این لقب دل خوشم ولی تا شهادتم رو نگیرم دست بردار نیستم.»
♦️ حجتالاسلام شهیدی، رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران از خاطره گفتگو خود با حاج قاسم در رابطه با شهادتش میگوید:
بنیاد شهید است و رسیدگی به یک عالمه پرونده. آخرین باری که دیدمش، گفت: «آقای شهیدی پرونده من چه جوریه؟ حاضره؟» به شوخی گرفتم و گفتم: «حاج قاسم آقا شما ناراحت نباش، پروندهات همیشه آماده ست.» گفت: «دیگه کم کم باید پرونده من رو بیاری رو.» فکرش را هم نمیکردم این قدر زود! پنج ماه بعد پرونده شهید سلیمانی آمد بالا.
🔻 او هیچگاه از مرگ نمیترسید و حتی زمانی که دیگران از سختی حضور در میدان میگفتند و او را نهی میکردند توجهی نمیکرد و شهادت در راه خدا را برای خودش افتخاری میدانست.
⭕️ مسئول ستاد لشکر فاطمیون از آخرین روزهای زندگی حاج قاسم روایت میکند:
همه منتظریم فرمانده بیاید. ساعت ۸ صبح وارد میشود. بعد از سلام و احوالپرسی، جلسه را شروع میکند. همه بنویسن. هرچی میگم رو بنویسین. عادت داریم به یادداشت برداری اما حاجی تأکید میکند تمام مطالب را بنویسیم. بخش بخش پیش میرود. میگوید: «منشور پنج سال آینده، برنامه تک تک گروههای مقاومت در پنج سال بعد، شیوه تعامل با یکدیگر» کاغذ پر میشود از نکات کلیدی سردار. سابقه ندارد این حجم از مطالب برای یک جلسه. سردار وقت جلسات خیلی جدی بود. کسی جرئت نداشت حرفش را قطع کند؛ اما این بار جور دیگری بود. سؤال که میکردیم، با آرامش میگفت: «عجله نکنید. بذارید حرف من تموم بشه.» وقت اذان جلسه را تعطیل کرد رفتیم نماز. ناهار خورده نخورده، ادامه جلسه را پی گرفتیم. حاجی هرچه در دل داشت گفت و نوشتیم. ساعت ۳ عصر هم با یک صلوات پایان جلسه را اعلام کرد. تا پای خودرویی که منتظرش بودیم، بدرقه اش کردیم. عازم بیروت بود. میخواست سیدحسن نصرالله را ببیند. ساعت ۹ شب از بیروت برگشت پیشمان. حاجی گفت امشب عازم عراق است، هماهنگی کنند. دلمان به شور افتاد. گفتم: «حاجی فعلا نرید، اوضاع عراق خوب نیست.» لبخندی زد و گفت: «میترسید شهید بشم؟» هرکس چیزی گفت. یکی گفت: «شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست.» آن یکی گفت: «حاجی هنوز ما با شما خیلی کار داریم.» تک تکمان را از نظر گذراند. آرام و شمرده گفت: «میوه وقتی میرسه باغبون باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ «اینم رسیده است، اینم رسیده است.» ساعت ۱۲ شب هواپیما از زمین کنده شد. دلمان آشوب بود. دو ساعت بعد خبر رسید که باغبان، میوه رسیده را چید.
آری. او مزد یک عمر مجاهدت، مردمداری، ولایتمداری و دینداری خود را گرفت و به مقام شهادت نائل آمد.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
شهید یوسف الهی همرزم حاج قاسم سلیمانی کیست؟
کسی که حاج قاسم دوست داشت در کنار او به خاک سپرده شود...
وی در خانوادهای فرهنگی بزرگ شد و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قران آشنا میشدند و علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف الهی با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران داشته است.
شهید محمد حسین یوسف الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت و بعدها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی، پنج مرتبه به شدت مجروح شد و در نهایت در عملیات والفجر هشت در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیمارستان لبافی نژاد شهر تهران به شهادت رسید.
خصوصیات شهید محمد حسین یوسف الهی
همرزمان این شهید بزرگوار میگویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را میخواند، ولی کسی او را نمیدید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود.
شهید محمد حسین یوسف الهی را عارفی میدانند که مراتب کمال الی الله را طی کرده است و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با محمدحسین زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد.
وی مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرتزده قطرهای از دریای بیانتهای خود کردند...