ختم #نهج_البلاغه‌ در ١١٠ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی. 🔷سهم روز شصت ودوم: ازخطبه ۱۷۱ تا خطبه ۱۶۷ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156

🌹سهم روز #شصت_وسوم🌹 ٩٨/١۲/۲۳

📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 1⃣احترام متقابل اجتماعی ♦️بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروی كنند، و بزرگسالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند، و چونان ستم پيشگان جاهليت نباشيد كه نه از دين آگاهی داشتند و نه در خدا انديشه می كردند، همانند تخم افعی در لانه پرندگان نباشيد كه شكستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (به جای جوجه، ماری از آن بيرون مي آيد) 2⃣آينده بنی اميه ♦️ مسلمانان، پس از وحدت و برادری به جدایی و تفرقه رسيدند، و از ريشه و اصل خويش پراكنده شدند، تنها گروهی شاخه درخت توحيد را گرفتند، و به هر طرف كه روی آورد. همسو شدند، اما خداوند مسلمانان را به زودی برای بدترين روزی كه بنی اميه در پيش دارند جمع خواهد كرد، آن چنانكه قطعات پراكنده ابرها را در فصل پاييز جمع می كند، خدا ميان مسلمانان الفت ايجاد می كند، و به صورت ابرهای فشرده درمی آورد، آنگاه درهای پيروزی برويشان می گشايد، كه مانند سيلی خروشان از جايگاه خود بيرون می ريزند، (چونان (سيل عرم) كه دو باغستان شهر (سبا) را درهم كوبيد، و در برابر آن سيل هيچ بلندی و تپه ای برجای نماند، نه كوههای بلند و محكم، و نه برامدگيهای بزرگ، توانستند برابر آن مقاوت كنند) خداوند بنی اميه را مانند آب در درون دره ها و رودخانه ها پراكنده و پنهان می كند، سپس چون چشمه سارها بر روی زمين جاری می سازد، تا حق برخی از مردم را از بعضی ديگر بستاند، و گروهی را توانایی بخشيده در خانه های ديگران سكونت دهد. بخدا سوگند! بنی اميه پس از پيروزی و سلطه گری، همه آنچه را كه به دست آوردند از كفشان می رود، چنانكه چربی بر روی آتش آب شود. 3⃣علل پيروزی و شكست ملتها ♦️ ای مردم !اگر دست از ياری حق برنمی داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستی نمی كرديد، هيچگاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودی شما طمع نمی كردند، و هيچ قدرتمندی بر شما پيروز نمی گشت، اما چونان امت بنی اسرائيل در حيرت و سرگردانی فرو رفتيد. به جانم سوگند! سرگردانی شما پس از من بيشتر خواهد شد چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بريده به بيگانه ها نزديك شديد، آگاه باشيد، اگر از امام خود پيروی می كرديد، شما را به راهی هدايت می كرد كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگينی مشكلات را از دوش خود برمی داشتيد. 📜 #نهج_البلاغه، #خطبه166 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣

📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_اول) 1⃣شگفتی آفرينش انواع پرندگان ♦️خداوند پديده های شگفتی از جانداران حركت كننده، و بی جان، برخی ساكن و آرام، بعضی حركت كننده و بی قرار آفريده است، و شواهد و نمونه هايي از لطافت صنعتگری و قدرت عظيم خويش بپا داشت چندان كه تمام انديشه ها را به اعتراف واداشته، و سر به فرمان او نهادند، و در گوشهای ما بانگ براهين يكتایی او پيچيده است، آنگونه كه پرندگان گوناگون بيافريد، و آنان را در شكافهای زمين، و رخنه دره ها و فراز كوهها مسكن داد، با بالهای متفاوت و شكل و هياتهای گوناگون، كه زمام آنها به دست اوست، پرندگاني كه با بالهای خود در لا به لاي جو گسترده و فضای پهناور پرواز می كنند، آنها را از ديار نيستی در شكل و ظاهری شگفت آور بيافريد، و استخوانهاشان را از درون در مفصلهاي پوشيده از گوشت به هم پيوند داد. برخی از پرندگان را كه جثه سنگين داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور باز داشت، آنگونه كه آرام و سنگين در نزديكی زمين بال می زنند، پرندگان را با لطافت قدرتش و دقت صنعتش، در رنگهای گوناگون با زيبایی خاصی رنگ آميزی كرد، گروهی از آنها را تنها با يك رنگ بياراست كه رنگ ديگری در آن راه ندارد، دسته ای ديگر را در رنگ مخالف آن فرو برد، جز اطراف گردنشان كه چونان طوقی آويخته، مخالف رنگ اندامشان است. 2⃣شگفتيهای آفرينش طاووس ♦️ و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش طاووس است، كه آن را در استوارترين شكل موزون بيافريد، و رنگهای پر و بالش را به نيكوترين رنگها بياراست با بالهای زيبا كه پرهای آن به روی يكديگر انباشته و دم كشيده اش كه چون به سوی ماده پيش می رود آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان كشتی است كه ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگهای زيبای خود می نازد، و خوشحال و خرامان دم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند، و سوی ماده می تازد، چون خروس می پرد، و چون حيوان نر مست شهوت با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را از روی مشاهده می گويم، نه چون كسی كه بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد، اگر كسی خيال كند. 《باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشكی است كه در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس ماده آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشكها تخمگذاری می كند》 افسانه بی اساس است ولی شگفت تر از آن نيست كه می گويند: 《زاغ نر طعمه به منقار ماده می گذارد كه همين عامل باردار شدن زاغ است.》 گويا! نی های پر طاووس چونان شاخه هایی است كه از نقره ساخته، و گردی های شگفت انگيز آفتاب گونه كه به پرهای اوست از زر ناب و پاره های زبرجد بافته شده است، اگر رنگهای پرهای طاووس را به روييدنيهای زمين تشبيه كنی، خواهی گفت: دسته گلی است كه از شكوفه های رنگارنگ گلهای بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانند سازی پس چون پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يمن است، و اگر آن را با زيورآلات مقايسه كنی چون نگينهای رنگارنگی است كه در نواری از نقره با جواهرات زينت شده است. 3⃣ روانشناسی حيوانی طاووس ♦️طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه می رود، دم و بالهای زيبايش را برانداز می كند، پس با توجه به زيبایی جامه و رنگهای گوناگون پر و بالش قهقهه سرمی دهد، اما چون نگاهش به پاهای او می افتد، بانگی برآورد كه گويا گريان است، فرياد می زند گويا كه دادخواه است، و گواه صادق دردی است كه در درون دارد، زيرا پاهای طاووس چونان ساق خروس دو رگه (هندی و پارسی) باريك و زشت و در يك سو ساق پايش ناخنكی مخفی روييده است. 📜 #نهج_البلاغه، #خطبه165 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣

📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_دوم ) 4⃣ شگفتی رنگ اميزی پرهای طاووس ♦️ برفراز گردن طاووس به جای يال، كاكلی سبزرنگ و پر نقش و نگار روييده، و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است، و از گلوگاه تا روی شكمش به زيبایی وسمه يمانی (برگ گياهی با رنگ سبز بسيار سير) رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير براق يا آيينه ای شفاف كه پرده بر روی آن افكندند، بر اطراف گردنش گويا چادری سياه افكنده كه چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، پنداری با رنگ سبز تندی درهم آميخته است كه در كنار شكاف گوش جلوه خاصی دارد، كمتر رنگی می توان يافت كه طاووس از آن در اندامش نداشته باشد، يا با شفافيت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شكوفه های پراكنده ای است كه باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست، و شگفت آور آنكه هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد، و تن عريان می كند، پرهای او پيایی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می كنند و به هم می پيوندند، تا ديگر بار شكل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنكه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يكی از پرهای طاووس دقت كنی ، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زبرجد و گاه به زردی زرناب جلوه می کند 5⃣ عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها ♦️راستی، هوشهای ژرف انديش و عقلهای پرتلاش چگونه اين همه از حقائق موجود در پديده ها را می توانند درك كنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم كشيدن اين همه زيبایی را بيان توانند نمود؟ و در درك كمترين اندام طاووس، گمانها از شناخت درمانده و زبانها از ستودن آن در كام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست كه عقلها را از توصيف پديده ای كه برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی كه او را با تركيب پيكری پرنقش و نگار، با رنگها و مرزهای مشخص می شناسد، باز هم از تعريف فشرده اش زبانها عاجز و از توصيف واقعی آن درمانده اند! (پس چگونه خدا را می توانند درك كنند؟) 6⃣ شگفتي آفرينش جانداران كوچك ♦️ پاك و برتر است خدايي كه در اندام مورچه، و مگس ريز، پاها پديد آورد، و جانداران بزرگتر از آنها را نيز آفريد، از ماهيان دريا، و پيلان عظيم الجثه و بر خود لازم شمرد، كه هيچ كالبد جانداري را وانگذارد و به درستي اداره اش نمايد، جز آنكه ميعادگاهش مرگ و پايان راهش نيستي باشد. 7⃣وصف ويژگيهاي بهشت ♦️ اگر با چشم دل به آنچه از بهشت براي تو ستودند بنگري، از آنچه در دنياست دل مي كني، هر چند شگفتي آور و زيبا باشد، و از خواهشهاي نفساني و خوشيهاي زندگاني و منظره هاي آراسته و زيباي آن كناره مي گيري، و اگر فكرت را به درختان بهشتي مشغول داري كه شاخه هايشان همواره به هم مي خورند، و ريشه هاي آن در توده هاي مشك پنهان، و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته آبياري مي گردند، و خوشه هايي از لولو آبدار به شاخه هاي كوچك و بزرگ درختان آويخته، و ميوه هاي گوناگوني كه از درون غلافها و پوششها سر بيرون كرده، سرگردان و حيرت زده مي گردي. شاخه هاي پرميوه بهشت كه بدون زحمتي خم شده در دسترس قرار گيرند، و چيننده آن هرگاه كه خواهد برچيند، مهمانداران بهشت، گرد ساكنان آن و پيرامون كاخهايشان در گردشند و آنان را با عسلهاي پاكيزه و شرابهاي گوارا پذيرايي كنند، آنها كه همواره از كرامت الهي بهره مندند تا آنگاه كه در سراي ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. اي شنونده اگر دل خود را به منظره هاي زيبايي كه در بهشت به آن مي رسي مشغول داري، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد كرد، و از اين مجلس من با شتاب به همسايگي اهل قبور خواهي شتافت. خداوند با لطف خود من و شما را از كساني قرار دهد كه با دل و جان براي رسيدن به جايگان نيكان تلاش مي كنند. 📜 #نهج_البلاغه، #خطبه165 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣

ختم #نهج_البلاغه‌ در ١١٠ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی. 🔷سهم روز شصت وسوم: ازخطبه ۱۶۶ تا خطبه ۱۶۵ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156

🌹سهم روز #شصت_وچهارم🌹 ٩٨/١۲/۲۴

📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣 (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام علیه السلام جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. ) 🔹هشدار دادن به عثمان ♦️همانا مردم پشت سر من هستند، مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم كه تو نداني، تو را به چيزی راهنمایی نمی كنم كه نشناسی، تو می دانی آنچه ما می دانيم، ما به چيزی پيشی نگرفته ايم كه تو را آگاه سازيم، و چيزی را در پنهانی نيافته ايم كه آن را به تو ابلاغ كنيم. ديدی چنانكه ما ديديم، شنيدی چنانكه ما شنيديم، با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بودی چنانكه ما بوديم، پس ابوقحافه (ابابكر) و پسر خطاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند، تو به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در خويشاوندی از آن دو نزديكتری، و داماد او شدی كه آنان نشدند. پس خدا را خدا را پروا كن، سوگند به خدا! تو كور نيستی تا بينايت كنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راهها روشن است، و نشانه های دين برپاست، پس بدان كه برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است كه خود هدايت شده و ديگران را هدايت می كند، سنت شناخته شده را برپا دارد، و بدعت ناشناخته را بميراند، سنتها روشن و نشانه هايش آشكار است، بدعتها آشكار و نشانه های دين برپاست، و بدترين مردم نزد خدا رهبر ستمگری كه خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است که سنت پذیرفته را بمیراند، و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) شنيدم كه گفت: 《روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند كه نه ياوری دارد و نه كسی از او پوزش خواهی می كند، پس او را در آتش جهنم افكنند، و در آن چنان می چرخد كه سنگ آسياب، تا به قعر دوزخ رسيده به زنجير كشيده شود》 من تو را به خدا سوگند می دهم كه امام كشته شده اين امت مباشی، چرا كه پيش از اين گفته می شد. 《در ميان اين امت، امامی به قتل خواهد رسيد كه در كشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و كارهای امت اسلامی با آن مشتبه شود، و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا كه حق را از باطل نمی شناسند، و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند.》 برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش كه تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی كه از عمر تو گذشته و تجربه ای كه به دست آوردی . (عثمان گفت: با مردم صحبت كن كه مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی كه به آنان رفته برآيم) امام (علیه السلام ) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند. 📜 #نهج_البلاغه، #خطبه164 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣

📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 1⃣خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را سزاست كه آفريننده بندگان، و گستراننده زمين، و جاری كننده آب در زمينهای پست، و روياننده گياه در كوهها و تپه های بلند می باشد، نه اول او را آغازی و نه ازلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است، و پايدار و ماندگار بدون مدت و زمان است، پيشانی بندگان برابر عظمت او به خاك افتاده، و لبها در اعتراف به يگانگی او در حركتند. به هنگام آفرينش، برای هر پديده ای حد و مرزی قرار داد، تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد، گمانها خدا را به اندازه ها و حركتها و اندامها و آلتها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از كی بود؟ و تا كی خواهد بود؟ وجود آشكاری است كه نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است كه نمی توان پرسيد؟ در كجاست؟ نه جسم است كه او را نهايتی باشد، و نه پوشيده ای كه چيزی او را در بر گرفته باشد، به موجودات آنقدر نزديك نيست كه به آنها چسبيده، و آنقدر دور نيست كه جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان، و بازگشتن لفظی به زبان، نزديك شدن به تپه ای، گام برداشتن در تاريكی شب، راه رفتن در مهتاب كه نور می افشاند، و درخشش خورشيدی كه پس ماه طلوع می كند، و با طلوع و غروبش، و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، همه و همه پنهان نيست خدا پيش از هر نهايت و مدت، و فراتر از هرگونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد كه عقلهای عاجز تشبيه كنندگان تصور می كند، از صفات پديده ها و اندازه ها و قطرها كه برای موجودات مادی پندارند، و جايگاههایی كه برای آن در نظر می گيرند، زيرا حد و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلق دارد. 2⃣ وصف آفرينش ♦️ پديده ها را از موادی ازلی و ابدی نيافريد، بلكه آنها را از نيستی به هستی آورد، و برای هر پديده ای حد و مرزی تعيين فرمود، و آنها را به نيكوترين صورت زيبا، صورتگری نمود، چيزی از فرمان او سرپيچی نمی كند، و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی كه رفتند. چونان آگاهی او به زندگانی است كه هستند، و علم او به آسمانهای بالا چونان علم او به زمينهای زيرين است. 3⃣شگفتی آفرينش انسان ♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريكيهای رحمهای مادران، قرار داده شده در پرده های تو در تو، آغاز آفرينش تو از گل و لای بود، و سپس در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخص و سرآمدی تعيين شده و آنگاه كه در شكم مادرت حركت می كردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ گویی، و نه صدایی را می شنيدی. سپس از قرارگاهت بيرون كردند و به خانه ای آوردند كه آن را نديده بودی و راههای سودش را نمی دانستی، پس چه كسی تو را در مكيدن شير، از پستان مادر هدايت كرد؟ و به هنگام نياز جايگاههای طلب كردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز، آن كس كه در توصيف پديده ای با شكل و اندازه و ابزار مشخص درمانده باشد، بدون ترديد از وصف پروردگارش ناتوانتر، و از شناخت خدا با حد و مرز پديده ها دورتر است. 📜 #نهج_البلاغه، #خطبه163 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣