eitaa logo
نجات
6.6هزار دنبال‌کننده
401 عکس
96 ویدیو
110 فایل
🔹️ نجات [نهضت جوانان انقلاب تمدن‌ساز] 💌 مردم «دعوت» را دوست دارند! 💡 ایده‌های ناب برای دعوت مردم ✍ رسانه تحلیلی مجموعه نجات: @Mowjj_ir 💙 کمک‌های مردمی به مجموعه نجات به‌نام ابوطالبی 6037998211124010 ادمین @mh_tttt
مشاهده در ایتا
دانلود
داداشم دوسال از عروسی اش گذشته بود. مادرم هم اصرار که من ازدواج کنم و مجبور بودم بخاطر دل خوشی مادرم خواستگاری برم اما به بهانه های مختلف میگفتم این مورد رو نمیخوام. چون سه ماه بود که تو پادگان 05 کرمان سرباز بودم و حقوق سربازی قابل گفتن نبود تو خواستگاری! تا اینکه فهمیدم حقوق سربازها قراره بشه 4 میلیون! شاید سه چهار ماه بعدش پای سفره عقد بودم. فهرست هشتگ روایت‌ها
نجات
داداشم دوسال از عروسی اش گذشته بود. مادرم هم اصرار که من ازدواج کنم و مجبور بودم بخاطر دل خوشی مادرم
6 ماه بودم نامزدم نتونسته بود از سپاه سلمان سیستان به ما سر بزنه چون حقوق سربازی خیلی پایین بود و هیچ کاری نمیتونست بکنه و بابام تصمیم قطعی گرفته بود طلاقمو بگیره! تنها چیزی که نجات مون داد، افزایش ناگهانی و 12 برابری حقوق سربازها بود! الان 3 ماهه که عروسی کردیم. من نماینده های مجلس رو نمیشناسم ولی شخصا اینو با همه وجودم لمس کردم که رای دادن اثر داره! فهرست هشتگ روایت‌ها
نجات
6 ماه بودم نامزدم نتونسته بود از سپاه سلمان سیستان به ما سر بزنه چون حقوق سربازی خیلی پایین بود و هی
هرجا میرفتم خواستگاری میگفتن هروقت سربازی پسرتون تموم شد در خدمتیم! از یه زمانی به بعد یهو همه قبول میکردن.. بعدش شَستم خبردار شد که بعله! حقوق شونو زیاد کردن! با اینکه مشکلات اقتصادی زیادی داریم ولی پسرم سر همون افزایش حقوق، خیلی زندگیش عوض شد و بخاطر همون میخواد رای بده. فهرست هشتگ روایت‌ها
نجات
هرجا میرفتم خواستگاری میگفتن هروقت سربازی پسرتون تموم شد در خدمتیم! از یه زمانی به بعد یهو همه قبول
دو سال پیش که حقوق سربازها 400 تومن بود، حتی نمیتونستم 6 ماه یه بار از پادگان احمدبن‌موسی شیراز سر بزنم بابل به خانوادم! پدرم هم نمیتونست هزینه کلاس کنکور خواهرم رو بده تا اینکه گفتن از ماه بعد حقوق سربازها میشه 4 میلیون! و هزینه کلاس هاشو خودم دادم.. همینکه الان خواهرم داره پزشکی میخونه برام کافیه که بیام رای بدم. فهرست هشتگ روایت‌ها
یادم نمیره وقتی زندگی مون بی‌روح شده بود و برای درمان ناباروری حدود 90 میلیون باید هزینه میکردیم. شوهرم تو ذوب آهن اصفهان کار می‌کرد اما حقوقش برای درمان کفایت نمیکرد. بعد از 8 سال تصمیم گرفته بودیم از هم جدا بشیم. تا اینکه تو جلسات مشاوره طلاق، مشاور گفت که طبق قانون جدید 90 درصد هزینه درمان رو بیمه پرداخت می کنه! امروز دلیل رای دادن من، حلمای 1 ساله‌ی من هست. فهرست هشتگ روایت‌ها
3 سال از ازدواجمون می گذشت اما موفق به بچه دار شدن نمی شدیم. مشکل هم از طرف شوهرم نبود. کنایه ها از فامیل شوهرم زیاد شده بود؛ هرکسی غیر حامد بود شاید سراغ طلاق می رفت. اما من و حامد واقعا همدیگر رو دوست داشتیم. رفتیم دنبال درمان، اما هزینه هربار آی‌وی‌اف حدود 30 میلیون بود چند بار در سال باید انجام میشد بعلاوه دارو ها و... دکترهم گفت60درصد احتمال درمان مون هست. دیگه بی خیال شده بودیم تا اینکه یه روز داشتیم نهار می خوردیم که اخبار گفت: طبق قانون جدید 90 درصد هزینه درمان رو بیمه پرداخت میکنه ماهم دوباره اقدام کردیم والان یه دو قلو زهرا و احمد داریم. کی گفته رای دادن اثر نداره؟ فهرست هشتگ روایت‌ها
سال اول ارشد بودم وقتی جواب سونوگرافیم اومد خیلی ناراحت شدم. حالا با یه بچه چجوری دانشگاه هم بخونم. خصوصا که خواهرم هم بعد از حاملگیش برای همیشه از درس و تحصیل افتاد. وقتی با استادمون گپ زدم، خیلی خوشحال شد و گفت نگران نباش؛ طبق قانون حمایت از خانواده که جدیدا تغییراتی داشته شما میتونی یک ترم مرخصی تحصیلی بگیری و در ادامه آموزش مجازی داشته باشی.خلاصه خیالم راحت شد و الان هم با زینب کوچولو در حال گذروندن مرخصی تحصیلی بعد از زایمانم. خواهرم رای نمیده. شاید منم جای اون بودم رای نمیدادم ولی من رای میدم! فهرست هشتگ روایت‌ها
سه سال پیش من و مرضیه جاریم جذب کارمندی بانک شدیم. مرضیه بخاطر اینکه زایمان کرده بود 6ماه مرخصی کاری گرفت و بعد هم با تعدیل نیرو کلا کارش رو از دست داد. منم وقتی این ماجرا پیش اومد تصمیم گرفتم بچه دار نشم. تا اینکه عید امسال بود که همسرم سعید اصرار کرد بیا بچه دار شیم و من هم بخاطر اون قبول کردم اما همش استرس شغل ام رو داشتم. تا اینکه توی ماشین بودم و رادیو گفت طبق قانون جدید 9 ماه مرخصی کاری به مادران تازه وضع حمل کرده داده میشه و کارفرماها توی تعدیل نیرو مادران باردار و شیرده رو نمیتونن تعدیل نیرو کنن. الان محمد من 6 ماهشه و سه ماه دیگه هنوز مرخصی دارم. چرا رای ندم؟ فهرست هشتگ روایت‌ها
نجات
سه سال پیش من و مرضیه جاریم جذب کارمندی بانک شدیم. مرضیه بخاطر اینکه زایمان کرده بود 6ماه مرخصی کاری
توی شهرک شکوهیه قم یه کارگر ساده بودم و خبر 4قلو بودن بچه‌هام، نابودم کرد! صاحبخونه اگر میفهمید اجاره‌خونه رو حداقل 2 برابر میکرد. فقط هزینه پوشک شون نصف حقوقم میشد. ولی الان بعد از 27 بار ثبت‌نام ناموفق توی قرعه کشی های ایرانخودرو، یه دناپلاس به نام خانومم در اومد که با وام 120 میلیونی فرزندآوری و قرض و قوله تونستم بخرمش از فروشش 250 میلیون سود کردم. یه زمین رایگان هم توی پرنیان قم بهمون دادن. قسطهای وام هم 4 ماه دیگه شروع میشه. اگر 15 سال هم کار میکردم به همچین جایی نمیرسیدم. شاید هیچکس به اندازه من ندونه صندوق رای، چه تغییرات بزرگی میتونه توی زندگی‌ها ایجاد کنه. فهرست هشتگ روایت‌ها
نجات
توی شهرک شکوهیه قم یه کارگر ساده بودم و خبر 4قلو بودن بچه‌هام، نابودم کرد! صاحبخونه اگر میفهمید اجار
کاری با این حرفا ندارم فقط اینو میدونم که دو سه سال داشتم پول جمع می کردم که بتونم مجوز نونوایی بربری محله مون رو از کسایی که قبلا مجوز گرفتن بخرم. چون مجوز تاسیس نمی دادن. رسما توی دیوار اراک آگهی مجوز نونوایی رو 250 میلیون میفروختن! الان که مجوز دادن رو آزاد کردن راحت تونستم تو سه روز مجوز بگیرم و با 250 میلیون رفتم ماشین خریدم. من رای میدم تا افرادی که درد ملتو می فهمن بتونن کاری برامون بکنن. فهرست هشتگ روایت‌ها