May 11
حالا میخوام بهترین متن ارسالی رو پست کنم که حسابی منو سر ذوق آورد!
دوست دارم همهتون این مدلی بنویسید 👇
انگشت شست و اشارهاش بر اثر سوختگی بههم چسبیده بودند. همیشه سعی میکردم از فاصلهی دور سلام کنم اما او هربار جلو میآمد و در حالیکه با خوشرویی حالم را میپرسید دستش را دراز میکرد؛ نه به چشمانش نگاه میکردم و نه به دستانش؛ هرگز گلایهای نکرد، نتوانستم دوام بیاورم. سرانجام استعفا دادم.
کاری پیدا نکرده بودم بنابراین مجبور شدم چند روزی در خانه بمانم.
آیفون را برداشتم صدایش را شناختم که گفت: باز کن رفیق! منم.
رفیق تکهکلامش بود.
با دستهای گل و یک جعبه شیرینی وارد آپارتمانم شد؛ با همان سرزندگی همیشگی سلام کرد، نگاهی به اطراف انداخت و با هیجان گفت: آپارتمان نقلی و شیکی داری، کسی خونه نیست؟ سرم را تکان دادم که یعنی نه.
داخل آشپزخانه رفت، پشت سرش راه افتادم. دستش را چندبار آرام به دستگیرهی کتری زد و سپس آن را برداشت و زیر شیر آب گرفت، به طرفم برگشت و با لبخند مهربانی گفت: شیرینی گرفتم با چایی میچسبه!
نگاهش کردم، نمیدانم برای چندمین بار بود که خاطرهی آن روز به یادم میآمد.
صبح بود، با بقیهی همکارها نشسته بودیم که وارد اتاق شد چند روزی میشد که به عنوان کارگر جدید به جمعمان اضافه شده بود.
نمیدانم چرا یک آن به سرم زد دستش بیندازم؛ تازه زیر کتری را خاموش کرده بودیم، مودبانه صدایش کردم و گفتم ببخشید اگر زحمتی نیست کتری را آب کنید تا چای دم کنیم.
فکرش را نمیکرد کسی بخواهد به این زودی سر شوخی را با او باز کند، با لبخند از جایش بلند شد، به سمت گاز رفت و کتری را بیهوا برداشت. ناگهان آن را به گوشه ای پرت کرد و در حالیکه فریاد میکشید به کف دستش که مثل یک تکه گوشت، سرخ شده بود نگاه میکرد.
به خودم که آمدم دیدم اسمم را صدا میزند، نزدیکم ایستاده بود. نمیتوانستم نگاهش کنم،
گفت: حواست کجاست؟ پرسیدم چرا استعفا دادی؟
جوابی ندادم، همیشه دوست داشتم فکر کنم حادثهی آن روز را فراموش کرده یا حداقل به اندازهی من به آن فکر نمیکند.
لبخندی زد و آرام گفت: بگو! بگو چرا استعفا دادی؟
همچنان سکوت کرده بودم.
دستش را جلوی صورتم بالا آورد و گفت: بهخاطر این؟
نگاهم روی دو انگشت شست و اشارهاش خیره ماند.
دست راستم را گرفت و دو انگشت بههم چسبیدهاش را آرام آرام به کف دستم کشید.
طاقت نیاوردم، سرم را روی شانهاش گذاشتم و با بغض گفتم: خواهش میکنم منو ببخش!
دستش را پشتم گذاشت و آرام در گوشم گفت: نگران نباش، تو هم مثل من میشی!
ناگهان سوزش شدیدی در پهلوی چپم احساس کردم، خودم را کمی عقب کشیدم و نگاهش کردم، چاقو را از پهلویم بیرون کشید، به زمین افتادم، از درد به خودم میپیچیدم.
به سمتم آمد دست راستم را بلند کرد و به کف کتری چسباند. وقتی به هوش آمدم اول به دستم نگاه کردم، باندپیچی شده بود.
✍ مرضیه تقیپور
تو زندگی لحظاتی هست که باید کَر شی و هیچ صدایی رو نشنوی و جز هدفت به چیز دیگهای توجه نکنی.
مثل تیم فوتبالی که برای مسابقه میره کشور میزبان و باید در مقابل شعارهای تماشاچیان کَر بشه...
همیشه هستن آدمایی که تو راه رسیدن به هدفت سنگ جلو پات میندازن و تلقین میکنن که زیادی بلندپروازی یا هدفت خیلی تخیلیه.
اینجور وقتا فقط روی توپ و گل کردنش توی دروازه فک کن ✌
#موفقیت
📚@nevisandeshoo
🔻با رعایت این ۵ نکته، رمان جذاب بنویس:
1⃣ مخاطب را کنجکاو کن.
2⃣ اتفاقات را نیمهکاره رها نکن.
3⃣ تمام قصه را از زبان سوم شخص تعریف نکن.
4⃣ با وارد کردن کاراکترهای زیاد اعتبار رمانت بالا نخواهد رفت.
5⃣ قدرت جزئیات را دستکم نگیر.
#رمان_نویسی
🆔 @nevisandeshoo
آئینه شدی تا که خدا در تو درخشید
خورشیدترین حادثهها در تو درخشید
بر دوست همان روز که با حنجره خون
گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید
اربعین حسینی تسلیت باد 🖤
#اربعین
📚@nevisandeshoo
فراموش نکنید که نوشته شما باید ابتدا، میانه و پایان داشته باشد. برای ایجاد وحدت در نوشتن، طراحی قبل از تایپ مهم است. خود من ابتدا مقاله و داستانها را در ذهنم میپرورانم تا کاملاً شکل بگیرد. سپس طرح کلی و ساده آن را روی کاغذ مینویسم که یادم نرود. گاهی این طرح صرفاً یک فهرست است اما مدام حواسم به مضمون هست تا مبادا گریزهای بیمعنی بزنم و حاشیه بروم.
✍جودی دلتون
📚۲۸ اشتباه نویسندگان
🆔 @nevisandeshoo
🔻شناخت مخاطب در طنزنویسی
▫️شناخت مخاطب به معنای درک عمقی از جامعه و مخاطبانی است که برای آنها مینویسید. باید بدانید که چه کسانی از نوشتههای شما استقبال میکنند؛ مثلاً یک نوشته طنز برای جوانان ممکن است موضوعات و زبان متفاوتی نسبت به نوشتهای داشته باشد که مخاطب آن افراد مسن هستند.
▫️از آنجا که طنز برای موفقیت به درک مخاطب نیاز دارد، باید بدانید مخاطبان چه سلیقهها و ارزشهایی دارند تا بتوانید طنزی متناسب با آنها خلق کنید.
#طنز_نویسی
📚@nevisandeshoo
🔻انواع فیلمنامه:
✓ فیلمنامه کوتاه
✓ فیلمنامه بلند
✓ فیلمنامه سریالی
✓ فیلمنامه اقتباسی
✓ فیلمنامه مستند
#فیلمنامه_نویسی
📚@nevisandeshoo
نویسنده شو ✍
🔻انواع فیلمنامه: ✓ فیلمنامه کوتاه ✓ فیلمنامه بلند ✓ فیلمنامه سریالی ✓ فیلمنامه اقتباسی ✓ ف
اگه یه وقت خواستی فیلمنامهنویسی کار کنی، اول از فیلمنامه کوتاه و ترجیحا یک صفحهای شروع کن.
#درست_نویسی
📝 بهجای ناچاراً میتوان گفت: ناچار، بهناچار، از سر ناچاری.
📝 بهجای خواهشاً میتوان گفت: لطفاً، خواهش میکنم.
📝 بهجای بیشتراً میتوان گفت: بیشتر، غالباً.
📚@nevisandeshoo
🔻 ۴ راز زیبانویسی
1⃣ مدتی باید برای خود نوشت و برای پاره کردن و دور ریختن.
2⃣ راز زیبانویسی در آسانگیری و بسیارنویسی است.
3⃣ باید هنگام نوشتن ذهن را آزاد و رها سازیم و همچون شناگری که با دریا نمیستیزد، بلکه رفتاری ملاطفتآمیز با آن دارد، نرم و آسان بنویسیم و گویی آنچه خواهیم نوشت، هرگز از حجاب خلوت ما بیرون نمیآید.
4⃣ تصور اینکه کسی یا کسانی نوشته ما را میخوانند، عضلات ذهن را منقبض میکند و همانگونه که با ماهیچههای منقبض، شنا نمیتوان کرد، با چنین ذهن محتاط و محافظهکاری، نوشتن دشوار خواهد شد.
📚 بهتر بنویسیم
#آموزش_نویسندگی
🆔 @nevisandeshoo
📸 عکسی که از دوربین مدار بسته سالن ورزشی النصر گرفته شده، رونالدو رو نشون میده که بعد از رفتن همه، تنهایی به تمریناتش ادامه میده.
همتیمیهای سابقش هم میگفتند که رونالدو همیشه اولین کسی بود که به تمرین میومد و آخرین نفری بود که میرفت!
پ ن: موفقیت اتفاقی نیست دوستان!
#منهای_نویسندگی
🆔 @nevisandeshoo
🔻چند روش تضمینی برای تقویت مهارت نویسندگی
1⃣ مخاطب را بشناسید و متناسب با فضای او قلم بزنید.
2⃣ موضوعات و ایدههایتان را ساده کنید.
3⃣ بیش از حد توضیح ندهید.
4⃣ دایره واژگانی خود را بالا ببرید.
5⃣ نوشتههایتان را با صدای بلند بخوانید تا اشکالات آن بهتر مشخص شود.
6⃣ یک رفیق و شریک نویسندگی خوب پیدا کنید.
7⃣ تا جای ممکن بخوانید و بخوانید و بخوانید!
#مهارت_نویسندگی
📚@nevisandeshoo
✍ شجاعت در نویسندگی
نویسندگان زیادی در تاریخ وجود داشتهاند که شاید بهترین متنها را مینوشتهاند، اما به دلیل ترس از انتشار آنها همواره گمنام باقی مانده و نوشتههایشان هرگز فرصت خوانده شدن توسط دیگران را پیدا نکردهاند.
📌روشهای غلبه بر ترس:
✔️ عدم توجیه ترس:
سعی کنید تا به جای آوردن دلیل و برهان و توجیه برای ترسهایتان با آنها مقابله کنید و به آنها اجازه ابراز وجود ندهید.
✔️ کمالگرا نبودن:
کمالگرایی دشمن خلاقیت است. سعی کنید دوستان نزدیک و صمیمیتان اولین خواننده آثار شما باشند.
✔️ نوشتن:
مهمترین و موثرترین روش غلبه بر ترس از نوشتن، همان شروع کردن به نوشتن است! نوشتن از ترسها و عوامل آن میتواند ابزاری برای تسلط بیشتر بر ترس باشد و بهمرور باعث از بین رفتن ترس خواهد شد.
⚠️ بدون داشتن شجاعت در نویسندگی در یک گوشه محدود باقی خواهیم ماند و نخواهیم توانست استعدادهای نهفته درونمان را شکوفا کنیم.
#نویسندگی
🆔 @nevisandeshoo
👓 خوب ببینید
خوب دیدن، مقدمه خوب تخیل کردن است و خوب تخیل کردن مقدمه خوب توصیف کردن.
دقت در نکات ریز و به نظر کماهمیت، دیدن همهچیز و بارها و بارها دیدن، تجربههای تصویری شما را افزایش میدهد و هنگام نوشتن به خلق اثر کمک میکند.
همانند نجاری که برای ساخت محصول، ابزار بیشتری در دست دارد، نویسندهای هم که خوب دیده، ابزار بیشتری برای نوشتن در اختیار دارد.
#نویسندگی_خلاق
📚@nevisandeshoo
❓تفاوت طنز و کمدی
⚪️ طنز، بیان هنرمندانه یک موضوع است که به قصد اصلاح بیان میشود نه تخریب.
طنز در ادبیات به نوع خاصی از آثار ادبی گفته میشود که رفتارهای نامطلوب افراد را به شکل خندهداری به چالش میکشد و با گفتن اشکالات، سعی به اصلاح و رفع آن دارد.
⚪️ کمدی به اجرای طنز بهصورت تصویری در تئاتر، سینما یا تلویزیون میگویند.
هدف کمدی در ظاهر خنده است، اما در واقع، قصد دارد مسائل جدی را در پردهای از شوخی برای مخاطب بازگو کند.
«مدرسه موشها» «کلاه قرمزی» «آتشبس» «ازدواج به سبک ایرانی» نمونههایی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی هستند.
#طنز_نویسی
📚@nevisandeshoo
🔻چند نمونه از بهترین آثار همینگوی
📙پیرمرد و دریا
📘مرگ در بعدازظهر
📗وداع با اسلحه
📕زنگها برای که به صدا در میآیند
📔خورشید همچنان میدمد
📓برفهای کلیمانجارو
#معرفی_کتاب
📚@nevisandeshoo
📝 اطلاعات داستان را مدیریت کنید
🔸مدیریت اطلاعات داستان تنها مخصوص داستانهای پلیسی و معمایی نیست. نویسنده زبردست در هر داستانی باید اطلاعات را مدیریت کند؛ به این معنی که تمام حقایق و اطلاعات را از ابتدا به خواننده لو ندهد. اگر خواننده همه داستان را بداند، چرا باید ادامه آن را بخواند؟!
🔸درون ذهن شخصیتهای داستان، علت وقوع اتفاقات و حوادث، گذشته شخصیتها، رابطه قبلی و بعدی شخصیتها با یکدیگر، و دیگر اطلاعات باید بهتدریج و در طول داستان به خواننده منتقل شود.
#داستان_نویسی
📚@nevisandeshoo
📝 #سفرنامه_نویسی
🔸یکی از مهمترین قسمتهای آموزش سفرنامهنویسی که تفاوت بین یک سفرنامه با یک نوشته معمولی را مشخص میکند، دقتی است که نویسنده روی جملات دارد.
🔸برای نوشتن سفرنامه باید چنان هنرمندانه جملات را بچینید تا خواننده بتواند از روی همین نوشتهها تصویرسازی کند. یکی از راههایی که با بهکارگیری آن میتوانید موفق شوید این است که جزییات را مانند یک قصه روایت کنید. چاشنی این قصه میتواند با دیدهها، شنیدهها، چشیدهها و تمامی حس و حال شما کامل شود.
🔸البته این نکته را فراموش نکنید که محدودیتهایی دارید و نباید سفرنامهتان را تبدیل به یک دفترچه خاطرات کنید.
📚@nevisandeshoo