#کشف_حجاب
💢 پُز روشنفکری در ایران!
اصالتا #روشنفکری و اندیشه اصلاحِ جامعه عنصر مطلوب و ارزشمندی است، اما در تاریخ ایران، ما بجای #روشنفکری با معضلی بنام پُز روشنفکری مواجه هستیم!
مثلا کسانی که صبح تا شب در #همین_تلگرام پُز میدهند که:
همدیگر را #قضاوت نکنیم!
در انتخاب یکدیگر #دخالت نکنیم!
انسانها در نوع #پوشش، عقاید و رفتار آزادند!
حقوق شهروندی در #ایران رعایت نمیشود!
#دین و تعصبات دینی باعث عقب ماندگی بشر است.
تحمل مخالف اصل اول آزادیست!
همه این #جملات_خبری خلاصه و ریشه نظریات روشنفکرمابآنه در کشور ماست، آن چیزی که جماعت روشنفکر از سنت روشنفکری فرانسه به #ارث برده اند، نوشتن مقاله، رمان و یا آسیب شناسی جامعه خودی نیست، صرفا آموخته اند که داشته های ملی خود را با هر بهانه ای #تحقیر کنند.
اما کار به صحت این #جملات نداریم، مساله عمل متناقض کسانی است که پُز روشنفکری میدهند.
در این سالها فراوان دیده ایم که این مدعیان در #عمل به هیچ کدام از این شعارها پایبند نیستند.
مثلا اگر یک #خانم_کشف_حجاب کند، اسمش میشود: آزادی در انتخاب و کسی حق ندارد در کار او #دخالت کرده و او را قضاوت کند زیرا یک امر شخصی است!
اما خدای نکرده، اگر یک خانم مانتویی و یا در عرف مشهور به #بدحجابی فرضا تغییر رویه دهد و از فردا چادر سر کند، دمار از روزگارش در میاورند.
آنقدر قضاوتش میکنند تا از کرده خود پشیمان شود، میگویند از روی ریا این اُمل که در گذشته هر کاری کرده و سابقه بدی دارد #محجبه شده است.
این مثال را در همه زمینه ها در رفتارهای متناقض این جماعت میتوان براحتی مشاهد کرد.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت چهاردهم»
⛔️نقل و انتشار داستان به هیچ وجه بدون لینک کامل کانالم جایز نیست.⛔️
روی صندلی روبروی دیوار نشسته بود. اطاق کم نور و سکوت محض.
وقتی از توی پنجره مات دیدمش، به عمار گفتم: «عمار چرا آوردینش اینجا؟!»
عمار گفت: «با خودم گفتم الان همینو میگیا ... حالا سخت نگیر ... فرصت هماهنگی واسه جای دیگه نداشتیم ...»
گفتم: «باشه اما اگه بیشتر شدند، سر این پرونده اصلا اینجا نیان.»
اینو گفتم و رفتم داخل!
سلام کردم و نشستم روی صندلیم.
اونم آروم گفت: «سلام»
گفتم: «صبحتون بخیر!»
با حالت هول و ناراحتی گفت: «آقا بخدا من کاری نکردم... شما که سلام میکنی و احترام میذاری و احوالپرسی میکنی، حتما آدم اصل و نسب داری هستی! آقا جان عزیزت کمکم کن خلاص بشم!»
گفتم: «مگه خدایی نکرده از وقتی بچه های ما اومدن سراغتون، بی احترامی یا برخورد بدی دیدید؟!»
گفت: «خب نه! ولی به قرآن ... به جان شهیدت قسم من اهل هیچی نیستم ... با حکومت هم خوبم ... وقتی کوچیک بودم کلاس قرآن هم میرفتم ... یه سال هم میرفتم بسیج ... با مادر خدا بیامرزم میرفتم!»
گفتم: «با مادرت میرفتی؟ ینی میرفتی بسیج خواهران؟! یا مادرت باهات میومد بسیج برادران؟! چی داری میگی؟»
گفت: «وای ولم کنین تو را به خدا ... نه ... کوچیک بودم ... آقا به خدا من آدم بدی نیستم!»
✅دلنوشته های یک طلبه
@mohamadrezahadadpour
گفتم: «باشه بابا ... چیه همش قسم میخوری؟ مگه من گفتم آدم بدی هستی؟!»
گفت: «آقا پس چه؟ چه بکنم که ولم کنین؟!»
گفتم: «ای بابا ... مگه داره بهت بد میگذره؟ اگه خودت باهامون راه بیایی و همکاری کنی، همه چی حله! ناهار برمیگردی پیش خانوادت!»
با همون ترس و لرزش گفت: «باشه ... آقا قول بده کتکم نمیزنین!»
گفتم: «اگه بچه خوبی باشی، چرا باید کتک بخوری؟ خب حالا اجازه میدی شروع کنیم؟»
گفت: «ها آقا ... بفرما ... اصلا هر چی شما بگی!»
گفتم: «باشه ... بسم الله الرحمن الرحیم ... این چه کاری بود که کردی؟!»
گفت: «کدوم کار آقا؟»
گفتم: «ببین ... از همین حالا داری اذیت میکنیا ... مگه قرار نشد راه بیایی تا زود تمومش کنیم؟»
گفت: «ها آقا ... حواسم هست ... خو شما بگو چه کاری تا بگم!»
گفتم: «هیچی اصلا ... ولش کن ... کاری نداری؟ اگه بچه ها اومدن، خیلی مقاومت نکن که زود خوردت بکنن و ولت بکنن تا بری! ما رفتیم ... یاعلی!»
به محض شنیدن یا علی، یه لحظه اومد از سر جاش بلند شه و صورتشو بکنه طرف من و التماسم کنه ... که چنان پس گردنی بهش زدم که کل زندگیش نخورده بود!
گفتم: «بشین سر جات و برنگرد! مگه مسخرتم؟ میگم راه بیا و حرف بزن تا حل و فصلش کنیم، اُسکل بازی درمیاری! به من چه؟ اینقدر اینجا بمون تا بپوسی!»
با بغض و وحشت گفت: «آقا گه خوردم ... میگم ... از اولش میگم ... فقط نرو که میترسم برادرا بیان تیکه تیکم کنن! آقا جان مادرت نرو!»
با دلخوری گفتم: «والا ... هی احترام میذارم، نمیفهمه ...»
دوباره برگشتم طرف صندلی و نشستم.
گفتم: «بسم الله ... زیاد وقت ندارم ... قصه کُرد شبستری نخون ... وگرنه پا میشم میرم ... بگو!»
گفت: «آقا من فکرش نمیکردم بلند کردن یه قطعه از کارخونه و فروختنش و زدن به زخم زندگیم سر از این چیزا درمیاره! وگرنه مغر خر که نخورده بودم ... حالا هم پولش هر چی میشه، میرم قرض میکنم و دو برابرش میدم ...»
گفتم: «چرا از کارخونه بلند کردی؟ تو که دستت کج نبوده!»
دیگه به گریه افتاد ... گفت: «آقا خدا بیامرزه پدرت که دربارم تحقیق کردی و میدونی که بچه کارگرم ... دستمم کج نبوده ... الان هم نیست ... زورم میومد ...»
گفتم: «از چه؟»
گفت: «از اینکه چند سال مثل سگ براشون کار کردم و آخرش گفتن برو گم شو بیرون! اگه آشنا داشتم و پارتی بازی میکردم، الان اینجا نبودم. الان باید سر کارم باشم و یه لقمه نون حلال دربیارم. چرا زورشون به من بچه کارگر دهاتی میرسه؟»
گفتم: «لابد یه مشکلی داشتی! وگرنه چرا بقیه اخراج نکردن؟!»
گفت: «شما دیگه این حرفو نزن! مگه تو ایران زندگی نمیکنی برادر؟! پول و پارتی و پدرسوختگی نداشته باشی باید بری بمیری! حتی قبرستون هم نمیذارن جای خوب خاکت کنن چه برسه به اینکه بخوای یه لقمه حلال بخوری!»
ادامه دارد...
✅دلنوشته های یک طلبه
@mohamadrezahadadpour
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#کشف_حجاب
💢 پُز روشنفکری در ایران!
اصالتا #روشنفکری و اندیشه اصلاحِ جامعه عنصر مطلوب و ارزشمندی است، اما در تاریخ ایران، ما بجای #روشنفکری با معضلی بنام پُز روشنفکری مواجه هستیم!
مثلا کسانی که صبح تا شب در #همین_تلگرام پُز میدهند که:
همدیگر را #قضاوت نکنیم!
در انتخاب یکدیگر #دخالت نکنیم!
انسانها در نوع #پوشش، عقاید و رفتار آزادند!
حقوق شهروندی در #ایران رعایت نمیشود!
#دین و تعصبات دینی باعث عقب ماندگی بشر است.
تحمل مخالف اصل اول آزادیست!
همه این #جملات_خبری خلاصه و ریشه نظریات روشنفکرمابآنه در کشور ماست، آن چیزی که جماعت روشنفکر از سنت روشنفکری فرانسه به #ارث برده اند، نوشتن مقاله، رمان و یا آسیب شناسی جامعه خودی نیست، صرفا آموخته اند که داشته های ملی خود را با هر بهانه ای #تحقیر کنند.
اما کار به صحت این #جملات نداریم، مساله عمل متناقض کسانی است که پُز روشنفکری میدهند.
در این سالها فراوان دیده ایم که این مدعیان در #عمل به هیچ کدام از این شعارها پایبند نیستند.
مثلا اگر یک #خانم_کشف_حجاب کند، اسمش میشود: آزادی در انتخاب و کسی حق ندارد در کار او #دخالت کرده و او را قضاوت کند زیرا یک امر شخصی است!
اما خدای نکرده، اگر یک خانم مانتویی و یا در عرف مشهور به #بدحجابی فرضا تغییر رویه دهد و از فردا چادر سر کند، دمار از روزگارش در میاورند.
آنقدر قضاوتش میکنند تا از کرده خود پشیمان شود، میگویند از روی ریا این اُمل که در گذشته هر کاری کرده و سابقه بدی دارد #محجبه شده است.
این مثال را در همه زمینه ها در رفتارهای متناقض این جماعت میتوان براحتی مشاهد کرد.
🌸🌸🌸
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#درس_هفتم
از صحیفه نور #امام_خمینی ( ره)
💠خانم های محجبه،مظهر عفاف هستند
این طبقه محترم زن ها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانم های محجبه، همین ها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور جلد 6 صفحه 194
مورخ:1358/02/27
▫️به مناسبت هفته #حجاب_و_عفاف▫️
🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
@heyat_razmanegan_behshar
🔘
#خدا_باهات_حرف_داره
📎 آیات ۹۱-۹۲ سوره ی یونس درباره غرق شدن فرعون است.
🔸فرعون و لشگرش براى كوبيدن بنى اسرائيل و ستم و تجاوز به تعقيبشان پرداختند.
تا اينكه غرقاب دامن فرعون را فرو
گرفت ، و او همچون پر كاهى بر روى امواج عظيم نيل مى غلطيد، در اين هنگام پرده هاى غرور و بى خبرى از مقابل چشمان او كنار رفت و فرياد زد: من ايمان آوردم كه معبودى جز آنكس كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده اند، وجود ندارد.
و عملا هم در برابر چنين پروردگار توانائى تسليمم.
👈ولى بديهى است چنين ايمانى كه به هنگام نزول بلا و گرفتار شدن در چنگال مرگ اظهار مى شود، در واقع نوعی ايمان اضطرارى است ، كه هر مجرم و گنهكارى دم از آن مى زند،
به همين جهت خداوند او را مخاطب ساخت و فرمود: اكنون ايمان مى آورى در حالى كه قبل از اين طغيان و گردنكشى و عصيان نمودى ، و در صف تبهكاران قرار داشتى .
بسيار ديده شده كه اگر امواج بلا فرو نشيند و از چنگال مرگ رهائى يابند باز به برنامه هاى سابق بر مى گردند.
🍃امروز بدن تو را از امواج رهائى مى بخشيم تا درس عبرتى براى آيندگان باشى . براى زمامداران مستكبر و براى همه ظالمان و مفسدان و نيز براى گروههاى مستضعف.
⁉️در اينكه منظور از بدن در اينجا چيست ؟
اكثر مفسران معتقدند منظور همان جسم بى جان فرعون است ، چرا كه عظمت فرعون در افكار مردم آن محيط چنان بود كه اگر بدنش از آب بيرون نمى افتاد بسيارى باور نمى كردند كه فرعون هم ممكن است غرق شده باشد، و افسانه هاى دروغين درباره نجات و حيات فرعون بسازند، لذا خداوند بدن بى جان او را از آب بيرون افكند.
تا طعمه ماهيان دريا نشود و هم عبرتى باشد براى آيندگان !
👈هم اكنون در موزه هاى (مصر) و (بريتانيا) يكى دو بدن از فراعنه به حال موميائى باقى مانده است و اين احتمال هست كه بدن آن فرعون در ميان اينها است ، تعبير آيه مطلق است واین عبرت همه آيندگان را شامل مى شود (دقت كنيد).
💠پیام صفحه ۲۱۹ قرآن
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🔴 امام خامنه ای:اگر راه امام را گم یا فراموش کنیم یا خدای ناکرده عمداً کنار بگذاریم ، ملت ایران سیلی خواهد خورد
@heyat_razmanegan_behshar