خورشیدم
از نگاهِ تـــو
هر صبح می دمد ؛
چشم وا ڪنی ،
صبحِ من آغاز میشود ...
بیاد مدافعان حرم
پاسدار
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
و #جاوید_الاثر_سید_سجاد_خلیلی
🌷🌷🌷
📎 صبحتون_شهدایی
💠💠💠💠⚜
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
▪️مطلب حسین دهباشی درباره فرزند جانباز شیمیایی که بدون سهمیه نفر اول کنکور انسانی شده
فقط برخی ها میتوانند بفهمند زندگی با پدر جانباز چقدر سخت و پرمشقت است
@heyat_razmanegan_behshar
💠⚜💠
کی گفته حجاب ؟؟
‼️حجاب حرف من درآوردی، نیست✋
حجاب و خیلی از محدودیتهای دیگه دستور عقله...
⚠️ این عقله که میگه: "وقتی چیزی تو این دنیا محدوده باید بهینه مصرفش کرد."
⚜ همون عقلی که :
❌ تاکید میکنه بشر نباید هرجور دلش می خواد، آب مصرف کنه چون بی آبی و خشکسالی رخ میده!
🚫 بیمبالات نمک نخوره که فشار خون نگیره و آزادانه شیرینی و قند استفاده نکنه تا دچار مرض قند نشه!
همون، عقل توصیه می کنه که :
🌹زن زیباییهاش رو در معرض دید عموم قرار نده تا عادی نشه و همیشه، مورد توجه باشه.
✅ به حکم، عقل اگر خانم ها دوست دارند نشاط و توجه بیشتری دریافت کنند باید محدودیتهایی رو در پوشششون رعایت کنن .
⛔️ طبیعتا اگر رعایت نکنن اولین ضررش متوجه خودشونه نه جامعه ...
⭕️ یه دانشمند غربی میگه: روزگاری در اروپا مردان جوان آرزو داشتند انگشت پای یک زن را ببینند!!
🔰بله؛ در اروپا هم محدودیت های حجاب مراعات میشده .
‼️اما متاسفانه بخاطر این بیعقلی هایی که امروزه میبینید، اون توجه شدید به خانم ها از بین رفته و بانوان، الان اون جنبه ی خاص بودن رو ندارند و زیباییهاشون اونقدر در دسترسه که وجودش برای دیگران عادی شده.
❌وسط این شلوغی ها فقط بانوان هستند که آسیب میبینند همون ها که گاها میگن؛ دیگران نگاه نکنند، به من چه؟
🚫این یک ظلم بزرگ در حق زنان جامعه است.
⏪ قطعا خدا این ظلم بزرگ رو نادیده نمیگیره.
@heyat_razmanegan_behshar
💢⛽️ ماجرای صفهای طولانی جایگاههای سوخت مازندران چیست؟
🚨 باور کردن #شایعات کار را به شلوغی پمپبنزین ها ختم کرد
🔺 در طی چند روز گذشته تعدادی از مردم در برخی شهرهای مازندران از #ترس #شایعه کمبود بنزین به سمت پمپ بنزین ها روانه و سبب طولانی شدن صف ها و اختلال در توزیع سوخت شدند.
👤معاون عمرانی استاندار مازندران،تصریح کرد:
🔺هیچگونه کمبود بنزینی در شهرهای مازندران وجود ندارد و مردم بی جهت به پمپ بنزین ها مراجعه میکنند.
@heyat_razmanegan_behshar
#استفتائات
امام_خامنهای_مدظله_العالی
🔹احکام حجاب و عفاف
✍در صورتی که پزشک متخصص همجنس و غیرهمجنس برای خانمها وجود دارد اما پزشک مرد برای معاینه و معالجه از تخصص بالاتری برخوردار است، آیا در این صورت مراجعه به پزشک مرد برای خانمها، جایز است؟
✅ج: در صورتی که پزشک همجنس وجود دارد و میتواند معاینه و معالجه کند هرچند ممکن است پزشک غیرهمجنس تخصص بالاتری داشته باشد، مراجعه به پزشک غیرهمجنس در صورتی که مستلزم لمس و نظر حرام باشد جایز نیست. اما اگر تخصص پزشک همجنس خیلی پایین است و مطمئن هستند که نمیتواند معالجه کند، در این صورت در حقیقت پزشک همجنس که بتواند این بیمار را معالجه کند وجود ندارد؛ اما باید توجه داشت به صرف اینکه پزشک غیرهمجنس تخصص بالاتری دارد و بهتر عمل میکند، مجوزی برای مراجعه به او نیست.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
بسم الله الرحمن الرحیم مستند داستانی کف خیابون(2) ✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت سی و دو
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت سی و سوم»
داشت بهم میریخت. گفتم : تو مثلا زرنگی کردی و یه خط دیگه گرفتی چون مسدودت کرده بود و نمی خواستی از دستش بدی! درسته؟
بازم سکوت کرد!
گفتم: خانم شما فکر این نکرده بودی که تو خطت عوض کرده بودی... اما اون که خطش عوض نکرده... بچه های ما به ضمیمه پرونده شما پرینت تلگرام کیان هم آوردن و الان پیش منه!
گفت : درسته... اما من که نمیدونستم دارین منو چک می کنین... پس قصدم پیچوندن شما نبوده!
گفتم : نمی خوام در این زمینه ها بحث کنم... فقط گفتم که بدونی جاده ای که الان تو میخوای روش راه بری، ما آسفالتش کردیم... رو راست باش خانم! چیزی را مخفی نکن لطفا.
گفت : باشه... الان چی بگم سوالتون چیه؟
گفتم : کیان... از کیان بگو...
گفت : کیان استاد تاریخ بوده که به خاطر دگر اندیشی و صحبتهاش سر کلاس، ممنوع التدریس میشه... یه مدت در پژوهشکده مطالعات معاصر کار می کرد و اونجا هم تحملش نکرده بودن و آخرش اخراج میشه.
گفتم : خب داره جالب میشه...
گفت : بایدم جالب بشه... مردمو از نون خوردن میندازین... بعدشم توقع دارین...
حرفشو قطع کردم و یه کم با تندی گفتم : نه... مثل اینکه شما خوشت میاد مثل تو فیلما با مامور امنیتی حکومت حرفای الکی بزنی! خانم از خودت دفاع کن... نمی فهمی؟! از کیان بگو ... الان در حال باز جویی هستی... با خبرنگار روزنامه شرق و خبر جنوب که مصاحبه نمی کنی؟! کیان... کجاها باهاش بودی؟ چقدر باهاش بودی؟ چی گفتی؟ چی شنیدی؟
با یه کم ترس توی صداش گفت : وای چقدر شما از من بدت میاد؟! چقدر با صبح متفاوتید؟
دستشو گذاشت دوطرف شقیقش... یه کم سکوت کرد... سرشو انداخت پایین... بعد از چند لحظه دستشو برداشت و گفت: میشه برای امروز کافی باشه؟ ازتون خواهش میکنم! من الان اصلا انرژی ندارم...
گفتم: کیان... بفرماییدخانم ... می شنوم!
با یه کم ناراحتی و به هم ریختن گفت : نمی تونم... راحتم بذارین...
گفتم : شما جایی نمیری... حرف بزنید خانم!
گفت : باهم قرار گذاشتیم...
گفتم : پیشنهاد کی بود؟
گفت : من!
گفتم: چرا؟
هیچی نگفت!
یه کم صدامو آوردم بالا و گفتم : عرض کردم چرا؟
دوتا دستشو گذاشت روی شقیقه هاش! سرشو انداخت پایین و چهرشو درهم کشیده و ناراحت کرد.
مهلتش ندادم... دوباره... با یه کم صدای بلندتر... گفتم چرا؟
یهو کنده شد و با داد گفت : چون نیاز داشتم!
سکوت کردم...
دوباره با داد گفت : نیاز داشتم... حوصله قربون صدقه مجازی نداشتم... استیکر بوس و ماچ و لب ارضام نمی کرد! آره... خرابم...
بغض کرد... واقعا بغض کرد... ادامه داد و گفت: ۲۵ سالمه... رفتم تو ۲۶ سال... خیلی از همکلاسای دبیرستان و دانشگاهم ازدواج کردن و شکم دوم سومشونه... فقط سر من بی کلاه مونده... حتی همون دختر بسیجیای دانشگاهمون که انگار با چادر و مقنعه از شکم مادرشون به دنیا اومده بودن هم یا رفتن سر خونه زندگیشون یا دارن میرن! من کیانو واسه زندگی می خواستم...
بعد شروع کرد به گریه و نتونست حرف بزنه.
یه دقیقه هیچی نگفتم... بعد با صدای معمولی گفتم کیانم تورو می خواست؟
گفت: آره... ینی اینطور نشون می داد!
گفتم: خلافشو دیدی؟ منظورم اینه که علت تردیدت چیه؟
گفت: وقتی بهش گفتم دوس دارم ببینمت، اول یه کم مقاومت کرد.
گفتم : نفهمیدی چرا؟
گفت: نمی دونم! اما شاید یکی دوهفته اصرارش می کردم بیاد مشهد و هم زیارت و هم همدیگه رو ببینیم!
گفتم : مشهد نیومد! درسته؟
گفت: آره... نیومد... یه بلیط واسم گرفت و دعوتم کرد که بیام پیشش! راستی بنظر شما چرا اولش قبول نمی کرد؟
گفتم: چون حرفه ای بوده... زن نیست که احتمال بدیم ممکنه عادت ماهانه بوده و می خواسته اول پاک بشه و بعدش دعوتت کنه... سفر کاری و ماموریت دولتی و محدودیت زمان و مکان خاصی هم نداشته! از آنالیز پیاماش با تو و بقیه هم مشکل و دردسر خاصی که دلالت بر گرفتاری خاصی باشه استنباط نکردم. پس فقط میمونه اینکه یا باید از کسی کسب تکلیف میکرده و یا میخواسته مشتاق تر بشی!
ادامه دارد...
دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
✍حسین شمسیان: واما چه باید کرد!؟
1⃣ مالک و اشعث،هردو سرداران بزرگ سپاه علی بودند، اما وقتی مالک به خیمه معاویه رسید،اشعث شمشیرش را زیر گلوی علی گذاشت! سپاهیان، وحشت زده از جنگ با قرآنِ عمروعاص،مات و مبهوت تماشا می کردند و از ترس دینشان(!) می لرزیدند!
مقاومت علی و روشنگری هایش بی فایده بود و عربده های اشعث بر موعظه های او غالب شد!
مالک برگشت و «بی کسی علی»، جنگ برده را به شکستی تاریخی بدل کرد.
آن سوی معرکه،عمروعاص، به دین احمق ها می خندید!
راستی اگر در آن سپاه افسرده و حیران،به جای یک مالک، ده مالک اشتر وجود داشت،نمی توانستند مردم را متحد و متفق کرده،مسیر تاریخ را از کوچه ننگین حکمیت،به هلاکت معاویه تغییر دهند!؟
2⃣در تحمیل حکمیت و در اصل افول ستاره حکومت در سلسله امامت، سه عامل دخیل بود:
🔴 الف:ترفند دشمن در ناامیدی سپاهیان مولا و ایجاد تردید و شکاف در آنها.
🔴 ب:سکوت و خیانت خواص در بزنگاه تاریخی.
🔴 ج:حماقت و وحشت بی مورد مردم.
3⃣تاریخ درست در همان مقطع است.
🔴 مردم با مکر و تدبیر عمروعاص های تحت امر آمریکا ، دین و دنیای خود را از دست رفته می بینند.هرروز حلقه معیشتشان تنگ تر شده و بسیاری به همین خاطر ، تردید جدی دارند که اصلا در جبهه حق ایستاده اند یا نه؟!!
🔴 اشعث های لانه کرده در مراکز مختلف حاکمیت،فرصت را مغتنم شمرده، از هر گوشه شمشیر کشیده اند و فشار می آورند تا از دَم خیمه معاویه برگردیم!
4⃣ حالا تنها و تنها حضور پر تعداد مالک ها. سرنوشت جنگ را تغییر می دهد.
حالا باید سرداران سپاه،ائمه جمعه، اعضا مجمع تشخیص، دانشجویان ، مردم عادی و حتی و حتی نمایندگان مجلس به این پرسش مهم پاسخ بدهند که اشعث هستند یا مالک؟!
آیا منتظر می مانند مکر عمروعاص های لانه کرده در دولت با حماقت و جُبنِ ابوموسی گونه آنها، انگشتر را از دست مولا به دست معاویه کند و بعد یک عمر دست به ریش بکشند و استغفار کنند!؟یا نه، مالک وار، جانشان را پروانه شمع وجود مولا می کنند!؟
🔴 مالک بودن به شعار نیست،باید آبرو وسط گذاشت و کار کرد،کار روشنگرانه ،باید ترک عافیت گفت،فریاد زد،طومار نوشت،برای تک تک مطالبات مردم جان کند و عرق ریخت،باید پاشنه در دفاتر نمایندگان در هر شهر و دیاری بخاطر پیگیری های بی پایان ما از جا در بیاید، باید در هر دانشگاهی جلسه و تجمع و مناظره بر سر حفظ اصول انقلاب و مطالبه حقوق مردم صورت بگیرد،باید با «هر طریق ممکن» جلوی ازپا در آمدن دموکراتیک انقلاب را بگیریم ،حتی اگر متهم «به هر عنوانی» بشویم ...
🔺خلاصه باید هرکاری را بکنیم که اگر عمار و مالک بودند می کردند و گرنه اشعثیم!!
بی تعارف
@heyat_razmanegan_behshar