eitaa logo
نگین
54 دنبال‌کننده
775 عکس
401 ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
🔴در برجام به ایرانی‌ها خیانت کردیم! 💢 «بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه : «منافع خیلی‌ها در این است که برجام پابرجا نماند. ❌این توافق به خواب زمستانی رفته اما هنوز نمرده است. ♨️ما باید فکر ایرانی‌ها را درک کنیم، چون حق دارند که احساس کنند به آن‌ها شده و احتمالاً نمی‌خواهند دوباره با همان کارت‌ها بازی کنند، اما باید منتظر بمانیم». @goftemansazan
هدایت شده از آیه‌های انتظار
✨امــام خامــنه ای (مدظـله العالی): ✨در این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید… ✨شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است. ✨گرامی می داریم یاد و خاطره شهدای دانشجوی شهرستان خورو بیابانک 👇🏻 شهید محمد مولوی🌹 شهید مجتبی طاهری🌹 شهید سید ابوالحسن عبادی🌹 شهید روح الله خادمی🌹 شهید محمود وکیلی🌹 شادی روح شهدا صلوات 🦋 🌼✨
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
امام حسن مجتبی علیه السلام: تجهَلُ النِّعَمُ ما أقامَت، فإذا وَلَّت عُرِفَت. نعمت ها تا هستند نا شناخته اند و همین که رفتند [قدرشان] شناخته می شوند. بحارالانوار، ج 78، ص 115.
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
🔸قیامت قامت و قامـــت قیامــــــت 🔹قیامت می کند این قــد و قامـــــت ▫ای قامتِ بلندِ تو کوهِ غرورِ ما ▫ای تکیه گاهِ مردمِ ایران، عصایِ تو ✨سلامتی امام خامنه ای صلوات✨ 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 ------ ↙کانال رسمی حضرت عشق(امام خامنه ای)👇 ✔http://sapp.ir/hazrate_eshg
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انا لله و انالله راجعون دکتر علی‌اصغر زارعی دار فانی را وداع گفت دکتر علی‌اصغر زارعی نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و مشاور رئیس جمهور در دولت نهم دقایقی قبل دار فانی را وداع گفت. این جانباز و رزمنده دوران دفاع مقدس، مسئولیت‌هایی چون فرماندهی ستاد جنگ الکترونیک سپاه پاسداران، ریاست دانشکده فنی دانشگاه امام حسین(ع) و جانشینی سازمان پدافند غیرعامل را نیز در کارنامه خود داشت. اشک‌های واقعی دکتر زارعی پس از تصویب بیست‌دقیقه‌ای برجام در مجلس از خاطرات سیاسی ماندگار سال‌های اخیر بود. 🇮🇷 @voinews
هدایت شده از مسجد حضرت رقیه «س»
21.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفاقت تا بهشت🌸🍃 کلیپی زیبا از دوستی شهیدان صحرایی و حاجی زاده با مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم روح اله صحرایی🌷 یاد شهید با ذکر چهارده صلوات🌹 @roghaiiehkhoor
هدایت شده از مسجد حضرت رقیه «س»
یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خا طره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از قهرمان بود!! قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!! 🌹شهید ابراهیم هادی: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!! 🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت: سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! 🌹🌹🌹 شهیدان علی، مهدی و حمید باکری: سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! 🌹🌹شهیدان مهدی‌ و‌ مجید زین الدین: دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! 🌹شهید حسن باقری: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! 🌹شهید مصطفی چمران: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! و....... کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!! ما که خودمان قهرمان داشتیم!!! 💫روحشان شاد و يادشان گرامی باد. @roghaiiehkhoor 🥀🌷🥀🌷
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
◀️ سلسله نشست های گفتمان سازی "آرمان خواهان انقلابی" 🔸️ با محوریت: بزرگداشت روز دانشجو 🔸️ با موضوع: نقش دانشجویان دختر در عصر حاضر 🔊 با حضور: ✅ سرکار خانم دکتر عاطفه خادم دکترای سیاست گذاری فرهنگی و فعال در حوزه زنان ⚡ زمان: ۱۷ آذر ساعت ۱۹ 🎥 این نشست بصورت وبیناری برگزار و حضور برای عموم دانشجویان آزاد است. ◀️ لینک نشست: لطفا بصورت مهمان وارد شوید. https://www.skyroom.online/ch/naslesarnevesht/roz-daneshjo ✒ پای ما محکم بر این جاده است... 📌 مرکز برگزاری و اعزام سخنران "روشنا" دانشجویی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استان اصفهان
هدایت شده از مدیران فضای مجازی
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ |دل‌تنگ دیدار ❣حضرت (مدظله العالی) 📌یکی از دل‌خوشی‌های بنده، همیشه در طول این سالهای متمادی، دیدارهای با مردم بوده؛ یکی از دلبستگی‌های اینجانب و حوادث پُرجاذبه برای من، دیدار با مردم بوده که یک چیزی بشنوم، یک چیزی بگویم و با طبقات مختلف مردم دیدار کنیم؛ این دشمن حقیر و خطیر یعنی ویروس کرونا -که هم خیلی حقیر و صغیر است، هم خیلی خطرناک و خطیر است- مانع شده است. 🗓۱۳۹۹/۰۵/۱۰ ------ ↙کانال رسمی حضرت عشق(امام خامنه ای)👇🏻 ✔ http://sapp.ir/hazrate_eshg
هدایت شده از مسجد حضرت رقیه «س»
این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!! در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد. یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم. برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم . @roghaiiehkhoor