هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معلم خوب من
@Farsna
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محتوا
تشییع پیکر شهید حمیدرضا الداغی-مشهد.
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
22.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعتراف قاتل در مترو
من هم توی قتل شهید شریکم! اما دستگیرم نمیکنن😔
حتما ببینید
سهم ما از این خون چیه؟
چقدر زیبا👌👌
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
44.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سـربـازان ولایـت
▪️توضیحات روحانی فاضل و مبارز آذربایجانی، حجت الاسلام ابراهیمی پیرامون اتفاقات تلخ اخیر.
➖ حمایت از نهضت های اسلامی و مخالفان رژیم صهیونسیتی از اصول اساسی انقلاب اسلامی بوده و هست.
#حسینیون
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
نماز شب اول قبر شهید حمید رضا الداغی
نحوه قرائت:
دو رکعت است
نیت : دو رکعت نماز لیله الدفن حمید رضا ابن احمد می خوانم قربتاً الی الله
رکعت اول : بعد از حمد یک مرتبه آیه الکرسی
رکعت دوم : بعد از حمد ۱۰ مرتبه سوره قدر
بعد از سلام نماز بگویید :
اللهم صل علی محمد و آل محمد و بعث ثوابها الی قبر حمید رضا ابن احمد
دیگران رو هم به این کار خیر دعوت کنیم
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو بابایی
وداع با پیکر #شهید_علیرضا_شهرکی و همسرش در زابل
#شهید_غیرت
#لبیک_یا_خامنه_ای
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💄💅 👠 اگر با آرایشت دل مردی رو بُردی بدون خدا انتقام میگیره
🎙️ حاج آقای قرائتی
هدایت شده از خبرگزاری فارس
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر شما هم فارسی را میفهمید این فیلم را ۱۰ بار ببینید
@Farsna
مگه زن با زن فرق میکنه؟!
📸 دستنوشته یک کاسب باشرف که در حد خودش کار رسانهای انجام داده، خدا خیرت بده👌
آفرین 👌
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
#انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
#داستان_واقعی_نماز_اول_وقت
بر بالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند.
آقای پیر کراواتی، با شنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد!!
برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد.
بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم!
و او هم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد...
در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه ام بودم!!
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم...
آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم...
رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد...
گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه
بچه را گرفت و گریه کنان داخل شد و به طرف ضریح آقا رفت
پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفت!
به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش کرده آن هم با انجیر و تکه ای نبات!!
حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟
گفتم: چه شرطی و برای چی؟
شیخ گفت: قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی!
متعجب شدم که او قضیه مرا از کجا میدانست؟! کمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد...
خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: باشه!
همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود!!
من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم!
اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس و اضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود، رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد!
درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد. مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم.
چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول وضو گرفتم و ایستادم به نماز...
رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!!
اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود...
نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم :
قربان در خدمتگذاری حاضرم
شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و...
رضاشاه هم پرسید: مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی؟!
گفتم: قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(ع) شرط کردم
رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت:
مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفا بده و نماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه!
اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد!
بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نماز خواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود!!
از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم....
*خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان*
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سیاتی ایام الفرح-روزهای خوب در راهه👌
🔹تحقق سخن حکیمانه رهبرانقلاب درخصوص آزادی سوریه
#حافظه_تاریخی
🌺🍀💐🌷🍀🌺 #انتشارش_با_شما👇🏻
@basiraneh