بسم الله الرحمن الرحیم😊 بریم که شروع کنیم❤️👇

❓سوال: ریا خوبه یا نه؟ 😊 آیا باید طبق قاعده"کار خوب رو باید فریاد زد" کار کرد؟ یا اینکه بگیم "فقط باید خدا ببینه و هیچ کاری رو نباید رسانه ای کرد که مردم ببینن" ✔️جواب: 1⃣ یه وقت هست ما کار "خودمون" رو داد می زنیم، می گیم آی ملت ببینید "من" دارم این کار رو انجام می دم...ببینید من چقدر خوب نماز می خونم، من چقدر اهل جهادم، من چقدر صدقه می دم و... و عملا داد می زنیم تا مردم ببینن بگن: به به عجب آدمی ❌این کار رو بهش می گیم "ریا" و بسیار تاکید شده که انجام نشه... اینجاست که شهید ابراهیم هادی می گه: آدم باید کار رو برای رضای خدا انجام بده. کاری کنید که اگه خدا شما رو دید خوشش بیاد نه مردم یا شهید حاج قاسم سلیمانی می گه: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده بشیم اونی که باید ببینه، می بینه 2⃣ یه وقت هست که نه، کار گروه رو، کار جبهه انقلابی رو، کار مسجد رو داد می زنیم که مردم ببینن تا: ۱)به قول یکی از رفقا قاشق قاشق آبرو جمع کنیم برا انقلاب ۲)اسلام ناب رو به مردم نشون بدیم(اسلامی که به فکر مردمه، فقط دنبال نماز و روزه نیست و...) ۳)مردم کار رو ببینن و کمک کنن به گروه تا گروه بتونه با قدرت راهش رو ادامه بده ۴)مردم یاد بگیرن و در فعالیت های اجتماعی شرکت کنن و مثلا به عنوان اردوجهادی بیان به محرومین کمک کنن و دلایل زیاد دیگری که وجود داره ✅ در اینجاست که باید کار رو فریاد بزنیم و اصلا هم "ریا" نیست، اینجا دیگه هیچ کس نمی گه "نیما حیدری دخت" داره به محرومین کمک می کنه ⬅️بلکه می گن "انقلابیون" به محرومین کمک می کنن... ✍نیما حیدری دخت @nh_nima_512

✍پیامی به فرماندار محترم شهرستان بشرویه: جناب فرماندار، آسوده بخوابید و لذت ببرید از زیستن... 🌹 خواستم بگم اصلا نگران ما نباشید، ما در #اتوبوس_vip هستیم اتوبوس vipـه دیگه، همه چی عالی، جامون گرم و نرم😊... اینقدر گرمه اینجا که عرق پیشانیم در هنگام عبور از چشم راستم یخ زد😊😐 اینقدر گرمه که نوک انگشتان پام دارن داد می زنن می گن ما جامون خوبه😁 دستام هم همین قدر بدونید فعلا توان نوشتن دارن و جای شکرش باقیه(نعمتی که نمی دونم تا چند دقیقه دیگه ازش برخوردارم😊) الان هم راننده محترم اتوبوس اومدن پیک نیک رو برداشتن و بردن...فکر کنم می خوان غذایی درست کنن دورهمی بخوریم... آخه توی این هوای گرم فکر نکنم پیک نیک کاربرد دیگه ای داشته باشه🤔 ❌قرار بود طبق صحبتای حضرت آقا با زبان نیش و کنایه با مسئولین صحبت نکنیم... ولی متاسفانه فعلا اینقدر از شدت سرمای داخل #اتوبوس_vip شاکی هستم که نمی تونم در این مورد پیرو حرف ولی عمل کنم😡 ❌جناب فرماندار عزیز، این سرمایی که انگشتای پام رو بی حس کرده و درد غیر قابل تحملی رو تو جونم انداخته، به خاطر کم کاری شماست که مدت هاست می خواین به مطالبه #تغییر_اتوبوس_بیرجند رسیدگی کنید و اون طور که باید، نکردید. 😢در این وضعیت، مردم رو می بینم... محکم خودشون رو بغل کردن! تا شاید کمتر سرما رو حس کنن! 😭 دوستانم نگاهم می کنن و مینالند از سرما...😭 هیچ کاری هم از دست من بر نمیاد و این، دردم رو بیشتر می کنه... دوست دارم فریاد بزنم و گریه کنم😭😭 کاش می مردم و این وضعیت رو حس نمی کردم کاش می مردم و این صحنه ها رو نمی دیدم... 😞 🤲خدایا صبری بده تا بتونم این درد رو تحمل کنم کمکمون کن این مطالبه رو هرچه سریع تر پیش ببریم تا انشالله این وضعیت دردناک تموم بشه کمتر درد مردم رو ببینیم🌹 🤲 خدایا ما رو ببخش اگه تا الان کم کاری کردیم و باعث شده این مطالبه تا الان طول بکشه و درست نشه و این طور مردم اذیت بشن... 😭 #مطالبه #حرف_دلی @nh_nima_512

📣 خبر رسید دیروز چند نفر از دوستان با اتوبوس عادی فردوس اومدن(نه vip)... میگن اینقدر گرم بوده که صورتاشون رو می چسبوندن به شیشه تا یه کم سرد بشن!!! 😐 ⬅️ عادیِ اونا گرم... Vip ما سرد... ببخشید، vip ما یــــــــخ😩 ❌ تا کی باید شاهد ظلم و بی توجهی مسئولین به مطالبات مردم بشرویه باشیم؟! 😩😐 ⬅️ از فرماندار، امام جمعه و شورای محترم (که براشون نامه نوشتیم و تعداد زیادی دانشجو امضا کردن)، خواستاریم به مطالبات جوانان شهرستان بشرویه در جهت #تغییر_اتوبوس_بیرجند اقدام نمایند #مطالبه @nh_nima_512

📖 این داستان: فرهنگی های بی فرهنگ🤔 🖋 ساعت ۹:۲٠ دقیقه صبح بود. ۲٠دقیقه از زمان شروع کلاس گذشته و هنوز استاد نیامده بود. همین طور که عده ای از دانشجویان باهم بحث می کردند که بروند خوابگاه یا نه، یک نفر از تَهِ کلاس گفت: زنگ زدم به استاد؛ گفتند تو راه هستند. تا صحبتش تمام شد، دانشجویی برخاست و با عصبانیت شروع کرد به فحاشی!! و خلاصه دعوایی بین شان شکل گرفت. 😳 همچنان که مشت می زدند و فحش می دادند، استاد رسید و وارد کلاس شد. فکر کردم با ورود استاد جنگ و فحاشی تمام می شود و دیگر شاهد این صحنه ها نخواهیم بود.🤔 اما اشتباه فکر می کردم!😳😐 آن دو دانشجوی مثلا فرهنگی، با پررویی هرچه تمام تر در حضور استاد به جنگ و فحاشی خود ادامه دادند و اصلا اعتنایی به صحبت های استاد نکردند. 😳😡 🤦‍♂😔از این اتفاق دردناک بسیار ناراحت شدم و واقعا متاسفم برای: ۱)گزینشی که چنین دانشجویان بی فرهنگی را تایید کرده است، دانشجویانی که قرار است نسل های آینده این کشور را تربیت کنند و به آنها فرهنگ و ادب بیاموزند. ۲)حراستی که خواب است. حراستی که آنقدر بیخیال است که حتی به خود زحمت نداده برای دانشگاه قاین نیرویی بفرستد! ۳)دانشجو معلمی که به استاد و معلم خود بی احترامی می کند. ۴)دانشجو معلمی که فحاشی می کند و اهل جنگ و دعواست ۵)دانشجو معلمی که شغلش درس دادن است و از کلاس و درس گریزان است! ادامه دارد... #دانشگاه_فرهنگیان #نقد_آپ #نقد_دانشجو_معلم ✍نیما حیدری دخت @nh_nima_512

🚫 دو مورد از اشتباهات ما بشرویگی ها! رهبری: «پرچم آرمانخواهی و مطالبه گری را برافراشته نگه دارید.» 1⃣ از زمانی که من یادم می آید، مردم فردوس و... درحال مطالبه گری بودند و مردم بشرویه سر مسائل نه چندان مهم و بعضاً از روی سوء تفاهم ایجاد شده، در حال بحث و گفتگو بودند. مثلا زمانی که مسئولین خیلی راحت با زمین های ۲۵٠ متری مخالفت می کردند، مردم ما «از روی یک برداشت غلط» خودشان را درگیر جملات امام جمعه محترم(بحث زباله) و... کردند و مسئولین فرصت طلب به آسانی زمین های ۲٠٠ متری را الحاق کردند. 😩🤦‍♂😡 2⃣ از زمانی که من یادم می آید، مردم فردوس و... کف میدان و در فضای حقیقی درحال مطالبه گری بودند و مردم بشرویه در فضای مجازی درحال بحث و گفتگو و نق زدن درباره اوضاع شهرشان بودند، غافل از اینکه مطالبه گری در زیر پتو به جایی نمی رسد. 😒 ❌اگر به همین چند وقت اخیر فکر کنید می بینید که مطالبه مردم فردوس طی یک تماس تلفنی با نماینده محترم و در زمانی بسیار کوتاه به نتیجه رسید درحالی که مطالبه مردم بشرویه طی ماه ها تلاش به نتیجه نرسید... چرا؟؟؟ 👈چون در مطالبه فردوس، مردم آمدند پای کار و با تجمع درست، مطالبه شان را به گوش مسئولین رساندند و مردم بشرویه در خانه، نشستند و به چند تا پیام در فضای مجازی اکتفا کردند و نتیجه اش شد بی حرمتی معاون استاندار به رئیس شورای خودشان و به نتیجه نرسیدن این مطالبه... 😔 🤲امیدوارم روزی برسد که مردمم را در کف میدان و در حال دویدن در اداره ها ببینم، درحالی که یقه مسئولین را(محترمانه😊😜) گرفته اند و مطالبه گری می کنند. #مطالبه_گری #نقد_به_خودمان ✍نیما حیدری دخت @nh_nima_512

چه زندگی عاشقانه ای داشتن امام علی (ع) و حضرت زهرا(س)... 😔 حقیقتا من تا الان عشقی بالاتر یا حتی هم سطح با عشق این دو بزرگوار ندیدم و چقدر بد بینشون فاصله انداختن... چقدر زجر کشیدن اون لحظاتی که این عاشق و معشوق می خواستن از هم خداحافظی کنن😭 اون جایی که حضرت زهرا(س) رو جلو چشم امام علی(ع) می زدن😭😡... علی ای که در خیبر رو از جا کند... اون جایی که امام علی(ع) با دستای خودشون معشوقشون خاک کردن... 😭 اون جایی که باید بدون یار برمی گشتن خونه... وقتی هم می رفتن خونه دیگه خبری از عشقشون نبود😭 اون جایی که خلیفه دوم گفت اگه قبر فاطمه(س) رو نشون ندی خودم می گردم و پیدا می کنم و فاطمه رو از توی قبر در میارم تا بر او نماز بخونم... که امام علی(ع) اینقدر عصبانی می شن که دو بار قسم می خورن: بخدا قسم ای پسر صحاک، اگر چنین قصدی نمایی دستت را بسویت بر میگردانم، بخدا قسم اگر شمشیرم را بیرون کشم آن را غلاف نخواهم کرد مگر با گرفتن جان تو! ببینید علی(ع) در این چند روز چقدر زجر کشیده که این طور با عصبانیت جواب خلیفه دوم رو می ده😩 اما از همه بدتر اون جایی بود که امام علی(ع) اومدن بالاسر حضرت زهرا(س) برا خداحافظی... همون جایی که تاریخ می گه: تا چشمشون به هم افتاد بکیت و بکاء... یعنی هم آقا زد زیر گریه هم خانوم زد زیر گریه 😭😔 یا اون جایی که امام علی(ع) سر تو چاه کرده بودن و «داد می زدن»... امام علی داد می زدن... ببینید چقـــــــــدر غم داره این عاشق، چقدر دلتنگ معشوقشه😭 اصلا از همین روضه ها مشخصه امام علی و حضرت زهرا چقـــــــــــــدر همدیگه رو دوست داشتن... #حرف_دلی @nh_nima_512

از روضه در و دیوار بدتر... 😭 «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512