eitaa logo
هیئت رهروان شهداء
434 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
263 ویدیو
11 فایل
🌷هیئت رهروان شهدا🌷 تهرانپارس،میدان شاهد، خ 196شرقی، روبرو مجتمع نان قائم (عج) اینستاگرام: instagram.com/heyatrahrovan1382 ایتا: eitaa.com/niketeghad_rahrovan81 تلگرام: http://t.me/rahrovan82 روبیکا: rubika.ir/rahrovan82
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت رهروان شهداء
🌹﷽🌹 🔹️ادامه ی مطلب توبه سفیانی !!!!!!؟؟؟؟؟ در این مدتی که امام در کوفه بودند هفتاد هزار نفر به
🌹﷽🌹 🔹️ادامه مطلب جنگ سخت سفیانی بسیار مغرور شده است؛ زیرا تعداد سپاه او دو برابر لشکر امام است. او خبر دارد که آمار یاران امام به این شرح است: ده هزار سربازی که از مکّه با امام به کوفه آمده اند. دوازده هزار سربازی که با سیّدحسنی از خراسان، آمده اند. __ هفتاد هزار سربازی که در کوفه به امام ملحق شده اند. در سپاه سفیانی، صد و هفتاد هزار سرباز وجود دارد و او با امید پیروزی قطعی به سمت کوفه حرکت می کند. او نمی داند که هزاران فرشته، در رکاب مولایمان می باشند و او را یاری می کنند. اکنون به امام خبر می رسد که سپاه سفیانی به قصد جنگ به سوی کوفه به می آید. لشکر امام از شهر کوفه خارج شده و موضع می گیرد.اکنون هر دو لشکر روبروی هم قرار گرفته اند. امام زمان به سپاه سفیانی نزدیک می شود و با آنان سخن می گوید و آنها را نصیحت می کند. یاران سفیانی به امام می گویند: «از همان راهی که آمده ای باز گرد». امام به سخن گفتن با آنها ادامه می دهد و به آنان می گوید: «آیا می دانید که من فرزند پیامبر هستم». نمی دانم چه می شود که سفیانی فعلاً از جنگ منصرف می شود، شاید می ترسد که اگر امروز جنگ را آغاز کند، سربازانش دیگر آن شجاعت لازم را برای حمله نداشته باشند؛ زیرا آنان سخنان امام را شنیده اند و احتمال دارد قلب آنها به امام علاقه پیدا کرده باشد. سفیانی می خواهد برای مدّتی جنگ را عقب بیاندازد تا اثر سخنان امام از بین برود. او دستور عقب نشینی می دهد. سپاه سفیانی از میدان جنگ عقب نشینی می کند و اوضاع آرام می شود. خورشید روز جمعه طلوع می کند. به امام خبر می رسد که سفیانی یکی از یاران امام را به شهادت رسانده است. گویا سفیانی تصمیم دارد به کوفه حمله کند.امام آماده دفاع می شود و میان دو لشکر، جنگ سختی در می گیرد. سفیانی آغازگر جنگ می شود و گروهی از یاران امام به شهادت می رسند. خوشا به حال آنها که به آرزویشان رسیدند! اکنون دیگر وعده خدا فرا می رسد. سفیانی در وسط میدان ایستاده است و از زیادی سربازانش خیلی خوشحال است. ناگهان او می بیند که سربازان یکی بعد از دیگری برروی زمین می افتند! سفیانی نمی داند که فرشتگان زیادی به یاری امام آمده اند. سفیانی هرگز پیش بینی نمی کرد که سپاهیان او این گونه تار و مار شوند. سفیانی که اوضاع را چنین می بیند می فهمد که دیگر مقاومت هیچ فایده ای ندارد، او با تنی چند از یاران خود فرار می کند. آیا تاکنون اسم «صیاح» را شنیده ای؟ او یکی از فرماندهان لشکر امام است. او با گروهی از سربازان خود به دنبال سفیانی می روند و سرانجام او را اسیر می کنند. هوا تاریک شده است و امام نماز عشا می خواند. اکنون سفیانی را به نزد امام می آورند. سفیانی رو به امام می کند و می گوید: به من مهلت دیگری بده ! امام نگاهی به یاران خود می کند و می فرماید: نظر شما در مورد او چیست؟ من عهد کرده ام که هر کاری انجام دهم با نظر و رضایت شما باشد. یاران امام با هم مشورت می کنند و سرانجام تصمیم می گیرند که سفیانی مجازات شود؛ زیرا او بسیاری از شیعیان را مظلومانه به قتل رسانده و یکبار هم پیمان شکنی کرده است. این گونه است که سفیانی به سزای کارهای خود می رسد و دنیا برای همیشه از ظلم و ستم او آسوده می شود. منابع : 📚 معجم احادیث المهدی 📚 بحار الانوار 🔹️پایان قسمت نوزدهم eitaa.com/niketeghad_rahrovan81
اجتماع مردمی محکومیت کشتار فلسطینیان در ایران شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی: 🔹مردم سلحشور و ظلم‌ستیز ایران، امروز در سراسر کشور خشم و نفرت خویش را از جنایات وحشیانه‌ رژیم کودک‌کش صهیونیستی به نمایش خواهند گذاشت. 🔹در تهران نیز اجتماع عظیم مردمی در محکومیت کشتار مسلمانان بی‌گناه فلسطین ساعت ۱۵:۰۰ در میدان انقلاب برگزار خواهد شد. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمان: ▪️چهارشنبه ۳ آبان ماه/ساعت ۲۰:۳۰ ▪️مکان: ▪️حسینیه رهروان شهدا eitaa.com/niketeghad_rahrovan81
زمین چشم تماشا شد امام عسکری آمد         بهشت آرزوها شد امام عسکری آمد هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش    گل ایمان شکوفا شد امام عسکری آمد.. 🌷ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مبارکباد🌷
هیئت رهروان شهداء
🌹﷽🌹 🔹️ادامه مطلب جنگ سخت سفیانی بسیار مغرور شده است؛ زیرا تعداد سپاه او دو برابر لشکر امام است
🌹﷽🌹 🔹️ادامه مطلب حرکت به سوی فلسطین بعد از کشته شدن سفیانی و نابود شدن لشکر او، امام تصمیم می گیرد تا لشکریانی را به سرتاسر جهان بفرستد. فرماندهی هر لشکر به یکی از سیصد و سیزده نفر واگذار و دستورات لازم به آنان داده می شود. امام از آنان می خواهد که هر جا مسأله تازه ای برای آنها پیش آمد که راه حلّ آن را نمی دانستند به کف دست خود نگاه کنند؛ زیرا این گونه می توانند جواب سوال خود را بیابند. اکنون موقع خداحافظی است ! این سیصد و سیزده یار باوفا می خواهند از امام جدا شوند. اینجاست که امام تک تک آنها را به نزد خود فرا می خواند و دست خود را به سینه آنها می کشد. آیا می دانی علّت این کار امام چیست؟ این سیصد وسیزده نفر نمایندگان امام زمان در سرتاسر جهان هستند و آنها باید نماینده همه خوبی ها باشند. امام با کشیدن دست به سینه آنان، آمادگی آنها را برای این مأموریّت مهم زیادتر می کند. همه یاران همراه با گروهی از نیروهای خود به سوی کشورهای مختلف حرکت می کنند تا هر چه زودتر حکومت جهانی مهدوی تشکیل شود. یاران امام قدرت عجیبی دارند و حتّی می توانند از روی آب عبور کنند، برای همین برای پیمودن دریاها، نیازی به کشتی ندارند امام کسی را به فلسطین نمی فرستد. تو تعجّب می کنی و علت را می پرسی. نگاه کن! امام خودش می خواهد به فلسطین برود، زیرا آنجا حوادث مهمّی روی خواهد داد و باید امام آنجا باشد. بنابراین امام زمان با گروهی از یاران خود به سوی قُدس حرکت می کند. مدّتی می گذرد... امام به قُدس می رسد و چند روز در آن شهر اقامت می کند تا روز جمعه فرا برسد. و تو نمی دانی که آن روز جمعه چقدر سرنوشت ساز است! در آن روز، عدّه زیادی از مسیحیان در این شهر جمع خواهند شد. قرار است اتّفاق مهمّی روی بدهد. روز جمعه فرا می رسد. چه اجتماع باشکوهی!! همه منتظر هستند. آنجا را نگاه کن ! بالای سرت را می گویم، آسمان را ببین! آیا آن ابر سفید را می بینی؟ آن جوان کیست که بر فراز آن ابر قرار گرفته است؟ آیا آن دو فرشته را می بینی که در کنار او ایستاده اند؟ آن ابر به سوی زمین می آید. در بیت المقدس غوغایی برپا شده است ! شوری در میان مسیحیان برپا می شود. شاید آن جوان، عیسی(ع) باشد ! آری، درست حدس زدم، او عیسی(ع) است. آن ابر سفید، کنار قُدس قرار می گیرد و عیسی(ع) از آن پیاده می شود. مسیحیان که از شادی در پوست خود نمی گنجند به طرف او می روند و می گویند که ما همه یاران و انصار تو هستیم. شما فکر می کنید که عیسی(ع) چه جوابی به آنها می دهد؟ عیسی(ع) می فرماید: «شما یاران من نیستید». همه مسیحیان تعجّب می کنند. عیسی(ع)، بدون توجّه به آنان، حرکت می کند. او به کجا می رود؟ آن طرف را نگاه کن ! امام زمان در محراب «مسجد الأقصی» ایستاده و همه یارانش پشت سر او به صف نشسته اند و منتظرند تا وقت نماز شود. عیسی(ع) به سوی محراب می رود . او به امام نزدیک می شود و به امام سلام می کند و با او دست می دهد. امام زمان به او رو کرده و می فرماید: «ای عیسی! جلو بایست و امامِ جماعت ما باش». عیسی(ع) می گوید: «من به زمین آمده ام تا وزیر تو باشم، نیامده ام تا فرماند باشم، من نماز خود را پشت سر شما می خوانم». نماز بر پا می شود، همه مسیحیان با تعجّب نگاه می کنند. عیسی(ع) در صف نماز مسلمانان حاضر شده و با آنها نماز می خواند. اینجاست که بسیاری از آنها مسلمان شده و به جمع یاران امام زمان می پیوندند. همسفرم!برنامه دیگر امام صندوق مقدس است . آیا می دانی «صندوق مقدّس» چیست؟ حتماً شنیده ای که چون موسی(ع) به دنیا آمد، مادرش، او را در میان صندوقی نهاد و آن را به دریا انداخت. اکنون آن صندوق نزد امام است و او این صندوق را همراه خود به اینجا آورده است، شاید که این صندوق وسیله هدایت یهودیان بشود! آیا می دانی که این صندوق، نزد یهودیان، بسیار مقدّس است؟ آیا خبر داری که این صندوق، بزرگ ترین نماد مذهبی یهودیان می باشد. موسی(ع)، قبل از مرگ خود، تورات اصلی را (که بر لوح های گِل نوشته شده بود) در میان همین صندوق قرار داد و به جانشین خود «یوشع» سپرد. تا زمانی که این صندوق میان یهودیان بود، آنان عزیز بودند؛ امّا از آن زمانی که آن صندوق از میان آنها رفت عزّت آنها هم رفت. آری، آنان حرمت آن صندوق را نگاه نداشتند و خداوند آن صندوق را از آنها گرفت. خوب است سوال دیگری را مطرح کنم: آیا می دانی وقتی یکی از پیامبران بنی اسرائیل از دنیا می رفت چه کسی جانشین او می شد؟هر کس که این صندوق نزد او یافت می شد، پیامبر بعدی بود و یهودیان در مقابل او تسلیم می شدند.
هیئت رهروان شهداء
🌹﷽🌹 🔹️ادامه مطلب حرکت به سوی فلسطین بعد از کشته شدن سفیانی و نابود شدن لشکر او، امام تصمیم می گیر
اکنون برنامه امام این است که آن صندوق را به یهودیان نشان بدهد. وقتی یهودیان صندوق گمشده خود را نزد امام می بینند خیلی تعجّب می کنند. عدّه زیادی از آنها به امام ایمان می آورند؛ زیرا آنان بر این اعتقاد هستند که صندوق مقدّس را نزد هر کس یافتند باید تسلیم او شوند. منابع : 📚 الارشاد 📚 بحار الانوار 📚 الغیبة نعمانی 🔹️پایان قسمت بیستم eitaa.com/niketeghad_rahrovan81
🕯دیگر امید بین نفسهاش مرده اسٺ 🍂سوے نگاش گریہ ے بسیار برده اسٺ 🕯باد صبا خبر بہ خراسان ببر بگو 🍂معصومہ در فراق رضا جان سپرده اسٺ (س)💔 🍂🕯 🏴