eitaa logo
💠 نیمکت 💠
2.8هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
35 فایل
نیمکتی ها 🏅💥 اینجا متفاوت ترین #پاتوق_فرهنگی واسه تو نوجوونِ 💪😉 واسه تویی که میخوای آینده کشورتو بسازی✌️ #باهم😎 #برای_هم🌱 #کنار‌هم🤝 #هواتونو‌داریم 🙌 ارتباط با ما 👇 @admin_nimkatt
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨بصورت زنده 🔰سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب روز نیمه شعبان برگزار خواهد شد 🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی روز پنجشنبه، ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ مصادف با نیمه‌ی شعبان، سالروز ولادت باسعادت قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با ملت شریف ایران مستقیم سخن خواهند گفت. 🔸️سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب ساعت ۱۱ صبح از شبکه‌های رسانه‌ی ملی و همچنین از پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR و حسابهای اینستاگرام و توئیتر این پایگاه به زبان‌های مختلف و بصورت زنده پخش خواهد شد. @Khamenei_ir
💠 نیمکت 💠
#مردی_در_آینه #سید_طاها_ایمانی #قسمت_چهارم فایل رو برای اوبران هم گذاشتم. حالت اون هم عادی نبود ول
با وحشت تمام برگشتم پشت سرم و لحظه ای از زندگيم اتفاق افتاد كه هرگز فراموش نميكنم... 😓 اسلحه توي غلاف گير كرد...!😲 درست لحظه اي كه با وحشت تمام می خواستم اون رو بيرون بكشم گير كرد... به كجا؟ نميدونم!😕 كسي متوجه من نشد. آقای ساندرز دويد سمتش و اون رو بلند كرد. با ليوان آب خورده بود زمين... دستش با تكه های شكسته ليوان، زخمی شده بود. زخم كوچيكی بود اما دنيل در بين گريه هاي اون، با دقت به زخم نگاه كرد می ترسيد شيشه توی دست بچه رفته باشه... 😔 اون نگران دخترش بود و من... با تمام وجود می لرزيدم. دست و پام هر دو مي لرزيد... من هرگز سمت يه بچه شليك نكرده بودم... يه دختر بچه كوچيك...👧🏻 حالم به حدي خراب شده بود كه حد نداشت. به زحمت چند قدم تا مبل برداشتم و نشستم. سرم رو بين دست هام گرفته بودم و صورتم بين انگشت هام مخفی شده بود... انگشت هايی كه در كمتر از يك لحظه، نزديك بود مغز اون بچه رو هدف بگيره... 😓 هيچ كسی متوجه من نبود و من نمی دونستم بايد از چه چيزی متشكر باشم! سرم رو كه بالا آوردم، همسرش اومده بود. با يه لباس بلند و روسری بلندی كه عربی بسته بود. نورا گريه می كرد و مادرش محكم اون رو در آغوش گرفته بود... روسری؟! مادر ساندرز، روسری نداشت! مادر ساندرز مسلمان نبود. چطور ممكنه؟! مادر دنيل ساندرز مسلمان نبود اما هنوز زنده بود؟!!!! چطور چنين چيزی ممكن بود؟! شايد اون نفر بعدی بود كه بايد كشته می شد...!😕 فشار شديدي از درون داشت وجودم رو از هم می پاشيد. فشاری كه به زحمت كنترلش می كردم - ببخشيد آقای ساندرز ... اين سوال شايد به پرونده ربطی نداشته باشه اما می خواستم بدونم شما چند ساله مسلمان شديد؟ +حدودا 7 سال. - و مادرتون؟ نگاهش با محبت چرخيد روی مادرش. - مادرم كاتوليك معتقديه. هر چند تغيير مذهب من رو پذيرفته اما علاقه اون به عیسی مسیح بیشتر از علاقه ش به پسرشه🙃 بدون اينكه حتي لحظه اي بيشتر بايستم از اونجا خارج شدم. اگر القاعده بود توی اين 7 سال حتما یه بلايی سر مادرش می آورد. اون هم زنی كه مريض بود و مرگش می تونست خيلی طبیعی جلوه كنه.🙄 روز بعد زودتر از همه سرکار حاضر شدم. اوبران كه اومد، من دو بار كل پرونده قتل رو از اول بررسی كرده بودم. +باورم نميشه! تو اين ساعت اينجايی🤩 - هر چقدر اين پرونده رو بالا و پايين مي كنم هيچي پيدا نمی كنم. ديگه دارم ديوونه ميشم🤯 +ساندرز چی؟ 😕 چند لحظه در سكوت بهش خيره شدم و دوباره نگاهم برگشت روی تخته. اسم ساندرز رو از قسمت مظنونين پاك كردم: ديشب باهاش حرف زدم. فكر نمی كنم بين اون و قتل ارتباطی باشه. خصوصا كه در زمان قتل توی بيمارستان بوده. - چی شد نظرت عوض شد؟! نمي دونستم چي بگم. اگه حرفی ميزدم ممكن بود برای خانواده ساندرز دردسر درست كنم. ممكن بود بی دليل به داشتن ارتباط با گروه های تروریستی محكوم بشن و پرونده از دستم خارج بشه.☹️ بيش از شش ماه گذشت و اين مدت، پر از پرونده هايی بود كه گاهی به راحتي خوردن يك ليوان آب می شد ظرف كمتر از يه هفته، قاتل رو پيدا كرد. پرونده كريس تنها پرونده بی نتيجه نبود، اما بيشتر از هر پرونده ديگه ای آزارم داد. بدتر از همه اینکه اسلحه برای انگشتام سنگين شده بود. چهره نورا ساندرز کابوس من شده بود😟 چند لحظه به نشان و اسلحه م نگاه كردم. چشمم اون رو می ديد اما دستم به سمتش نمی رفت. فقط نشان رو برداشتم. يه تحقيق ساده بود. اوبران از من جدا شد و من به كل فراموش كردم اسلحه ام هنوز تو كشوی ميزه و از اداره زدم بيرون. دور و برم رو نگاه میکردم که ناگهان باورم نمي شد! بعد از 6 ماه... لالا؟!!!😕 خيلي شبيه تصوير كامپيوتری بود. اون طرف خيابون با چند تا جوون كه جلو يه ساختمون کنار هم ايستاده بودن. سريع ترمز كردم و از ماشين پريدم بيرون و دويدم سمتش. -لالا؟ تو لالا هستی...؟ با دیدن من پا به فرار گذاشت سرعتم رو بیشتر کردم و سعی کردم خودم رو بهشون برسونم. با فرارش ديگه مطمئن شده بودم خودشه... يكي شون مسيرم رو سد كرد: هی تو با كی كار داری؟ و هلم داد عقب. - بريد كنار با شماها كار ندارم یکی شون با يه دست يقه ام رو محكم گرفت اصلا نمی فهميدم چرا اون سه تا خودشون رو قاطی كرده بودن. نشانم رو در آوردم: كارآگاه منديپ. واحد جنايی چشم چرخوندم لالا رفته بود. اعصابم بدجور بهم ريخته بود. صحبت اونجا بی فايده بود. دستم رو بردم سمت كمرم، دستبندم رو در بيارم كه... جا خوردم! تازه حواسم جمع شد مسلح نيستم! اونها هم تغيير حالت رو توي صورتم ديدن: چی شده كارآگاه؟! بقيه اسباب بازی هات رو خونه جا گذاشتی؟! اين دستبند و نشان رو از كجا خريدی؟ اسباب بازی فروشی سر كوچتون؟! 🤪 و زدن زير خنده... هلش دادم كنار ديوار و به دستش دستبند زدم پهلوم یه لحظه آتیش گرفت. با ضربه دوم دیگه نتونستم بایستم و اونا پا به فرار گذاشتن... @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نیمکت 💠
داشتم درسمو میخوندم که گوشیم زنگ زد📲 نوشته بود "یوسف زهرا" 🤔 تو ذهنم یه لحظه کل مخاطبام رو دوره کر
✅سلام آقا جان نه بهتر بگم بابا جانم ولی خجالت میکشم آخه خودمو لایق این که شما رو بابا صدا کنم نمیدونم 😞 میخوام بدونید که من خیلی دوستون دارم هر چند که میدونم از دلم خبر دارین آقایه من کمکم کنید که از سربازانتان باشم شاید با نامه سیاه اعمالم این خواسته خیلی زیادی باشه ولی من از لطف شما ناامید نیستم آقای من زندگی بی شما خیلی سخت میگذره 😞 آقای من از ته دلم میخوام یه نگاهی به ما کنید همه عاشقانتون رو کمک کنید که برای ظهورتون آماده بشم و کلام آخر هر چند که با شما هر چه بگویم سیر نمیشوم آقا جانم زود تر بیاید این دنیا بی شما جایه زندگی نیست ✅بهش میگم آقا جون میبینی چقدر تو سختی افتادیم، پس چرا نمیای؟ 😭 دلم هممون تنگه آقا پس کی میای؟ 😭 یاصاحب الزمان، ای گل پسر نرجس، مولاجانم، به ظهورت نیازمندیم آقا🦋🦋🦋 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
❣کمپین جهانی اجتماع قلبها❤️ زمزمه دعای فرج همزمان در 25 کشور جهان زمان‌: شب نیمه شعبان ساعت 21 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
کتاب 📖 📚 بخوانیم👀 📓نام کتاب: 👤مولف:داوود امیریان 📗 موضوع کتاب : کتاب گردان قاطرچی ها به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنه های مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. در این رمان ماجرای چند رزمنده روایت می شود که سرپرستی یک گردان قاطر 🦙را در دست می گیرند تا آذوقه و مهمات مورد نیاز عملیات رزمندگان را از این طریق منتقل کنند (این کتاب در چند دوره از جشنواره نوجوان و دفاع مقدس منتخب اعلام شده است )😉 😷 🌱 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
سلامت تن زییاست، اما پرنده عشق، تن را قفسی می بیند... ۲۰ فروردین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم "شهیدچمران" و روز هنر انقلاب اسلامی گرامی باد🌷 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
20 فروردین روز ملی فناوری هسته ای و یاد شهدایی که صنعت هسته ای کشورمان مدیون خون آنهاست گرامی باد🥀 ⭕️ رهبر انقلاب: دانشمندان جوان ایرانی با موفقیت بزرگ خود در دانش هسته‌ای در واقع آینده بلندمدت انرژی ملت ایران را تضمین کردند و این سررشته را نباید به هیچ قیمتی از دست داد زیرا هرگونه عقب‌نشینی از این میدان صددرصد ضرر است. @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
📄لیست آرزوها💫: همه آرزوهاتون رو تو یه صفحه بنویسید و براشون تلاش کنین😉 📃لیست تجربه ها: تجربه هایی ک
📃لیست جاهایی که بهشون سفر کردین یا دوست دارین سفر کنین😁 📄لیست کارای هیجان انگیزی که دوست داریم قبل از مرگ انجامش بدیم😜 📃لیست ایده برای تفریحات آخر هفته😍 📄لیست تولدها و تاریخ های مهم سال😁 📃لیست گیاهایی که نگهداری میکنین و جزییات مربوطه😜 📄لیست رنگ لباسهایی که دارید😌😅 📃لیست خوراکی هایی که نباید بخورید☹️ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
داشتم درسمو میخوندم که گوشیم زنگ زد📲 نوشته بود "یوسف زهرا" 🤔 تو ذهنم یه لحظه کل مخاطبام رو دوره کر
✅اشک هام میریزه اما باید سریع جواب بدم، نکنه قطع بشه!! انگشت میکشم رو اسکرین گوشی و جواب میدم، صدای مهربون و پدرانه اش از پشت خط میاد: سلام دخترم اشک هام بیشتر میشه، هق میزنم و بدون وقفه لب به صحبت باز میکنم: سلام آقا...سلام مولا، سلام باباجانم، خوبید شما؟ آقاجونم نکنه اشتباه گرفتید...آخه میدونید من که لیاقت هم صحبتی با شما رو ندارم! مولاجان، نکنه با این سکوت تون میخواین خجالتم بدین؟ واسه تموم بد بودنام...واسه تموم بی توجهی هام. میدونم شیعه واقعی نبودم، میدونم واسه شهادت امام حسین(ع) گریه کردم اما واسه مظلومیت دائمی شما خم به ابرو نیاوردم...مولا قربون دلت بشم من فدای دعاهای شبونه ات بشم من...الآن فهمیدم بودنت نفس کشیدنت نگاه کردنت؛ حتی بطور پنهانی حتی اگه ما نبینیم هن قشنگه...خوبه...لذت بخشه! الآن فهمیدم چقدر محتاجتم، الآن که دارم هق میزنم، دارم تند تند نفس میکشم می فهمم چقدر احتیاج دارم به هوات! الآن فهمیدم باید پاک شم...پسر حیدر، قبولم میکنی؟ قلبم هم نمیزنه، انگار مشتاق صداته، شاید هم میترسه بگی "نه"!!! دوباره صدای آرامش بخشت: و خداوند توبه کنندگان را دوست دارد💙 ... @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺یا صاحب الزمان(عج)، مرا دریاب... 🌹زمزمه سراسری دلهای مومن در شب نیمه شعبان ⏰ چهارشنبه(۲۰فروردین)، ساعت ۲۰ الی ۲۱ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی عظم البلاء... ❣کمپین جهانی اجتماع قلبها❤️ زمزمه دعای فرج هم اکنون 🕘 @nimkatt_ir 🇮🇷✨