eitaa logo
نیم پلاک
419 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
306 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید جلال حسینی
🔴 روزی که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از اسارت گریخت...! ✍وضعیت در جبهه جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) به‌خوبی پیش می‌رود. لشکر ۴۱ ثارالله و ۲۵ کربلا با موفقیت به اهداف خود دست می‌یابند و همچنان پیشروی می‌کنند. در ساعت ۱۰ صبح آتش توپخانه دشمن که تا ساعاتی قبل در این منطقه کمتر بود به‌طور ناگهانی از سر گرفته می‌شود و فرماندهان عراقی به همه آتشبارها دستور می‌دهند که آتش خود را به‌صورت متمرکز روی قلاویزان شلیک کنند. رزمندگان لشکر ۴۱ به فرمانده خود اطلاع می‌دهند که در چند نقطه عراقی‌ها را دور زدند و آن‌ها را به محاصره درآورده‌اند. قاسم سلیمانی برای بررسی گزارش فرمانده گردان راهی منطقه می‌شود تا از محلی نزدیک‌تر، هدایت عملیات را انجام دهد اما به‌اشتباه ناگهان وارد یکی از مناطق محاصره‌شده می‌شود و قبل از اینکه متوجه موضوع شود با ۵۰ - ۶۰ نفر که به‌طور دسته‌جمعی در نقطه‌ای تجمع کردند مواجه می‌شود. او به تصور اینکه آن‌ها نیروهای بسیجی هستند به طرفشان می‌رود اما در فاصله ۲۰ - ۳۰ متری متوجه می‌شود که آن‌ها با هیکل‌های بلند و با لباس سبز، عراقی‌اند. در این هنگام نیروهای دشمن متوجه قاسم سلیمانی شده و فریاد می‌زدند: قف!قف! وی از مقابل آن‌ها فرار می‌کند. تیراندازی شدید به‌سوی سلیمانی آغاز می‌شود ولی با حرکات سریع و زیگزاگ می‌گریزد و به جمع رزمندگان گردان‌های  ۱۱۴ و ۴۱۵ می‌پیوندد. او دستور می‌دهد عده‌ای از رزمندگان با یک نفربر به آن منطقه بروند و نفرات دشمن را به اسارت درآورند. چند دقیقه بعد رزمندگان به فرمانده لشکر ۴۱ اعلام می‌کنند که در پشت سیم‌های خاردار قلاویزان مشغول پاکسازی اند. سپس قاسم سلیمانی با شنیدن گزارش دقیقی از موقعیت رزمندگان و دشمن، تصمیم خود را درباره نحوه غلبه بر دشمن اعلام و دقایقی بعد در جریان درگیری که چندان هم به درازا نمی‌انجامد، رزمندگان موفق می‌شوند تعدادی از نیروهای دشمن را کشته و اسیر کنند.  پس‌ازآن، رزمندگان که از سرعت عمل، پشتکار و روحیه بسیار قوی برخوردارند اهداف پیش‌رو را بی‌آنکه با دردسر مواجه شوند یکی پس از دیگری تصرف و تأمین می‌کنند. نورعلی شوشتری که به خط مقدم رفته است، به قاسم سلیمانی می‌گوید که دشمن احتمالاً مهران را تخلیه کرده است. او با این خبر به سلیمانی هشدار می‌دهد که متجاوزان به‌احتمال‌زیاد به سمت ارتفاعات می‌آیند، بنابراین رزمندگان باید هوشیار و در آمادگی کامل باشند 📚بخشی از کتاب «مهران در تحولات جنگ ایران و عراق» به نگارش مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1389 ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌞 { باز آیینه و سینی و عطر و نبات 🌴 باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات } این هفته ۱۳۹۹/۴/۱۲ (طبق روال هر هفته)🌷 🌹 مکان :, قطعه مناسب: عملیات کربلای یک هفته امریکایی اسقاط هواپیمای ایران 🌹🇮🇷🌷خاطرات شهدا🌷🇮🇷🌹 زمان برنامه : . ۹۹/۴/۱۲ ساعت ۱۸:۴۵ همزمان با برنامه برادران رزمنده در اجتماع خادمیاران بعدنماز مغرب درصورت وجود مخاطب پرسش و پاسخ درباره دفاع مقدس برقرار هست 🌴🌹🇮🇷🌷🌴 (سروش) https://sapp.ir/joingroup/KUkbcGErCX4m2LOSespAW3ag (ایتا) http://eitaa.com/joinchat/1817247767C716c322b5e .ع.م 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 این من زمرد نیست! 🌺 شیشه شکسته شده امام رضا است در حرم ! 💐 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
هدایت شده از رضا
یا تو خط بودن یا تو حرم خیلی هاشون زیارت اول بودن خیلی هاشون زیارت آخر شدن خیلی هاشون وقت ، انگشتر سوغات مشهد دستشون بود خیلی هاشون برات کربلا رو از امام رضا گرفتن بعضی هاشون قول شهادت رو بعضی هاشون هم تو عملیات یاثامن الائمه شهید شدن... خلاصه خدا می دونه چی گفتن و چی شنیدن اینجا... 📲به بپیوندید در پیام رسانهای سروش، ایتا و تلگرام 🆔 @khatshekanan_1400
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 💐گمنامی یعنی چه ؟؟💐  راز عجیبی است ...  گمنامی یعنی مثل  سی‌وهشت سال نا معلوم باشی...  🌼 گمنامی یعنی مثل  جنازه ات بر نگردد... 🌴 گمنامی یعنی روزنامه نویسی با پول بیت المال به شهدای مظلوم ما بگوید :«یاران دیکتاتور!!!»  🎆 گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های  که زیر شنی تانکها له شوند و آهشان هم ضبط نشود ...🌺 💐 گمنامی یعنی بدن های نازنینی که در برف های کردستان  منجمد شدند ...  🌞 گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ... 🌷 گمنامی یعنی اشک های ممتد امام در قبول و گریه های تلخ بچه ها در روز پذیرش آتش بس ...  و خلاصه گمنامی یعنی گمنامی.. ❤ 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
۱۴ تیر سالروز شهادت سردار رشید اسلام شهید سعید عالیانی گرامی باد 🌷🌷🌷 شهید عالیانی به نماز اول وقت خیلی اهمیت می دادند و همیشه می گفتند همه چیز از نماز شروع می شود خودشان هم در حال نماز به شهادت رسیدند 😭😭😭 خاطره ای از همسر شهید عالیانی : «همسرشان تعریف میکردند روزی با فرزندان مان زهرا و زینب به بیرون رفتیم. ایشان یکی از بچه هارا روی دوش و دیگری را بغل گرفتند و به من که ساکی در دست داشتم گفتند ساکتان را به من بدهید من گفتم آقا سعید مردم من را ببینند می خندند گفتن این حفظ چادر شمابیشتر ارزشمند هست. پس سعی کنید حجاب تان رو حفظ کنید.» شادی روح شهدا مخصوصا شهید عالیانی صلوات 🌹🌹🌹 🆔@Ebrahimhadi1313
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
📍ناگفته هایی از شهادت یا اسارت "احمد متوسلیان" در دو کتاب و . "سفر بی بازگشت حاج احمد متوسلیان . به قلم توانای حمید داودآبادی✍ 🔸️قیمت پشت جلد: ۵۷۵۰۰تومان❌ 🔹️قیمت عرضه: ۵۰۰۰۰تومان✅ . 📫 به تمام نقاط کشور با امضا و دستخط نویسنده 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 نحوه تهیه: 🌏 اینترنتی Nashreshahidkazemi.ir 📞مرکز پخش 02537840844 📲پیامکی(ارسال "احمدمتوسلیان" به سامانه زیر) 3000141441 📥خرید از اپلیکیشن: https://cafebazaar.ir/app/ir.nashreshahidkazemi 🏢خرید حضوری  قم،خیابان معلم،مجتمع ناشران،طبقه اول،واحد 131 @varesoon_com
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 بود اما با لات‌ها و جنتلمن های پشت میز، نکرد. کیش و مات نشد چون مات و مبهوت نبود. مچ توله‌های شیطان را قبل از بزم دیپلماسی، در رزم خواباند اما با دست نداد. معمای جنگ را حاج احمدها حل کردند اما اهل مذاکره در حل معمای شهادت حاج احمدها درماندند. 🌴 لباس را با کُت دیپلماتی عوض کرد تا را کند نه اینکه با یقه‌دیپلماتی دنبال صاف کردن مسیر باشد. کسی او را با و مصدق مقایسه نکرد اما اهل بود و در اکبر، امیری کبیر. 🌷 و شاهدند که او نیست، چه آنکه آثار وجودی‌اش امروز مرزهای ما را از دشت و مریوان و پاوه تا بلندی‌های برده است خودخوانده‌ی ارض خواستند سر او را زیر آب کنند اما طراحان جدید گواهند که امروز قدمگاه سپاهیان اوست. 🌹 برای حاج احمدها دیر و زود دارد و تعیین اسارتش برای بعضی‌ها سوخت و سوز. عنوان "شهید" برازنده‌ی اوست اما عنوان "آزاده"، آرزوی ما. 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت شنیدنی از عملیات آزادسازی سوسنگرد با دستور صریح رهبر انقلاب و شهید چمران @TasnimNews
هدایت شده از 🍃 مهمانی ستاره‌ها
🌺🌺🌺 🌸خاطرات زیبای شهید تورجی زاده🌸 راوی:خانم سلمانی  🌿کارم شده بود گریه.صبح تا شب،شب تا صبح گریه می کردم.با دست خودم پسرم را بدبخت کرده بودم!دیگر نمی دانستم چه کنم.آبروی ما در خطر بود.حاضر بودیم هر چه که می شد بدهیم اما تنها پسر ما نجات یابد! 🌿واقعا نمی دانستم چه کنم.به تنها پسر من هم تهمت زدند!پسری که اهل نماز شب است.بسیار مومن است و ... 🌿همه به من گفتند این دختر به درد شما نمی خورد اما گوش نکردم!حالا همه خانواده در عذاب بودند.حتی راضی نمی شد مهریه اش را بگیرد و برود.همه درها به روی ما بسته شده بود.دیگر هیچ چاره ای نداشتیم. 🌿شب جمعه بود.به گلستان شهدا رفتم.خدا را به حق شهدا قسم دادم.صبح فردا تصمیم گرفتم بروم امام رضا علیه السلام.گفتم: آنقدر می مانم تا مشکل ما حل شود. 🌿دیدن چهره غم زده ی پسرم مرا آزار می داد.عصر جمعه بود.در حالی که اشک می ریختم خوابم بُرد. 🌿در مسجد جمکران بودم.به سمت محراب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حرکت کردم. 🌿جوانی خوش سیما به سمت من آمد. شبیه رزمندگان دوران جنگ بود. 🌿پیراهن سفیدش روی شلوار بود. موهای بلند و زیبایی داشت. 🌿وقتی به من رسید گفت: بروید سر مزار تورجی!! با تعجب گفتم : تورجی؟! 🌿مزار یک شهید را نشانم داد! حالت قبور شهدای اصفهان را داشت. زنی بسیار مجلل و با وقار هم در کنار قبر بود. 🌿خوب به عکس بالای قبر نگاه کردم.جوان بسیار زیبایی بود.یکدفعه از خواب پریدم!به اطراف نگاه کردم . پسرم آن طرف اتاق نشسته بود. 🌿صدایش کردم و گفتم : جواد،شهیدی به نام تورجی می شناسی؟! 🌿با تعجب گفت:چطور؟! گفتم: به احتمال زیاد در همین اصفهان دفن است. 🌿پسرم بلند شد و به طرف من آمد.با چشمانی گرد شده از تعجب گفت: مادر خواب دیدی؟! با علامت سر حرفش را تایید کردم. 🌿گفت:چند روز قبل توی مسجد حاج آقا از محبت حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. بعد در مورد شهیدی به نام تورجی که عاشق حضرت زهرا سلام الله علیها بوده صحبت کرد. 🌿 با هم را افتادیم. وارد گلستان شهدا شدیم.پسرم گفت: خب حالا کجا بریم. 🌿گفتم: من که سواد ندارم. برو از این مغازه بپرس شهید تورجی می شناسی؟! 🌿جوان فروشنده بیرون آمد. آدرس را می شناخت. ما را تا مزار شهید همراهی کرد. تا چشمم به چهره اش افتاد اشک در چشمانم حلقه زد.این همان شهیدی بود که ساعتی قبل در خواب دیده بودم. نشستم و زار زار گریه کردم. 🌿گفتم: خدایا من خودم نیامدم.تو راه را به ما نشان دادی.خودت مشکل ما را حل کن. 🌿خیلی اشک ریختم تا موقع نماز آنجا بودیم. 🌿همان شب دوباره در عالم خواب او را دیدم.خودش بود. خود شهید تورجی. آمده بود خانه ما. در گوشه اتاق نشسته بود. لبخند زیبایی بر لب داشت. 🌿گفتم: جوان من تو را نمی شناسم. اما به راه شما اعتقاد دارم. ما را به شما حواله دادند. خودت کمک کن. 🌿نگاهی به پسرم کرد. گفت: انشاالله مشکل حل است. 🌿روز بعد پدر بزرگ آن دختر آمد خانه ما. از روستا آمده بود. با شوهرم صحبت کرد و گفت: اینها به درد هم نمی خورند! 🌿من با پدر و مادر دختر صحبت کردم. ما مهریه هم نمی خواهیم! بیایید مشکل را سریع تر حل کنیم! ما هم با تعجب به حرف های او گوش می کردیم. 🌿سال بعد برای پسرم به خواستگاری رفتیم. از خود شهید تورجی خواسته بودم. گفتم من سواد ندارم. 🌿پسرم هم انسان مومن و سر به زیر است.دنبال این مسائل نیست. اگر واقعا دختر خوبی است خودت کمک کن! 🌿سه سال از آن ماجرا گذشته.پسرم اکنون متاهل است. زندگی بسیار خوبی هم دارد. بار ها با همسرش به سر مزار شهید تورجی رفته اند. خدا را هم به خاطر این نعمت شکر گذارند. 📚 کتاب یازهرا صفحه ۱۹۱تا۱۹۳ 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 هستیم چون بودن !! خط هايِ بي دفاع ! 💐 هاي وصل شده ک الان ، توسلِ قلبمون ب وجودشون 🌼 حکمِ لازمِ تحولِ احوالِ بد این روزهامونه !! هستیم چون امضا ، پايِ بودنمون زدن! 🌼 احمدهاي برنگشته از وضعیت هاي قرمز ... بودند تا باشیم و بمونیم و یاد کنیم، 🌹 از قرارهاي عاشــــقانه در دل غبار ایستادن ها 🌷 شهامت هاي فلسفه دار از انتهايِ بـي انتهایي از شــروع یک پایان !! 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 هفدهم تیر ماه سالگرد شهادت( بیولوژیک) آیت الله محمد مهدی ربانی املشی(عضو ، شورای عالی قضایی وهیأت رئیسه مجلس خبرگان)توسط (مورد حمایت حسینعلی واحمد منتظری)ملعون ۱۷ تیر۱۳۶۴ 🕊شادی روحش صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد 🌴🌹🕊🌷🌴 (سروش) https://sapp.ir/joingroup/KUkbcGErCX4m2LOSespAW3ag (ایتا) https://eitaa.com/joinchat/1817247767Cecd540b4f5 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
🌷یک روز وقت نماز مغرب وعشابود که صدای زنگ آمد.من به طرف تلفن رفتم.تلوزیون روشن بود و صدای اذان می آمد.انصاری وضوگرفته وروی سجاده اش نشسته بودتانمازبخواند. 🌷گوشی را برداشتم.آقایی مودبانه گفت: آقای استاندار تشریف دارند؟منکه انصاری را می دیدم،گفتم:بله اینجا هستند.درهمان حال آن آقاگفتند: آقای رییس‌جمهور با ایشان کار دارند ومن هم فورا گفتم:علی گوشی رابگیر،آقای بنی صدر باشماکار دارند. در این اثناکه کمتر از یک دقیقه طول کشید،من مرتب به علی میگفتم آقای رییس‌جمهور باشماکاردارند. 🌷آن طرف صدای آقای بنی صدر راشنیدم،فوراگفتم:علی آقای رییس‌جمهور پشت خط هستند.این رابنی صدرهم شنید؛اماعلی حاضر به آمدن پای گوشی تلفن نبود وباصدای بلندگفت:به آقای رییس‌جمهور بفرمایید وقت نماز است عجلو بالصلاه قبل الفوت،عجلو به التوبه قبل الموت.بعدازنمازخودم باایشان تماس خواهم گرفت.او بلافاصله قامت بست ونمازش را شروع کرد. 🌷بنی صدر که صدای انصاری را شنیده بودباحالت عصبانی گفت:بگویید متشکرم و محکم گوشی رابه سرجایش کوبید. ✍راوی: همسر شهید استاندار انقلابی گیلان به دست منافقین به شهادت رسید 🆔 @javad_mohammady 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌞 { باز آیینه و سینی و عطر و نبات 🌴 باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات } این هفته ۱۳۹۹/۴/۱۹ (طبق روال هر هفته)🌷 🌹 مکان :, جنب قطعه مناسب: 🌹🇮🇷🌷خاطرات شهدا🌷🇮🇷🌹 زمان برنامه : . ۹۹/۴/۱۹ ساعت ۱۸:۴۵ همزمان با برنامه برادران رزمنده 🌷 بعدنماز مغرب درصورت وجود مخاطب پرسش و پاسخ درباره دفاع مقدس برقرار هست 🌴🌹🇮🇷🌷🌴 (سروش) https://sapp.ir/joingroup/KUkbcGErCX4m2LOSespAW3ag (ایتا) http://eitaa.com/joinchat/1817247767C716c322b5e .ع.م 🌴🌷🇮🇷🌹🌴