eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
704 عکس
228 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
جاذبه و دافعه اولین کتبی که از آثار علامه شهید مطهری خواندم کتاب جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام بود. و چه کتاب فوق العاده‌ای بود. خیلی شخصیت ساز و نظام فکری ساز. کتاب توضیح میده که انسان سالم نمی‌تونه فقط جاذبه داشته باشه، حتما دافعه هم داره. یعنی کسی که فکر و اندیشه داشته باشه یعنی به یه چیزایی عقیده داره و به یه چیزایی عقیده نداره. این باعث میشه کسانی که شبیهش فکر می‌کنن بهش جذب بشن و کسانی که شبیهش فکر نمی‌کنن دفع بشن. مؤمنی که ایدیولوژی داره هم اینجوریه. که اسطوره این شخصیت علی علیه السلام هست. در عین اینکه هزاران فدایی داشت، در مقابل، سه گروه بزرگ ناکثین و مارقین و قاسطین دشمنش بودند. پس خیلی طبیعی هست اگر دارای خط فکری‌ای باشی که برخی قبولت داشته باشن، برخی نه. اما یه نکته ظریف هست. در شناخت هرکس ببین چه کسانی جذبش شدن، چه کسانی دفع. از اونا بفهم این فرد چه کسی هست. یعنی میشه از دوستان کسی او را شناخت و از دشمنانش هم. چه گروهی از آدمها با چه تیپ و خط فکری این فرد رو تایید می‌کنن و قبول می کنن، چه گروهی با چه افکار و رفتارهایی این فرد رو رد می‌کنن. اینجاست که هم میشه دیگران را درست شناخت. هم میشه شخصیت سالم برای خود ساخت. طبیعیه در عین اینکه جاذبه داری، دافعه هم داشته باشی. درستش اینه. فقط مهمه بررسی کنیم چه کسانی جذب ما میشن و چه کسانی از ما فاصله می‌گیرن. اگر اونایی که جذب میشن در دسته انسان‌های صالح هستند و اونایی که فراری‌ان و دفع میشن در دسته انسان‌های ناصالح؛ عالیههه و باید از صمیم قلب بگی الحمدلله... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
هرچند ما دلی سوخته داریم، جگری سوخته‌تر... اما الحمدلله که این روزها در غربت نبودم، در ایرانم بودم... جمعیتی که برای تشییع آمده بودند، قابل وصف نبود. بنده تجمعات زیادی شرکت کرده‌ام و تا به حال این حجم جمعیت و این فشردگی را تجربه نکرده بودم. نماز را که کلا در پیاده‌رو در وضعیتی خواندیم که حتی برای تکبیر نمی‌توانستیم درست دست‌ها را بالا بیاوریم. از شدت فشردگی. پس از آن هم فقط توانستیم خود را به خیابان انقلاب برسانیم. اما حتی نتوانستیم تا درب دانشگاه تهران و به شهدا برسیم. جمعیت قفل شده بود و هرچه تلاش کردیم نتوانستیم بیشتر پیش رویم... فضای خاصی بود. به هر بهانه، با روضه، بی‌روضه، همه اشک می‌ریختند... و هرچند گردهمایی سخت و سنگینی بود اما مدام می‌گفتم الحمدلله. الحمدلله الذی هدانا‌... و این شکر بدین معنا بود که از صمیم قلب باید شاکر باشیم که خداوند متعال و عزیز، ما را هنوز در این مسیر و در این راه حفظ کرده و نگه داشته. صفوف بهم پیوسته پاکان و باایمانان... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
در روز مصیبت و عزا، گفتن «و ما رأیت الا جمیلا» را فهمیدم... صحنه سیاه داستان مصیبت و غم از دست دادن است، اما صفحه سفید داستان، قدرت الهی در به رخ کشیدن وجود ملت مومن و معتقدی است که همچنان، چون براده‌های آهن، جذب مغناطیس می‌شوند و به شکل با شکوهی ابراز وجود می‌کنند... این چیزی جز این است که با اشک اما مقتدر بگویی: جز زیبایی ندیدم؟!... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance