eitaa logo
تا انتهای افق
10.1هزار دنبال‌کننده
627 عکس
186 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا این فیلم را از تلویزیون ایران پخش کنید. فیلم فرانسوی «تمام وقت» را دیدم. À Plein temps این فیلم که اثر سال ۲۰۲۱ است داستان سخت و تلخ زندگی روزانه یک زن فرانسوی را در موقعیت مادری بدون همسر و شاغلی که شغلش با فاصله زیاد از سطح مدرک تحصیلی دانشگاه اوست نشان می‌دهد. تمام سختی اداره زندگی او با بحران اعتصابات حمل و نقل در فرانسه که مجبور است از حومه پاریس به مرکز آن هر روز سفر کند، به یک زندگی هولناک تبدیل شده است... دیدن این فیلم بسیار بسیار مهم است. از آنجا که در فرانسه زندگی کرده‌ام موارد زیادی برایم ملموس بود و از نزدیک و بی‌واسطه شاهدش بودم. این فیلم باید پخش شود و بعد آن میزگرد و نشست برگزار شود و وضعیت و حقیقت زندگی زنان در غرب و بخصوص فرانسه مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرد. هرچه تا امروز نوشته‌ام، و بسیاری باور نکرده‌اند، یک فرانسوی، خودش از وضعیت کشورش به تصویر کشیده است. در پست بعدی برخی نکاتی که دیدن این فیلم را مهم و ضروری کرده است، عرض می‌کنم. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی... و با خندیدنت، پیچیده‌تر کردی معما را... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
فیلم «تمام وقت» قسمت اول این فیلم فرانسوی که دیدم، چند وجهی جای بحث و بررسی دارد. اول اینکه حقیقت سخت زندگی کردن زنان در فرانسه را باید ببینید. من معتقدم هیچ اغراقی در فیلم نیست و تعداد افرادی که به این سختی زندگی می‌کنند زیاد است. (فیلم‌های مستندی در یوتیوب در خصوص زنانی با این سبک زندگی موجود است.) این موضوع از این جهت مهم هست که تصور غلطی از وضعیت زنان در خارج از ایران است و فرانسه از این جهت مهم هست که تبلیغاتش در خصوص حمایت از حقوق زنان بالاست. اما در زندگی واقعی چیزی بسیار متفاوت از حمایت از حقوق زنان می‌بینید. یک‌بار خانمی ایرانی را دیدم که شرایطی مشابه با این خانم فرانسوی در پاریس داشت. تعریف می‌کرد که منزلشان حومه پاریس است. (غالبا به این دلیل حومه پاریس می‌روند که هزینه اجاره منازل بی‌اندازه بالاست و خانه‌ها عموما قدیمی ساز و بسیار کوچک است.) و محل کارش در پاریس. تعریف می‌کرد که قبل از روشن شدن هوا باید از خانه بیرون بزند و از وقتی فرزندش به دنیا آمده دچار بحران است. بچه دو سالش شده ولی هنوز مهد دولتی قبولش نمی‌کند (چون از سه سالگی می‌پذیرند) و باید بچه را مهد خصوصی بگذارد چون کسی را ندارد، که آن هم هزینه بالا دارد. لذا هزینه‌ها سنگین‌تر هم شده و خیلی زندگی به سختی پیش می‌رود. حالا بچه هم مدام بیمار است چون در مهد غالبا بچه‌ها مریض‌اند و به هم واگیر می‌دهند... وقتی از شغل خانم پرسیدم خیلی شوک شدم و نمی‌توانم بگویم چه شغلی داشت اما حاضر بود با تحمل همه این سختی‌ها همین کار را داشته باشد، چون زندگی خرج دارد... یعنی زن و شوهر هر دو کار می‌کردند... خوب خاطرم هست که با خودم آن لحظه می‌گفتم چه لذتی از زندگی می‌برند؟ و چه ارزشی داشته که خانه و خانواده و دوستان را رها کرده‌اند و در این وضعیت زندگی می‌کنند. اولین نکته شناخت حقیقت زندگی خارج از ایران است. تصور اینکه زندگی خارج از ایران سختی ندارد، تصور غیرواقع‌بینانه است. افراد زیادی هستند که بی‌خبر از سختی زندگی که در خارج از وطن چند برابر می‌شود، فقط بر مبنای تصورات بی‌پشتوانه حرف از مهاجرت می‌زنند. مهاجرت برای زندگی راحت‌تر... اما این سراب است. زندگی واقعی مردم فرانسه به مراتب سخت‌تر از تصور پیش می‌رود که آن همه تظاهرات سالانه و ماهانه و هفتگی دارند. اما چون شبکه‌های خارجی که علیه‌شان برنامه سازی کنند ندارند، خیلی عادی با همین سختی‌ها روزگار را سپری می‌کنند.‌ این مطلب به معنای این نیست که مثلا در ایران زنان مشکل ندارند. به معنای متعادل کردن فکر از تصورات غلطی است که سالیان سال است از دنیای خارج از ایران به خورد ما داده‌اند. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آید.. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
ساعت دو نیم نیمه شب هست اما نمی‌تونیم بخوابیم. از صدای انفجارهای آتش‌بازی... درسته نمی‌تونیم بخوابیم اما نگرانی و اضطراب نداریم. دیگه میگیم یه شبه و خوبه که برای شادی هست. اما ناگهان لحظه‌ای یاد غزه می‌افتم... صداهای انفجاری که هر لحظه دارد خانه‌ای را ویران می‌کند یا جان کودکی را می‌گیرد... خواب از سر می‌پرد... @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به ما آموخت: تا ، نهضت ادامه دارد... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
ملتی که برای او است، است... «امام خمینی» 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
خیلی مهم هست که بدانیم اسرائیل و آمریکا چون جنایت می‌کنند ما با آن‌ها مخالف و دشمنیم. اما آن‌ها با ما بخاطر اینکه با آن‌ها مخالفیم، دشمن‌اند... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
گفت: هیچ کدام از فرماندهان خودشان در محل ترور نبودند، پس معلوم است... گفتم:‌ فرمانده و یارانش ۴ سال پیش بسیار جلوتر از مرزهای ایران در حال نبرد یکی یکی ترور و به شهادت رسیدند که هنوز هم ادامه دارد. اصلا این گردهمایی برای گرامیداشت رشادت آن‌ها و بر سر مزار آن‌ها بود... چون اصلا این خط و ربط و فکر و فلسفه را نمی‌شناسی اسیر شبه‌افکنی‌ها می‌شوی. یکبار خودت در یکی از این مراسم‌ها شرکت کنی، قلبت زیر و رو خواهد شد. و از قضاوتی که کردی روحت سرافکنده. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این صحنه را هلندی‌ها در روتردام درست کرده‌اند... ۸ هزار جفت کفش کودک و نوجوان... که نماد بچه‌های غزه است که دیگر بر این کره خاکی نیستند... اهل حق در سراسر دنیا در حال پیوستن به هم هستند و اهل باطل هم به همین ترتیب و ایران و ایرانی هم در حوادث آخرالزمان استثناء نخواهند بود. دوستی در هلند می‌گفت: ایرانیانی که برای از دنیا رفتن یک دختر ایرانی به خیابان‌های هلند آمدند، برای این حجم جنایت هولناک و کشتار زنان و کودکان مردم غزه نیامدند و واکنش این روزهای برخی را نسبت به مردم کشور خود هم حتی می‌بینیم. یا سکوت یا شبهه‌افکنی. خیلی ترسناک است که چه چیزی را با چه چیزی دارند معامله می‌کنند در این عمر کوتاه. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
آفرین به آفرین به لذت بردم دیدم در بله، تبلیغ روز مادر، دختر و مادر را محجبه قرار داده و روبیکا هم که همیشه ویترینش تصاویر فیلم‌ها و بازیگرهاست، این ایام، معرفی کتاب و فیلم و مستند مرتبط با حاج قاسم را ویترین خود قرار داده. احسنت. دنیای فردا دنیای طهارت و سلامت و نمایش قهرمانان واقعی است... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
با سلام و احترام؛ و خداقوت. لطفا به دوستانی که این مطالب را تدوین و تهیه می‌کنند اگر دستتان می‌رسد بفرمایید از تصاویر کودکان ایرانی بهتر است استفاده کنند. استفاده از تصویر کودک با چهره اروپایی همان داستان انتخاب عروسک‌های اروپایی توسط کودکان ماست‌... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
همیشه مراقب بودم؛ اما امروز بیش از هر زمان به این مسأله حساس شده‌ام. رفتم در فروشگاهی در خرما بخرم که دیدم تولیدش... همه کسانی که آرمان رهایی فلسطین از چنگال ظلم و جنایت رژیم جعلی اسرائیل را در سر می‌پروراندیم فهمیدیم حتی نوشابه‌ای که یک عمر خوردیم سودش به جیب همین اسرائیل می‌رود. حالا که داستان هر روز شفاف‌تر می‌شود معلوم می‌شود اسرائیل چگونه زنده است. دیگر محصول برند و معروفی نیست که بشناسیم و بفهمیم توسط این سیستم خریداری شده و سودش به او می‌رسد... باورش سخت است که حواسمان نبوده و به تعبیری ۲ درصد مردم جهان حکومت بر ۹۸ درصد آن را به ظلم و جنایت و تعدی و تجاوز به دست گرفته‌اند.... آرمان مردم آزاده جهان دیگر محدود به فلسطین نیست که برای آزاد شدن خود و کشورهای خود از چنگال و تار نامرئی این عنکبوت حریص پیر می‌جنگند... پیوند برخی سایت های هلندی که به این مسأله می‌پردازد در ادامه می‌آید... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
روی پوستر نوشته بایکوت استارباکس. با نمادی از قطرات خون. پایینش هم نوشته آن‌ها از نسل‌کشی در غزه حمایت می‌کنند... در هم بحث تحریم کالاهای اسرائیلی بین مردم به شکل جدی مطرح شده است. سایت‌های زیر نمونه آن هستند. اصل موضوع مهم است. اصل دغدغه‌ای که در جهان ایجاد شده... نقش تک‌تک انسان‌ها... https://nos.nl/artikel/2503858-waarom-starbucks-en-zara-mikpunt-zijn-van-een-boycot-en-of-het-effect-kan-hebben https://www.somo.nl/nl/handel-met-israelische-nederzettingen-ministerie-negeert-interne-waarschuwingen/ https://www.bnnvara.nl/joop/artikelen/aldi-ontkent-boycot-kolonistenwaar https://bdsnederland.nl/over-bds/ 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
فیلم «قاتلان ماه گل» با بازی رابرت دنیرو و دکاپریو را دیدم. فیلمی تلخ، غم‌انگیز و آزاردهنده. این فیلم که بر اساس واقعیت ساخته شده، داستان یک گروه سرخ پوست بومی در آمریکاست که در زمینشان نفت کشف می‌شود و ثروتمند می‌شوند و همین باعث طمع آمریکایی‌‌ها می‌شود. آن‌ها نقشه می‌کشند که با طرح‌های مختلف ثروت آنان را بدزدند و مال خود کنند که یکی از روش‌های کثیف آن‌ها ازدواج با زنان آن‌ها و بعد طرحی برای کشتن زنان و به ارث بردن دارایی آن‌ها بوده است تا طبیعی جلوه دهد. آنچه برای اولین بار می‌بینم این است که در فیلم اشاره می‌کند که سر دسته این جانیان فاسد، یک... هرچند آزاردهنده است اما حتما فیلم را ببینید. اطلاع از تاریخ واقعی جهان و تکرار تاریخ در جای جای این کره خاکی، هوشمندی انسان را بالا می‌برد که هرگز ساده‌انگاری نداشته باشد و اغفال سیاسی اجتماعی، نشود. این فیلم تفریحی و خانوادگی نیست. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
کتاب جلال آل احمد، از جمله کتاب‌هایی است که کاش واحد درسی می‌شد... شاید برای این روزها، بهترین سند باشد که چه شد در ایران انقلاب شد. تا آدم‌های هدفمند از ضعف اهل مطالعه نبودن بسیاری، سوء استفاده نکنند و نگویند مردم ایران، احساساتی و تحت تاثیر جو، منقلب شدند... بخش‌های زیادی از این کتاب باید بازنشر و به آن پرداخته شود که سعی می‌کنم بیشتر از آن بگویم. بخشی از متن کتاب: « اعداد را خودتان از هم‌دیگر تفریق کنید. من خجالت می‌کشم. و به جایش خبری نقل می کنم از صاحبنظران بانکی: در ظرف مدتی قریب به ۳۲ سال، فقط ۱۲ بانک با چند شعبه در ایران فعالیت می‌کرد که پنج‌تای آن‌ها بانک تخصصی بود. ولی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۹ (دوران حکومت دروازه‌های باز) فقط در ظرف سه سال،‌۱۴ بانک دیگر با چند شعبه و نماینده و کارگزار تاسیس شد... و کارشان پرداخت مزد به کارگران کارخانه‌های خارجی بود که جنسشان را ما خریداری می‌کردیم... نفت را که غربی خودش استخراج می‌کند و خودش می‌پالاید و خودش می‌برد و خودش حساب می‌سازد و سالی مثلا چهل میلیون لیره حق السهم ما را - به عنوان اعتباری برای خرید مصنوعات خودش، در بانک‌های خودش - به حساب ما می‌گذارد. ناچار ما مجبوریم که به ازای آن اعتبار، فقط از همین «خودش» خرید کنیم؛ و این «خودش» کیست؟ چهل درصد آمریکاست و اقمارش؛ چهل درصد انگلیس است و من تبع، و مابقی فرانسه‌ای یا هلندی و امثالهم... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
جلال آل احمد کتاب ۱۳۴۲ گزیده دیگری از متن کتاب: « اگر سدی می‌سازیم، یا اگر چاه نفتمان (یعنی چاه نفتشان...) آتش می‌گیرد، دست به دامان فلان کارشناس خارجی می‌شویم که کارکشته است و سابقه و تجربه بیش از ما دارد؛ اما تاسف در این است که نه تنها در این نوع موارد استثنایی به کارشناس خارجی رجوع می‌کنیم؛ بلکه برای بسیاری از کارهای دیگر نیز. هنوز برای سوار کردن یک کارخانه‌ی قند یا سیمان یا پارچه‌بافی یا نخ‌تابی یا روکش لاستیک(!) نه تنها ماشین را تمام و کمال از فرنگ و آمریکا وارد می‌کنیم، بلکه یک دار و دسته‌ی عریض و طویل فرنگی از کارگر ساده گرفته تا مهندس و سرمهندس به دنبال ماشین ‌می‌آوریم. با حقوق‌های گزاف ارقام نجومی مانند؛ و سه سال و چهار سال و ده سال در فلان نقطه از ایشان پذیرایی می‌کنیم که بریزند و بپاشند، تا کوره‌ی سیمان روشن شود یا شیره‌ی قند سفید شود یا رشته‌های نخ و پشم یک دست درآید؛‌ و البته اگر دقیق باشیم، در این هم تعجبی نیست. یا به جای این آدم‌ها کسی را نداریم و یا اگر هم داشته باشیم فایده ندارد. چون آن‌که کارخانه را به ما می‌فروشد، ضمن قرارداد فروش گنجانده است که وقتی صحت عمل کارخانه را تضمین خواهد کرد که کارشناسان خود او سوارش کرده باشند و تحویل داده باشند. بله این است جبر اقتصاد عقب افتاده‌ی غرب‌زده! و اگر تو خودت بهتر می‌زنی، بستان و بزن. خودت بساز تا خودت سوار کنی و من که سازنده‌ام، باید کارشناسم را به دنبال ماشین به نوایی برسانم؛‌ به سفری به جنوب و گرما، به گردش و تفریحی، به تجربه تازه‌ای، به دست بازتر و دیدی گسترده‌تر در این دنیای مصرف‌کننده ماشین!» 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این متن‌ها در سال ۱۳۴۲ نوشته شده است... «اکنون ما به عنوان ملتی در حال رشد، در برابر ماشین و تکنیک ایستاده‌ایم و از سر بی‌ارادگی؛ یعنی به هرچه پیش آید خوش آید،‌ تن داده‌ایم. چه بایدمان کرد؟ آیا هم‌چنان که تا کنون بوده‌ایم باید فقط مصرف‌کننده باقی بمانیم؟ یا باید درهای زندگی را به روی ماشین و تکنولوژی ببندیم...؟ یا راه سومی در پیش است؟ تنها مصرف‌کننده ماشین ماندن و به تسلیم صرف تن به این قضایای قرن بیستمی دادن، همان راهی است که تا کنون پیموده‌ایم. راهی که به روزگار فعلی منتهی شده است. به روزگار غرب‌زدگی. به روزگار دست به دهان غرب ماندن که بیایند و هرچند سال یک‌بار، اعتباری بدهند یا کمکی، که مصنوعاتشان را بخریم و ماشین‌ها که قراضه شد از نو. درست است که این راه آسانی است و برآورنده بسیاری از کاهلی‌ها و تنبلی‌ها و بی‌عرضگی‌ها و بیکارگی‌ها؛‌اما اگر این راه به جایی می‌برد که این همه نابسامانی در کارمان نبود... اما این که به درون پیله‌ی خود بگریزیم،‌ هیچ زنجره‌ای چنین نکرده است... آیا نه این است که به جبر سیاست و اقتصاد و همبستگی منافع با دیگر دسته‌های بشری، نیمی از اراضی مملکت را در اختیار بیل و مته‌ي کمپانی‌های خارجی گذاشته‌ایم؟ که بیایند و بکاوند و حفر کنند و درآرند و ببرند؟... اما راه سوم - که چاره‌ای از آن نیست - جان این دیو ماشین را در شیشه کردن است. آن را به اختیار خویش درآوردن است. هم چون چارپایی، از آن بار کشیدن است. طبیعی است که ماشین برای ما سکوی پرشی است؛‌ تا بر روی آن بایستیم و به قدرت فنری آن، هرچه دورتر بپریم. باید ماشین را ساخت و داشت؛‌ اما در بندش نبایست ماند. گرفتارش نباید شد. چون ماشین وسیله است و هدف نیست. هدف، فقر را از بین بردن است و رفاه مادی و معنوی را در دسترس همه خلق گذاشتن است...» متن بالا را جلال آل احمد در کتاب اش نوشته است و بیست سال پس از آن، مردی دیگر به نام «سید مرتضی آوینی» قلم به دست می‌گیرد و در دوران پسا انقلاب اسلامی و در اوج دوران جنگ تحمیلی، می‌نویسد... و چه شیرین است... چه هیجان انگیز است... چه افتخارکردنی است... و در متن بعدی خواهد آمد... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این جملات سید مرتضی آوینی، بیست و اندی سال بعد از نوشته‌های سید جلال آل احمد است... قدرت و شجاعت ما در کجا نهفته است؟... راستی پشتوانه شجاعت ما کدام قدرت عظیم است که اینچنین بی‌پروا و از سر یقین و اطمینان سخن می‌گوییم. می‌گفت:‌ ما خلیج فارس را گورستان آمریکایی‌های متجاوز خواهیم کرد. و اگر کسی ما را نشناسد از خود می‌پرسد، مگر آن‌ها به منبع لایزال کدام نیروی عظیم دست یافته‌اند که اینچنین سخن می‌گویند؟ آمریکا را تا امروز در عرف سیاست بین المللی بزرگترین قدرت دنیا می‌شناختند و کسی نبوده است که در این اعتبار شک کند، چه برسد به اینکه آن را به مسخره بگیرد. شجاعت غالبا از احساس قدرت است که ریشه می‌گیرد و ریشه شجاعتی که ما را اینچنین دلاورانه به صحنه‌ی نبرد کشانده است، ‌در کدام قدرت است؟ آیا این قدرت بر سلاح های پیشرفته‌ای که در اختیار داریم متکی است؟ تسلیحات نظامی ما عمدتا از ساده‌ترین تجهیزاتی است که در ارتش‌های دنیا موجود است. حال آنکه موازنه قدرت در دنیای امروز بر سلاح های اتمی استوار شده است. آن‌ها مثل گرگ‌هایی متخاصم رو در روی یکدیگر ایستاده‌اند و چشم به دندان‌های هم دوخته‌اند. آنچه که این گرگ‌ها را از تهاجم باز داشته است رحم و عطوفت و بشردوستی و جوانمردی و عدالت نیست. آن‌ها از دندان‌های یکدیگر می‌ترسند. معیار قدرت در جهان امروز ابزار است و آنکه ابزارهای مهلک‌تری در اختیار دارد قدرتمند‌تر است. صلح و امنیت در دنیایی این چنین، بر این موازنه است که متکی است. این انگار که در جهان وارونه امروز برای حفظ صلح و امنیت باید تسلیحات نظامی پیشرفته‌تری ساخت تا دشمن را از حمله باز دارد، یعنی بمب‌های اتمی حافظ صلح و امنیت و آرامش هستند. آیا به راستی در این دنیای وارونه که منطق دیوانگان حکم فرماست، ما نیز با همین معیار پای به میدان نهاده‌ایم؟ آیا براستی قدرت و شجاعت ما بر موشک‌های استینگر و سلاح‌های پیشرفته‌تر دیگری که در اختیار داریم متکی است؟ جواب این است: خیر! ما به حول و قوه خدا بر قوه اتم نیز دست خواهیم یافت. اما هرگز بر آن تکیه نخواهیم کرد. و اگر راستش را بخواهی، اصلا موشک استینگر برازنده دستان ماست. چرا که ما علمدار استمرار نهضت انبیا هستیم و برای تحقق حاکمیت احکام خدا در کره زمین، قیام کرده‌ایم. آنگاه که موشک استینگر بر شانه‌ی یک پاسدار مومن قرار گیرد، ابزار درست در خدمت آنچه که باید، یعنی در خدمت اشاعه توحید بر سراسر سیاره زمین بکار رفته است. ولکن ما هرگز بر قدرت ابزار تکیه نخواهیم کرد. قدرت حقیقی در جایی دیگر است... دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد آمده‌اند و اصلا وحدت جز در میان موحدین تحقق نمی‌یابد. با این معیار بسیج مردمی، قدرتمندترین ارتش دنیاست. اگر کسی در جستجوی مصادیق کاذب قدرت باشد آن را در میان بسیجیان نخواهد یافت. آن‌ها آرتیست‌های دروغین سینما، هرکول و سامسون یا جیمزباند و سوپرمن نیستند. آن‌ها هم مثل من و تو کارگر و کارمند، دانشجو و دکان‌دار هستند و قدرتشان نه در موهای بلند و بازوهای کلفت است و نه در بال‌های آهنین و پاهای الکترونیکی،‌ در ایمان است... چیزی نخواهد گذشت که مستضعفین سراسر عالم در خواهند یافت که قدرت حقیقی تنها در وحدت ایمانی نهفته است و راهی جز جهاد مسلحانه برای دست یافتن به عدالت وجود ندارد. آن‌گاه حقیقتی که در نام بسیج مستضعفین نهفته است، به تحقق خواهد پیوست و همه مظلومان برای مبارزه با ظلم لباس رزم خواهند پوشید و به صحنه نبرد خواهند آمد... این جملات در سال ۱۳۶۶ نوشته شده و در مستند «سحر یا معجزه» روایت فتح که به شدت دیدنی است، توسط ایشان بیان شده است... https://youtu.be/pNaZEboy7b4?feature=shared مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این جملات بیست سال بعد از نوشته‌های جلال آل احمد نوشته شده است... سال ۱۳۶۶ اینها را بخوانیم تا به بیست سال بعد هم برویم... دیدن وقایع امروز ایران و جهان شکل عمیقا متفاوتی به خود می‌گیرد با خواندن این دست‌نوشته‌ها به ترتیب تاریخی که بر آن گذشته است. «صلح و امنیت و آرامشی که ابرقدرت‌ها از آن سخن می‌گویند، صلح و امنیت و آرامشی است که با ترس از سلاح‌های جهنمی آن بر دنیا سایه انداخته است. اما اکنون دیگر وقت آن رسیده که خورشید حقیقت از غروب غرب خارج شود و در نور جهانگیر طلعت آن، بار دیگر معیارهای حق بازشناخته شوند و شیطان که دیریست در نقاب آزادی خواهی و علم و تکامل و با دست‌های استکبار جهانی بر جهان حکم می‌راند رسوا شود. نه عجب اگر در جهان وارونه امروز، آمریکا یعنی مظهر بزرگ شیطان، چهره شیطانی خویش را در نقاب آزادی و دفاع از حقوق بشر پنهان کند و با سوء استفاده از جاذبه‌های غریزی وجود بشر، سیطره جهنمی خویش را بر پهنه‌ی کره ارض بگسترد. اما دوران سیاه حکومت دنیایی شیطان با انقلاب اسلامی ایران به سر آمده است و ما که علمدار استمرار نهضت انبیاء در جهان هستیم، به حول و قوه‌ی خداوند، این بت بزرگ را در هم خواهیم شکست که بت‌شکنی سنت انبیاء و پیروان آن‌هاست. منشا قدرت و شجاعت ما، اگرچه برای دشمن معمایی است،‌ اما برای ما و همه‌ي بسیجی‌های دیگر روشن است. حضور چهره‌های سوخته بچه‌های سیزده چهارده ساله بندری در میان جمع، پیش از هر جواب دیگری صراحت و بلاغت دارد. آمریکا اگر کور و غافل نباشد، از حضور این بچه‌های لاغر و سیاه چرده بسیجی بیشتر از وجود موشک استینگر در دست‌های ما وحشت خواهد کرد. اما خدا را شکر که کید و مکر شیطان ضعیف است و آمریکا هرگز از آن عقل که بتواند مبادی و مبانی قدرت ما را پیدا کند، برخوردار نیست. جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است. وقتی مومنین بر محور ولایت اجتماع کنند، به آنچنان منبعی عظیمی از قدرت دست خواهند یافت که هیچ نیروی دیگری در سراسر جهان با آن یارای رو در رویی ندارد. سحر با معجزه پهلو نزند، دل‌خوش دار! اگر سحر فرعونی توانست بر معجزه موسوی غلبه کند،‌ آمریکا نیز خواهد توانست با تسلیحات پیش‌رفته خویش بر ایمان ما چیره شود. قدرت حقیقی اینجاست. چرا که دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد آمده‌اند...» این نوع نوشته‌ها مهم است و باید در نظم مشخصی، به عنوان تاریخ و سرگذشت ایران در مدارس و دانشگاه به دانش‌آموز و دانشجو تدریس شود. چه بودیم و چه شدیم یک جمله کلیشه‌ای نیست. بخشی از شخصیت و هویت با شناخت حقیقت تاریخی که رخ داده است شکل می‌گیرد... نه گیر کردن در حوادث امروز و دیروز و یا تزریق دلهره فردا... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
سفر به شاید جالب‌ترین تجربه در ماه مبارک رجب (ماه ذکر و دعا)، برایم شد سفر به و دیدن شهر فاطیما و محل تجلی بانوی تسبیح از نزدیک... به زودی ان شالله با فیلم و تصویر از آن خواهم نوشت... 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران 📿📿📿📿 @ninfrance
داستان از اینجا شروع می‌شود که در سال ۱۹۱۷ بانویی محجبه و تسبیح در دست، در روستایی در پرتغال بنام فاطمه (خود پرتغالی‌ها نام این شهر را فاطِمَه تلفظ می‌کنند نه فاطیما)، چندین بار در زمان‌های مشخص در برابر سه کودک و نوجوان چوپان ظاهر می‌شود و با آنان صحبت می‌کند. پیام‌هایی دارد و رازهایی را با آن‌ها در میان می‌گذارد. امروز این روستا یکی از مراکز توریستی مذهبی جهان است که هر سال در ماه اکتبر (روزی که آن بانو طبق وعده نهایی بر سه کودک ظاهر می‌شود و معجزاتی نشان می‌دهد. ) بیش از یک میلیون زائر از سراسر جهان دارد... این روستا پر از مغازه‌های کوچک محلی است که نمادهایی از آن بانو که تسبیح در دست دارد و پوشش کاملی مانند چادر بر سر دارد و مجسمه‌هایی از آن سه کودک چوپان، به فروش می‌رسد. 🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران 📿📿📿📿 @ninfrance
نت محل خوبی برای کشف و یافتن برخی حقایق نیست. حالا بعدا درباره اینکه حقیقت داستان این تجلی چیست صحبت خواهیم کرد. اما از جمله مواردی که خیلی توجهم را جلب کرد داستان تسبیح بود. بانویی که تسبیح برای ذکر گفتن در دست داشته... در آن شهر می‌دیدی که افراد تسبیح در دست دارند و ذکر می‌گویند. و مغازه‌ها پر بود از فروش تسبیح. البته تعدادش شبیه تسبیح ما نبود. ۵ تا ۱۰ تا بود. و همه صلیب یا نمادی از چهره فاطیما به آن متصل بود. @ninfrance
نه تسبیح خریدم نه مجسمه، مجسمه که از نظر اسلام اشکال دارد. به جهت حکم بت سازی و... تسبیح هم همه با علامت صلیب بود... اما یک جا کلیدی خریدم که روی آن نوشته «بانوی ما فاطمه از من محافظت کن...» خیلی‌ها سریع در نت جستجو می‌کنند و می‌گویند فلانی گفته این ماجرا ربطی به حضرت فاطمه ندارد و این روستا از قبل نام فاطمه داشته. اما یکی از ابهامات این است که گفته شده منطقه مسلمان نشین بوده... هرچند همچنان اصل موضوع جای ارزش‌گذاری است. بانویی بر سه کودک یا نوجوان تجلی کرده، تسبیح داشته، پوشش کامل داشته و دعاها و نکاتی را به آنان گفته، معجزاتی را نشان داده و از آینده اخباری را منتقل کرده است... اخباری که توسط پاپ و کلیسا پنهان مانده است... @ninfrance