eitaa logo
معاونت سرمایه انسانی، تحقیقات و فناوری اطلاعات وزارت نیرو
4.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2هزار ویدیو
227 فایل
اطلاع از مهمترین اخبار و رویدادهای معاونت ارتباط با ادمین: @m_ertebat راه‌های‌ ارتباط مستقیم با معاونت سرمایه انسانی، تحقیقات و فناوری اطلاعات وزارت نیرو: پست الکترونیکی m-tahghighat@moe.gov.ir شماره نمابر (فکس) ۸۱۶۰۶۴۰۴ _ ۰۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفسیر آیه ۲۰۵ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫تفكر، رفتار و هدف منافقان يا طاغيان فساد بر روی زمين است. آنان همواره تلاش دارند نظام اقتصادی و ارزش‌های فرهنگی جامعه را تباه سازند و با دشمنی‌های پی‌درپی روند طبیعی پیشرفت‌های مادی و علمی را ببندند و مانع تعالی اخلاقی جوامع بشری شوند. ○ وَ إِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ○ (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند؛ (با اینکه می‌دانند) خدا فساد را دوست نمی‌دارد. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹منافق یا طاغی و باغی تا به قدرت نرسیده‌اند داعیه اصلاح‌ امور را دارند؛ امّا چون به منصبی دست یافتند به فساد در زمین پرداخته، در عرصه اندیشه با القای شبهه الحاد، ساده‌لوحان را متزلزل می‌کنند و در عرصه عواطف با ایجاد وسوسه محبّت‌ها و همدلی‌ها را به اختلاف و دشمنی مبدّل می‌کنند و اگر بتوانند با جاسوسی برای بیگانگان و شعله‌ور کردن آتش جنگ در گستره زمین، ناامنی و مرگ را جایگزین امنیت و حیات می‌کنند و همه منابع اقتصادی و انسانی را به‏نابودی کشانده و جامعه را فاسد و حرث و نسل را تباه می‌سازند. 🔹بی‌شک منظور از فسادی که مورد غضب و سخط خدای سبحان است از نوع امور یاد شده است؛ نه فساد تکوینی در برابر تکوّن تکوینی که لازم نظام هستی است. تعبیر ﴿واللّهُ لایُحِبُّ الفَساد﴾ به منزله تکذیب صریح ادعای دروغین اهل‏نفاق است که خدا را شاهد قرار می‌دهند. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۰۶ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫گناه، تعصب، لجاجت و عزّت کاذب منافقين باعث می‌شودكه با هدايت تقابل داشته باشند ○ وَ إِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ ○ و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از خدا بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است! ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹هنگامی که تفصیلاً از منافق خواسته شود تا پروا پیشه کند، آن عزت دروغین و پنداری که با گناه و فساد کسب کرده است، وی را فروبرده و اخیذ و اسیر خود قرارداده و به گناه کشانده و او در برابر هر دعوت به تقوا و دوری از دورنگی، خصومت، اختلاف افکنی و فساد و اهلاک حرث و نسل، تصلّب نشان می‌دهد، پس گناه و عزّت کاذب تعامل متقابل دارند. خوی نفاق و سرکشی موجب شده تا منافق قابلیت اصلاح و زمینه پذیرش تقوا را از دست بدهد، چون پذیرش تقوا در گرو فروتنی است. 🔹عزّت دروغین منافق در ظرف ظهور حقایق (قیامت) به صورت ذلت واقعی آشکار می‌شود که کیفر نفاق، آتش فراگیری است که از بالا و پایین، ظاهر و باطن منافق را دربر می‌گیرد و متناسب با فساد همه جانبه وی که از یک‏سو با جوارح حرث را و از سوی دیگر با القای شبهه اندیشه‌ها را تباه می‌کرد، عقوبت می‌شود، پس چون همه خواسته‌های او در جهنّم است، آتش عذاب از هر سو او را احاطه می‌کند و دوزخ برای تعذیب او کافی است. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۰۷ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫امير مومنان حضرت علی(ع) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر(ص)، جان خود را به خاطر خشنودی خدا معامله نمود. ○ وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ○ بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون حضرت امام علی (ع) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر(ص)) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹در مقابل منافقان مفسد که با همه توان در زمین فساد می‌کنند و حرث و نسل را به نابودی می‌کشند، ایثارگرانی هستند که در راه اصلاح جامعه همه هستی خویش، یعنی جان و مال و آبرو را نثار می‌کنند و هدفی جز خشنودی و رضای خدا ندارند. دیگران در پی فضل خدا و بهره‌های صحیح دنیایی یا نعمت‌های آخرتی و بهشت‌اند و اولیای کامل الهی تنها در پی رضوان خدایند. 🔹نثار همه شئون زندگی: تعبیر «نفس» (جان) شامل همه شئون زندگی آنان می‌شود، چون همه شئون زندگی برای جان و همه فضایل، زیرمجموعه نثار جان است و کسی که هستی خویش را به خدا فروخت، مال، آبرو و سایر امور خود را تقدیم او کرده و در اختیارش می‌گذارد. 🔹آفرینش جان نثاران پاک باخته و گسیل مروّجان راستین دین و مصلحان حقیقی، از بارزترین مظاهر رأفت خدای منّان به بندگان خویش و موجب تداوم نظام احسن است، زیرا برخی مفسدان با موعظه و دعوت به تقوا و تهدید به دوزخ از فساد دست بر نمی‌دارند و اگر فرصت یابند جامعه و زمین را نابود می‌کنند. 🔹شأن نزول آيه: به تواتر روایت شده است که این آیه شریفه در شأن امیر مؤمنان، علی(ع) نازل شده است، آن‌گاه که در شب هجرت در بستر پیامبر اکرم(ص) خوابید و جان خود را در راه کسب خشنودی خدا نثار کرد. غیر از شیعه بسیاری از مفسران عامه نیز معتقدند که این آیه شریفه در شأن امیرمؤمنان(ع) در جریان «لیله المبیت» نازل شده است؛ برای نمونه، ثعلبی از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت، در این باره می‌نویسد: پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکّه فرمان داد تا علی(ع) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی (بُرْد حَضْرَمی) را که مخصوص پیامبر(ص) بود بر روی خود بکشد. سرانِ قریش از هر قبیله‌ای نماینده‌ای برگزیده بودند تا پیامبر(ص) را محاصره کرده و به‏ شهادت رسانند. @niroo_tahghighat
○ تفسیر آیات ۲۰۸ و ۲۰۹ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی - مؤمنان باید همگی به قلعه مستحکم اتحاد، انقیاد، طاعت و مسالمت درآیند تا از آسیب‌های بسیاری در امان باشند. تفرقه خواست دشمن آشکار انسان و اختلاف افکنی، پیروی از گام‌های شیطان است. فحشا و منکر، حرام‌خواری، بدعت‌گذاری در دین و… ارمغان شیطان است. لذا از خطوط تعيين شده شيطان پيروی نكنيد . ○ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ○ ای کسانی که ایمان آورده‌اید همگی در صلح و آشتی درآیید! و از گام‌های شیطان، پیروی نکنید؛ که او دشمن آشکار شماست‌. ○ فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ○ و اگر بعد از این همه نشانه‌های روشن، که برای شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید) بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد) که خداوند، توانا و حکیم است. ○ معانی لغات: - ‎السلم‎: سلامت از آسیب نقص و آفت عیب اعم از ظاهری و باطنی است. - ‎کافّه: در اصل اسم فاعل و به معنای گروهی است که شر و ضرر را از خود دفع می‌کنند. - ‎زللتم: «زلّت» لغزش ظریف فکری، گفتاری، عملی یا لغزیدن پاست. کاربرد زلّت در لغزش‌ها و انحرافاتی است که پس از حالت استواری و ثبات رخ می‌دهد. ○ گزيده تفسير تسنيم: - ‎مؤمنان باید همگی به قلعه مستحکم اتحاد، انقیاد، طاعت و مسالمت درآیند تا از آسیب‌های بسیاری در امان باشند. ‎ورود در حوزه هماهنگی و صلح قاطبه اهل اسلام، با پذیرش همه معارف وحیانی و ره‌آورد اسلام است که اختلاف قبل از علم را در عقاید و مسائل اخلاقی و فقهی و حقوقی پایان می‌بخشد. - ‎حال که وحدت مؤمنان، خواست مؤکّد خدای سبحان و رمز پیروزی است، پس تفرقه خواست دشمن آشکار انسان و اختلاف افکنی، پیروی از گام‌های شیطان است. ‎خدای منّان براساس اصل قبح عقاب بدون بیان یا قبل از بیان، هم با براهین روشن عقلی و نقلی، و هم با موعظه، همگان را از تفرقه و اختلاف که مانند فحشا و منکر، حرام‌خواری، بدعت‌گذاری در دین و… ارمغان شیطان است برحذر داشته و گاه با تهدید ضمنی به تفرقه افکنان هشدار داده است که از پنجه قدرت خدای عزیز و از گستره عدالت خدای حکیم خارج نیستند. البته نباید حفظ وحدت، دستاویز ترک دو واجب مهم امر به معروف و نهی از منکر شود. - ‎تناسب آیات: ‎پس از اینکه خدای سبحان در آیات ۲۰۰ و ۲۰۱ انسان‌ها را از جهت منطق و سیره عملی به دو گروهِ دنیاطلب و خواهان نیکی دنیا و آخرت تقسیم کرد و در آیات ۲۰۴ تا ۲۰۷ نیز در تقسیمی دیگر فرمود: انسان‌ها از جهت نفاق و خلوص و پیامدهای این صفات دو گروه‌اند، گروهی عنود، مفسد و مغرور و گروهی مخلص و جان بر کف که حاضرند در پی کسب رضای خدا در مبارزه خستگی‌ناپذیر با کافران و منافقان همه هستی خویش را نثار کنند. اکنون به مؤمنان خطاب کرده و همگان را به وحدت و پرهیز از پیروی شیطان فراخوانده است. - ‎استاد، علامه طباطبایی در تناسب این آیات می‌فرماید: ‎این هفت آیه (۲۰۸ تا ۲۱۴) راه حفظ وحدت دینی در جامعه انسانی را بیان می‌کند و آن ورود در سلم و بسنده کردن به دین خدا در اندیشه و رفتار است. تنها در این صورت است که وحدت و سعادت دنیا و آخرت تأمین می‌شود وگرنه با خروج از سلم و دخول در تصرف در آیات الهی همان‌گونه که از بنی‌اسرائیل و دیگران سرزد، وحدت دینی از هم گسسته و سعادت دنیا و آخرت رخت بر بسته و هلاکت عمومی فرا می‌رسد ‎روايات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبرى معصوم دانسته‌اند. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۱۱ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫بنی‌اسرائيل با كفران نعمت (مادی و معنوی) و ناسپاسی، همچون تحريف لفظی يا معنوی تورات، تشريعاً آن نعمت‌ها را به نقمت تبديل كردند و از سنّت‌های فراگير و هميشگی خداوند است كه هر ملّتی نعمت‌های الهی را از روی علم و عمد كفران كند سخت عقوبت می‌شود. ○ سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ○ از بنی اسرائیل بپرس: «چه اندازه نشانه‌های روشن به آن‌ها دادیم؟» (ولی آنان، نعمت‌ها و امکانات مادی و معنوی را که خداوند در اختیارشان گذاشته بود، در راه غلط به کار گرفتند.) و کسی که نعمت خدا را، پس از آن که به سراغش آمد، تبدیل کند (و در مسیر خلاف به کار گیرد، گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد) که خداوند شدید العقاب است. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹از علمای بنی‌اسرائيل تقريراً و توبيخاً بپرس كه ما چه عنايت‌های مادی و معنوی ويژه‌ای به بنی‌اسرائيل داشتيم؛ نشانه‌هايی كه برای همه روشن بود كه از جانب خداست به آن‌ها داديم؛ ولی بسيارز از آنان، با آنكه ايتای آيه به نصاب كامل رسيد و حجت تمام شد، با كفران و ناسپاسيی، همچون تحريف لفظی يا معنوی تورات، تشريعاً آن نعمت‌ها را به نقمت تبديل كردند و از سنّت‌های فراگير و هميشگی خداوند است كه هر ملّتط نعمت‌های الهی را از روز علم و عمد كفران كند سخت عقوبت می‌شود. 🔹در آيات پيش وعيد ضمن عذاب به آمدن نشانه‌های آشكار از جانب خدا مقيّد شده است. در اين كريمه نيز تصريح شده كه سنّت عقوبت ناسپاسان پس از آمدن بيّنه و هنگامی است كه كفران نعمت آگاهانه باشد؛ نه بر اثر سهو، غفلت، نسيان يا برداشت سوء. كيفری كه در بيان آن، عقاب كننده، يعنی خداوند (با تصريح به اسم ظاهر او (الله) با امكان ارجاع ضمير) داراز عقاب شديد معرفی شده است، تحمّل‌پذير نيست. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۱۳ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫مردم پيش از بعثت حضرت نوح(ع) زندگی ساده‌ای داشتند و با بينش بسيط و منش مشترک، امت واحدی بودند به و اختلافات جزئی را نيز با رهنمود عقل و هدايت پيامبران پس از حضرت آدم(ع) رفع می‌كردند ○ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ○ مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آن‌ها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آن‌ها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آن‌ها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد با ایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آن‌ها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آن‌هایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹مردم پيش از بعثت حضرت نوح(ع) زندگی ساده‌ای داشتند و با بينش بسيط و منش مشترک، امت واحدی بودند كه هم در جهان‌بينی همفكر بودند و هم در تشخيص حق و باطل هم رأی. اختلافات جزئی را نيز با رهنمود عقل و هدايت پيامبران پس از حضرت آدم(ع) رفع می‌كردند. 🔹همراه با پيشرفت علم و صنعت و گسترش روابط اجتماعی، اختلافات علمی و عملی در عرصه‌های فردی، اجتماعی و بهره‌وری از مواهب طبيعی بروز كرد و انظار در تشخيص حق و باطل و مصالح و مفاسد متفاوت شد. اين مطلب ضرورت بعثت پيامبران اولوا العزم و نزول كتاب را در پی داشت. 🔹خدای سبحان در پاسخ به اين نياز مبرم جامعه بشری، حضرت نوح(ع) و در پی وی ساير انبيای اولوا العزم(ع) را مبعوث كرد و به همراه آنان كتاب و شريعت نازل كرد تا با تبشير و انذار از يك‏سو و تشكيل حكومت از سوی‌ديگر، هم درباره اختلاف‌های طبيعی مردم داوری كنند و هم انديشه خفته و افكار فسرده آنان را بيدار و شكوفا سازند. 🔹خداوند همراه پيامبرانِ اولوا العزم(ع) كتاب را نازل كرد. در اين معيّت، انسان كامل كه برترين مخلوق است اصل و كتاب آسمانی فرع است، زيرا كتاب را به همراه پيامبر فرستاد. نخستين كتاب پيامبر دارای شريعت، كتاب حضرت نوح(ع) است. 🔹كتاب‌های آسمانی چون همه مطالب آن‌ها حق و از هر نوع خلاف و اختلافی به دور است، در همه زمان‌ها يگانه مرجع رفع اختلاف‌ها و تنها ميزان سنجش مكتب‌های فكری و انديشه‌های مختلف بشری است. 🔹تقارن تبشير و انذار با داوری در اختلاف‌های مردم، گويای ضرورت كار فرهنگی، همراه با برپايی حكومت دينی است، زيرا نه همه احكام الهی با آموزش و ارشادِ تنها جاری و عملی است و نه اختلافات به مجرد موعظه و صرف داوری بدون اجرا رفع می‌شود، بلكه بايد حكومت الهی به دست پيامبران و پيروان مؤمن آنان برپا شود تا بتوان اختلافات را رفع كرد و احكام الهی را جامه عمل پوشاند. 🔹چنانچه اختلاف در پی پيشرفت علم و گسترش روابط اجتماعی و در جهت شناخت حق باشد، پذيرفته و مطلوب است، زيرا موجب پيشرفت روزافزون علم و زمينه‌ساز وحدت است. بعثت انبيا(ع) نيز برای بيان حق و داوری در اين اختلاف است؛ امّا پس از روشن شدن حق در پرتو بعثت انبيا(ع) و نزول كتاب آسمانی، اختلاف از سر لجاجت و خوی سركشی و ترديد در متون روشن دينی كه ميزان حق و مايه رفع اختلافات است، مذموم و مايه عذاب دنيا و آخرت آنان است. 🔹در برابر تفرقه‌افكنان ستمگری كه با داشتن چراغ عقل از درون و خورشيد پرفروغ نقل معتبر از بيرون باز به بيراهه می‌روند، مؤمنان راستين در همه عرصه‌ها پذيرای حق و در هر اختلافی پيرو رهنمودهای وحی‌اند و خدای منّان به پاداش ايمانشان با رهنمود خاص خود آنان را به صراط مستقيم هدايت می‌كند. البته هر اندازه جهل علمی و جهالت عملی كمتر باشد اختلاف كمتر و هر اندازه بيشتر باشد اختلاف بيشتر خواهد بود. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۱۵ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫انفاق (مادی و معنوی) مايه قرب الهی است. بايد از بهترين‌ها انفاق داده شود و به دور از ريا و منت گذاشتن باشد. اولويت‌ها: اول پدر و مادر بعد نزديكان و سپس يتيمان، مستمندان و در ماندگان در راه می‌باشد. ○ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ○ از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. (لازم نیست تظاهر کنید، او می‌داند). ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹مؤمنانی كه در پرتو تربيت پيامبر اكرم (ص) و هدايت قرآن از بخل و مال دوستی مذموم رسته‌اند و انفاق را مايه قرب به خدا می‌دانند با علاقه‌مندی از آن حضرت می‌پرسند: چه چيز انفاق كنند؟ خدای سبحان به سؤال آنان چنين پاسخ می‌دهد: - آنچه انفاق می‌كنيد خير و مرغوب باشد؛ نه آنچه خود از قبول آن عار داريد. - انفاق به ترتيب به پدر و مادر، خويشان و نزديكان، يتيمان و بی‌سرپرستان، فقيران و مستمندان و واماندگان در راه باشد. - گوهر انفاق پاک و از ريا، سمعه و منّت به دور باشد كه خدا بر هر كار خيری كه می‌كنيد آگاه است. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۱۶ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫انسان جاهل است و از اين‌رو در تشخيص خير و شر سخت نيازمند عقل و نقل معتبر است، تنها با تن دادن به رهنمودهای الهی است كه می‌تواند به خير برسد و از شر برهد. ○ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَ عَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ و َاللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ○ جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹جهاد كه از احكام حيات‌بخش اجتماعی اسلام و جلوه‌ای از جلال و جمال هماهنگ خداست، بر مؤمنان واجب است، اگرچه با طبع آنان ناملايم است. البته كراهت جهاد به حدی نيست كه موجب حرج و نفی وجوب آن شود. 🔹علت كراهت مؤمنان از جنگ سختی‌ها، زيان‌های مالی و جانی، ناامنی و گرانی است كه جنگ در پی دارد و طبع هر انسانی از اين امور گريزان است؛ نه اينكه خود را در برابر دشمن ضعيف می‌دانستند و نگران شكست اسلام بودند، و نه اينكه براثر عطوفت و رأفتی كه در پرتو تربيت اسلامی پيدا كرده بودند جنگ و خونريزی را، هرچند با كافران و مشركان بر نمی‌تافتند و اميد داشتند با تبليغ و موعظه آنان را كه معاند لدود بوده‌اند به راه آورند، هر چند احتمال اين‌گونه از امور بعيد نيست. 🔹اين آيه شریفه نيز نخواسته مؤمنان را به دليل كراهت از جنگ مذمت كند، بلكه خواسته است معيار محبّت و كراهت و خير و شر را رهنمود عقل و نقل معرفی كند نه خواسته طبع، زيرا تنها خداست كه علم مطلق است و همه چيز را می‌داند و انسان جاهل است و از اين‌رو در تشخيص خير و شر سخت نيازمند عقل و نقل معتبر است، تنها با تن دادن به رهنمودهای الهی است كه می‌تواند به خير برسد و از شر برهد. انسان‌های خودساخته در پرتو ايمان به خدا و دل كندن از مظاهر فريبنده دنيا دشواری قتال را از يك‏سو به آسانی و كراهت طبيعی جنگ را از سوی ديگر به محبوبيت جهاد تبديل می‌كنند. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۲۴ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫برای هرسخنی و كاری زياد به خدا سوگند نخوريد تا به توفيق نيكوكاری، تقوا و اصلاح ميان مردم برسيد. ○ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ○ خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید و برای اینکه نیکی کنید، و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید (سوگند یاد ننمایید)! و خداوند شنوا و داناست. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹در معنای جمله نخست اين آيه و «عُرضه» چند وجه گفته‌اند: ○ سوگند به خدا را «مانع» اعمال نيک، تقوا و اصلاح ميان مردم قرار ندهيد. براساس اين وجه، «عُرضه» به معنای مانع و حائل است. ○ سوگند به خدا را «حجت» برای ترک امور ياد شده قرار ندهيد، پس معنای «عرضه» به قرينه مقام، حجّت است. ○ فراوان به خدا سوگند نخوريد كه كارهاي ياد شده را انجام ندهيد، بنابراين «عرضه» يعنی در معرض قراردادن. 🔹در تفسير ﴿اَن تَبَرّوا وتَتَّقوا وتُصلِحوا بَينَ النّاس﴾ نيز وجوهی گفته‌اند: ○ حرف نفي «لا» حذف شده است و اين بخش، عطف بيان برای «أيمان» است؛ يعنی سوگند به خدا را مانع يا حجت قرار ندهيد برای ترک نيكوكاری، تقوا و اصلاح ميان مردم. ○ حرف نفی «لا» حذف شده است و اين بخش، علت نهی ﴿ولاتَجعَلوا﴾ را بيان می‌كند؛ يعنی فراوان به خدا سوگند نخوريد، چون نيكوكار و پارسا نمی‌شويد و توفيق اصلاح نمی‌يابيد. ○ اين بخش بدون محذوف بودن حرف نفی «لا»، حكمت نهی از فراوانی سوگند به خدا را بيان می‌كند؛ يعنی فراوان به خدا سوگند نخوريد تا به توفيق نيكوكاری، تقوا و اصلاح ميان مردم برسيد. اين وجه با ظاهر آيه هماهنگ‌تر است. 🔹هرچند ظاهر نهی ﴿ولاتَجعَلوا﴾ مولوی و تحريم است، از تعليل آن به ﴿اَن تَبَرّوا… ﴾ بر می‌آيد كه اين نهی، مولوی محض نيست و بر فرض ظهور در حرمت نيز آيه بعدی مقيد اطلاق آن است، زيرا فراوان سوگند خوردن از روی عادت، جزو سوگند لَغْوی است كه مؤاخذه ندارد؛ بر خلاف قسم جدّی كه حكم تكليفی حرمت يا حكم وضعی كفاره يا هر دو را در پی دارد. چون تنها افراد نيكوكار و با تقوا به اصلاح ميان مردم موفق هستند كه هدف برتر است، در اين آيه برّ و تقوا و اصلاح فردی به عنوان مقدمه بر اصلاح جمعی مقدّم شده است. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۲۵ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫خداوند سوگندهایی که از روی اراده و اختیار، یاد می‌کنید، مؤاخذه می‌کند ○ لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ○ خداوند شما را به خاطر سوگندهایی که بدون توجه یاد می‌کنید، مؤاخذه نخواهد کرد، اما به آنچه دلهای شما کسب کرده، (و سوگندهایی که از روی اراده و اختیار، یاد می‌کنید،) مؤاخذه می‌کند. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹سوگند يا عمدی و جدّی است؛ يا لغو و بدون قصد و براثر عادت، غضب مُفرِط و مانند آن. قِسم نخست بازخواست دارد نه قسم دوم. سوگندهای جدی چند نوع‌اند: - سوگند درباره انجام دادن يا ترک كردن كاری در آينده كه تخلّف از آن گناه است و كفاره دارد. - سوگندی كه مربوط به گذشته و دروغ باشد كه كفاره ندارد؛ ولی عذاب جهنّم را در پی دارد. - سوگند در محاكم قضايی كه اگر راست باشد، حق ثابت می‌شود و چنانچه دروغ باشد، در صورت جهل قاضی به سود دروغگو حكم صادر می‌شود و گناه هم دارد، هرچند در واقع حق دگرگون نمی‌شود. - ديگری را سوگند دادن كه كاری را انجام دهد يا ترک كند . اين قسم دادن برای فرد سوگند داده شده تكليف‌آور نيست. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۴۵ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫قرض‌الحسنه امتثال فرمان برای شكر و محبت خداست و در تهذيب نفس و بخل‌زداييی سهم بسزاييی دارد. ○ مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ○ کیست که به خدا «قرض‌الحسنه‌ای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آن‌ها نمی‌شود). و به سوی او باز می‌گردید (و پاداش خود را خواهید گرفت). ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹خدای سبحان در آيه مورد بحث با طنين آهنگين و تشويق‌آميز ﴿مَن ذَا الَّذي﴾ و به جای هيئت كلفت‌آميز امر، مؤمنان را به كارهای نيک از جمله انفاق فرا می‌خواند. قرض‌الحسنه مصطلح قرآنی كه شامل قرض‌الحسنه فقهی نيز می‌شود، هر كار خيری است كه برای خدا انجام داده شود؛ عبادت مصطلح باشد يا انفاق مالی يا كاری عامّ‌المنفعه. 🔹سرّ تعبير از اين معنای عامّ به «قرض‌الحسنه» محفوظ بودن اصل عمل نزد خداست، چنان كه در عقد قرض، مالْ باز می‌گردد و خدا چندين برابر آن پاداش می‌دهد. البته قرضی كه به سبب نداشتن حسن فعلی يا فاعلی يا در پي‏داشتن منّت و اذيّت، نيكو و پاكيزه نباشد مقبول خدا نيست. 🔹حُسْن كامل قرض دادن مرهون اجتماع تمام علل حُسْن قرض از جمله مقروض شدن وابستگی به مال از حريم دل و امتثال فرمان اِقراض برای شكر و محبت خداست. قرض‌الحسنه مالی از لحاظ صبغه مردمی نيز حَسَن است، زيرا جامعه را از فقر و بيكاری و ذلّت می‌رهاند و در تهذيب نفس و بخل‌زدايی نيز سهم بسزايی دارد. 🔹دادن پاداش مضاعف به انفاق كننده، دليل بی‌نيازی خدا از انفاق و چنين پاداشی فقط مقدور خدای قابض و باسط است. سه جمله پايانی آيه هر يک بيانگر بی‌نيازی خداست، افزون بر آن كه حصر قبض و بسط به خدا مبيّن توحيد ناب است. زمينه قبض را خود آدمی با ضعف قابلی خود فراهم می‌كند وگرنه خدا همواره در حال فيض بخشيدن است. ذكر بازگشت عمومی به سوی خدا، بشارت به خوبان و هشدار به تبهكاران است كه برای ترغيب به انفاق مالی و ترک نكردن آن آمده است. @niroo_tahghighat
💠 تفسیر آیه ۲۴۹ سوره مبارکه بقره _ گزيده‌ای از تفسير "تسنيم" آيت‌الله جوادی‌آملی ▫چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز ميشوند ○ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ○ و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی‌اسرائیل منصوب شد) و سپاهیان را با خود بیرون برد، به آن‌ها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش می‌کند؛ آن‌ها (که به هنگام تشنگی) از آن بنوشند، از من نیستند و آن‌ها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او و افرادی که با او ایمان آورده بودند (و از بوته آزمایش، سالم به‌در آمدند) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عده‌ای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (جالوت) و سپاهیان او را نداریم.» اما آن‌ها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‌کنندگان) است. ▫گزيده تفسير تسنيم: 🔹پس از آنكه طالوت به همراه لشكريانش از آمادگاه بيرون رفتند و به سوی دشمن حركت كردند، در ميانِ راه، طالوت از امتحان الهی لشكريان تشنه با نهر آب زلال خبر داد و گفت كه هر كه از آب نهر بنوشد، ارتباط ظاهری و معنوی خود را با من قطع خواهد كرد و هر كس اصلاً از آن نخورد، ظاهراً و باطناً با من همراه است و كسانی كه مشتی آب بنوشند، (به لحاظ كمال نهايی) از من نيستند؛ ولی توفيق همراهی ظاهر را خواهند داشت. 🔹بيشتر سپاهيان از آب نوشيدند و همان‌جا زمينگير شدند و تنها شمار اندكی از آنان كه جزو دسته دوم و سوم بودند يعنی يا اصلاً از آب ننوشيدند يا مشتی از آن برداشتند به راه خود ادامه دادند و از نهر آب گذشتند و با جالوت و لشكر فراوانش روبه‌رو شدند. در اين هنگام گروهی به بهانه ناتوانی، از جنگ دور كردند؛ اما با سخنان انسان‌های برجسته سپاه طالوت كه به قيامت يقين داشتند و از روحيه شهادت‌طلبانه برخوردار بودند، قوّت قلب گرفتند و آرام شدند. 🔹اين گروه كه ياران خاص طالوت بودند، با يادآوري نزول نصرت خداوند بر گروه‌های كم شمار در گذشته و پيروزی آنان بر دشمنان فراوانشان و نيز همراهی خاص خداوند با صابران كه نوعی بشارت الهی است، به لشكر روحيه دادند و آماده صف‌آرايی شدند. @niroo_tahghighat