❓فرق تمایل بد با تمایل خوب چیست؟
✔️تمایل بد، تمایلی است که لذتش کم است
🔸میدانید دعوای خدا با انسان سرِ چیست؟ میدانید دین کجا با آدم مشکل پیدا میکند و آدم کجا با دین مشکل پیدا میکند؟ دین به آدم میگوید: قسمتهای قشنگ تمایلات خودت را پاسخ بده؛ چرا تمایلات بیارزشت را پاسخ میدهی؟! اینجاست که بحث هوای نفس پیش میآید. «هوی» یعنی قسمتهای زشت تمایلات انسان!
🔸تمایل بد، تمایلی است که لذتش کم است، تمایل خوب هم تمایلی است که لذتش بیشتر است! تمایل بدی که اسلام میگوید با آن مبارزه کن، کدام تمایل است؟ تمایلی است که لذتِ کمی از آن میبری. تمایل خوبی که دین میگوید به آن بپرداز و آن را ارضاء کن، کدام است؟ همان تمایلی است که لذتش بیشتر است!
🔸فرق انسان با حیوان این است که حیوان فقط لذتهای ثابت و تغییرناپذیر را میبرد، اما انسان میتواند لذتهای برتری را تجربه کند که حیوان هیچوقت نمیتواند بفهمد.
#گناه_و_توبه 21
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۵
✔️اگر مردم بفهمند که دین به نفعشان است، برای دینداری از هم سبقت میگیرند
🔸ما اگر دقیق دربارۀ دین صحبت کنیم، مردم برای دینداری از همدیگر سبقت میگیرند! همانطور که اگر ببینند یکجایی پول و ثروتی هست، برای آن از هم سبقت میگیرند، یا اگر ببینند یکجایی یک منفعت اقتصادی هست، مردم باهم مسابقه میدهند! دینداری هم یکروزی همینطوری خواهد شد.
🔸در حکومت امامزمان(ع) شما فکر میکنید چه میشود که ایشان جهان را اداره میکند؟ آیا یکدفعهای مردم تغییر میکنند و حسّ و حال معنوی پیدا میکنند؟ اینکه منطقی نیست! در روایت فرمودهاند: امامزمان(ع) دست میکشد بر سرِ مردم و عقلشان زیاد میشود (امام باقر(ع): إِذَا قَامَ قَائِمُنَا ع وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُؤُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولَهُم؛ کمالالدین /ج2/ص675) وقتی عقل مردم زیاد بشود میفهمند که دین به نفعشان است و وقتی فهمیدند دین به نفعششان است، باهم مسابقه میگذارند برای دینداری و کارهای خوب. مثلاً اینکه نمیگذارند فقر روی زمین بماند، بهحدی که دیگر فقیری پیدا نمیکنی برای صدقهدادن! مردم دنبال یک نیازمند میگردند که صدقه بدهند. چرا اینطوری میشود؟ چون میفهمد که این کار به نفع خودشان است.
#گناه_و_توبه 22
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۵
❓چرا دین غریب است؟
✔️ چون ما نمیفهمیم که دین به نفعمان است
🔸اینکه آدم بالاترین منافع خودش را نخواهد، آیا زشت نیست و چنین کسی آیا شبیه حیوان نشده است؟ آیا این انسان، غریب و دلگیر و افسرده و خسته و درمانده نخواهد شد؟! زشت این است که انسان رنج بیفایده بکشد و زیبا این است که انسان بالاترین منفعتها را ببرد، نشاط پیدا کند و شکوفا بشود.
🔸عالیترین منفعت انسان چیست؟ اینکه آدم دوست دارد خدا با او رفیق باشد.
میدانید بالاترین عذاب در روز قیامت چیست؟ اینکه خدا با کسی حرف نزند! «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» (آلعمران/۷۷) بزرگترین عذاب، سوزاندن جسم نیست، بزرگترین عذاب دردی است که به قلب انسان میآید و اگر خدا با او حرف نزند، دق میکند، میگوید: خدایا با من حرف بزن، باشد به جهنم میروم، فقط با من حرف بزن!
🔸تو در روح خودت تمایلی داری به اینکه فقط مال خدا باشی و فقط خدا برای تو باشد، اگر این میل خودت را بیدار کردی و به آن پاسخ دادی، عالیترین ارضا برای تو پدید میآید.
#گناه_و_توبه 23
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۵
✔️ انسان، عاشق کسی میشود که به او زیاد منفعت برساند
✔️ دربارۀ انسان، عشق بدون منفعت معنا ندارد
🔸منفعتطلبی اساساً چیز بدی نیست. کدام منفعتطلبی، بد است؟ اول اینکه انسان دنبال منفعت کم باشد. دوم اینکه جهتِ منفعتطلبی، بد باشد. اما اگر منفعتطلبی، جهتش خوب باشد، حتی اگر منفعت دنیایی هم باشد، چیز خوبی است (مثلاً اینکه پول را ابزار بندگی خدا قرار بدهی با صدقه دادن)
🔸انسان موجود منفعتطلبی است که در اثر منفعت، محبت پیدا میکند، لذا هرکسی به او احسان و خوبی کند، دوستش میدارد. البته کسی که به تو منفعت میرساند، اگر کم منفعت برساند، زیاد عاشقش نمیشوی، اما اگر منفعت زیاد به تو برساند، عاشقش میشوی!
🔸خداوند به موسی(ع) فرمود: من را در دلِ مردم، محبوب کن! گفت: چگونه؟ فرمود نعمتهای من را پیش آنها یادآوری کن و خودت هم به آنها خوبی کن. من انسان را طوری آفریدهام که هرکسی به او نیکی کند دوستش دارد. (ارشادالقلوب/۱/۱۱۶)
🔸راه عاشقشدن به خدا این است که ببینیم خدا چقدر منافع ما را تأمین کرده است! ما چرا عاشق خدا نشدهایم؟ چون نمیتوانیم نعماتش را درست ببینیم. اگر با چشم باز و دقیق، نعمتهای خدا را نگاه کنیم، کمکم عاشق خدا میشویم.
🔸ما دربارۀ انسان، عشق بدون منفعت نداریم! وقتی انسان به کسی علاقه پیدا میکند، اگر بعد از مدتی ببیند که به نفعش نیست، این علاقه از سرش میافتد. یا اگر ببیند این علاقه به ضررش است، حتی علاقهاش تبدیل به نفرت هم میشود!
#گناه_و_توبه 24
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۶
✔️چهار شرط عمده برای عاشق خدا شدن
🔸 اول باید منفعتطلب شد! وقتی منفعتطلب شدی، همینکه یکبار منافعت را بشماری، در عشق خدا هلاک میشوی! پس شرط اول برای عاشقشدن این است که آدم زیاد منفعتطلب باشد؛ یعنی خیلی شدید، منافعش را بخواهد؛ آنوقت عاشقِ کسی میشود که خیلی منافعش را تأمین کند.
🔸شرط دوم هم این است که ببینیم خداوند چقدر دارد منافع ما را تأمین میکند!
🔸شرط سوم برای اینکه ما بتوانیم بهعنوان یک انسان منفعتطلب، عاشق خدا بشویم این است که ببینیم خدا از چه ضررهایی دارد ما را عبور میدهد! وقتی ببینیم خداوند دارد ما را از ضررهای بسیار مهلک نجات میدهد، عاشقش میشویم. مرگ میدانی یعنی چه؟ قبر میدانی یعنی چه؟ عالم برزخ، صحرای محشر و جهنم میدانی یعنی چه؟ از همۀ اینها خدا باید نجاتت بدهد! تو اگر واقعاً بدانی این خطرات چیست، طوری به خدا میچسبی که غرق خدا میشوی!
🔸شرط چهارم برای عاشق خدا شدن چیست؟ ما بهعنوان یک انسان منفعتطلب، باید اختیار داشته باشیم تا بتوانیم انتخاب کنیم و ارزش پیدا کنیم، لذا گاهی خطا میکنیم و خدا هم میفرماید: میخواهی من ببخشم؟ دوباره یک وابستگی و نیاز دیگر به خدا پیدا میکنیم که همان استغفار است. میگوییم: «خدایا خواهش میکنم، از تو تمنا میکنم مرا ببخش...» حتی خدا میتواند این کار بدی که انجام دادی، به کار خوب تبدیل کند!
#گناه_و_توبه 25
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۶
✔️ ضرر گریزی یکی از مصداق های منفعت طلبی
✔️ اساس رابطۀ عبد و مولا «منفعتطلبی و ضررگریزیِ عبد» و «لطفِ مولا به عبد»
🔸آن روی سکۀ منفعتطلبی، ضررگریزی است. خداوند میتواند تو را از عذاب الیم(بسیار دردناک) نجات بدهد «تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» (سوره صف/10) اگر عاشق خدا نشدی، شاید برای این است که هنوز نمیدانی عذاب الیم چیست! هر لحظه از لحظههای جاندادن، مانند هزار ضربۀ شمشیر زهردار است که به بدن آدم بزنند! خداوند مرگ را اینطوری قرار داده است اما حاضر است ما را از این عذاب سخت نجات بدهد و مرگ را برای ما آسان کند؛ تو اگر واقعاً از خدا بخواهی، نجاتت میدهد. منتها اول باید بفهمی که چه خبر است تا بعد، به خدا پناه ببری و آنوقت ببینی که چقدر عاشقش میشوی!
🔸رابطۀ بین عبد و مولا با رابطۀ بین زن و شوهر یا رابطۀ مادر و فرزند یا رابطۀ خواهر و برادر، فرق میکند. رابطۀ عبد و مولا یعنی اینکه به هزار بهانه از مولا بگیری و دریافت کنی. دریافت یعنی چه؟ یعنی منفعت! خدا یکبار به این بهانه به تو لطف میکند، یکبار به آن بهانه به تو لطف میکند، یکبار به بهانۀ دیگری لطف میکند... اصلاً ما رابطۀ دیگری با خدا نداریم؛ ما که نمیتوانیم چیزی به خدا بدهیم!
🔸خدایا، تو مدام داری به نفع من کار میکنی و من هر کار خوبی انجام بدهم، تو مقدمهاش را برایم فراهم کردهای، و هر کار بدی انجام بدهم، بهخاطر اختیار خودم بوده است، حالا من الان با این کارهای بدم چهکار کنم؟ آیا تو من را میبخشی؟ وقتی مرا بخشیدی من از شرمندگی تو چهکار کنم؟ اگر هم عذرخواهی کنم، باز توفیق آن را تو به من دادهای... این یک رابطۀ عاشقانهای است که هر کسی نمیتواند بفهمد چه خبر است.
#گناه_و_توبه 26
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۶
✔️ قدم سوم برای داشتن شخصیتِ دیندار، این است که «اهل مسابقه باشی»
✔️ کسی که دنبال حداکثر منافعش نیست، نمیتواند شخصیت دینی داشته باشد
🔸 کسی که میخواهد دینداری کند باید یک مقدماتی را در شخصیت خودش ایجاد کند تا بتواند با دین و خصوصاً «ترک گناه» رابطۀ خوبی برقرار کند. در جلسات قبل بیان شد که قدم اول و دوم، این است که «اهل برنامه» و «منفعتطلب» باشیم.
🔸 قدم سوم برای اینکه یک «شخصیت دیندار» پیدا کنیم و نسبت به گناه حساس باشیم، این است که «اهل مسابقه» باشیم؛ اهل تأمین منافع حداقلی نباشیم! یعنی هم منفعت را بخواهیم، هم بیشترین منافع را بخواهیم، هم سریع بخواهیم، هم بهتر از همه بخواهیم.
🔸 کسی که زیاد منفعت نمیخواهد، و فقط دنبال یکذره شعور اخلاقی است، دین را برای چه میخواهد؟! برود پای سریالهایی بنشیند که پیامهای اخلاقی دارند!
🔸 دین، مال آنهایی است که حداکثر منافع را میخواهند. کسی که دنبال حداکثر منافع نیست، دین به چه دردش میخورد؟! مثلاً به او میگویید: «موسیقیِ بد گوش نده؛ چون نمیگذارد تو به حد بالا برسی» میگوید: «من نمیخواهم به حد بالا برسم!» خُب دیگر حرفی باقی نمیماند که به او بگوییم!
🔸 کسی که اهل رسیدن به حداکثر منافع و بالاترین درجات نیست، اصلاً شخصیت دینی نمیتواند داشته باشد. چنین کسی برای گناه خودش هم گریه نمیکند، چون نمیفهمد که گناه چقدر به او ضربه زده و از رسیدن به چه درجاتی او را بازداشته است!
🔸 اهل مسابقه باش؛ و اِلا چطور میخواهی گناه را درک کنی؟! میدانی گناه یعنی چه؟ یعنی یک خطایی کردهای و این مرحله از مسابقه را از دست دادهای. البته اگر توبه کنی، خدا میتواند برایت جبران کند!
#گناه_و_توبه 27
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۷
✔️ دین آمده است ما را از لجنزار زندگی نجات بدهد و به اوج برساند
🔸دین فقط برای این نیامده است که ما را از لجنزار بدبختی نجات بدهد! دین آمده است ما را با «ماشین مسابقه» از لجنزار زندگی نجات بدهد و به اوج برساند!
🔸رسولخدا(ص) میفرمایند: آدم متقی برای هر خیری مسابقه میگذارد! (اعلامالدین/۱۸۶) یعنی با هیچ خیری، حداقلی برخورد نمیکند. تقوی یعنی همین! خداوند هم میفرماید: من فقط از متقین قبول میکنم «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین» (مائده/۲۷). آدم متقی است که عاقبتبخیر میشود نه آدم حداقلی!
🔸قرآن میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ» (بقره/۱۴۸) مسابقه بگذارید برای خیرات! در آیه دیگری دربارۀ مؤمنین میفرماید: «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْرات» (آلعمران/۱۱۴) آنها برای خیرات، سرعت میگیرند.
🔸امامحسین(ع) فرمود: کار خوبی که انجام دادهاید اما آن را با سرعت و شتاب و اشتیاق انجام ندادهاید، روی آن کار خوبتان اصلاً حساب نکنید! (یَا أَیُّهَا النَّاسُ نَافِسُوا فِی الْمَکَارِمِ وَ سَارِعُوا فِی الْمَغَانِمِ وَ لَا تَحْتَسِبُوا بِمَعْرُوفٍ لَمْ تَعْجَلُوا؛ کشفالغمه/۲/۲۹)
🔸اگر دینداری را به چشم مسابقه نگاه کنی، اصلاً فضای دینداری و فضای زندگی برایت تغییر میکند و یکچیز دیگری میشود!
🔸بعضی از زن و شوهرها در خانه باهم دعوا میکنند، این میخواهد بر او پیروز بشود، او میخواهد بر این پیروز بشود، لذا هیچکدام کوتاه نمیآیند. اما اگر برای خوببودن مسابقه گذاشته بودند، اینطوری فکر میکردند: «الان که دعوا شده است، باید ببینیم چه کسی بیشتر میتواند ثواب میبرد؟» اگر کسی اینطوری فکر کند، در برابر طرف مقابل کوتاه میآید و میگوید: «باشد، هرچه شما بگویید!» آنوقت این کسی که کوتاه آمده، برندۀ مسابقه خواهد بود.
#گناه_و_توبه 28
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۷
⚡️قرآن، ما را به مسابقه دعوت میکند!
🔸قرآن میفرماید: «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (حدید/۲۱)
از همدیگر سبقت بگیرید برای آمرزش و مغفرتی از سوى پروردگارتان و بهشتى که پهنایش چون پهناى آسمان و زمین است.
🔸علیبنالحسین(ع) میفرمایند: شیعیان ما، بهشت به شما میرسد؛ دیر یا زود! اما بروید باهم مسابقه بگذارید برای رسیدن به بالاترین درجه؛ دغدغه و مسئلهتان این باشد! (تفسیرمنسوب به امامعسکری(ع)/۲۲۴)
🔸بعد حضرت میفرمایند: اگر این کارهای خوب را انجام بدهی...(مثلاً به فقرا و برادران دینیات احسان کنی...) میدانی چه اتفاقی برایت میافتد؟ صدهزار سال از رفیقت جلو میافتی!
🔸آیا ما این حس را داریم که بخواهیم بقیه را جا بگذاریم و از دیگران سبقت بگیریم؟ میپرسد: من چرا درِ خانۀ خدا گریه نمیکنم؟ میگوییم: خُب شما اهل مسابقه نیستی! کسی که خودش را برای مسابقه آماده کرده است، اگر مسابقه را نبَرد، مینشیند و گریه میکند!
#گناه_و_توبه 29
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۷
✔️ برای متقاعدشدن به ترک گناه، باید بپذیری که در یک جهان منظم و حسابشده زندگی میکنی
🔸 انسان باید چند ویژگی داشته باشد تا برای پذیرش دین، آمادگی پیدا کند. علاوه بر منفعتطلبی، اهل برنامه و اهل مسابقه بودن-که در جلسات قبل بیان شد- چهارمین ویژگی یا عاملی که موجب میشود نسبت به دینداری و ترک گناه، متقاعد بشویم، این است که بفهمیم در چه جهانی داریم زندگی میکنیم؟
🔸 ما در یک جهان بسیار منظم، حسابشده و دارای عکسالعمل، زندگی میکنیم. آثار بینظمیِ ما در این جهان، کاملاً به خودِ ما برمیگردد و به ما لطمه میزند. لذا ما نمیتوانیم با این جهانِ بهشدت منظم، هماهنگ نباشیم.
🔸 جهان ما جهانی است که باید مطابق با ضابطههای آن زندگی کرد؛ البته بعضیها میخواهند این ضابطهها را فراموش کنند تا راحتتر زندگی کنند! این روش درستی نیست و به انسان ضربه میزند. اما روش پیشنهادیِ دین، این است که راحتی را در عادتکردن به مراقبت و رعایتکردنِ قوانین و ضوابط عالم، پیدا کنیم.
🔸 اگر دین به ما دستوراتی میدهد-که وقتی انجام ندهیم اسمش میشود گناه- باید بدانیم منشأ این دستورات، نظم و حسابشدهبودنِ عالم است! شما نمیتوانی در این جهان، بدون نظم و برنامه زندگی کنی و الا به خودت ضربه خواهی زد.
🔸 کسی که بخواهد دین را بپذیرد و بعد نسبت به موضوع «ترک گناه» متقاعد شود، اول باید بپذیرد که در یک جهان بسیار منظم و حسابشده دارد زندگی میکند که عکسالعمل رفتارهایش به او برمیگردد.
#گناه_و_توبه 30
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️ قبل از دینداری باید برای ما جا بیفتد که در این جهانِ حسابشده، نمیتوانیم هر رفتاری انجام بدهیم
🔸باید خارج از دین و قبل از دینداری برای ما جا بیفتد که ما در این جهان، نمیتوانیم هر رفتاری انجام بدهیم! فکر نکنیم که زندگی شانسی است! این عالم، حساب و کتاب دارد و ما وقتی در این عالم قرار میگیریم، طبیعتاً رفتار ما هم باید حساب و کتاب داشته باشد، چون عکسالعملهای رفتار ما به خودمان برمیگردد.
🔸ما باید با طبیعت همراه باشیم چون داریم در دل این طبیعت زندگی میکنیم. ما نمیتوانیم هرطور که دلمان خواست با طبیعت برخورد کنیم، چون عکسالعملها و آثار منفیِ آن به خودمان برمیگردد. مثلاً خوابیدن بینالطلوعین برای انسان بسیار مضرّ است، مثل این است که انسان به بدنش، به مغزش و به اعصابش ضربات سختی وارد کرده باشد! بالاخره این طبیعت، ما را به یک سری مسائل وادار میکند و ما نمیتوانیم با آن بیتفاوت باشیم.
🔸پدر و مادر نمیتوانند با بچههای خود هرطور دلشان خواست، رفتار کنند، حتی نمیتوانند در مقابل چشم بچهها هرطوری که دلشان خواست باهمدیگر برخورد کنند و حرف بزنند؛ چون بالاخره عکسالعملهایش به خودشان برمیگردد و شرایط دشواری برای خود پدر و مادر پدید خواهد آمد.
#گناه_و_توبه 31
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
🔘خارج از دین هم میتوان برخی از آثار و نتایج گناهان را فهمید
🔸ما میتوانیم خارج از دین، آثار و نتایج برخی از رفتارها و گناهان را بررسی کنیم. مثلاً موضوعاتی مثل «حجاب» یا «فکرکردن به گناه» موضوعاتی است که آثار سوء آنها از نظر فیزیولوژی هم کاملاً قابل اندازهگیری است و اگر دانشگاههای ما همّت کنند میتوانند نتائجش را بهدست بیاورند. کمااینکه دربارۀ «دروغ گفتن» با قرار دادنِ چندتا سنسور بر روی بدن انسان، میتوانند آثارش را مشاهده کنند.
🔸ما نباید گولِ انرژی جوانی را بخوریم و در این دوران، علیه خودمان اقدام کنیم و انرژیهای خودمان را نابود کنیم! مثلا باید بدانیم که هر موسیقیای با روح آدم سازگار نیست و برخی از موسیقیها بر روی بدن، اعصاب و روان انسان تأثیرات نامطلوبی میگذارد.
🔸از سوی دیگر، دستورات عبادی دین؛ مثل نماز، سحرخیزی، سجدۀ طولانی، قنوت طولانی نماز شب و... حتی بر جسم انسان هم آثار مثبتی دارد که میتوان جنبههای فیزیکال این عبادتها را بررسی کرد. کمااینکه در روایات فرمودهاند، نماز شب و سحرخیزی در سلامتی بدن تأثیر دارد. انشاءالله اطباء، فیزیکدانها و شیمیدانها و برخی از متخصصین علوم مختلف، بهمرور آثار مثبت عبادات را برای ما ثابت خواهند کرد.
#گناه_و_توبه 32
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️اولین پیشنهاد دین برای مواجهه با این جهانِ حسابشده، «عادتکردن به مراقبت» است
🔸ما در یک جهان بسیار منظم و حسابشده زندگی میکنیم، حالا باید دید راه حلی که برای برخورد با این جهان، انتخاب میکنیم، چگونه است؟ بعضیها برای اینکه راحت باشند، میگویند: «اصلاً بیایید فراموش کنیم که اینقدر جهان حسابشده است!» خب اینکه روش غلطی است؛ چون آثار منفیِ بیتوجهی به نظم این عالم، به خودمان برمیگردد، لذا ما نمیتوانیم به این مسئله، بیتوجه باشیم و هرطوری دلمان خواست رفتار کنیم.
🔸دین برای ما دوتا پیشنهاد دارد؛ اول اینکه یک کاری کنیم تا مراقبتکردنِ اصول زندگی در این جهان، برای ما آسان بشود، نه اینکه با فراموشکردن مقررات عالم، بخواهیم زندگی خودمان را آسان کنیم! مثلاً بهجای اینکه با خوردن هرچیزی که دلمان خواست، خوش بگذرانیم، با عادتکردن به خوردنِ غذای خوب و سالم، خوش بگذرانیم. کمااینکه قرآن میفرماید: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِه» (عبس/۲۴) انسان باید به طعامش دقت بکند!
🔸پیشنهاد اول دین این است که شما یک مدتی برنامهریزی کنید و مهارت پیدا کنید که این قوانین را رعایت کنید. امام باقر(ع) میفرماید: خودتان را به کارهای خوب عادت بدهید. «عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ الْخَیْرَ»(الخرائج/۲/۵۹۶) وقتی خودتان را عادت بدهید، خیلی از کارها برایتان آسان میشود.
#گناه_و_توبه 33
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️پیشنهاد دوم دین: به آغوش خدا پناه ببر تا خطاهایت را جبران کند
🔸اولین پیشنهاد دین، این است که اگر میخواهی راحت زندگی کنی بیا «در کنترل و مراقبت، مهارت پیدا کن»
🔸دین پیشنهاد دیگری هم دارد که خیلی قشنگتر است؛ میگوید: اگر زندگیکردن در این جهانِ بهشدت منظم، برایت سخت است، خُب مثلِ دوران بچگیات که میرفتی در آغوش مادرت و به او پناه میبردی و او خطاهایت را جبران میکرد (لباست را عوض میکرد و...) الان هم برو پیش خدا و در آغوش خدا قرار بگیر، تا نگرانیات را برطرف و خطاهایت را جبران کند.
🔸خدا میفرماید: اگر زندگیکردن در این جهان منظم و پیچیده برایت سخت است، خُب بیان با من زندگی کن! من خودم دستت را میگیرم، من جبران میکنم.
🔸مثلاً اگر ما غذای ناسالم بخوریم، خدا میتواند آثار سوء آن را جبران کند؟ بله، گاهی اوقات با دعا و ذکر، حتی اشتباهات ما در زمینۀ غذاخوردن هم جبران میشود؛ یعنی آدم انرژیهای روحی و معنویای پیدا میکند که میتواند کاستیهای انرژیهای مادیای که باید به جسمش میرسیده را جبران کند.
🔸طبق روایات، قوّت مؤمن از غذا نیست، بلکه از نیّت اوست. ابوعلیسینا وقتی میخواهد مسئلۀ علمی حل بکند، اول میرود دو رکعت نماز میخواند و برمیگردد شروع میکند به حل کردن مسئله!
#گناه_و_توبه 34
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️هم جهان و هم وجود انسان، بسیار حسابشده است؛ پس نیاز به برنامۀ دقیق داریم
🔸دین ما حتی برای امور جزئی زندگی هم برنامه دارد.شهید بزرگوار، دکتر پاکنژاد قبل از انقلاب، کتابی نوشته بود بهنام «اولین دانشگاه، آخرین پیامبر» ایشان در این کتاب، نتایج تحقیقات و بررسیهای علمی را دربارۀ آثار و فواید برخی از دستورات دین اسلام، منتشر کرده بود.
🔸شما ببینید در روایات ما چه آدابی برای غذا خوردن بیان شده است! ببینید دربارۀ پیاز خوردن و گوشت خوردن، چه آداب و چه توصیههایی هست! حتی دربارۀ نحوۀ طبخ گوشت که مثلاً آبپز باشد یا کباب بشود! چرا ما این دستورات دین را از جنبۀ بهداشتی، پزشکی و علوم تجربی نگاه نمیکنیم؟
🔸مثلاً توصیه شده است که وقتی میخواهید خرما بخورید، به تعدادِ فرد بخورید نه زوج (مثلاً یک عدد یا سه عدد بخورید) حالا اگر این را به چندتا آدم نادان بگویید، شاید مسخره کنند؛ چون نمیفهمند که عالم چقدر حساب و کتاب دارد. ولی اگر به یک دانشمند و متخصص تغذیه بگویید، به فکر فرو میرود و بررسی میکند تا دلیل آن را پیدا کند. کمااینکه دلیل بسیاری از توصیههای دین را از طریق علوم تجربی پیدا کردهاند.
🔸اگر بیبند و بار غذا خوردیم، بیبند و بار خوابیدیم و بیدار شدیم و بیبند و بار رفتار کردیم، کمکم عقل ما زائل میشود. در روایت هست: هر کسی هر مقداری گناه کند متناسب با گناهش، از عقلش کاسته میشود! (مَن قارَفَ ذَنباً فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبداً ؛ میزانالحکمه/روایت ۶۷۵۱)
#گناه_و_توبه 35
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️دو راه وجود دارد برای اینکه زندگی در این جهانِ پیچیده و منظم برای ما سخت نشود
🔸کسی که بخواهد دین را بپذیرد و بعد نسبت به موضوع «ترک گناه» متقاعد شود-که چالش اصلی دین هست- اول باید بپذیرد که در یک جهان بسیار منظم و حسابشده دارد زندگی میکند که عکسالعمل رفتارهایش به او برمیگردد.
🔸اگر بگویید: «با اینهمه پیچیدگی و نظمی که در محیط اطراف ما وجود دارد، زندگی برای ما سخت میشود» میگوییم: دوتا راه وجود دارد برای اینکه سخت نشود؛یکی اینکه مدام مراقبت کنی و خودت را به رعایتکردنِ این قوانین منظم، عادت بدهی. دوم اینکه هر بچهای اگر پیش مادرش باشد، زندگی برایش سخت نمیشود؛ تو هم با خدا زندگی کن! خداوند به تو پناه میدهد و مدام خرابیهای تو را برایت جبران میکند.
🔸مثلاً اگر بینالطلوعین اشتباه کردی و خوابیدی، استغفار کن شاید خدا جبرانش بکند. خدا خیلی بیشتر از یک مادر دلسوز و مهربان، مراقب آدم است.فکر نکن که تو بزرگ شدهای و نیازی به خدا نداری! تو خیلی کوچکتر از این هستی که بخواهی از خدا مستقل بشوی، یک لحظه هم نمیتوانی از خدا فاصله بگیری! پس مدام به خدا پناه ببر!
🔸قرآن میفرماید: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» (قمر/۴۹) ما هرچیزی را در عالم با اندازه آفریدیم؛ یعنی بسیار حسابشده و دقیق! در آیه دیگری میفرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً» (طلاق/۳) خدا برای هرچیزی یک قدری معین کرده است. شما در جهانی دارید زندگی میکنید که هر چیزی یک قدرِ معینی دارد. تمام رفتارهای ما، عکسالعمل دارد و همهاش در این عالم ثبت میشود.
🔸اگر ما در این جهان منظم، این مراقبتها را نپذیریم و اگر خدا و پیامبران را معلم راهنمای این مراقبتها ندانیم برای دینداری سختمان میآید! اگر ما این نظم و حسابشدگیِ جهان را درنظر نگیریم، جا انداختن بدیهیات اولیۀ دین هم برای مردم و جوانان سخت خواهد بود.
#گناه_و_توبه 36
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️ اگر انسان خودش را تحت سلطۀ نظم عالم نبیند، طغیان میکند!
✔️ توجه به «گذشت زمان» یک عنصر کلیدی در تربیت نسل جوان است
🔸 ما در مسیر تربیتیمان برای بچهها باید به آنها یاد بدهیم که این جهان، جهان عمل و عکسالعمل است و نتیجۀ بینظمیِ ما در این جهان، به خود ما برمیگردد.
🔸 قرآن میفرماید: انسان تا خودش را مستغنی(بی نیاز) میبیند طغیان میکند! (علق/۶) پایۀ اول، برای از بینبردن حالتِ استغنای انسان، توجه به نظم حاکم بر طبیعت است!
🔸 انسان باید ضعف خودش را در مواجهه با طبیعت و نظم عالم ببیند. قبل از اینکه انسان را تسلیم خدا کنید، اول او را تسلیم طبیعت و نظم حاکم بر جهان کنید!
🔸 توجه به «حرکت بیوقفه و بیرحمانۀ زمان» بهعنوان زیرمجموعۀ نظم حاکم بر جهان-که انسان، مقهور آن است- یک عنصر کلیدی و پایهای در تربیت نسل جوان محسوب میشود.
🔸 امیرالمؤمنین(ع) وقتی میخواهد به نسل جوان، آموزش دین بدهد-در ابتدای نامۀ ۳۱ نهجالبلاغه- میفرماید: این نامه از جانب یک پدر است که اقرار دارد به زمان؛ به قاهریت زمان! کسی که تسلیم روزگار است...
روزگار یعنی چرخش ایام و همین طبیعت تغییرناپذیر!
#گناه_و_توبه 37
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۹
✔️تکوین و تغییر شخصیت انسان، به تدریج اتفاق میافتد
🔸 آنهایی که شخصیت خرابی پیدا کردهاند به تدریج به این وضعیت رسیدهاند؛ یعنی کمکم متقاعد شدهاند، کمکم حقایق مهم را فراموش کردهاند و کمکم انجام کارهای بد، برایشان سهل شده است؛ در ابتدا چه بسا برایشان دشوار هم بوده است.
🔸 هرکسی بخواهد تغییری در خودش ایجاد کند و به تکاملی برسد و روح بلندی داشته باشد باید مرحله به مرحله خودش را در زمینههای مختلف، متقاعد کند و تمرین بدهد تا تکامل پیدا کند و این معمولاً یکشبه قابل دستیابی نیست.
🔸 در مقام تربیت یک انسان، مراحلی باید طی بشود تا به آن جایگاه و حالت مطلوب برسد، اگر کسی خواست دیندار بشود نیز همینطور است؛ مخصوصاً آنهایی که میخواهند خودسازی کنند و آنهایی که میخواهند کسی را تربیت کنند باید این وضعیت مطلوب را در نظر بگیرند.
🔸 البته ممکن است بعضی از اوقات به یکباره در یک لحظه، تنبّهی برای انسان حاصل بشود و تغییری ایجاد بشود. اما بدون نگاهکردن به استثناها- که آنها هم قابل بحث است- بهطور کلی باید بگوییم که تکوین شخصیت و تغییر شخصیت یک انسان یا بهدست آوردن یک شخصیت دینی، تدریج لازم دارد.
#گناه_و_توبه 38
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️انسان باید محدودیتهای این جهان را بداند و بپذیرد
🔸انسان باید بداند که این جهان، چقدر محدودکننده است! در اینباره خیلی باید حرف زد؛ البته ممکن است تلخ هم باشد، اما انسان باید این محدودیتها را بپذیرد. این خیانت است که ما به نوجوانهای خودمان یاد ندهیم که دنیا پر از محدودیتها، پر از شکستها، پر از سوءتفاهمها و پر از زمین خوردنها است! اگر اینها را به نوجوانها و جوانها آموزش ندهیم، در واقع به آنها خیانت کردهایم.
🔸انسانها باید باور کنند، بپذیرند، آمادگی داشته باشند و انتظار داشته باشند که در این دنیا تلخکامیها بسیار فراوان است. البته این با سوءظن، منفیشدن و سیاهبینیِ دنیا خیلی فرق میکند، اما بالاخره نباید بچهها و نوجوانها را متوهم تربیت کرد و خود ما هم نباید متوهم باشیم!
🔸اینکه این واقعیت را بپذیری و آمادگی این را داشته باشی که با سختیها خوب برخورد کنی، اسیر نشوی، فرار نکنی، انکار نکنی و فراموش نکنی، این جزء شخصیت شما میشود و ویژگیهای شخصیتی خوبی به شما خواهد داد.
🔸خیلی معقول و خیلی با برنامه، باید در مواجهه با محدودیتهای دنیا عمل کنی. تصور نکنید آن کسی که بابرنامه است، لذتبریاش کمتر میشود، آدم بابرنامه نهتنها لذتش کمتر نخواهد شد، بلکه بیشتر هم خواهد شد.
#گناه_و_توبه 39
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
🔘 همۀ بدبختیهای انسان از «کوچکیِ جهان او» شروع میشود!
🔘 وقتی جهانت بزرگ شد، گناه برایت مهم میشود؛ چون گناه علامت حقارت است
🔸 تا اینجا چهار ویژگی یا مرحله برای متقاعدشدن به دینداری و ترک گناه بیان کردیم؛ از منفعتطلبی و برنامهپذیر بودن، تا اهلِ مسابقه بودن و دیدن محدودیتهای حیات دنیا. اینها مراحلی است که پایههای تکوین شخصیت یک دیندار را شکل میدهد و انسان را آمادۀ پذیرش دین میکند.
🔸 پنجمین ویژگیای که انسان برای داشتن یک شخصیت دیندار باید پیدا کند، باور معاد و آخرت است؛ این ویژگی نهتنها در باور و شناخت انسان بلکه در شخصیت او هم باید حضور پیدا کند، چون باور معاد، یک مقولۀ صرفاً شناختی نیست؛ یک مقولۀ شخصیتی است.
🔸 عمیقترین درخواست انسان، جاودانگیطلبی است که فعالتر از خداپرستی است. حس جاودانگیطلبی یعنی اینکه «من نمیخواهم نابود بشوم» پذیرش جاودانگی، فطریِ ما انسانهاست و ما نمیتوانیم بپذیریم که جاودانه نیستیم!
🔸 میل به جاودانگی، انسان را به سمت آخرتاندیشی میکشاند و کسی که معاد را باور کرد، جهانش بزرگتر خواهد شد. همۀ بدبختیهای انسان از «کوچکیِ جهان انسان» شروع میشود، همۀ خوشبختیها هم از «بزرگیِ جهان انسان» شروع میشود.
🔸 انسان وقتی جهان آخرتِ بسیار بزرگ را بپذیرد، خودش هم بزرگ میشود؛ این همان اثر شخصیتیِ باور معاد است. بعد وقتی انسان بزرگ شد «بزرگوار» میشود و وقتی انسان بزرگوار شد، دیگر بدی ندارد. هرکسی آدم بدی شد، معلوم میشود که جهانش کوچک است!
🔸گناه یکوقت معنایش «ضرر کردن» است، یکوقت معنایش «خلاف برنامه عملکردن» است، یکوقت معنایش «نپذیرفتن یک محدودیت و امر معقولی است که در این جهان وجود دارد» حالا در این مرحله از بحثِ ما(که بحث معاد و آخرت است) معنایش کوچکشدن است. وقتی جهانِ کسی بزرگ شد، کمکم نسبت به پدیدۀ «گناه» حساس میشود و زشتیِ گناه برایش مشخص میشود؛ چون گناه علامت حقارت و کوچکی است، لذا از گناه، ننگش میآید.
#گناه_و_توبه 40
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️در جهان آخرت، محدودیتهای دنیا وجود ندارد
✔️اگر با چشم قلبت به آخرت نگاه کنی، لذتهای دنیا از چشمت میافتد!
🔸جهان آخرت چگونه جهانی است؟ یک جهان بسیار بزرگ و بسیار جذاب! هرچه انسان در این دنیا محدودیت دارد، آنجا نامحدود است! در حیات آخرت، دیگر کسی پیر نمیشود! در جهان آخرت، انسان مکلّف نیست و دیگر محدود نیست (البته آن کسانی که در عذاب هستند، حکم دیگری دارند)
🔸أمیرالمؤمنین(ع) دربارۀ عالم آخرت میفرمایند: چشم قلبت را بینداز به آن چیزهایی که برایت از آخرت وصف کردهاند. مثلاً نحوۀ در هم فرو رفتن شاخههای درختان بهشت، گلهای آنها، نهرهای زیر پا و... چشم قلبت را بینداز تا بفهمی آنجا چه خبر است! اگر اینطوری به آخرت نگاه کنی، نَفَست از دنیا میبُرد، دیگر شهوتهایش و لذتهایش تو را نمیگیرد. اصلاً از چشمت خواهد افتاد! (نهجالبلاغه/خطبه ۱۶۵)
🔸واقعاً انسان این استعداد را دارد که با قدرت خیال خودش، آخرت را برای خودش به تصویر بکشد؛ قدرت خیال در انسان، خیلی قدرت عالیای است. اگر قدرت خیال را بهکار نگیرید، حدود یکچهارم آیههای قرآن از کار میافتد، باید با استفاده از همین قدرت خیال، جهنم و بهشت را تصور کنیم، چون در دنیا شبیه اش وجود ندارد،[قرآن و احادیث]هم عذابها را یکجورهایی توصیف میکند، هم ثوابها و نعمات بهشتی را.
#گناه_و_توبه 41
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️ ما در دنیا واقعاً نقطۀ رهایی از محدودیتها نداریم!
🔸خداوند هیچوقت انسان را با محدودیتهای فراوان، محاصره نمیکند بهطوری که انسان در یک دایرۀ بسته، گرفتار شود و جایی برای فرار، رهایی و رشد نداشته باشد. خداوند یک جاهایی را محدود میکند و بعد، یک مسیری را باز میکند.
🔸دنیا خیلی از سختیها را به ما تحمیل میکند و این سختیها دائماً در قرآن کریم برای ما توضیح داده میشوند؛ اما در کنار همۀ این محدودیتها یک نقطۀ رهایی هست که خیال ما میتواند به آن نقطۀ رهایی متوجه بشود، همانطور که أمیرالمؤمنین(ع) فرمودند: با چشم قلبت نگاه کن به عالم آخرت و زیباییها و شکوه عالم آخرت
🔸خیلیها دنبال این هستند که یک خیالِ خام و درواقع «توهمِ رهایی» در دنیا برای خودشان یا برای دیگران درست کنند؛ مثلاً در برخی فیلمها نشان میدهند که قهرمان داستان به آن نقطۀ مطلوبش میرسد و همۀ مشکلاتش حل میشود و همه خوشحال از پای فیلم بلند میشوند! درحالیکه ما در دنیا واقعاً نقطۀ رهایی نداریم.
🔸تنها جایی که ما میتوانیم به رهایی بیندیشیم-در مرحلۀ اول- خود وجود پروردگار عالم و ملاقات خود خدا است، ولی در دنیا، هرچه در اطراف خودمان میبینیم، درگیری و سختی است و این سختیها را نباید انکار کنیم، بلکه باید بپذیریم که این سختیها وجود دارد و الا اگر نپذیریم، خسته و افسرده میشویم. باید با این سختیها بجنگیم؛ اگر با این سختیها مبارزه کنیم، قوی میشویم و اگر نجنگیم، ضعیفتر میشویم. همچنین باید برای برداشتن این سختیها تلاش کنیم، ولی از همان اول هم باید بدانیم که صرفاً یک بخشی از این سختیها و محدودیتها را میتوانیم برداریم نه همۀ آنها را.
#گناه_و_توبه 42
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۱
نقطۀ رهایی انسان از محدودیتها در «آخرت» است نه دنیا!
🔸وقتی میگوییم «انسان در زندگی دنیا، نقطهای برای رهایی ندارد، جایی برای خیالپردازیِ غیرمتوهمانه ندارد و جایی ندارد برای اینکه به آنچه دلش میخواهد برسد» طبیعتاً این خیلی غمانگیز است که انسان بخواهد چنین واقعیتی را بپذیرد. از سوی دیگر، اگر یکچنین نقطۀ رهاییای واقعاً برای انسان وجود داشته باشد، این نقطۀ رهایی، بیتعارف در آخرت است!
🔸عالم آخرت، عالمی است که انسان در آن رها میشود و هرچه دلش میخواهد تحقق پیدا میکند. «فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُس» (زخرف/71) چون انسانِ رهاییطلب و خیالپرداز، دنبال یک زندگی ایدهآل و بدون رنج با لذتهای برتر، موفقیتهای پیاپی و لذتبخش (نه لذتهای کسلکننده) است! اما بدبختی دنیا این است که وقتی به یک موفقیت یا لذتی میرسی، بعدش سَرخوردگی و رنج هست. حالا عالم آخرت چگونه است؟ آنجا واقعاً آنچه انسان دلش میخواهد، محقق میشود و بعدش، سَرخورده هم نمیشود.
#گناه_و_توبه 43
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۱
✔️چون انسان راحتیِ مطلق میخواهد، پس باید یکجایی غیر از این دنیا باشد که این خواستهاش برآورده شود!
🔸حضرت امام خمینی(ره) میفرماید: عشق به راحت، جزء فطرت انسان است و انسان این را از کسی یاد نگرفته است و بهسادگی هم آن را از دست نمیدهد. «چون این معشوقِ بنىالانسان(یعنی راحتیِ مطلق) در این عالم یافت نشود، پس باید جایی باشد که به این خواستۀ انسان پاسخ بدهد! (شرحچهلحدیث/۱۸۶) سبک استدلال امام خمینی(ره) اینگونه است.
🔸انسانی که بگوید پاسخی برای این راحتطلبیِ مطلق من نیست، غمگین و افسرده خواهد بود و انسانی که بگوید «پاسخی برایش[در جهان آخرت] هست» انسان امیدوار، مثبت، روشنبین، رو به جلو و در حال شکوفاشدن است.
#گناه_و_توبه 44
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۱
🔘گفتگوی عاشقانۀ عبد و مولا چگونه شکل میگیرد؟
🔘تا آخر عمر میتوانی سرِ گناه خودت با خدا مناجات کنی و لذت ببری!
🔸رابطۀ خدا با موجودات دیگر مثل حیوانات، در این است که آنها را خلق میکند و به آنها رزق میدهد. ولی ما «عبد» هستیم و اصل رابطۀ خدا با ما سرِ «طاعت و معصیت» است. پس وقتی درِ خانۀ خدا میرویم، فقط دربارۀ رزق صحبت نکنیم بلکه بیشتر دربارۀ اصل رابطۀ خودمان حرف بزنیم.
🔸رابطۀ عبد و مولا سرِ این است که مولا فرمان بدهد و عبد انجام بدهد. ولی معمولاً ما هرچقدر هم مراقبت کنیم، باز چند تا از فرمانهای خدا از زیر دستمان در میرود. اینجاست که چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا پدید میآید و عبد و مولا موضوعی برای گپزدن و گفتگوی عاشقانه پیدا میکنند.
🔸عبد و مولا مدام دارند سرِ موضوع «گناه» با هم حرف میزنند. این راز رابطۀ عبد و مولاست! عبد میگوید «خدایا مرا ببخش! گفته بودی این کار را انجام ندهم، ولی من دقت نکردم...» و خدا هم میبخشد.
🔸اصلاً خدا مولا شده است تا ببخشد! خدا فرمان میدهد ولی ما نمیتوانیم همۀ فرمانهای خدا را درست اجرا کنیم، لذا باید عذرخواهی کنیم و خدا هم این حالت بندهاش را دوست دارد(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ)
🔸اینقدر ناامید نباشید از اینکه گاهی گناه میکنید! اینقدر خودتان را در اثر چندتا معصیت دچار یأس نکنید، بلکه وارد رابطۀ عبد و مولا بشوید که با استغفار از گناه، بابش به روی شما باز شده است. این یک فرصت طلایی است و شما میتوانید تا آخر عمر، سرِ گناه خودتان با خدا صحبت کنید!
🔸حتی وقتی خدا گناهت را بخشید، باز هم میتوانی هر شب بهصورتهای مختلف دربارۀ گناهت با خدا مناجات کنی؛ مثلاً یکبار بگو «من که این گناه را کردم، تو را یادم رفته بود» یکبار بگو «من که این گناه را کردم، نعمتهای تو را یادم رفته بود» یکبار بگو «اگر مرا ببخشی من از شرمندگی چهکار کنم؟»
#گناه_و_توبه
👤استاد پناهیان