⭕️در جمع بندي علل شكل گيري فرقهها و آئينهاي مذهبي ميتوان به دو نكته مهم اشاره نمود:
👈🏻اول آنكه، ميزان ادغام دين رسمي با ساختار حكومتي و سياسي در رشد انواع جنبشهاي جديد ديني موثر است. اين ادغام، باعث ميشود تا ناراضيان سياسي، مباني ديني حاكميت را انكار و دست به ابتكار عمل در اين باره بزنند.
👈🏻دوم آنكه، عملكرد فرقهاي حكومت ميتواند فرقهگرايي مذهبي را دامن بزند. به اين معني كه حكومت متعلق به يك فرقه باشد و يا با افراط گرايي ديني و تعصب مذهبي و استفاده از ابزارهاي رسانهاي، پارهاي ويژگيهاي مذهب رسمي را تبليغ كرده و بر خلاف اكثريت جامعه ـ دينداران معمولي و متعادل ـ سعي در تثبيت وقايع و يا ترويج مفاهيم خاصي داشته باشد.
👈🏻از سوي ديگر، بحران ارزشها يا هنجارها، جانشيني آئينهاي جديد به جاي شورشهاي سياسي يا شورشهاي فرهنگي (مانند ناآراميهاي دهه 1960 در اروپا)، غلبه دو روحيه فايدهگرايي و مادي انديشي، مصرف گرايي نوين و عقلانيت فرهنگي تحت سلطه علم، به عنوان منشاء اين جنبشها به حساب ميآيند.
⭕️بنابر اين در جوامع، با انواع انشعابهاي مذهبي روبرو هستيم كه هر كدام به ميزان معيني با جامعه بزرگتر و دين رسمي فاصله و تمايز دارند. براي شناخت بهتر ميتوان آنها را در دو دسته كلي فرقههاي سنتي (مثل صوفي گري در اسلام) يا جنبشهاي جديد ديني (مثل ذن) تقسيم كرد. همة اين فرقهها و گرايشها، در انشعاب و انحراف از دين رسمي و مستقر مشترك هستند. بنابر اين، كاركرد همگي آنها، تعميق شكافهاي مذهبي به عنوان يكي از ابعاد مهم شكافهاي اجتماعي است.
@nofoz_shenasi
از منظر كاركرد گرايي، هر نظام اجتماعي از طريق مجموعهاي از باورها و ارزشهاي نسبتاً مشترك در ميان اعضا قوام و تداوم مييابد. مهمترين كاركرد اين جهان بيني مشترك، تعديل تقاضاها، آرزوها و تمنيات و ايجاد حس خوشبيني و آرامش خاطر نسبت به شرايط موجود است. هر گونه عدم تعادل، صرف نظر از منشاء دروني و بيروني آن، در نظام باورهاي مشترك، ثبات اجتماعي را مختل ميسازد؛ به خصوص اگر عوامل مخل تعادل نيز «سريع» و تند آهنگ باشند. زيرا از لحاظ جامعه شناسي، سرعت تغيير از اصل تغيير مهمتر است. تغييرات سريع، ثبات جامعه را بر هم زده و مانع از بروز و ظهور تغييرات طبيعي در اجتماع ميشود. شكلگيري نظامهاي عقيدتي متفاوت با نظام ارزشي مستقر و رايج، يكي از منابع مهم عدم تعادل ارزشي و نهايتاً بي ثباتي به حساب ميآيد. فرقههاي مذهبي جديد كه از ساختاري مدرن و غير مرسوم برخوردارند و از شيوههاي امروزين (مثل موسيقي و كامپيوتر) بهره ميجويند، نه تنها در ميان عموم مردم و قشر گريزان از نظام باورهاي حاكم ـ به ويژه در بعد مذهبي ـ بلكه در دژهاي به ظاهر تسخير ناپذير مذهب سنتي نيز نفوذ ميكنند و نگرشهاي انتقادي عليه عقايد مسلط را گسترش ميدهند.
@nofoz_shenasi
فرقهها با طرح عقايد و باورهاي جديد و جذاب و ايجاد امكان ارتباط با منابع معنوي و روحاني، به نياز روحي و رواني شهرونداني كه از نظم عقيدتي مستقر ناراضي بوده يا نسبت به آن كم عقيده هستند، پاسخ گفته و اخلال در نظام باورها را تسريع ميبخشند. اين امر ميتواند در نهايت به فروپاشي مذاهب سنتي بيانجامد. اين فرقهها؛ آرمانها، نهادها و سلسله مراتب مذاهب سنتي را به طور مستقيم يا غير مستقيم تخطئه نموده و درهاي جديد را براي نسل گريزان از ايدئولوژي رسمي اما طالب معنويت ميگشايند. بنابر اين، فرقهها و جنبشهاي جديد ديني مهمترين منبع تعارض ايدئولوژيك به شمار ميآيند و اين تعارض در نظامهاي سياسي مبتني بر ايدئولوژي جديتر است . در نظامهاي لائيك و ليبرال، اين تضاد در سطح نظام اجتماعي باقي ميماند اما در نظامهاي ايدئولوژيك و عقيدتي كه بر قرائت مشخصي از مذهب استوار شدهاند، فرقهگرايان به سرعت مباني مشروعيت حكومت را هدف گرفته و چهره اپوزيسيون به خود ميگيرند. براي مثال ميتوان از فرقه فالون گونگ در چين نام برد. اين فرقه در طي 14 سال، صد ميليون پيرو جذب كرده و از حزب كمونيست اين كشور با 60 ميليون عضو پرقدرتتر است. اين فرقه، به سرعت ماهيت اعتراضي پيدا كرده و حتي به نظر «انجمن بينالمللي مطالعات استراتژيك لندن»، «فالون گونگ از تهديدهاي اصلي حاكميت چنين است».
@nofoz_shenasi
1. تعصب و جزميت اعضا برآئين و باورهاي فرقه، خصيصة ذاتي فرقهها به شمار ميآيد. فرقهها براي خود، رسالت جدي(هزارهاي) قايلاند.
2. كوچكي گروه و محدوديت اعضا و «احساس در اقليت بودن»، در بين فرق مشهود است. به نظر كاستلز، هويتهاي جديد ديني نوعي «هويت مقاومت» عليه جهاني شدن است. درحقيقت، فرقهگرايي نوعي تلاش براي هويت يابي نسل جديد در شرايط مدرن است.
3. افراط گري و تندروي در بعضي فرقهها وجود دارد و اين موضوع از طريق ضديت با ديگران معنا مييابد. گاهي فرق، هويت خود را در نفي ديگران جستجو ميكنند. بنابر اين فرآيندهاي خصومت ورزي، تضاد و تكفير از سوي فرق و در درون آنها همواره ساري و جاري است.
4. قطبيت و اهميت محوري سران، رهبران و قطاب، ويژگي ديگر فرقههاست؛ تا حدي كه اغلب با مرگ و كنارهگيري اقطاب اصلي و بنيانگذار، تحرك فرقه نيز كاهش يافته و يا از بين ميرود.
5. تا زماني كه عقايد فرقه رواج عمومي نيافته است، فرقهها رسميت پيدا نميكنند. بنابر اين تصور غير قانوني و غير آشكار بودن براي اعضاي فرقه به وجود ميآيد. تصور پنهاني بودن زمينه را براي استفاده از ابزارهاي خشونتآميز آماده ميكند.
6. انشعاب و جريان سازي دردرون فرقهها، به صورت جدي مشهود است.
@nofoz_shenasi
ويژگيهاي فوق موجب سوق يافتن اعضاي فرقه به استفاده از خشونت ميشود.
@nofoz_shenasi
⭕️نتيجهگيري و پایان بندی
در مقام جمعبندي اين مقاله، ميتوان به دو كاركرد منفي و به ظاهر متفاوت فرقهگرايي مذهبي در جوامع مختلف اشاره نمود:
1. اختلال در همبستگي و نظم اجتماعي
2. اختلال در ثبات سياسي و مشروعيت حكومت
هر چند اين دو كاركرد در نظامهاي فرقهاي و فرقهگرايي، قابل مشاهده است؛ اما با نگاهي واقع بينانه بايد اذعان كرد كه فرقهها كانونهايي از انرژي هستند كه در عين ايفاي كاركردهاي منفي، ميتوانند كاركردهاي مثبتي را نيز به همراه داشته باشند كه اين مقاله در مقام بررسي آنها نبوده است.
@nofoz_shenasi
اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم،آن روز(ظهور) نزدیک خواهد شد.
امام خامنهای دام ظله
@nofoz_shenasi
♨️ نفوذی در پشت بام نیست؛ در خود خانه است !
✅ امیرکبیر روزی متوجه شد که اسرار و اطلاعات جلسات خانه اش به سفارت خانههای بیگانه خبر داده می شود.
✔️ خیلی برایش گران آمد ، خادمی در خانه داشت که مورد اعتمادش بود، ماجرا را بهش گفت، شب ها با همان خادم چراغ دست میگرفتند و در پشت بام دنبال افرادی که احتمالا گوش میایستادند میگشتند .
👈 مدّتی بعد مکشوف شد که همان خادم مورداعتماد، نفوذی سفارتهای انگلیس یا روسیه در خانهی امیرکبیر بودهاست!
اگرچه امیرکبیر بادادن همان مبلغی که سفارت خانه ها به او میدادند، از وی خواست که برای گمراه کردن بیگانگان اطلاعات غلط بدهد!
ولی معلوم میشود که خیلی جاها نباید درپشت بام دنبال نفوذی گشت چون نفوذیها عموماً در درگاهند!
🇮🇷 و سرانجام امیرکبیر به مکر درباریان و عاملان انگلیس و روسیه، خدمتگزاری که تمام شده است معرفی شد و درغربت رگ زده شد، و میرزا آغاسیهای انگلیسی همیشه در درگاه ماندند، و ناصرالدین شاه هم چندسال بعد کشته شد و شاه شهیدش گفتند ولی به امیر خیر، هردو رفتند ولی قضاوت شان ماند برای تاریخ و محکمهی الهی!
🌿 و العاقبة للمتقین!