کشته تیغ غمت 1.mp3
6.25M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است
غرق دریای غمت را چه غم از طوفان است
زنده شد، هر که به شمشیر غمت گشته شهید
چون شهید غم تو زنده جاویدان است
ما تهی از تو دل خویش نداریم شها
دل ما مدفن آن جسم سراپا جان است
مرا که این همه دل خسته ام دلم مشکن
ببین به گریه آهسته ام دلم مشکن
تو دلنواز ترین فرد روزگارانی
فزون تر از همه بشکسته ام دلم مشکن
شنیده ام که مرام تو دل شکستن نیست
به یک نگاه تو دل بسته ام دلم مشکن
رقیه نازلی صورتین قویما دیواره
بابا گدیپ سنه آلا تازه گوشواره
سر به دیوار خرابه می گذارم
بچه ها گویند من بابا ندارم
کاشکی از در گل احساسم آید
همره بابا عمو عباسم آید
#محرم #امام_حسین #سیدمجیدبنی_فاطمه
@nohematn
کشته تیغ غمت 2.mp3
2.3M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است
غرقه بحر ولا را چه غم از طوفان است
زنده شد هر که به شمشیر غمت گشت شهید
چون شهید غم تو زنده جاویدان است
ما گدایی تو را بر دو جهان نفروشیم
چون گدای حرمت در دو جهان سلطان است
از دمی زنده دو صد عیسی جانبخش کند
آن شهیدی که به کوی تو به خون غلطان است
#محرم #امام_حسین #حاج_مهدی_سلحشور
@nohematn
کشته تیغ غمت 3.mp3
2M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است
غرقه بحر ولا را چه غم از طوفان است
زنده شد هر که به شمشیر غمت گشت شهید
چون شهید غم تو زنده جاویدان است
ما گدایی تو را که به جهان نفروشیم
چون گدای حرمت در دو جهان سلطان است
هیچ دردی نکند درد دل خلق علاج
غیر درد تو که بر درد همه درمان است
ما تهی از تو دل خویش ندانیم دمی
دل ما مدفن آن جسم سراپا جان است
#محرم #امام_حسین #مهدی_سلحشور
@nohematn
به جستجوی.mp3
5.14M
به جستجوی که باشم به جز خدای حسین
که داده از سر رحمت به ما سرای حسین
نفس کشیدن ما زندگی نبود اگر
نبود قسمت ما خواندن نوای حسین
به فکر رفتم و دیدم که دوستت دارم
اگرچه هیچ ندارم به کف برای حسین
در آرزوی همینم اگرچه ناچیز است
تمام زندگی ام را کنم فدای حسین
به ابرهای دو چشم التماس خواهم کرد
که خالصانه ببارند در عزای حسین
گذشت و خیر ندیدم به جز زمان هایی
که داشتم به دلم شوق کربلای حسین
هر آنچه از قِبَل تو به ما رسد عشق است
خدا کند که بیاید سرم بلای حسین
دلیل سرخی رنگ شفق گمان دارم
که باشد از هنر خون بوریای حسین
#محرم #امام_حسین #سید_مجید_بنی_فاطمه
@nohematn
حسین آمد و.mp3
1.44M
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد
سیاه بود و سیاهی هر آنچه می دیدی
تو را سپرد به آئینه، رو سپیدت کرد
چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه، حسین؟
کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد
به دست و پای تو بارِ چه قفل ها که نبود
حسـین آمد و سرشار از کلیدت کرد
جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرف سبزی! جنون مریدت کرد
نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت
قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند، حرّ حرّی تو
حـسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
مرتضی امیری اسفندقه
#شب_چهارم #حضرت_حر #امیر_کرمانشاهی
@nohematn
من کی ام حر گنهکار.mp3
2.26M
من کی ام حرّ گنهکار اباعبدالله
شده ام سخت گرفتار اباعبدالله
رهبر و سید و مولای همه توابین
چهره بنهاده به دیوار اباعبدالله
جان به کف راهی بازار محبت شده ام
گشتم امروز خریدار اباعبدالله
پیش از آنی که خدا خلق کند آدم را
نام من بود به طومار اباعبدالله
دست و دل از سر و سرداری لشکر شستم
تا شدم بنده ی دربار اباعبدالله
او مرا یار شد و رخصت جانبازی داد
من کی ام تا که شوم یار اباعبدالله
می شوم آب ز شرم دو لب عطشانش
چشمم افتد چو به رخسار اباعبدالله
آمدم بوسه به پای علی اکبر بزنم
شوم از زمره ی انصار اباعبدالله
یوسف فاطمه با یک نگهش عفوم کرد
که بوَد لطف و کرم کار اباعبدالله
« میثما» آرزوی هر دو جهان گر خواهی
باش خاک ره زوار اباعبدالله
سازگار (میثم)
#شب_چهارم #حضرت_حر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
تو از سر تا قدم.mp3
4.4M
تو از سر تا قدم حُسن خدایی، دوستت دارم
تو تنها آرزوی مصطفایی، دوستت دارم
تو با سوز درون خود چراغ قبر زهرایی
تو از قلب علی مشکل گشایی، دوستت دارم
تو پاسخگوی فریاد علی در دامن چاهی
تو زهرا، تو علی، تو مجتبایی، دوستت دارم
تو مشعر، تو منا، تو قبله، تو کعبه، تو لبّیکی
تو رکن مروه ای، سعیِ صفایی دوستت دارم
تو فریاد رسای «یا لثارات الحسین» هستی
تو تنها طالب خون خدایی دوستت دارم
#امام_زمان #امام_حسین #میرداماد
@nohematn
قسم به صاحب.mp3
1.83M
قسم به صاحب آهی که در نهاد من است
غمش نشانه ای از پاکی نژاد من است
مرا به پیر مغان هیچ احتیاجی نیست
کسی که پیر غلامش شود مراد من است
به این امید به یادش همیشه هستم که
چو وقت مرگ فرا می رسد به یاد من است
چه حرمتی است که شر گناه را کم کرد
لباس ماه محرم «و ان یکاد» من است
#محرم #امام_حسین #امیرکرمانشاهی
@nohematn
ندیده عالم امکان.mp3
2.04M
ندیده عالم امکان چنین مردآفرین بانو
به این شوکت ندیدم غیر زهرا پیش از این بانو
به عالم دختر شیر خدا در شام ثابت کرد
که دارد ذوالفقاری در کلام آتشین بانو
ز بانگ «اسکتوا» در کوچه های کوفه فهمیدم
که دارد یک «ید الله» دگر در آستین بانو
برای مدح او این بس که هر دفعه صدا می زد
درون خانه او را حضرت ام البنین: بانو
به این شأنی که از این شیر زن دیدم یقین دارم
که او می شد اگر می شد امیرالمومنین بانو
نمی فهمم اگر این زن مقامش فوق عصمت نیست
چرا معصوم امید دعا دارد از این بانو
چنان درّی که در بین رکابش ناب می ماند
مقام و رتبه ی او را فقط عباس می داند
#حضرت_زینب #زینب_کبری #محمود_کریمی
@nohematn
السلام علی عبدالله بن الحسن.mp3
6.39M
السلام علی عبدالله بن الحسن
ای گل مجتبی و ای عقیق یمن
شافع عالمین
حسنیِ حسین
یابن حیدر
دستت از پیکرت جدا شده چون عمو
حرمله با سه شعبه زد تو را از گلو
آخرین لشکری
چون علی اصغری
یابن حیدر
تن پاک تو با تن عمو شد یکی
سینه و دست و صورت و گلو شد یکی
وقت جان دادنت
اربا اربا تنت
یابن حیدر
#محرم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
دلم گرفت مرا.mp3
2.05M
دلم گرفت مرا که قلم گرفت عمو
گمان کنم که مرا دست کم گرفت عمو
برای آن که مرا لحظه ای رها نکند
زمان رفتن از عمه قسم گرفت عمو
فقط به خیمه منم شیر خواره هم رفته
ولی مسیر مرا از حرم گرفت عمو
شب وداع به من گفت خیمه ها با تو
به گریه بوسه ای از صورتم گرفت عمو
شلوغ شد دم گودال ناگهان دیدم
ز روی اسب زمین خورد و غم گرفت عمو
صدا زدم که کمی نیزه را معطل کن
به قتلگاه تو پایم تو قدم گرفت عمو
که گفته است تو بی لشگری یتیم حسن
میان معرکه دستش علم گرفت عمو
در آن شلوغی مقتل همین که دیدم شمر
به روی سینه نشسته دلم گرفت عمو
ضریح من حسنی اَست، لشکر کوفه
چه سهمی از بدن کوچکم گرفت عمو
#شب_پنجم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
هجوم نیزه ها.mp3
6.3M
هجوم نیزه ها رو دیدم
صدای ناله تو شنیدم
با بال بسته پر کشیدم
به طرف قتلگاه دویدم
دوون دوون میام
نفس زنون میام
بی رمقم ولی
تا پای جون میام
عمو دووم بیار
زنده بمون میام
عمو منم مثل داداشم
محاله که ازت جدا شم
دارم میام به پات فدا شم
شهید آخر تو باشم
وای
داره می بُره نفسم
خدا کنه دیر نرسم
نفس زنون به خون تپیده
عطش امونشو بریده
شراره ی نفس نفس هاش
دلمو به خاک و خون کشیده
عمو من اومدم
ببین چه حالی ام
عمو منو ببخش
که دست خالی ام
دردسرت شده
شکسته بالی ام
من اومدم با دست خالی
تا تو به غیرتم ببالی
کسی تو خیمه غیر عمه
نمی دونه تو در چه حالی
وای
داره می بُره نفسم
دیگه شده تنگ قفسم
یکی میشم با پیکر تو
نیابت از برادر تو
خدا کنه دووم بیارم
تا دمی که می بُره سر تو
چی کار کنم خدا
دستم بشه جدا
می خوام سپر بشم
جلوی نیزه ها
کی می مونه برات
منم بشم فدا
از قلب من خبر نداری
آخه مگه پسر نداری
از رو زمین تنم رو بردار
کی میگه تو سپر نداری
وای
داره می بُره نفسم
حالا به بابام می رسم
#شب_پنجم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
از دم صبح 1.mp3
5.16M
از دم صبح مانده در خیمه
در سرش داشت شور جنگیدن
هی عمویش شهید می آورد
کار او هم فقط شده دیدن
یک به یک مردها شهید شدند
نوجوان های قافله رفتند
سرو قامت رشید رفتند و
روی دست حسین برگشتند
از دم صبح گرم دیدن بود
کودکانه چه فکرها که نکرد
هی تلنگر به نفس خود می زد
که برو یا علی بگو ای مرد
بین خیمه نشسته بود اما
پا شد و گرم راه رفتن شد
فکر می کرد با خودش کودک
مصلحت نیست رفتنم لابد
به خودش زد نهیب که بس کن
پدرت بود شیر جنگ جمل
نوه ی مرتضی و فاطمه ای
مرگ پیش برادرت چو عسل
در همین حال بود یک دفعه
شیون مادری به گوش آمد
از پر خیمه روی دست عمو
دید شش ماهه دست و پا می زد
پر خون شد محاسن ارباب
از گلوی علی خضاب گرفت
ظاهرا یک سه شعبه با اخمش
خنده را از لب رباب گرفت
در دلش شاکی از خودش بود و
در سرش داشت شور جنگیدن
هی عمویش شهید می آورد
کار او هم فقط شده دیدن
دیگر اما رسید وقت وداع
حال خوبی نداشت در دل زار
و عمو رفت و ماند عبدالله
آسمان گشت بر سرش آوار
دست در دست عمه عبدالله
در کنارش کشان کشان می رفت
هر دو تا سمت خیمه می رفتند
شاکی از هفت آسمان می رفت
هی صدا می رسید از میدان
چه صداهای ناخوش احوالی
در همان خیمه گوشه ای کز کرد
شاکی از دست بی پر و بالی
هی صدا می رسید از میدان
در وجودش چه انقلابی بود
این صداهای نیزه و شمشیر
در وجودش عجب عذابی بود
کودکانه خدا خدا می کرد
ثانیه ثانیه زمان می رفت
دل او بود بین میدان و
هق هقش تا به آسمان می رفت
#عبدالله_بن_الحسن #حضرت_عبدالله #محمود_کریمی
@nohematn
از دم صبح 2.mp3
9.31M
هی صدا می رسید ازمیدان
بزنیدش حسین را بزنید
عمر سعد گفت با همه چیز
شده با سنگ و جوبها بزنید
داشت دیگر براش بد میشد
طفل شش ماهه رفته اما او
نتوانسته بود جانش را
مثل قاسم کند فدای عمو
هی صدا میرسید ازمیدان
زخم زد هرکه داشت کینه ی او
گفت فرمانده حرمله حالا
با سه شعبه بزن به سینه ی او
هی صدا میرسید از میدان
عمه گریان از این شنیدن شد
پرده خیمه را کنار زد و
خوب از خیمه گرم دیدن شد
صدنفر مردجنگ با نیزه
صدنفر مردجنگ هم با تیر
عده ای پیرمرد هم با سنگ
صدنفر آمدند با شمشیر
هر کسی هرچه داشت می آورد
ضربه ی خویش را سپس میزد
وحسین غریبِ بی عباس
در غریبی نفس نفس می زد
تا که این صحنه را به چشمش دید
گفت دیگر حرام شد ماندن
عمه من میروم خداحافظ
داد میزد فقط انا بن حسن
میدوید و خودش رجز میخواند
تن من جان من فدای حسین
گرچه سنّم کم است حیدریم
دین و ایمان من فدای حسین
به عمویش رسید در میدان
او خودش زیر ضربه ها می رفت
تا عمویش نبیند آسیبی
زیر شمشیر و نیزه ها می رفت
دشمن آنجا کشید شمشیری
او سپر شد برای جسم حسین
یادگار حسن رجز می خواند
سر و دستم فدای جسم حسین
استخوانش شکست با شمشیر
ناله ی وای مادرم پیچید
پسر مجتبی است مادری است
بدنش مثل بید میلرزید
خون او بی حساب و حد میرفت
بی رمق روسفید شد آخر
شیر بچه به آرزوش رسید
مرد بود و شهید شد آخر
شمر آمد پرید در گودال
تن این طفل را کنار انداخت
به روی سینه ی حسین نشست
دست در گیسوی شکار انداخت
سر او را چه ناشیانه برید
داشت میدید مادرش هرچند
خنجرش کند بود آخر سر
پا به سینه گذاشت سر را کند
#محرم #حضرت_عبدالله #محمودکریمی
@nohematn
ای اهل عزا اجر شما.mp3
2.2M
ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر
مهمان حسینینم بگو یا علی اصغر
این کودک شش ماهه گل باغ رباب است
پرپر شده در گلشن زهرا علی اصغر
هر کس که به گهواره ی دل جا دهد او را
او را بدهد در حرمش جا علی اصغر
ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید
چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر
طفلش مشماری که بوَد باب الحوائج
پرونده ی ما را کند امضا علی اصغر
بر مشام جان رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی روی حسینم یا رضا رخصت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #امیر_برومند
@nohematn
کسی که از دو لبش.mp3
2.8M
کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد
کسی که باده به نامش شراب می نوشد
کسی که از قدمش سلسبیل سیراب است
کسی که از دم قدسیش نیل سیراب است
همان کسی که چکید آبشار از مشتش
همان که داد به دریا حیات، انگشتش
کسی که صاحب آب است و جده اش زهرا
کسی که تشنه ی لبخند او بوَد سقا
کسی که از غم او کائنات لبریز است
همان که از کرم او فرات لبریز است
به آه تشنگی اش هیچکس جواب نداد
کسی به حنجر خشکش دو قطره آب نداد
عطش گرفت لبش را، که گفته شیر مکید؟
به جای شیر در آنجا سه شعبه تیر مکید
وحوش و طیر بیابان درنده ها سیراب
عزیز فاطمه لب تشنه، اسب ها سیراب
جه کرد آب، لب کوفیان خنک می شد
کبود شد لب اصغر، سنان خنک می شد
بس است حرمله قلب رباب می لرزد
بگو که این سر کوچک چقدر می ارزد
صدای حرمله آتش به عمق جان می زد
عروس فاطمه را با ته کمان می زد
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
لالا لالا گل پونه.mp3
8.95M
لا لا لا گل پونه
گنجشک بی آب و دونه
بابا چشماتو می بنده
با دستایی که غرق خونه
هنوز چشات می سوزه
دلم برات می سوزه
دلم برا زخمای
خشک لبات میسوزه
بال و پرت پر از خونه
حال منو کی می دونه
لالا لالا گرما به چشات خواب آورده
لالا لالا فاطمه برات آب آورده
لالا لالا گل بابا
دستاتو آوردی بالا
چی گفتی به آسمون که
سرت به مویی بنده حالا
زخم گلوت خونینه
طرّه ی موت خونینه
قنداقه ی تو مثل
مشک عموت خونینه
ثانیه ها چه دشواره
بند دلم شده پاره
لالا لالا از زخم گلوت خون می باره
لالا لالا مادرت هنوز بی قراره
لالا لالا گل لاله
برگشتن دیگه محاله
دور گهواره نشستن
اهل حرم با آه و ناله
غمت مثل شمشیره
جون منو می گیره
دیگه پاهام می لرزه
بابات داره می میره
داغ غمت چه سنگینه
خون جگرم تو این سینه
لالا لالا ای غنچه ی پژمرده ی من
لالا لالا همسنگر تیر خورده ی من
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 1.mp3
5.76M
چرا قهری مگر تقصیر دارم
به جایت بر کفم زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانه ام موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازه ات بوی تو دارد
نمی آید پس از تو خواب، ای کاش
که می مردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمی خوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر می داد
به من نان خشک با تحقیر می داد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر می داد
دوباره روضه می گیرم عزیزم
دراین ویرانه می میرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغ بچه دیده است
نگفتند از بلا پشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمی ماندی به نیزه چاره کردند
سرت را با نخ قنداقه بستند
چه حسرت ها چشیدم، بچه ام را
چه سختی ها کشیدم، بچه ام را
کنار بچه های نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 2.mp3
3.27M
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که روی سینه بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر، نه شرم کردند
بساط غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحت تر بخوابی
زدند و سینه اش را نرم کردند
به سر شد خاک عالم نیزه رد شد
به پشت خیمه دیدم نیزه رد شد
به دنبال تو میگشتند در خاک
چنان زد از تنت هم نیزه رد شد
به پشت خیمه ام قلبم گرفته
تمام چهره ام را غم گرفته
ز بس نازی که تیری با سه شعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان باتیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینه خود کَند بابا
حسن لطفی
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 3.mp3
4.89M
چرا قهری مگر تقصیر دارم
به جایت بر کفم زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانه ام موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازه ات بوی تو دارد
نمی آید پس از تو خواب، ای کاش
که می مردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمی خوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر می داد
به من نان خشک با تحقیر می داد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر می داد
دوباره روضه می گیرم عزیزم
دراین ویرانه می میرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغ بچه دیده
نگفتند از بلا پشتش خمیده
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفیده
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمی ماندی به نیزه چاره کردند
سرت را با پر قنداقه بستند
چه حسرت ها چشیدم بچه ام را
چه سختی ها کشیدم بچه ام را
کنار بچه های نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
حسن لطفی
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حمید_علیمی
@nohematn
بی تابم و باز.mp3
2.14M
بی تابم و باز حرف صبر آمده است
تو رفتی و آه، تازه ابر آمده است
انگار به کشتن تو راضی نشده
با نیزه برای نبش قبر آمده است
برای حل تمام حوائج عالم
اگر کند نگهی شیرخوارتان کافی است
کجا خفتی کجا گنجینه ی من
بیا بیرون ز خاک آئینه ی من
از آن ساعت که قدری آب خوردم
کمی شیر آمده در سینه ی من
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حنیف_طاهری
@nohematn
به سمت گودال 1.mp3
3.29M
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
یه گوشه ی گودال مادرو دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
صدا زدی من رو خودم شنیدم من
صدای رگ هات بود دیر رسیدم من
افتان و خیزان و نفس بریدم من
پیراهنو بردن دیر رسیدم من
با بوسه از رگ هات به خون تپیدم من
میون خاک و خون دیر رسیدم من
#شب_عاشورا #روز_عاشورا #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
به سمت گودال 2.mp3
2.82M
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
یه گوشه ی گودال مادرو دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
صدا زدی من رو خودم شنیدم من
صدای رگ هات بود دیر رسیدم من
افتان و خیزان و نفس بریدم من
پیراهنو بردن دیر رسیدم من
با بوسه از رگ هات به خون تپیدم من
میون خاک و خون دیر رسیدم من
#شب_عاشورا #روز_عاشورا #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
به سمت گودال 3.mp3
5.94M
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
یه گوشه ی گودال مادرو دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
صدا زدی من رو خودم شنیدم من
صدای رگ هات بود دیر رسیدم من
عمامه ات و بردن دیر رسیدم من
شمشیرت و بردن دیر رسیدم من
افتان و خیزان و نفس بریدم من
پیراهنو بردن دیر رسیدم من
با بوسه از رگ هات به خون تپیدم من
میون خاک و خون دیر رسیدم من
عزیز خواهر
غریب مادر
#شب_عاشورا #روز_عاشورا #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
به سمت گودال 4.mp3
3.23M
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود نعره کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
نمیره از یادم که شد سرت جنجال
سنان چه بد می زد، وای من از گودال
تو قتلگاه دیدم شد بدنت پامال
تنت رو له کردن، وای من از گودال
#شب_عاشورا #روز_عاشورا #نریمان_پناهی
@nohematn