eitaa logo
نوجوان انقلابی
903 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
14 فایل
•|﷽|• برای پیشرفت نیاز به نظر شما داریم پس پیشنهاد هاتون رو به صورت ناشناس برای ما ارسال کنید↶ https://harfeto.timefriend.net/16388165387115 خادم کانال↶ @Hoseynshahad شروط↶ @sharayetnojavanenghelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴حالا که جا مانده‌ایم... ▪️به نیت تعجیل در فرج امام عصر علیه‌السلام ▪️همراه با کاروان اربعینیان زائر می‌شویم. ▪️پیشنهادهایی برای کسانی که جامانده‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت زیارت اربعین
🔞📛 *گناه جاریه چیست ؟* ✍🏻 گناه جاریه گناهـی است که *حتی با مــرگ فــرد هـم این گناه تمـام نـمیشود و به هر میـزان که باعث گمـراه شدن افراد دیگر شود به کارنــامه اعمـال او ایـن گنــاه اضافه میشود* 🤦🏻‍♂️ 👤گناهی که با اشتـراک گذاری شمـا منتشـر میشود و منتشـر میشود و منتشـر میشود و درصحــرای قیامــت با انبوهــی از گنــاهان مواجــه خواهی شد که حتی فکرش را هم نمیکردی ‼️ 🤯آیا این ها گناهان من است ‼️ 🤦🏻‍♂️من که اصلا این اشخاص را نمیشناسم⁉️ 👈🏻چرا من مسئول گناهشان هستم و در آن شریکم 💭 *مطمئن باشیــد شما با نشر یک عکس حدیث دروغ، تصویر ترانه های مبتذل و...دعوت به کارهای منکر و...یا فیلم یا آهنگ در این گنــاه شرکت خواهی کرد* 🕳️ پستهای سیاسی دروغ وآنچه به صحت آن مطمئن نیستی وبرای خوشایند وخنده دیگران ارسال میکنی ... 🔥چه بسیار کسانی که به وسیله شما با آن گناه آشنا شوند و آن را منتشر کنند با هر نشر ،گناهی به گردن شماست.... ⛔احتیاط کنیم 📜مبادا کارنامه اعمال ما پر شود از *گناهان جــــاریه* که تا قیامت جریان دارند و حتی پس از مرگ ما هم دفتر ثبت این گناهان بسته نخواهد شد ... *پـاک کن آنچه را که روز حساب برعلیه تو شهادت میدهد* انتشارصدقه جاریه🌷 🇮🇷 @nojavan_enghelabi
⭕️ مروری کوتاه بر گوشه‌ای از زندگی آیت‌الله العظمی علامه حسن‌زاده آملی رحمه‌الله 🇮🇷 @nojavan_enghelabi
🌹 خیلی قشنگ حتما بخونید🙏 حاج آقا باید برقصه!!! چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻 دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند… 😳😳😳 آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی💄، مانتوی تنگ👗🕶و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰 اخلاق‌شان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند😀😀😀 و مسخره می‌کردند😜😜😝😍 و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست... باید از راه دیگری وارد می‌شدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما… سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ … حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔 گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید.🥀 گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم🥀🥀 دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏 حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌ بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...🙏🏻🙏🏻 می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است…🥀🥀🥀 از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف🤗و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.😜 کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا😭🎋😭🎋😭🎋🎋 ! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏 برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...😭🎋😭🎋 تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…😭😭😭😭😭😭 عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند … 😭😭😭😭😭 شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد.🎋🎋🎋🎋 هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم... به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند… چند دقیقه‌ای گذشت… همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔 چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعة‌الزهرای قم رفته‌اند … آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏
💠امام صادق (علیه السلام) ثواب در شب و روز جمعه هزار برابر است ... آیت الله بهجت ؛ بلا با صدقه رفع میشود ، اگرچه محکم محکم شده باشد ...
📲💭 براندازها شیعه‌ها رو مسخره می‌کنن که چند صد ساله منتظرن امام زمان بیاد نجاتشون بده خودشون چهل ساله منتظرن شاهزاده‌ای که ملق می‌زنه و از مامانش پول تو جیبی می‌گیره و دست تو دماغش می‌کنه بیاد ایران رو نجات بده :))) ✍🚩ایگو 🇮🇷 @nojavan_enghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ روایت جانبازی که دشمن پوست سرش را در جنگ کَند/ جانباز دفاع مقدس: دو نماز عصرم قضا شد، دوبار شهادت از من سلب شد. @nojavan_enghelabi
🌺 🔸 در زمان های قدیم مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد .به همین دلیل بزرگان قبیله گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند. 🔸پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد .بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید . 🔸پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد . ⁉️بزرگان قبیله بادیدن او پرسیدند : قصه این کوزه چیست؟ 🔸پیر قبیله پاسخ داد : گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم. بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند. عیب‌مردم فاش‌کردن بدترین‌عیب‌هاست عیب‌گو اول‌کند بی‌پرده عیب خویش را 📚حکایت‌های معنوی 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ @nojavan_enghelabi ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
¦↬🖇📞 ‌‌ هࢪوقت‌مےخواسٺ‌بࢪا؎جوانان‌ یادگاࢪ؎بنویسد؛مےنوشت:. من‌ڪان‌اللّٰھ‌ڪان‌اللّٰھ‌‌لھ! هࢪڪہ‌باخداباشدخدابااوسـت!(': ࢪسم‌؏ـاشق‌نیست‌یڪ‌دل‌و‌دو‌دلبࢪداشتن..! "شھیدمحمد‌ابࢪاهیم‌‌همت" •. ‌ 📞🖇
با رفتنت مصیبت زهرا(س) شروع شد داغ پسر به سینه‌ی مادر گذاشتند... رحلت پیامبر مهربانی‌ها حضرت محمدمصطفی(ص) تسلیت
یا امام حسن مجتبی(ع) سنگ صبـــور مأمن غم‌ها و دردها ای خانه‌ات پناه همه کوچه‌گردها شهادت مظلومانه کریم اهل‌بیت(ع) تسلیت
🌹🍃 با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود كه هر زمان گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید (ع)🍂🖤 🥀 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🗝 تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد .... تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟» صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست، آن می‌آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!» ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ @nojavan_enghelabi ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
امام على عليه السلام : يَومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن يَومِ الجَورِ على المَظلُومِ .  روز عدالت براى ستمگر ، سخت تر از روز ستم بر ستمديده است . ( بحار الأنوار : ۷۷/۳۹۷/۱۸ ) ابوالحسن بنیصدر اولین رئیس جمهور ایران یکی از جنایتکاران و فتنه گران در دهه ۶۰ درگذشت. 🇮🇷@nojavan_enghelabi
✳️ انجمن اسلامی ایران! 🔻 اوایل انقلاب، اعضای انجمن اسلامى نيروى هوايى ارتش برای ملاقات آمده بودند. امام آن‌ها را به تلاش بیشتر در راه تبلیغ و ترویج تشویق کرد و گفت: «اين قرآنی كه ما داريم... و هيچ‌كس ندارد در دنيا، اين را معرفى كنيد. » بعد هم راهکاری عملی به آن‌ها داده و گفته بودند: «كارشناس‌ها[ی قرآنی و اسلامی] را پيش خودتان ببريد. از آن‌ها استفاده كنيد و اين را توسعه بدهيد كه يک وقت ان‌شاءالله ايران بشود انجمن اسلامىِ ايران!» 📚 از کتاب «قرآن در سبک زندگی روح‌الله» 📖 ص ۶۰ 🇮🇷@nojavan_enghelabi
مثل ابراهیم خالصانه و بی ریا فعالیت می کرد. سر وصدا نداشت. هرجا می دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می داد. اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد. برای معرفی شهید ابراهیم هادی خیلی زحمت کشید. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد. او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست. 🌹 شهید محمدهادی ذوالفقاری 🇮🇷@nojavan_enghelabi
⚠️ میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛ همه جست و جوها و عکسایی رو که سرچ کردی رو لو میده... گفتم که فقط در جریان باشید