eitaa logo
نو+جوان
157 دنبال‌کننده
672 عکس
316 ویدیو
7 فایل
رسانه اختصاصی #نوجوانان سایت sejjil.net nojavan.sejjil.net ارتباط با ادمین: @shahed_ansar صفحه اینستاگرام : ooj_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ♨️ برنامه یک‌ساله 🔅 به نظر من اساسی‌ترین کار این مجموعه، این است که بر اساس آن هدف‌ها و سیاست‌هایی که گفته شده، برنامه ریخته بشود و معلوم گردد که ما از اول تا آخر امسال، چه‌کارهایی را باید بکنیم و تا کجا باید پیش برویم. بعد آخر سال بسنجیم، ببینیم شد یا نشد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🍃امام جواد علیه‌السلام: با ارزش ترين اعمال شيعيان ما انتـظار فـرج است..🍃 📚 منتخب الأثر، ص۲۲۳ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
💯 🔰 باهم رفتیم به محل تولدش همه جا را نشان مان داد وگفت: اگر روزی اقا به من اجازه بدهند از شغلم کناره بگیرم حتما به روستا برمیگردم و دوباره....... 👆 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🔴 (قسمت۱۹) 🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. ☘️ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . ☄️برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. ✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . ☘️سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. ✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ ❗️گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. ♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. ♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... ادامه دارد... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | مسئله کنکور 🔆 پیگیری کنکوری آقا... 👌 باید یک فکر صحیح، عمیق و عملی کرد.... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
✏️ 🌀 ، قدر و اندازه داره حد و حدودش هم تا جایی هست که؛ رو دست محبت نزنه! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 💢 قرآن: روز قیامت حتماً از نعمت ولایت سؤال می‌شوید! ⚠️شاید امسال، سال امتحان باشد.. 🔻مدل عزاداری را عوض کن، اما یک وقت به بهانۀ کرونا برای کم نگذاری! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🌱 حاج حسین یڪتآ ♨️ یادت باشہ ها! اول امام زمان(عج) یادِ تو میڪنہ بعد تو یاد امام زمان(عج) مےافتے! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🖼خلاقیت رزمندگان در جبهه ها😂😂🙂 وقتی هیچ موبایل و امکانات فتوشاپ نبود😁 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🔴 (قسمت۲۰) ✅شب با همسرم صحبت می کردیم خیلی از مواردی که برای من پیش آمده باورکردنی نبود. ☘️گفتم: لحظه آخر هم بهم گفتند به خاطر دعای همسر و دختری که در راه داری شفاعت شدی. 🔅 به همسرم گفتم این هم یک نشانه است اگر این بچه دختر بود معلوم می شود که تمام این ماجراها صحیح بوده.. 🍂 در پاییز همان سال دخترم به دنیا آمد ♻️تنها چیزی که پس از بازگشت من از آن وادی ترس شدیدی در من ایجاد می کرد و تا چند سال من را اذیت می‌کرد ترس از حضور در قبرستان بود. 💥من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیلی دلهره آور و ترسناک بود. 🌴اما این مسئله در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتاد آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسان ها پخش می شد. 🌼اما نکته مهم دیگری را که باید اشاره این است که در کتاب اعمال و در لحظات آخر حضور در آن دنیا،میزان عمر خودم را که اضافه شده بود مشاهده کردم. ⚡️ به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پایان رسیده و من اکنون در وقت‌های اضافه هستم. 🔰اما به من گفتند، ما زمانی که شما برای صله رحم و دیدار والدین و نزدیکانت میگذاری جز عمر شما محسوب نمی کنیم. همچنین زمانی که مشغول بندگی خالصانه خداوند یا زیارت اهل بیت هستی این مقدار نیز جز عمر شما حساب نمی‌شود 🔆 یقین داشتم که ماجرای شهادت همکاران من واقعی است. اما در روزگاری که خبری از شهادت نبود چطور این حرف را ثابت می کردم... 💠به همین خاطر چنین چیزی نگفتم اما هر روز که برخی از همکاران مرا میدیدم یقین داشتم که یک شهید را که تا مدتی بعد به محبوب خود خواهد رسید ملاقات می کنم. 💥احساس عجیبی در ملاقات با این دوستان داشتم می خواستم بیشتر از قبل با آنها حرف بزنم... یک شهید را که به زودی به ملاقات خدا میرفت میدیدم. ❄️ اما چطور این اتفاق می افتد آیا جنگی در راه است؟؟ 🌾 چهارماه بعد از عمل جراحی، مهرماه سال ۹۴ بود که در اداره اعلام شد کسانی که علاقمند به حضور در صف مدافعان حرم هستند می توانند ثبت نام کنند. 💐 جنب و جوشی در میان همکاران افتاد آنها که فکرش را می‌کردم همگی ثبت‌نام کردند. من هم با پیگیری بسیار توفیق یافتم تا پس از دوره آموزش تکمیلی راهی سوریه شوم. ✨ مرتب از خدا میخواستم که همراه با مدافعان حرم به کاروان شهدا ملحق شوم. هیچ علاقه‌ای به حضور در دنیا نداشتم 🍃 مگر اینکه بخواهم برای رضای خدا کاری انجام دهم. دیده بودم که شهدا در آن سوی هستی چه جایگاهی دارند لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم. 🌱 کارهایی را انجام دادم وصیتنامه و هر کاری که فکر می‌کردم باید جبران کنم انجام دادم. 🍀 آماده رفتن شدم، به یاد دارم که قبل از اعزام خیلی مشکل داشتم با رفتن من موافقت نمی شد... ادامه دارد... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🔅 امیرالمؤمنین عليه السلام: ✍️ الحَريصُ فَقيرٌ ولَو مَلَكَ الدُّنيا بِحَذافيرِها 🔴 حريص فقير است، حتّى اگر كران تا كرانِ دنيا را مالک شود. 📚 غررالحكم حدیث ۱۷۵۳ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼 📆 روز مقاومت اسلامی به مناسبت پیروزی حزب‌الله در جنگ ۳۳ روزه ⭐️ جنگ ۳۳ روزه و پیروزی مقاومت آن‌قدر شیرین بود که هر چه آن را مرور کنیم بر لذت ما افزوده می‌شود. روزی که حزب‌الله اسرائیل را به خاک سیاه نشاند و بار دیگر ایمان بر تجهیزات مادی پیروز شد. با مرور آن روزها می‌توان درس‌هایی برای این روزها گرفت... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | روز ناامیدی کفار... ✌️چه چیزی کفار رو برای همیشه ناامید می‌کنه؟! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
📖 «اگر بعد از آن که را به تو دادیم، کسانی با تو به ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما نفوسمان و شما نفوستان را فراخوانیم؛ سپس لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم!» (سوره آل عمران، آیه۶۱) 🔆 این را خدا به شما گفته بود و دلتان گرم بود به بودن این راه... به نسلی که قرار است بعد از سختی های بسیار، همچنان در همین مسیر بماند و دست آخر، پرچم را به دست منجی برساند؛ همان مهدی موعود که قرار است ادامه دهنده این سیر کمال باشد. و اگر این ایمان نبود، مگر می‌شد که شما جان عزیزترین مخلوقات را مباهله کنید؟! 💐 سالروز گرامی باد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
روضه خانگی - حضرت علی اکبر(ع) - 210.mp3
13.38M
🎧 ➕روی زانو چهار دست و پا رسیده بر سرش ... 🔻روضه حضرت (ع) ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ♨️ باید زنده شویم؛ مثل ! 🔻بیایید زندگی زیباتری را تجربه کنیم ... #۱:۲۰ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
(قسمت۲۱) ✅اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم. 🔅ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. 💥دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود. ☘ یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. 🌴 یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم. 🔷چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم. 🌾 جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. 🔷 من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند.. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت! 🌿 چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود. اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمی‌توانست آن نزدیک شود. 🍃شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم. ⚡️ در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. ✨آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند! 💥 جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ... 🌕چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید... 💥سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاه‌های خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم. ❄️ از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم. 🌸جواد با اصرار از من سوال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما می‌خورد؟ 🌕 گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.. 💥روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربی‌ها خوراک خوبی ایجاد شد... 🍀 خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. 🌷جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال می‌کند از دنیا می‌رود و می‌گویند شهید شد!! 🔥خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سال‌ها طوری از دنیا می‌رود که هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند!! ☄حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... ✨ چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم. خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم. 💫 آرپی‌جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می‌شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید می‌شویم. 🌱جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست. 💥 او می‌خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچه‌ها به زودی شهید می‌شوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم می‌خواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم. 🍃هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خط‌شکن محور باشی... ادامه دارد... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
مداحی_آنلاین_امنیت_در_روزگار_پس_از_ظهور_چگونه_خواهد_بود_حجت_الاسلام.mp3
1.77M
♨️امنیت در روزگار پس از ظهور چگونه خواهد بود 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چه‌کار کنیم که همۀ زندگی‌مان لذت‌بخش شود؟ 🔸مثل یک گل فروش که برای معشوقش گل می‌پیچد زندگی کن! 🌼 راه‌های رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی (ج۱۹) 🔻 کسی که کارهایش را با یک انگیزۀ حداقلی و سطحی انجام می‌دهد و نمی‌تواند برای فعالیت روزمرۀ خودش انرژی کافی داشته باشد، حتماً یک جای کارش ایراد دارد. ما باید این مشکل را برای خودمان حل کنیم تا بتوانیم واقعاً «با انرژی زندگی کنیم» 🔻 اینکه بخواهیم کارهای‌مان را با قدرت و نشاط فراوان انجام دهیم، زیاد وابسته نیست به نوع کاری که انجام می‌دهیم یا به منفعتی که از آن نصیب‌مان می‌شود، بلکه «به نگاه و نیت ما در انجام آن کار» وابسته است و اینکه آن را برای چه کسی انجام می‌دهیم؟ 🔻 یک گل‌فروش همیشه گل را دسته‌بندی می‌کند و به مردم می‌فروشد و یک منفعتی هم به‌دست می‌آورد. اما اگر این گل‌فروش یک‌روز خودش عاشق شود و بخواهد یک دسته گلی برای محبوب خودش بپیچد، این کار را با یک حسّ و انگیزۀ مضاعف انجام می‌دهد. 🔻 خدا برای اینکه تو بتوانی با انرژی زندگی کنی، از زندگی‌ات لذت ببری و همۀ کارهایت را با انرژی زیاد انجام دهی، می‌فرماید: همۀ کارهای زندگی‌ات را برای من انجام بده؛ من از تو می‌خرم!» حتی مسواک‌زدن را هم به‌خاطر خدا انجام بده. 🔻 یک لیوان آب به کسی دادن، چقدر لذت دارد؟ ظاهراً لذتی ندارد، ولی اگر همین‌کار ساده را به‌خاطر خدا انجام بدهی، لذت خواهی برد. نگذار زندگی‌ات بی‌مزه بگذرد؛ حتی یک لیوان آب را هم به‌خاطر او جابجا کن! 🔻 البته سخت است که آدم همۀ کارهایش را به‌خاطر خدا انجام دهد؛ خصوصاً برای ما که فعلاً عاشق خدا نیستیم؛ اما شدنی است. اول به‌خاطر «احترام خدا» یک مدتی این کارها را انجام می‌دهی، اما بعد کم‌کم عاشق خدا می‌شوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظه‌اش لذت‌ها می‌بری! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
🌀 | 🍚 ربا در معامله ❓ دیروز دو کیلو برنج هندی خریدم و مادرم گفت برو با ایرانی عوض کن دو کیلو برنج هندی رو دادم و بجاش یک کیلو ایرانی گرفتم شب تو مسجد یکی از بچه‌ها گفت این معامله رباست آیا معامله‌ام اشکال داره؟ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اشتباه تاریخی 😕 ببینید چجوری یک اشتباه تاریخی همه زحمت مردم ایران رو در ملی‌شدن صنعت نفت به باد داد 🌻 روایت آقا از کودتای ۲۸مرداد 🕳 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
(قسمت۲۲) ♻️خوشحال سوار موتور جواد شدم. رفتیم تا به یک تپه رسیدیم. به من گفت پیاده شو زود باش. 🔆 بعد داد زد: سید یحیی، بیا سید یحیی خودش را رساند و سوار شد من به جواد گفتم: اینجا کجاست خط کجاست نیروها کجایند؟ ♻️جواد گفت: این آر پی‌ جی را بگیر و برو بالای تپه آنجا بچه ها تو را توجیه می‌کنند. 🔰 رفتم بالای تپه و جواد با موتور برگشت. 💠منطقه خیلی آرام بود. تعجب کردند، از چند نفری پرسیدم: باید چیکار کنیم خط دشمن کجاست؟ ♻️گفتند:بشین اینجا خط پدافندی است فقط باید مراقب حرکات دشمن باشیم.. ❗️ تازه فهمیدم که جواد محمدی چیکار کرده! روز بعد که عملیات تمام شد جواد را دیدم گفتم: خدا بگم چیکارت بکنه برای چی منو بردی پشت خط؟؟ ✅ لبخند زد و گفت: فعلاً نباید شهید بشی.باید برای مردم بگویی چه خبر است. مردم معاد را فراموش کردند. به همین خاطر جایی بردمت که دور باشی. 🔅خلاصه سجاد مرادی و سید یحیی براتی اولین شهدا بودند.. مدتی بعد مرتضی زاده، شاه سنایی و عبدالمهدی هم... ♻️ در طی مدت کوتاهی تمام رفقای ما پر کشیدند رفتند، درست همانطور که قبلاً دیده بودم. جواد هم بعدها به آنها ملحق شد. 🔰بچه های اصفهان را به ایران منتقل کردند.من هم با دست خالی میان مدافعان حرم برگشته باحسرتی که هنوز اعماق وجودم را آزار می‌داد.. 🔆 مدتی حال و روز من خیلی خراب بود بارها تا نزدیکی شهادت می‌رفتم اما شهید نمیشدم... ⛔️ به من گفته بودند هر نگاه حرام حداقل ۶ ماه شهادت آن را برای آنها که عاشق شهادت هستند عقب می‌اندازد... ❎ روزی که عازم سوریه بودم این پرواز با پرواز آنتالیا همزمان بود. دختران جوان با لباس‌هایی بسیار زننده در مقابلم قرار گرفتند و من ناخواسته به آنها نگاهم افتاد. ♻️ بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هرچی میخواستم حواس خودم را پرت کنم نمی شد، اما دوستان من در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. 🔥 دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند... هر چه بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شد. گویی شیطان و یارانش آمده بودند تا به من ثابت کنند هنوز آماده نیستی. 💥با اینکه در مقابل عشوه‌های آنها هیچ حرف و عکس‌العملی نداشته ام متاسفانه در این آزمون قبول نشدم. ⚡️در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم چند نفر دیگر را می‌شناختم ان ها را نیز جزو شهدا دیده بودم میدانستم که آنها نیز شهید خواهند شد.. ❄️ یکی از آنها علی خادم بود پسر ساده و دوست داشتنی سپاه، آرام بود و بااخلاص... ✨ همیشه جایی می‌نشست تا نگاهش آلوده به نگاه حرام نشود. 🍃 در جریان شهادت رفقای ما علی مجروح شد با من به ایران برگشت و با خودم فکر کردم که علی به زودی شهید می‌شود اما چگونه ؟ 🌿یکی از رفقای ما که او هم در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بود در ایران بود. 🌸حتی در جمع مدافعان حرم هم حضور نداشت اما من او را در جمع شهدا دیده بودم... شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می شدند..! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌🌐رسانه اختصاصی نوجوانان سایت nojavan.sejjil.net @nojavan_sejjil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا