مجموعه تربیتی نوجوانان پیشران
⏯ شب دوم میهمان حاج آقای مهدی زاده بودیم برای مبحث مهم #شیطان_شناسی
⚠️ قرار بود خدمت حجت الاسلام متوسل بودیم که در مقابل خداشناسی رو هم بحث کنیم که مشکلی براشون پیش اومد و نتونستیم استفاده کنیم😔
◀️ سحر دوم رو که با هم خوردیم آماده نماز جماعت شدیم ( البته این رو همه متوجه نمی شن..)
⏺ بعد از نماز جماعت آماده یک استراحت چند ساعته تا نماز ظهر شدیم چون نمی تونستیم هر وقت که بخوایم استراحت کنیم.. آخه درب مسجد برای نماز جماعت باز می شد و تمیزی مکان و پتو ها توی این زمان خیلی مهم بود
*️⃣ بعد از نماز مغرب و عشاء افطاری رو توی سالن غذا خوری خوردیم و رفتیم سراغ مربی عزیز قرآنمون حاج آقای عسگرلو..
🔆 نیازی نیست از معنویت بچه ها بگیم..
ولی اگر نگیم بعضیا فکر میکنن اونجا دنبال بازی و غیره بودیم..
کافی بود لامپ های مسجد از رنگ های زرد و سفید تبدیل به سبز می شد..
اون موقع باید گوشه و کنارها بچه ها رو می دیدیم که بعضیا نماز شب می خونن..
بعضیا کتاب..
بعضیا روضه گوش می دادن..
بعضیا قرآن می خوندن چه دوتا سه تایی و چه تنهایی..
🔰جالب بود بعضیا داشتن کارها عقب مونده پایگاه رو انجام می دادن..
🌀تفریحات سالم هم داشتیم ..
مثلا مسابقه اسم و فامیل ..
چندتا از کلمه های جالبی که بچه ها برای امتیاز بیشتر می گفتن اینا بود..
میوه از گ گلابی گرمسار
رنگ از ی یونجه ای
غذا از ی یوزپلنگ کباب شده ( چطور گوشت خوک رو میشه خورد ولی گوشت یوزپلنگ رو نمیشه!!!)
⏪ حضور سر زده فرمانده محترم پایگاه هم برای بچه ها قوت قلب داشت..
↩️ در تمام مدت اعتکاف یک حیوان خانگی نیز ما رو همراهی می کرد..
گوش پخ..
💠 به نظرتون چه شخصیتی داره از ما عکس دسته جمعی می گیره؟
جواب های خود را به آیدی @mm1404 ارسال کنید.
🔵روز سوم اما خیلی خوب شروع شد..
اینکه یک نفر پیدا بشه با تمام جایگاهی که داره بی منت اونم توی اون ساعت از روز بیاد و برامون مناجات و روضه حضرت زینب سلام الله علیها بخونه باعث میشه تا آخر روز حتی اگر سحری نخوری انرژی داشته باشی..
داش عباس دمت گرم😘
⬅️ سحری خورده آماده شدیم که آخرین نماز جماعت صبح رو پشت سر حاج آقا بروجردی بخونیم..
*️⃣ ظهر که شد دوباره مجبور بودیم وسائل رو جمع و جور کنیم که ظاهر مسجد از لحاظ نظافت و تمیزی برای نمازگزاران آماده باشه..
⏮ اما این بار دیگه قرار نبود بعد از نماز استراحت کنیم چون قله اعمال اعتکاف درحال آغاز شدن بود.. اعمال #ام_داود
📶 از اینجا بود که دیگه دست هرکسی یک تسبیح می دیدی که داشت 100 حمد و 100 توحید و 10 آیت الکرسی می خوند..
↕️ بعدش هم همه اومدیم پای رحل ها برای شروع قرائت نزدیک به 6 جزء قرآن
بعضیا یک خمیازه می کشیدن و می دیدن که مثلاً 6 خط از قاری عقب موندن
( مجتبی آروم تر..😅)
خسته که می شدیم مثل پیشکسوتان مسجد رو صندلی قرآن می خوندیم..
🔄 خدا خیرش بده حاج آقای ضیایی رو که دعوتمون رو پذیرفت و بی ریا و بدون هیچ آلایشی اومدند
و هیئت هفتگی مون رو
بین قرآن های اعمال ام داود
توی مسجد
با زبون روزه
اونم شب جمعه
همراه با مناجات و دعای ام داود
با صدای گرم و دلنشین برادر عزیزمون آقای محمد قربانی برگزار کردیم...
و این چنین شد که چشم باز کردیم و دیدیم سه شبانه روز به چه سرعتی تموم شد...
آیا تا سال بعد زنده ایم و توفیق داریم توی مسجدمون معتکف بشیم؟