eitaa logo
بسیج نوجوانان مسجد امام رضا(ع)
370 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
528 ویدیو
15 فایل
زیر نظر بسیج مسجد امام رضا(ع)-پایگاه شهید بهشتی(ره)- میدان ابوذر خ قربانی خ قدرتی ارتباط مسئولین مقاطع آقای علی زبده 👈 09336391312 آقای محمدرضا خیری 👈 09367100542 آقای وحید حاجی گل 👈 09128016282 هیئت @heyat_razavi17
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیج نوجوانان مسجد امام رضا(ع)
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 #قسمت_چهاردهم آزار مؤمن در دوران جواني در پ
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 خلاصه پس از التماس‌هاي من، ثواب دو سال عبادت‌هاي مرا برداشتند و در نامه عمل او قرار دادند تا راضي شود. دو سال نمازي كه بيشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به خاطر اذيت و آزار يك مؤمن. در لابه‌لاي صفحات اعمال خودم به يك ماجراي ديگر از آزار مؤمنين برخوردم. شخصي از دوستانم بود كه خيلي با هم شوخي مي‌كرديم و همديگر را سر كار مي‌گذاشتيم. يكبار در يك جمع رسمي با او شوخي كردم و خيلي بد او را ضايع كردم. خودم هم فهميدم كار بدي كردم، براي همين سريع از او معذرت‌خواهي كردم. او هم چيزي نگفت. گذشت تا روز آخر كه مي‌خواستم براي عمل جراحي به بيمارستان بروم. دوباره به همان دوست دوران جواني زنگ زدم و گفتم: فلاني، من خيلي به تو بد كردم. يكبار جلوي جمع، تو را ضايع كردم. خواهش مي‌كنم مرا حلال كن. من شايد از اين بيمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحي گفتم و دوباره به او التماس كردم تا اين‌كه گفت: حلال كردم، ان‌شاءالله كه سالم و خوب برگردي. آن روز در نامه عملم، همان ماجرا را ديدم. جوان پشت ميز گفت: اين دوست شما همين ديشب از شما راضي شد. اگر رضايت او را نمي‌گرفتي بايد تمام اعمال خوب خودت را مي‌د‌‌ادي تا رضايتش را كسب كني، مگر شوخي است، آبروي يك انسان مؤمن را بردي. 🖋ادامه دارد...
بسیج نوجوانان مسجد امام رضا(ع)
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 #قسمت_چهاردهم آزار مؤمن در دوران جواني در پ
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 خلاصه پس از التماس‌هاي من، ثواب دو سال عبادت‌هاي مرا برداشتند و در نامه عمل او قرار دادند تا راضي شود. دو سال نمازي كه بيشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به خاطر اذيت و آزار يك مؤمن. در لابه‌لاي صفحات اعمال خودم به يك ماجراي ديگر از آزار مؤمنين برخوردم. شخصي از دوستانم بود كه خيلي با هم شوخي مي‌كرديم و همديگر را سر كار مي‌گذاشتيم. يكبار در يك جمع رسمي با او شوخي كردم و خيلي بد او را ضايع كردم. خودم هم فهميدم كار بدي كردم، براي همين سريع از او معذرت‌خواهي كردم. او هم چيزي نگفت. گذشت تا روز آخر كه مي‌خواستم براي عمل جراحي به بيمارستان بروم. دوباره به همان دوست دوران جواني زنگ زدم و گفتم: فلاني، من خيلي به تو بد كردم. يكبار جلوي جمع، تو را ضايع كردم. خواهش مي‌كنم مرا حلال كن. من شايد از اين بيمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحي گفتم و دوباره به او التماس كردم تا اين‌كه گفت: حلال كردم، ان‌شاءالله كه سالم و خوب برگردي. آن روز در نامه عملم، همان ماجرا را ديدم. جوان پشت ميز گفت: اين دوست شما همين ديشب از شما راضي شد. اگر رضايت او را نمي‌گرفتي بايد تمام اعمال خوب خودت را مي‌د‌‌ادي تا رضايتش را كسب كني، مگر شوخي است، آبروي يك انسان مؤمن را بردي. 🖋ادامه دارد...
اطلاعیه تشویقی عزیزانی که هر شب قسمتی از کتاب سه دقیقه در قیامت را در کانال مطالعه میکنند بعد از اتمام کتاب ، سوالات چهار گزینه ای مطرح میشود 🌷و به نفرات برتر جایزه تعلق میگیرد 🌷 هر شب کتاب بخوانیم 😊🌷 @nojavanrazavi17
فرازی از وصیتنامه حضرت زهرا (س)🌹🖤 (ای علی) تو را وصیت می‌كنم هیچ یك از آنان كه به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب كردند، نباید در تشییع جنازه من شركت كنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده كه فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگذارد. مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشم‌ها آرام گرفته و دیده‌ها به خواب فرو رفته باشند! بسیج مسجد امام رضا علیه السلام @emamreza17
#حی_علی_العزا صلی الله علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها 📌شب اول جلسه ⏰زمان: پنجشنبه ۲۵ دی ماه از ساعت ۱۵ مکان: میدان ابوذر _ خیابان قربانی _ خیابان قدرتی _ مسجد امام رضا (ع) 🏴 هیئت رضوی 🆔@heyat_razavi17
هیئت رضوی 🏴 هم اکنون @nojavanrazavi17
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 اعجاز اشک ايستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه مي‌کردم. انگار هيچ اراده‌اي از خودم نداشتم. هيچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه مي‌کردم. يکي آمد و دو سال نمازهاي من را برد! ديگري آمد و قسمتي از کارهاي خير مرا برداشت. بعدي... بلاتشبيه شبيه يک گوسفند که هيچ اراده‌اي ندارد و فقط نگاه مي‌کند، من هم فقط نگاه مي‌کردم. چون هيچ‌گونه دفاعي در مقابل ديگران نمي‌شد کرد. در دنيا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع مي‌کند و با گرفتن وکيل و... خود را تاحدودي از اتهامات تبرئه مي‌کند. اما اين‌جا... مگر مي‌شود چيزي گفت؟! فقط نگاه مي‌کردم. حتي آنچه در فکر انسان بوده براي همه نمايان است، چه رسد به اعمال انسان. براي همين هيچکس نمي‌تواند بي‌دليل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چه‌قدر گناهاني را ديدم که مصداق اين ضرب‌المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته. شخصي در مقابل من غيبت کرده يا تهمت زده و من هم در گناه او شريک شده بودم. چه‌قدر گناهاني را ديدم که هيچ لذتي برايم نداشت و فقط سرافکندگي برايم ايجاد کرد. خيلي سخت بود. خيلي. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت. اما زماني که بررسي اعمال من انجام مي‌شد و نقايص کارهايم را مي‌ديدم، گرماي شديدي از سمت چپ به سوي من مي‌آمد! حرارتي که نزديک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما... اين حرارت تمام بدنم را مي‌سوزاند، طوري که قابل تحمل نبود. همه جاي بدنم مي‌سوخت، به‌جز صورت و سينه و کف دست‌هايم! براي من جاي تعجب بود. چرا اين سه قسمت بدنم نمي‌سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهميدم. من از نوجواني در هيئت و جلسات فرهنگي مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصيه مي‌کرد که وقتي براي آقا امام حسين(ع) و يا حضرت‌زهرا(س) و اهل بيت اشک مي‌ريزي، قدر اين اشک را بدان. اشک بر اين بزرگان، قيمتي است و ارزش آن را در قيامت مي‌فهميم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنيده بود که اين اشک را به سينه و صورت خود بکشيد و اين کار را مي‌کرد. من نيز وقتي در مجالس اهل‌بيت گريه مي‌کردم. اشک خود را به صورت و سينه‌ام مي‌کشيدم. حالا فهميدم که چرا اين سه عضو بدنم نمي‌سوزد! نکته ديگري که در آن وادي شاهد بودم بحث اشک و توبه بر درگاه الهي بود. من دقت کردم که برخي گناهاني که مرتکب شده بودم در کتاب اعمالم نيست! بعد از اين‌که انسان از گناهي توبه مي‌کند و ديگر سمتش نمي‌رود، گناهاني که قبلاً مرتکب شده کاملاً از اعمالش حذف مي‌شود. آن‌جا رحمت خدا را به خوبي حس کردم. حتي اگر کسي حق‌الناس بدهکار است اما از طلبکار خود بي‌اطلاع است، با دادن رد مظالم برطرف مي‌شود. اما حق‌الناسي که صاحبش را بشناسد بايد در دنيا برگرداند. حتي اگر يک بچه از ما طلبکار باشد و در دنيا حلال نکرده باشد، بايد در آن وادي صبر کنيم تا بيايد و حلال کند. 🖋ادامه دارد... @nojavanrazavi17
#حی_علی_العزا صلی الله علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها 📌شب دوم جلسه ⏰زمان: جمعه ۲۶ دی ماه از ساعت ۱۵ مکان: میدان ابوذر _ خیابان قربانی _ خیابان قدرتی _ مسجد امام رضا (ع) 🏴 هیئت رضوی 🆔@heyat_razavi17
بسیج نوجوانان مسجد امام رضا(ع)
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 #قسمت_هفدهم اعجاز اشک ايستاده بودم و مات و م
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 بیت‌المال از ابتداي جواني و از زماني كه خودم را شناختم، به حق‌الناس و بيت‌المال بسيار اهميت مي‌دادم. پدرم خيلي به من توصيه مي‌كرد كه مراقب بيت‌المال باش. مبادا خودت را گرفتار كني. از طرفي من پاي منبرها و مسجد بزرگ شدم و مرتب اين مطالب را مي‌شنيدم. لذا وقتي در سپاه مشغول به كار شدم، سعي مي‌كردم در ساعاتي كه در محل كار حضور دارم، به كار شخصي مشغول نشوم. اگر در طي روز كار شخصي داشتم و يا تماس تلفني شخصي داشتم، به همان ميزان و كمي بيشتر، اضافه‌كاري بدون حقوق انجام مي‌دادم كه مشكلي ايجاد نشود. با خودم مي‌گفتم: حقوق كمتر ببرم و حلال باشد خيلي بهتر است. از طرفي در محل كار نيز تلاش مي‌كردم كه كارهاي مراجعين را به دقت و با رضايت انجام دهم. اين موارد را در نامه عملم مي‌ديدم. جوان پشت ميز به من گفت: خدا را شكر كن كه بيت‌المال بر گردن نداري وگرنه بايد رضايت تمام مردم ايران را كسب مي‌كردي! اتفاقاً در همان‌جا كساني را مي‌ديدم كه شديداً گرفتار هستند. گرفتار رضايت تمام مردم، گرفتار بيت‌المال. اين را هم بار ديگر اشاره کنم ُبعد زمان و مكان در آنجا وجود نداشت. يعني به راحتي مي‌توانستم كساني را كه قبل از من فوت كرده‌اند ببينم، يا كساني را كه بعد از من قرار بود بيايند! يا اگر كسي را مي‌ديدم، لازم به صحبت نبود، به راحتي مي‌فهميدم كه چه مشكلي دارد. يكباره و در يك لحظه مي‌شد تمام اين موارد را فهميد. من چه‌قدر افرادي را ديدم كه با اختلاس و دزدي از بيت‌المال به آن طرف آمده بودند و حالا بايد از تمام مردم اين كشور، حتي آن‌ها كه بعدها به دنيا مي‌آيند، حلاليت مي‌طلبيدند! اما در يكي از صفحات اين كتاب قطور، يك مطلبي براي من نوشته بود كه خيلي وحشت كردم! يادم افتاد كه يكي از سربازان، در زمان پايان خدمت، چند جلد كتاب خاطرات شهدا به واحد ما آورد و گذاشت روي طاقچه و گفت: اين‌ها اينجا بماند تا سربازهايي كه بعداً مي‌آيند، در ساعات بيكاري استفاده كنند. كتاب‌هاي خوبي بود. يك سال روي طاقچه بود و سربازهايي كه شيفت شب بودند، يا ساعات بي‌كاري داشتند استفاده مي‌كردند. بعد از مدتي، من از آن واحد به مكان ديگري منتقل شدم. همراه با وسايل شخصي كه مي‌بردم، كتاب‌ها را هم بردم. 🖋ادامه دارد...
#حی_علی_العزا صلی الله علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها 📌شب سوم جلسه ⏰زمان: شنبه ۲۷ دی ماه از ساعت ۱۸:۳۰ مکان: میدان ابوذر _ خیابان قربانی _ خیابان قدرتی _ مسجد امام رضا (ع) 🏴 هیئت رضوی 🆔@heyat_razavi17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا خداوند ، مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی عظیم برتری داده است عرض خسته نباشید به بسیجیان و بچه های زحمت کش غرفه سلامت خسته نباشید... ⭕️ قیمت محصولات به شرح زیر میباشد پک حاوی 4 عدد ماسک 😷 : ۴۰۰۰ تومن بسته حاوی 50 عدد ماسک 😷 : ۴۰٫۰۰۰ تومن محلول 🧴 : اسپری کوچیک : ۹۰۰۰ هزار تومان اسپری بزرگ : ۱۰٫۰۰۰ هزار تومان نیم لیتر : ۲۰٫۰۰۰ هزار تومان یک لیتر : ۴۰٫۰۰۰ هزار تومان #گزارش_تصویری
🔴 فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا خداوند ، مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی عظیم برتری داده است عرض خسته نباشید به بسیجیان و بچه های زحمت کش غرفه سلامت خسته نباشید... ⭕️ قیمت محصولات به شرح زیر میباشد پک حاوی 4 عدد ماسک 😷 : ۴۰۰۰ تومن بسته حاوی 50 عدد ماسک 😷 : ۴۰٫۰۰۰ تومن محلول 🧴 : اسپری کوچیک : ۹۰۰۰ هزار تومان اسپری بزرگ : ۱۰٫۰۰۰ هزار تومان نیم لیتر : ۲۰٫۰۰۰ هزار تومان یک لیتر : ۴۰٫۰۰۰ هزار تومان #گزارش_تصویری
#حی_علی_العزا صلی الله علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها 📌شب چهارم جلسه ⏰زمان: یکشنبه ۲۸ دی ماه از ساعت ۱۵ مکان: میدان ابوذر _ خیابان قربانی _ خیابان قدرتی _ مسجد امام رضا (ع) 🏴 هیئت رضوی 🆔@heyat_razavi17
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۲. سبقت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها برای دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام ویژه ایام سلام الله علیها (۳) 📍طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل‌ها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. 📍به او گفتند چه کار می‌خواهی انجام دهی. گفت می‌خواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت "وَ إن" یعنی اگر چه چنین باشد). 📍طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفته‌اید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش می‌کشم. 📍در خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد. 📍لذا اینکه سوال می‌شود چرا با وجود امیرالمومنین علیه‌السلام در خانه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت می‌جوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با غاصبان مهاجم می‌شتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمی‌رفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند. 📍طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که از صدای عمربن‌خطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش‌های پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟! 📍عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، می‌دانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش می‌کشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند. 📍حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیم! 🔸این بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونه‌ای که دل‌های آن‌ها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند. در اینجا ابن‌قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد... 📲 @rajabidavani
هیئت رضوی پنجشنبه روز اول مراسم فاطمیه دوم سال۹۹ @heyat_razavi17
هیئت رضوی جمعه روز دوم مراسم فاطمیه دوم سال۹۹ @heyat_razavi17
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۳. چگونگی هجوم ویژه ایام سلام الله علیها (۴) 📍ابن قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد و عمربن خطاب و افراد او درون خانه امیرمومنان و حضرت زهرا علیها السلام هجوم آوردند، اما نمی‌گوید چگونه. 📍در منابع شیعه چنین آمده است که عمربن‌خطاب تهدید خود را عملی کرد و در را به آتش کشید و همین که از بیرون، در سوختگی پیدا کرد و نیم سوز شد با لگدی محکم آن را گشود، درحالی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پشت درب بود و ضربت در به پهلوی مبارک آن حضرت وارد شد و آن حضرت بین در و دیوار مورد آسیب جدی قرار گرفت و چون باردار بود، پهلوی مبارکش شکست و جنینی که در شکم داشت از بین رفت و بیهوش بر زمین افتاد. 📍مهاجمان داخل خانه ریختند و که درون خانه بود وقتی چنین صحنه‌ای را مشاهده کرد سلاح خود را کشید و به سوی مهاجمان حمله ور شد. اما بر زمین افتاد و بر سر او ریختند و او را خلع سلاح کردند و به سراغ امیرمومنان علیه السلام رفتند و بازوان حضرت را بستند و آن حضرت را از خانه کشان کشان به سوی مسجد بیرون بردند. 📍بنابراین طبق نقلی که تقدیم حضور مخاطبان عزیز کانال شد، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها توسط عمربن‌خطاب مورد ضربت قرار می‌گیرد که با گشودن در و حمله ای که صورت گرفت پهلوی مبارکش می شکند و جنین خود را از دست می دهد. 📍عواملی که موجب شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد را اینگونه می‌توانیم بر شماریم: 🔸۱. مصیبت بزرگ رحلت جانسوز نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که تحمل آن برای کسانی که به ساحت مقدس پیغمبر اکرم معرفت داشته‌اند بسیار سنگین و طاقت‌فرسا بود. مصیبت عظمای ارتحال پیغمبر چنان است که ما در زیارت‌های آن حضرت به این مهم اشاره می‌کنیم. از آن جمله در زیارت روز شنبه که تعلق به ساحت مقدس پیامبر اکرم دارد ما سه بار استرجاع میکنیم و می‌گوییم: انا لله و انا الیه راجعون و سپس عرضه میداریم: اصبنا بک یا حبیب قلوبنا فما اعظم المصیبة بک حتی انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک فانا لله و انا الیه راجعون. به این معنا که ای محبوب قلب‌های مومنان در اثر مصیبت رحلت شما، ما به بزرگترین مصیبت گرفتار شدیم. چرا که با رحلت وجود مقدس آن حضرت نعمت وحی بر ما قطع می شود و به این گونه ما دچار فقدان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می شویم. 📍یا در دعای افتتاح در ماه مبارک رمضان به خدا شکوه می کنیم از نبود پیغمبر و ارتحال آن حضرت "اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا" خدایا ما به تو شکایت میکنیم از این که پیامبرمان از دست رفته است. 📍حالا مسلم است وقتی بعد از ۱۴۰۰ سال برای ما این فاجعه و مصیبت تازگی دارد. برای حضرت زهرا و امیرمومنان علیه‌السلام در آن روزهای اول، مصیبتی بس بزرگ و طاقت فرساست. 🔸۲. عامل دیگری که برای حضرت زهرا علیهاالسلام مصیبت بار بود و باعث ناراحتی و غم و اندوه آن حضرت و در نهایت شهادت وجود مقدسش گردید، خیانتی است که امت بعد از رحلت پیغمبر به راه پیغمبر و اسلام مرتکب می‌شوند. حضرت زهرا به چشم می‌دید چگونه دستاوردهای عظیم پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم با غصب خلافت و ضربه زدن به ولایت در آستانه و نابودی و انحطاط قرار گرفته است و این امر به شدت آن حضرت را رنج می داد. 🔸۳. عامل سوم هم همین بحثی بود که تقدیم حضورتان شد، یعنی هجوم به خانه آن حضرت و مضروب کردن وجود مقدسش، شکستن پهلوی مبارکش و سقط جنینی که داشت. تبعات ناشی از یک چنین هجمه‌ای این بود که آن وجود مقدس را در بستر شهادت قرار داد. حضرت چندین روز بستری بودند تا شهید شدند و روحشان به سوی خداوند با دلی پردرد پرواز کرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۴. ماجرای مسجد و تهدید امیرالمومنین علیه‌السلام به قتل ویژه ایام سلام الله علیها (۵) 📍به مناسبت ایام فاطمیه به بخشی از نقش عظیم و بی بدیل وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها در دفاع از ولایت می پردازیم. در مباحث پیشین اشاره شد که وقتی امیرمومنان حاضر به بیعت با خلیفه غاصب نشد و شماری از اصحاب برگزیده پیغمبر در دفاع از ولایت در خانه آن حضرت اجتماع و تحصن کرده بودند، عمربن‌خطاب با فرمان خلیفه و افرادی که در اختیار داشت به خانه آن ذوات مقدس حمله ور شد و خانه را محاصره کردند. مهاجمان با به آتش کشیدن درب خانه، به درون خانه هجوم آوردند و امیرمومنان علیه‌السلام را دستگیر نموده و به سوی خلیفه در مسجد حرکت دادند. 📍طبق نقل‌هایی که داریم، هنگامی که می‌خواستند حضرت امیر علیه‌السلام را از خانه خارج کنند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که به هوش آمده بود پیش آمد و جامه امیرالمومنین را محکم گرفت و مانع شد. 📍وقتی دیدند که آن وجود مقدس دست از حضرت امیر برنمیدارد به دستور عمربن‌خطاب به قدری با تازیانه به دستان آن حضرت زدند تا بازویشان کبود شد و دوباره از هوش رفتند و توانستند امیرمومنان علیه‌السلام را نزد خلیفه در مسجد ببرند. 📍حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی به هوش آمد و متوجه شد که امیرالمومنین علیه‌السلام را برده‌اند و جان آن حضرت در معرض خطر است، با تن خسته و پهلوی شکسته خود را به مسجد رساندند و هنگامی که مشاهده کرد امیرالمومنین علیه‌السلام را با دستان بسته تهدید به مرگ می‌کنند و شمشیری بر سر امیرالمومنین قرار داده‌اند و عنوان می‌کنند که اگر بیعت نکند سر از تن او جدا خواهند کرد، فریاد برآورد دست از پسر عمویم بردارید وگرنه به خدا سوگند به سوی قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم می روم و به درگاه خدا بر شما نفرین می کنم. سپس درحالی که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام همراه آن حضرت بودند به سوی قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم حرکت نمود، امیرالمومنین علیه‌السلام به سلمان فرمود دختر رسول خدا را دریاب و از نفرین کردن منصرف کن، سلمان خدمت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آمد و عرضه داشت که ای دختر رسول خدا پدرت رحمة للعالمین بود، از نفرین کردن منصرف شوید، حضرت فرمود ای سلمان بگذار تا داد خود را از این ستمگران بگیرم، سلمان عرض کرد ای دختر رسول خدا، امیرالمومنین من را به سوی شما فرستاده و خواسته است به منزل بازگردید. 📍وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی امر امیرالمومنین علیه‌السلام را شنید، فرمود چون او دستور داده است اطاعت می کنم و شکیبایی پیشه می‌کنم. ابوبکر وقتی چنین صحنه‌ای را دید دست از امیرالمومنین علیه‌السلام برداشت و عنوان کرد که تا فاطمه با او است، ما او را مجبور به بیعت نمی‌کنیم و او را به انجام کاری وادار نخواهیم کرد. 🔸این بود که امیرالمومنین علیه‌السلام همراه با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که بیعت نکردند به خانه بازگشتند. به جرأت می توان گفت که اگر حضور به موقع حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نبود، غاصبان خلافت، امیرمومنان علیه‌السلام را از میان می‌بردند و ولایت را در همان موقعیت نابود می‌کردند و اسلام در مسیر نابودی قطعی قرار می‌گرفت. 📲 @rajabidavani
❓برای زیاد شدن رزق و روزی چه ذکرهایی توصیه می شود؟ ✳️ بهترین ذکری که آمده است «استغفار» است. در قرآن کریم آمده است که استغفار باعث زیاد شدن اموال و فرزندان می شود. هود 3 و 52 🔰عواملی که باعث افزایش رزق می شود: 1⃣ خوش نیت بودن: کسانی که احتکار می کنند و مردم را به دردسر می اندازند و بدنیت هستند این افراد فقر را بر خودشان تحمیل کرده اند. 2⃣ اطعام و انفاق: روایتی است منسوب به رسول خدا(ص) که می فرمایند: «اطعام در جلب روزی سریع تر عمل می کند از حرکت چاقو بر کوهان شتر» 3⃣ دائم الطهارة بودن: منقول است که : «وَ فِي الْحَدِيثِ أَنَّهُ ص شَكَا إِلَيْهِ رَجُلٌ قِلَّةَ الرِّزْقِ فَقَالَ ص أَدِمِ الطَّهَارَةَ يَدُمْ عَلَيْكَ الرِّزْقُ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ فَوُسِّعَ عَلَيْهِ الرِّزْق‏»(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏/ ج1، ص 300) 4⃣ صله رحم: صله رحم فواید متعددی دارد از جمله؛ افزایش عمر، وسعت روزی، آباد کردن شهرها، دفع کردن بلاها 5⃣ خواندن دعای کمیل 6⃣ سوره مبارکه واقعه: هر شب تلاوت این سوره باعث می شود که شخص گرفتار و محتاج نشود. 7⃣ خواندن دعایی که معمولاً در سجده آخر نماز خوانده می شود: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ادْعُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ فِي الْمَكْتُوبَةِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ يَا خَيْرَ الْمَسْئُولِينَ وَ يَا خَيْرَ الْمُعْطِينَ ارْزُقْنِي وَ ارْزُقْ عِيَالِي مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ فَإِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.» (کافی/ج2، ص 551) 8⃣ انسان خیلی خود را گرفتار دنیا نکند 9⃣ خواندن نماز اول وقت 🔟 خواندن نماز شب: فواید متعددی دارد از جمله؛ نورانی کردن انسان، افزایش رزق،آبرومند کردن انسان در دنیا و آخرت @emamreza17
جلسه روز شهادت #فاطمیه۹۹ @heyat_razavi17
جلسه روز شهادت #فاطمیه۹۹ @heyat_razavi17
عزیزان گرانقدر برای دریافت تمامی عکس ها و صوت و کلیپ های هیئت ، در کانال هیئت رضوی عضو شوید @heyat_razavi17 @nojavanrazavi17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تصویری *نصرت دهنده واقعی حق یعنی حضرت زهرا(س) #شیخ_میثم_رضایی @heyat_razavi17
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم ✔️ کتاب سه دقیقه در قیامت 📖 صدقه در ميان روزهايي كه بررسي اعمال آن‌ها انجام شد، يكي از روزها براي من خاطره‌ساز شد. چون در آن وضعيت، ما به باطن اعمال آگاه مي‌شديم. يعني ماهيت اتفاقات و علت برخي وقايع را مي‌فهميديم. چيزي كه امروزه به اسم شانس بيان مي‌شود، اصلاً آنجا مورد تأييد نبود، بلكه تمام اتفاقات زندگي به واسطة برخي علت‌ها رخ مي‌داد. روزي در دوران جواني با اعضاي سپاه به اردوي آموزشي رفتيم. كلاس‌هاي روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسيد، نمي‌دانيد كه چه‌قدر بچه‌هاي هم‌دوره را اذيت كردم. بيشتر نيروها خسته بودند و داخل چادرها خوابيده بودند، من و يكي از رفقا مي‌رفتيم و با اذيت كردن، آن‌ها را از خواب بيدار مي‌كرديم! براي همين يك چادر كوچك، به من و رفيقم دادند و ما را از بقيه جدا كردند. شب دوم اردو بود كه باز هم بقيه را اذيت كرديم و سريع برگشتيم چادر خودمان كه بخوابيم. البته بگذريم از اينكه هرچه ثواب و اعمال خير داشتم، به‌خاطر اين كارها از دست دادم! وقتي در اواخر شب به چادر خودمان برگشتيم، ديدم يك نفر سر جاي من خوابيده! من يك بالش مخصوص براي خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، براي خودم يك رختخواب قشنگ درست كرده بودم. چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه كسي جاي من خوابيده، فكر كردم يكي از بچه‌ها مي‌خواهد من را اذيت كند، لذا همين‌طور كه پوتين پايم بود، جلو آمدم و يك لگد به شخص خواب زدم! يكباره ديدم حاج آقا... كه امام جماعت اردوگاه بود از جا پريد و قلبش را گرفته و داد مي‌زد: كي بود؟ چي شد؟ وحشت كردم. سريع از چادر آمدم بيرون. 🖋ادامه دارد... @nojavanrazavi17