روباه جوانی پرسید: قربان، الان *دیو دوشـاخ کجاست؟*
🦊به شما مربوط نیست! همان جایی که باید باشد!
*قربان مگر دود نشد رفت هوا؟*
🦊آن که دود شد رفت هوا، عقل تو بود نه دیـو دوشـاخ!
حالا هرچه میگویم، همان پنج شش روبـاه تکرار کنند:
*«این منم، دیـو دوشـاخ. کجا هستند موشها و خرگوشهای گستاخ؟!»* 👿
روباهها جلو آمدند و تکرار کردند
🦊روپیـر گفت: این صـدای روباهی نیست.
مثل آن است که چند بچه گربه میو میو میکنند! *صداهایتان را توی گلو بیندازید و ترسنـاک بگویید.*
روبـاهها این بار آنچنان گفتند:«این منم دیو دوشـاخ» که روپیر خودش هم از جا پرید و گفت: ولی نه اینقـدر ترسناک، *خود من هم ترسیدم!* فقط آمـاده باشید تا بگویم چکار باید بکنید.»
در این وقت روبیچ سراسیمه از راه رسید.
🦊روپیر پرسید:
*چه خبر شده؟ رازو را پیدا کردی؟*
📚 ملکه مــوشها / ص۶۸
اگر دور و برتان نوجوان دارید، او را با دنیای *کتابهای وطنی و ایرانی* رفیق کنید و در سبد پیشنهادیتان سه گانه ماجرای دشت مرموز را نیز قرار دهید.
📗⏳📗⏳📗⏳📗⏳📗⏳
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/6627925?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
📗کتاب شب وحشت (رمان نوجوان پیرامون مسلم ابن عقیل)
✂️گزیده:
این نامه، از #حسین_بن_علی به گروه انبوه مسلمانان مؤمن است. آخرین نمایندگان شما (هانی و سعید) با نامههای شما نزد من آمدند. از محتوای نامههای شما این گونه دریافتم که از من میخواهید که به سوی شما بیایم تا به لطف خداوند، همگی بر محور حق، گرد آیید. اینک من، شخصیت مورد اطمینان خودم یعنی برادر و پسر عمویم ( #مسلم_بن_عقیل ) را به سوی شما میفرستم تا دربارهی خواستهی شما تحقیق کند. اگر او در گزارش خود برای من بنویسد که خردمندان، صاحبنظران و عموم مردم بر آنچه در نامهها نوشته شده، اتفاق نظر دارند، انشاءالله به زودی به شما خواهم پیوست!
🔺مناسب سنین ۱۲تا۱۶ سال
✍نویسنده: سید سعید هاشمی
📖تعداد صفحات: ۵۶صفحه
▪️ناشر: جمال
💰قیمت: ۶۰.۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۵۸۰۰۰تومان
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/11116697
📲ثبت سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف
#الغوث_یا_صاحب_الزمان
#العجل_یا_صاحب_الزمان
#روز_جمعه
#امام_زمان
🆔@noketab
📗کتاب بهترین ژنرال
📌۱۰۸ داستان زیبا از زندگی بهترین ژنرال دنیا، #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
👌هرانسانی همواره برای زندگی بهتر، نیازمند الگوست. کتاب بهترین ژنرال، نمونه بارز #الگو برای هر انسانی می باشد.الگوهایی که لحظه به لحظۀ زندگیشان، نشان دهندۀ #مسیرخوشبختی و #سعادت است.
🧔♂حاج قاسم سلیمانی نه تنها با زندگی #عزّتمند و درس آموز خود الگوی همگان شد، بلکه با #شهادت شرافت مندانۀ خود، تمام جهانیان راتحت تاثیرخودقرارداد.
سردارسلیمانی انتخاب کرد که بارفتار وقلب مهربانش، سردار دل ها شود.
❇️ یکی از اتفاق های که بعنوان الگو میتوان از آن درست گرفت داستانی است که درکتاب بهترین ژنرال به ✍قلم #محسن_نعما نوشته شده است.
📖تعداد صفحات: ۱۲۸صفحه
▪️ناشر: جمال
💰قیمت: ۸۰هزار تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۷۲هزار تومان
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/15696251
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
✂️برشی از کتاب بهترین :
▪️تا مرز شهادت
تکفیریها، بارها توی سوریه تلاش کردند حاج قاسم را ترور کنند. آنها تشنه به خونِ او بودند! یکبار تکفیریها، در شهر حَلَب، حاج قاسم را شناسایی کردند و سویش تیراندازیِ شدیدی کردند. یکبار دیگر در نزدیک حلب، ماشینش را به رگبار بستند!
یکبار در شهر حِماه، یک تکفیری که بمب به خودش وصل کرده بود، نزدیکِ حاج قاسم منفجر شد! یکبار در شهرِ «بوکمال»، تَک تیرانداز داعشی، حاج قاسم را هدف قرار داد امّا تیرش کمی به خطا رفت و گلوله به یک بلوک خورد؛ طوری که تیکّههای خُرد شدۀ بلوک، به سر و صورت حاج قاسم پاشید!
حاج قاسم نه یک بار و دو بار و سه بار، بلکه صد بار تا مرز شهادت رفته بود. امّا در هر بار، خدا او را نجات داد. خدا نمیخواست قاسمش اینطور برود. او قاسم را لازم داشت برای روزهای سختی که پیشِ رویِ مردم سوریه و عراق بود.
🆔@noketab
📚کتاب در اسارت نفرت
👨روزبه، #نوجوانی دوازدهساله است که با برادرش سام که کودکی هشتساله است، با پدر همراه میشوند تا برای #تجارت به #حجاز بروند. آنها در نزدیکی #مدینه با #راهزنان روبهرو میشوند. پدر کشته شده و روزبه و سام به بردگی گرفته میشوند. نیمهشب، هنگام فرار دستگیر و از هم جدا میشوند. روزبه به خالد سپرده میشود و به غلامی زبیده، دختر خالد درمیآید. خالد قصد دارد زبیده را به همسری پیرمردی به نام #ابوموسی درآورد. زبیده که غمگین و تسلیم است، روزبه را #آزاد میکند. روزبه هنگام فرار به چنگ خالد میافتد و کتک میخورد. #سلمان از راه میرسد و روزبه را از خالد میخرد.
👈 بهاینترتیب روزبه در #آخرین_سفر_حج_پیامبر، همراه #کاروان ایشان و یارانشان میشود. و سرانجام در #غدیرخم، سام را که به کاروانی #یمنی فروخته شده بوده، مییابد و #واقعهی_غدیر را میبیند.
🔆گروه سنی: ۱۲تا۱۵ سال
✍نویسنده: عطیه سادات صالحیان
📖تعداد صفحات: ۱۲۷صفحه
▪️ناشر: مهرستان
💰قیمت: ۹۵هزار تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۹۰هزار تومان
................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/4333811?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
📗کتاب عمه خانوم
عمهها خیلی دوستداشتنی و مهربونن.
حالا اگه کسی بیاد یه داستان با محوریت عمهها بنویسه چطوره!🤔
🔸...دهههای دور، سالهایی که بچهها اتاق جداگانه نداشتند، رفت و آمدها راحتتر بود، خانوادهها با هم در کنار هم زندگی میکردند. تلوزیون ها سفید و سیاه بود و موقع پخش فیلم همه دور هم مینشستند و فیلم را نگاه میکردند. همه ساده بودند.
مدرسه رفتنها هم فرق داشت. بچهها مشق مینوشتند. مجبور بودند دو شیفته به مدرسه بروند و بیشتر در کنار دوستانشان باشند. مثل الان کلاس ها مجازی و دوست ها دور و دست نیافتنی نبودند.
😊شاید شما الان با این چیزها آشنا نباشید، اما عمه خانم همه اینها را دیده بود.
👵عمه خانم مال همان سالهاست. پیرزنی که یک عالمه فکر خوب توی کلهاش است و همه را دوست دارد. در آن سالها هر کسی یکی از این عمه خانمها داشت.
👌حالا این عمه خانم داستان ما کمی #صمیمیتر و #نزدیکتر بقیه عمه خانمهاست.
📖این داستانها را بخوانید تا بدانید عمه خانم در سالهای دور چگونه زندگی میکرد.
☘🍄☘🍄☘🍄☘🍄☘🍄☘
🔺مناسب نوجوانان (۱۰یا۱۱ سال به بالا)
📖تعداد صفحات: ۱۴۳صفحه
▪️ناشر: جمال
💰قیمت: ۸۲.۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۷۹۰۰۰تومان
☘🍄☘🍄☘🍄☘🍄☘🍄☘
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/11303030
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
✂️گزیده از کتاب عمه خانوم:
عمه خانم، که اصلاً نمیدانست قضیه از چه قرار است، گفت:
«طاهرجان! چشمت چی شده؟ از وقتی که اومدی، پلک چشم چپت هی میپره؟»
گفتم:
«هی… هیچی نشده عمه خانم! فقط کمی خوابم میآد!»
از مقابل نگاهِ متعجّب او، فرار کردم و وارد اتاق شدم. صدای عمه خانم را شنیدم که میگفت:
«وا…! چطور خوابت میآد که پلکت میپره؟ اون هم فقط، پلکِ چشمِ چپت؟»
خواستم در اتاق را ببندم که طاهره سر رسید.
🆔@noketab