eitaa logo
نکته ها
1.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
وَ قَالَ عليه السلام مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ حکمت 297 نهج البلاغه پندها چه بسيار است و پند گیرنده چه اندك.. نشانی نشرمطالب کانون پژوهشی کوثر @noktaha
مشاهده در ایتا
دانلود
محل عبور است ونه مقصد .. دنیایی است که عبور از آن باید بکنیم ما؛ دنیایی نیست که در اینجا ما زیست کنیم. این راه است؛ این صراط است که اگر توانستیم مستقیماً این صراط را طی کنیم، همان طوری که اولیای خدا طی کردند ـ «جُزْنا وَ هِیَ خامِدَة» اگر توانستیم که از این صراط به طور سلامت عبور بکنیم، سعادتمندیم. و اگر خدای نخواسته در اینجا، در این راه، لغزش داشته باشیم در آنجا هم همین لغزش ظهور پیدا می‏کند، در آنجا هم موجب لغزشها می‏شود، موجب گرفتاریها می‏شود. از خدای تبارک و تعالی مسئلت می‏کنم که ما را بیدار کند؛ ما را به آن الطافی که خفی است و ما مطلع بر آن نیستیم، ما را بر آنها مطلع بفرماید تا اینکه ما هم مثل اشخاصی که معرفت دارند به مقام ربوبیت، معرفت دارند به مدارج انسانیت، و دنیا را مد نظرشان نمی‏آورند، استقلال به آن نمی‏دهند، مآرب دنیایی‏شان تحت نظرشان نیست مستقلاً، و اینجا را طریق می‏دانند از برای جاهای دیگر، از برای سعادتهای بزرگ دیگر، اگر ما هم ان شاءاللّه‏ توفیق خدا بدهد و ما هم برسیم به یک همچو مرتبه‏ای، آن مرتبه‏هایی که ما نمی‏توانیم ادراکش بکنیم، نمی‏توانیم در این عالم که هستیم بفهمیم چه مدارجی است، چه عوالمی است. چه بساطی است این بساط دنیا؛ چشممان را همه‏اش را باز کردیم و این دنیایی که به حسب روایت ـما نَظَرَاللّه‏ُ اِلَیْهِ مُنْذُ خَلْقِه به عالم اجسامْ (در روایت هست که) نظر لطفْ خدای تبارک و تعالی نکرده‏است ـمُنْذُ خَلْقِهِـ با اینکه این عالم اجسام و این عالم طبیعت، آنطوری که تا حالا ادراک کرده ‏اند، تا حالا کشف کرده‏ اند،... صحیفه امام، ج‏3، ص 235
..نمازى كه براى خاطر خواهى زن باشد چه زن دنيايى يا بهشتى اين نماز براى خدا نيست، نمازى كه براى رسيدن به آمال دنيا باشد يا آمال آخرت به خدا ارتباط ندارد https://eitaa.com/noktaha/4098
خمینی وتفاهم با ظلم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین نمی شناسم پند گرفتن از این دوکلمه عبرت اموز
محل گذر
....مهدی امام مُنتظَر نوباوه‌ی‌ خیرالبشر خلق دو عالم سر به سر، بر خوان احسانش نگین مهر از ضیائش ذرّه‌ای‌، بدر از عطایش بدره‌ای‌ دریا ز جودش قطره‌ای‌، گردون زِ کشتش خوشه‌چین مرآت ذات کبریا، مشکوة انوار هدا منظور بَعثِ انبیا، مقصود خلق عالمین امرش قضا، حکمش قدر، حُبّش جنان، بغضش سَقَر خاک رهش زیبد اگر بر طُرّه‌ ساید حورِ عین دانند قرآن سر به سر بابی‌ ز مدحش مختصر اصحاب علم و معرفت، ارباب ایمان و یقین سُلطان دین، شاهِ زَمَن، مالک رقاب مرد و زن دارد به امرِ ذُوالْمِنَن؛ روی‌ زمین، زیر نگین ذاتش به امر دادگر، شد منبع فِیض بشر خیل ملایک سر به سر، در بند الطافش رهین حبّش سفینه‌ی‌ نوح آمد در مَثَل، لیکن اگر مهرش نبودی‌ نوح را، می‌بود با طوفان قرین گر نه وجود اقدسش، ظاهر شدی‌ اندر جهان کامل نگشتی‌ دین حق، ز امروز تا روز پسین ایزد به نامش زد رقم، منشور ختم الأوصیا چونانکه جدّ امجدش گردید ختم المُرسلین نوح و خلیل و بوالبشر، ادریس و داوود و پسر از ابر فیضش مُستمِد، از کان علمش مُستعین موسی‌ٰ به کف دارد عصا، دربانیش را منتظر آآماده بهر اقتدا، عیسی‌ به چرخ چارمین ای‌ خسرو گردون فَرَم، لختی‌ نظر کن از کَرَم! کفّار مُستولی‌ نگر، اسلامْ مُستضعف ببین ناموس ایمان در خطر، از حیله‌ی‌ لامذهبان خون مُسلمانان هدر، از حمله‌ی‌ اعدای‌ دین ظاهر شود آن شه اگر، شمشیر حیدر بر کمر دستار پیغمبر به سر، دست خدا در آستین دیّاری‌ از این مُلحدان، باقی‌ نماند در جهان ایمن شود روی‌ زمین از جور و ظُلم ظالمین... دیوان امام خمینی رحمت الله علیه
پرده بردار از رُخ و ما مُردگان را جان ببخشا ....حضرت صاحب زمان، مشکوٰة انوار الهی‌ مالک کوْن و مکان، مرآتِ ذات لامکانی‌ مظهر قدرت، ولیّ‌ عصر، سُلطان دو عالم قائم آل مُحمّد، مهدی‌ آخر زمانی‌ با بقاءِ ذات مسعودش، همه موجود باقی‌ بی‌لحاظ اقدسش یکدم، همه مخلوق فانی‌ خوشه‌چین خرمن فیضش، همه عرشیّ‌ و فرشی‌ ریزه‌خوار خوان احسانش، همه انسی‌ّ و جانی‌ از طفیل هستی‌‌اش هستی‌ِّ موجودات عالم جوهریّ‌ و عقلی‌ و نامیّ‌ و حیوانی‌ّ و کانی‌ شاهدی‌ کو از ازل از عاشقان بر بست رخ را بر سر مهر آمد و گردید مشهود و عیانی‌ از ضیائش ذرّه‌ای‌ برخاست، شد مهر سپهری‌ از عطایش بدره‌ای‌ گردید، بدر آسمانی‌ بهر تقبیل قدومش انبیا گشتند حاضر بهر تعظیمش کمر خم کرد چرخ کهکشانی‌ گو: بیا، بشنو به گوش دل ندای‌ «اُنظُرونی‌» ای‌ که گشتی‌ بی‌خود از خوفِ خطاب «لَنْ ترانی‌» «عید خُم»، با حشمت و فرّ سُلیمانی‌ بیامد که نهادم بر سر از میلاد شه تاج کیانی‌ جمعه می‌گوید: من آن یارم که دائم در کنارم نیمه‌ی‌ شعبان مرا داد عزّت و جاهِ گرانی‌ قرنها باید که تا آید چنین عیدی‌ به عالم عید امسال از شرف زد سکه‌ی‌ صاحبقرانی‌ عقل گوید: باش خامُش، چند گویی‌ مدح شاهی‌ که سُروده مدحتش حق، با زبان بی‌زبانی‌ ای‌ که بی‌ نور جمالت نیست عالم را فروغی‌! تا به کی‌ در ظلِّ امر غیبت کُبری‌ٰ نهانی‌ پرده بردار از رُخ و ما مُردگان را جان ببخشا ای‌ که قلب عالم امکانی‌ و جانِ جهانی‌! ... دیوان امام رحمت الله علیه
هدايت به سبل سلامت ..... مقصد قرآن چنانچه خود آن صحيفه نورانيه می فرمايد هدايت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدايت و طريق مستقيم است. بايد انسان به تفكر در آيات شريفه مراتب سلامت را از مرتبه دانيه آن، كه راجع به قواي ملكيه است تا منتهي النهايه آن كه حقيقت قلب سليم است... به دست آورد. و سلامت قواي ملكيه و ملكوتيه گم شده قاري قرآن باشد، كه در اين كتاب آسماني اين گم شده موجود است و بايد با تفكر آنرا استخراج كند آداب الصلوه، ص 203
بار خداوندا كه ما بندگان ضعيف را بى سابقه خدمت و طاعتى يا احتياج به بندگى و عبادتى با تفضّل و عنايت و محض رحمت و كرامت لباس هستى پوشانيدى و به انواع نعمتهاى روحانى و جسمانى و اصناف رحمتهاى باطنى و ظاهرى مفتخر فرمودى، بى آن كه از نبود ما خللى در قدرت و قوّت تو راه يابد يا از بود ما به عظمت و حشمت تو چيزى افزايد، اكنون كه سرچشمه رحمانيّت تو جوشيد و چشم خورشيد جمال جميل تو درخشيد و ما را به بحار رحمت مستغرق و به انوار جمال منوّر فرمود، نقايص و خطيئات و گناهان و تقصيرات ما را نيز به نور توفيق باطنى و دستگيرى و هدايت سرّى جبران فرما، و دل سر تا پا تعلّق ما را از تعلّقات دنياويّه برهان و به تعلّق به عزّ قدس خود آراسته نما . بار الها، از طاعت ما ناچيزان بسطى در ملك تو حاصل نشود، و از سر پيچى ما نقصى در مملكت راه نيابد ، و از عذاب و شكنجه گناهكاران نفعى به تو عايد نگردد، و از بخشش و رحمت افتادگان نقصانى در قدرت تو حاصل نشود، عين ثابت خطاكاران طالب رحمت است و فطرت ناقصان طلبكار تماميّت، تو خود با لطف عميم با ما رفتار فرما و به سوء استعداد ما نظر نفرما .حضرت امام خمینی رحمه الله علیه آداب‏ الصلاة ص : 380
خداوند متعال اسلام، مسلمين، و كشورهاى اسلامى، را از شر اجانب حفظ فرمايد . دست استعمار و خائنين به اسلام را از بلاد اسلامى و حوزه‏هاى علميه كوتاه كند. علماى اسلام و مراجع عظام را در دفاع از قوانين مقدسه قرآن كريم و پيشبرد آرمان‏هاى مقدس اسلامى موفق و مؤيد بدارد. روحانيون اسلام را به وظايف سنگين و مسئوليتهاى خطير آنان در عصر كنونى آگاه و آشنا سازد. حوزه‏هاى علميه و مراكز روحانيت را از دستبرد و نفوذ دشمنان اسلام و ايادى استعمار مصون و محفوظ بدارد . به نسل جوان روحانى و دانشگاهى و به عموم مسلمانان توفيق خودسازى، تهذيب و تزكيه نفس عنايت فرمايد. ملت اسلام را از خواب غفلت، سستى و رخوت و جمود فكرى برهاند، تا با الهام از تعاليم نورانى و انقلابى قرآن به خود آيند به پا خيزند و در سايه اتحاد و يگانگى دست استعمار و دشمنان ديرينه اسلام را از كشورهاى اسلامى قطع نمايند، و به آزادى، استقلال، و مجد و عظمت از دست رفته خود نايل گردند .ربَّنا افْرِغْ عَلَينا صبرا و ثَبِّتْ اقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى القومِ الكافرينَ .رَبِّنا و تَقَبَّلْ دُعاءَ امام خمینی رحمه الله علیه جهاداكبر ص : 65 -63
از شاهكارهاي مهم شيطان از حجاب‏هاي بزرگ، حجاب خودبيني است كه شخص متعلم، خود را به واسطه اين حجاب مستغني بيند و نيازمند استفاده نداند. و اين از شاهكارهاي مهم شيطان است كه هميشه كمالات مرهومه را بر انسان جلوه دهد و انسان را به آنچه كه دارد راضي و قانع كند و ماوراي آنچه پيش اوست، هر چيز را از چشم او ساقط كند . مثلاً اهل تجويد را به همان علم جزيي قانع كند و آن را در نظر آنها جلوه هاي فراوان دهد و ديگر علوم را از نظر آنها بيفكند و حاملین قرآن را پيش آنها به خود آنها تطبيق دهد و آنها را از فهم كتاب نوراني الهي و استفاده از آن محروم كند و اصحاب ادبيت را به همان صورت بی مغز راضي كند و تمام شؤون قرآن را در همان كه پيش آنهاست نمايش دهد. و اهل تفاسير به طور معمول را سرگرم كند به وجوه قرائات و آراي مختلف از باب لغت و وقت نزول و شأن نزول و مدني و مكي بودن و تعداد آيات و حروف و امثال اين امور... شخص مستفيد بايد تمام اين حجب را خرق كند و از ماوراي اين حجب به قرآن نظر كند و در هيچيك از اين حجاب‏ها توقف نكند كه از قافله سالكان الي الله باز ماند و از دعوت‏هاي شيرين الهي محروم شود امام خمینی رحمت الله علیه کتاب آداب الصلوه، ص 197-195
چشم معارف ما كور است و دل ما مرده است ... اى بيچاره ممكن بيخبر از خود و نسبت خود با خالق، اى بدبخت ممكن غافل‏ از وظيفه خود با مالك الملوك. اين جهل و نادانى است كه اسباب اين همه بدبختيها شده و ما را مبتلاى به اين همه ظلمتها و كدورتها كرده. خرابى كار از سر منشأ است و آلودگى آب از سرچشمه. چشم معارف ما كور است و دل ما مرده است، و اين موجب همه مصيبت‏هاست، و درصدد اصلاح هم نيستيم. خداوندا، تو به ما توفيق عنايت كن. تو ما را به وظايف خود آشنا كن. تو از انوار معارف خود كه قلوب عرفا و اوليا را لبريز كردى يك نصيبى به ما عنايت فرما. تو احاطه قدرت و سلطنت خود را به ما نشان ده و نواقص ما را به ما بنما. تو معنى الحمد للّه ربّ العالمين را به ما بيچاره‏هاى غافل، كه همه محامد را به خلق نسبت مى‏دهيم، بفهمان. تو قلوب ما را آشنا كن به اينكه هيچ محمده‏اى از مخلوق نيست . تو حقيقت ما أصابك من حسنة فمن اللّه و ما أصابك من سيّئة فمن نفسك. را به ما بنما. تو كلمه مباركه توحيد را به قلوب قاسيه مكدره ما وارد كن. ما اهل حجاب و ظلمتيم و اهل شرك و نفاق، ما خودخواه و خود پسنديم، تو حب نفس و حب دنيا را از دل ما بيرون كن. تو ما را خداخواه و خدا پرست كن. إنّك على كلّ شي‏ء قدير... حضرت امام خمینی رحمه الله علیه چهل حديث، ص: 71.
...تو گمان كردى به واسطه اين اعمال پوسيده گنديده سر و دست شكسته مخلوط به ريا و سمعه و هزار مصيبت ديگر، كه هر يك مانع از قبولى اعمال است، استحقاق بر حق تعالى پيدا كردى؟ يا از محبين و محبوبين شدى‏... عابد در مقام تفاخر گويد من فلان عمل را كردم. و ديگران را تنقيص كند و اعمال خود را بزرگ شمارد. گاهى هم تصريح نمى‏كند ولى چيزى مى‏گويد كه لازمه‏اش تزكيه نفس است. و عالم گويد به غير: تو چه مى‏دانى؟ من فلان كتاب را چندين دفعه ديدم، چندين سال در مجامع علمى بودم و اساتيد و اساطين ديدم و زحمتها كشيدم، كتابها نوشتم، تصنيف و تأليفها كردم. و همينطور . پس، در هر حال بايد به خدا پناه برد از شر نفس و مكايد آن. و انسان بايد خيلى مواظبت از حال خود كند و در اطوار و اعمال خود دقيق شود كه مكايد نفس و دامهاى شيطان خيلى دقيق است و كمتر شخصى مى‏تواند از آن نجات پيدا كند. ممكن است انسان با يك اشاره در غير موقع يا يك كنايه بيجا از اهل دورويى و دو زبانى به شمار آيد. و شايد انسان تا آخر عمر مبتلاى به اين رذيله باشد و خود را صحيح و سالم و پاك و پاكيزه پندارد. پس، انسان بايد مثل طبيب دلسوز حاذقى و پرستار شفيق مطلعى از حالات نفس و اعمال و اطوار خود مواظبت كند، و هيچ گاه از مراقبت كوتاهى نكند و بداند كه هيچ مرضى از امراض قلبيه مستورتر نيست و در عين حال كشنده‏تر نيست، و هيچ پرستارى نبايد شفيق تر و دلسوزتر از انسان به خودش باشد ....حضرت امام خمینی رحمه الله علیه چهل‏حديث ص : 74
مادامي كه انسان در حجاب خود هست نمی تواند اين قرآن را كه نور است و به حسب فرمايش خود قرآن، نور است، نور را كساني كه در حجاب هستند پشت حجاب‏هاي زياد هستند، نمی توانند ادراك كنند. گمان می كنند كه می توانند اما نمی توانند. تا انسان از حجاب‏هاي بسيار ظلماني خود خارج نشود، تا گرفتار هواهاي نفساني است، تا گرفتار خودبينی هاست، تا گرفتار چيزهايي است كه در باطن خود ايجاد كرده است از ظلماتي كه بعضی ها فوق بعض است، لياقت پيدا نمی كند انسان كه اين نور الهي در قلب او منعكس شود... امام خمینی رحمت الله علیه صحيفه نور، ج 12، ص 253
اي قرآن، اي تحفه آسماني و اي هديه رحماني! تو را خداي جهان براي زنده كردن دل هاي ما و باز كردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدايت و رهنماي سعادت ما هستي تو ما را از منزل حيواني می خواهي به اوج انساني وجود رحماني برساني، افسوس كه آدميزادگان قدر تو را ندانسته و پيروي تو را فرض خود نشمردند، اسفا كه قانون هاي تو در جهان عمل نشد تا همين ظلمت خانه و جايگاه مشتي وحشيان و درندگان كه خود را متمدنين جهان می دانند، رشك بهشت برين شود و عروس سعادت در همين جهان در آغوش همه درآيد امام خمینی رحمت الله علیه كشف الاسرار، ص 220
هيچ در فكر سفر پر خطر مرگ نيستى ...اى نفس لئيم نويسنده كه اظهار مى‏كنى بايد فكرى براى روز سياه كرد و از اين بدبختى بايد خود را نجات داد، اگر راست مى‏گويى و قلبت با زبانت همراه است و سرّ و علنت موافق است، چرا اين قدر غافلى و قلبت سياه و شهوات نفسانيه بر تو غالب است و هيچ در فكر سفر پر خطر مرگ نيستى. عمرت گذشت و دست از هوى و هوس برنداشتى، عمرى را در شهوت و غفلت و شقاوت گذراندى. عنقريب اجل مى‏رسد و پايبند و گرفتار اعمال و اخلاق زشت و ناهنجار خودى. تو خود واعظ غير متعظى و در زمره منافقان و دورويانى، و بيم آن است كه اگر به اين حال بگذرى، با دو زبان از آتش و دو صورت از آتش محشور شوى... حضرت امام خمینی رحمه الله چهل حديث، ص: 162
مشنو از ني بشنو از دل مشنو از ني چون حکايت ميکند بشنو از دل چون روايت ميکند مشنو از ني،ني نواي بي نواست بشنو ازدل ،دل حريم کبرياست ني چو سوزد تل خاکستر شود دل چو سوزد محفل دلبر شود ني ز خود هرگز ندارد شوروحال دل بود مرآت نور ذوالجلال ني اگر پرورده آب و گل است دست پرورده خداوندي دل است ني اگر بشکست بي قدر و بهاست بشکند گر دل خريدارش خداست ني تهي دست است و بي قدرو بها دل بود گنجينه عشق و صفا ني تهي مغز ودرونش پر هواست دل تجليگاه عرفان و ولاست ني تو را از ياد خدا غافل کند دل تو را در قرب حق نائل کند ني به هر دست و به هر لب آشناست دل مکان و خانه خاص خداست ني چو بينم ياد آرم نينوا دل شود نالان به ياد کربلا از جفاي ني دلم آتش گرفت کاش ني از ريشه آتش مي گرفت ني ز حلقوم حسين خون مي مکيد پي ني زينب گريبان مي دريد ديدبر سر ني چون سر آن حق پرست سر به محمل زد جبين خود شکست چون رود در شام و در تشت طلا مي خورد ني بر لب آن مقتدا ني خورد چون بر لب و دندان او دل بسوزد بر لب عطشان او ذره بس کن ماجراي ني نوا سوخت از اين غم دل خير النساء سلام الله علیها دیوان امام خمینی رحمه الله علیه
....خداوند متعال اسلام، مسلمين، و كشورهاى اسلامى، را از شر اجانب حفظ فرمايد. دست استعمار و خائنين به اسلام را از بلاد اسلامى و حوزه‏هاى علميه كوتاه كند. علماى اسلام و مراجع عظام را در دفاع از قوانين مقدسه قرآن كريم و پيشبرد آرمان‏هاى مقدس اسلامى موفق و مؤيد بدارد. روحانيون اسلام را به وظايف سنگين و مسئوليتهاى خطير آنان در عصر كنونى آگاه و آشنا سازد. حوزه‏هاى علميه و مراكز روحانيت را از دستبرد و نفوذ دشمنان اسلام و ايادى استعمار مصون و محفوظ بدارد. به نسل جوان روحانى و دانشگاهى و به عموم مسلمانان توفيق خودسازى، تهذيب و تزكيه نفس عنايت فرمايد... ملت اسلام را از خواب غفلت، سستى و رخوت و جمود فكرى برهاند، تا با الهام از تعاليم نورانى و انقلابى قرآن به خود آيند به پا خيزند و در سايه اتحاد و يگانگى دست استعمار و دشمنان ديرينه اسلام را از كشورهاى اسلامى قطع نمايند، و به آزادى، استقلال، و مجد و عظمت از دست رفته خود نايل گردند .ربَّنا افْرِغْ عَلَينا صبرا و ثَبِّتْ اقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى القومِ الكافرينَ رَبِّنا و تَقَبَّلْ دُعاءَ والسلام علیکم وعلی عبادالله الصاحین امام خمینی رحمه الله علیه جهاداكبر ص : 65 -63