eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا به حق این بارانِ رحمتت مرا حاکم نیشابور کن .. حاکم نیشابور برای گردش بیرون از شهر رفته بود ، در این حین مردی در زمین کشاورزی خود مشغول کار بود تا او را دید به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. کشاورز بی‌نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد به دستور حاکم لباس گران بهایی به او پوشاندند. و گفت بهترین قاطر را به همراه افسار و خوب به او بدهند سپس حاکم ازتخت پایین آمد و گفت می‌توانی بر سر کارت برگردی ولی همین که کشاورز بی‌نوا خواست حرکت کند که حاکم کشیده محکمی پس گردن او نواخت همه ی اطرافیان حیران از آن عطا و بی‌ اطلاع از این جفا ، مات بودند . حاکم پرسید: مرا میشناسی؟ کشاورز گفت آری شما حاکم نیشابور و تاج سر رعایا و مردم هستید حاکم به کشاورز گفت قبل از این هم مرا میشناختی؟ کشاورز با درماندگی سرش را پایین انداخت . حاکم گفت: به‌خاطر داری بیست سال قبل در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود دوستت گفت خدایا به حق این بارانِ رحمتت مرا حاکم نیشابور کن .. تو محکم بر گردنش زدی که ای ساده دل! من سال هاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم میخواهم هنوز اجابت نشده آنوقت تو حکومت را از خدا می خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد حاکم گفت این هم قاطر و پالانی که می خو‌استی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی. فقط می خواستم بدانی که برای خداوند دادن نیشابور ، یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان واعتقاد من و تو به خداست که فرق دارد به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زندگی تک تک این ساعت هاست، زندگی‌چرخش‌این عقربه هاست مثل زمان درگذر است، زندگی‌آب روانیست روان می‌گذرد. آنچه‌تقدیر من وتوست همان میگذرد الهى که همیشه زندگیتون پر از و سـلامتى و شادکامی باشد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
برخی خانه‌ها مثل ستاره میدرخشند و برخی به چشم نمی‌ آیند بچه‌ها رامتذکر خداوند کنید. مقصود این است که، در خانه فضایی درست کنید که فضای غفلت نباشد و فضای ذکر باشد. خانه‌ ای که سه هزار شبکه ماهواره ای در آن باز است نمی تواند فضای ذکر باشد آسمانیان وقتی زمین را نگاه می‌کنند برخی خانه‌ها مثل ستاره میدرخشند و برخی به چشم نمی‌آیند. که روایت داریم اگر بلایی بخواهد شود ملائک برای اهل این خانه ها دعا می کنند و بلا دور می شود و می گویند اینان را ما می شناسیم. اگر در زمین ناشناخته ایم، در آسمان ها شناخته شویم . در خانه ها روضه بگیرید ، قرآن بخوانید. در روایتی از علی علیه‌ السلام آمده است : خانه ای که در آن قرآن خیلی خوانده شود و خداوند را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه در آیند و شیاطین از آن دوری جویند. اصول کافی دیگر چیزی که جوانان را از گناه دور می کند آسان است . غریزۀ جنسی چیزی کمی نیست... از بیانات حجت السلام عالی به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی بچه بودم می‌گفتند هـــر وقــت بـــه تنهـــایـی توانستی بند کفـش هایت را ببنـدی شـده ای اما من به فرزندم خـواهم گفت هـر وقت ازبخشیدن کــفش هـایت بــه انســان پـابـرهــنـه ای شدی بزرگ شده ای ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
خيلى از بيمارى و مشكلات هم همين جوری هستند زنبور و مار با هم بحثشون شد . مار می گفت: آدما از ترسِ ظاهر ترسناک من می ميرند ؛ نه بخاطر نيش زدنم! اما زنبور قبول نمى كرد. مار هم برای اثبات حرف خود ، به چوپانى که زير درختى بود ؛ نزديک شد و رو به زنبور گفت: من چوپان را نيش میزنم و مخفى میشوم ؛ تو هم بالاى سرش سر و صدا و خودنمايى کن! مار چوپان را نيش زد و زنبور شروع كردبه پرواز بالاى سر چوپان. چوپان از خواب پريد گفت: اى زنبور لعنتى! وشروع به مکيدن جاى نيش وتخليه زهر کرد. مقدارى دارو برروى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد. سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه ديگری کشيدند: اينبار زنبور نيش زد و مار خودنمايى کرد! چوپان از خواب پريد و همين که مار را ديد، از ترس پا به فرار گذاشت! او بخاطر از مار ، ديگر زهر را تخليه نكرد و ضماد هم استفاده نکرد چند روز بعد، چوپان بخاطر ترس از مار و نيش زنبور مرد! خيلى از بيمارى و مشكلات هم همين جوری هستند ؛ و آدم ها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود ميشوند. پس همه چیز بر میگردد به برداشت ما آدما از و شرايطى كه درآن هستیم. برای همين بهتره ديدمان به همه چیز رو مثبت كنيم ، مواظب تلقين ها در زندگی خود باشيم...!! به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
mahdirasuli-@yaa_hossein.mp3
2.72M
ولادت امـام محـمـد تـقـی جواد الائمـه علیـه السـلام جوان‌ترین و نهمین ستاره آسمـان امـامت و و مظهـر جـود و سخـاوت را به تـمام شیعیان جهـان و شادباش عرض می نماییم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
کبوتر دل درهوای طواف گنبد نورانی کاظمین ، پر می گشاید سلام بر نور ، بر روشنایی ، بر دهمین خورشید، سلام بر تابناک ترین ودیعه الهی در زمین ، بر مجد و شرافت ، بر پاکی و عزت. سلام بر جوادالائمه که فضیلت و پارسایی، سخاوت و پاکیزگی است زینتِ بخشندگان، آقا امام جواد علیه السلام می‌ آید تا زمین مدینه، یک بار دیگر مولودی دیگر از نسل را به شادباش بنشیند. می‌آید تا چشمان آسمان هم‌به‌ روشنی سیمایش روشن‌ شود و لاهوتیان را در شادی میلادش فرو برد. کبوتر دل درهوای طواف گنبد نورانی کاظمین ، پر می گشاید تا با همراهی الهی ؛ حرم مطهرش را با بال‌ های خود غبار بروبد و دیده را به ضریح او روشن سازد در زاد روز مولود مبارک ماه رجب، با یک آسمان نیاز ، از خداوند بی‌ همتا میخواهم تا در دریای بیکران بخشش جوادالائمه علیه السلام غرقمان سازد و در زمره‌ی شیفتگان واقعی اهلبیت علیهم السلام قرارمان دهد به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شیریـن ترین توت ها ، پای درخت میریزد، در حالی که مابرای چیدن توت‌های کال چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته‌ ایـم . این ندیدن بهترین هاست بـرای دادن ، داخل جیب دنبـال کمتـرین مبلــغ میگردیم آنوقت از خداوند بالاتـرین درجـه نعمت ها را هم می‌ خواهیم. چه ناچیز می‌ بخشیم وچه بزرگ تمنا می کنیم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎم ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ی ﭘﺪﺭﺍﻥ ﭘﺪﺭش ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ نمی توﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ رﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ می‌رﯾﺨﺖ ، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ داخل ﺭﺳﺘﻮرﺍﻥ ﺑﺎديده‌ی به سوﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ می نگرﯾﺴﺘﻨﺪ ، ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ ، در عوض غذا را به دهان پدر می گذاشت.. بعد ﺍﺯ ﺍین که پدر ﻏﺬﺍی خود را ﺗﻤﺎﻡ کرد ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ، عینکش ﺭﺍ هم تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭاو را ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ. همه مشتریان ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ نگاهشان به ﺁن دو ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ به آن ها نگاه می کردند. ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩی ﺍﺯ میان ﺟﻤﻊ پسررا ﺻﺪا زد و گفت پسرجان ﻓﮑﺮ نمی‌ کنی ﭼﯿﺰﯼ را جا ﮔﺬﺍشتی ﭘﺴﺮ جواب داﺩ نه پدر جان فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ گذاﺷﺘﻪ باشم . ﭘﯿﺮمرد ﮔﻔﺖ چرا ﭘﺴﺮم ، ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ‌ﺍﯼ، ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ی ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ و احساس شرمندگی ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ. زنده‌باد همه‌ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده. به افتخار پدرم پخش کردم، شما هم به پدرت پخش کنید به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداوند یگانه تکیه گاه من و توست به امر خدا آتش نسوزاند ابراهیم را و دریا در خود غرق نکرد موسى را؛ مادری ، دلبندش را به دست موج‌ هاى خروشان نیل می‌سپارد، تا برسد به خانه ی فرعونِ که تشنه به خونَش بود دیگری را برادران به چاه مى‌ اندازند، سر از خانه‌ی عزیز مصر در آورد! مکر زلیخا زندانیش کرد ، اما بر تخت ملک می نشیند از این های قرآنى هنوز هم نیاموختی؟ که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ نمی‌ توانند. او یگانه تکیه گاه من و توست توکل وتوسل به خدا واهلبیت علیهم السلام رو هرگز فراموش نکنیم به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
کسانی به امامِ زمانشان خواهند رسید، که اهل سرعت باشند. واِلّا تاریخ کربلا نشان داده که قافله حسینی معطل کسی نمی ماند ! شهید سید مرتضی آوینی ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50