حجت الاسلام سید احمد دارستانی_روضه امام سجاد علیه السلام-1485603631.mp3
10.62M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله
🎙 سید احمد دارستانی
🏴 شهادت زین العابدین
⏱ ۰۶ دقیقـه و ۵۶ ثانیه
نشر دهنده معارف باشید
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #بداخلاقی_مومن
حضرت موسی علیه السلام به طور سینا می رفت. در مسیر عبادتگاهی را دید که سقف آن ویران شده بود. نزدیک رفت و دید مردی در زیر آوار مُردِه. جنازه را که بیرون کشید دید یکی از مؤمنان شهر بوده است. ناراحت شد، او را دفن کرد تا طعمه حیوانات نشود. به طور سینا که رسید، برایش سؤالی پیش آمد. پرسید: خدایا! صبح که از خانه بیرون آمدم ظالمی مُرده بود که جنازه او را در میان تابوتی طلایی با غلامان و با احترام و عزت بسیار دفن کردند. ولی این مؤمن غریبانه در زیر آوار مانده بود و من او را با غربت دفن کردم. عرض کرد خداوندا مرا از این راز عدالتت آگاه بفرما. خداوند فرمود: ای موسی آن ظالم، عمری نافرمانی ما را کرد و روزی به سائلی سکّه ای بخشید، ولی آن مؤمن عمری فرمان ما را برد ، ولی روزی با همسرش بدخُلقی کرد و او رابه ناحق آزرده ساخت. امروز، روز مرگِ هر دو آنها بود. یک سکّه ی آن ظالم را در این دنیا دادیم و آن هم تشییع جنازه با شکوه او بود و دیگر آن ظالم غیر از گناه ، چیزی با خود نیاورده و یک بد اخلاقی آن مؤمن را با ویران کردن سقف مجازات کردیم تا به دنیای آخرت ، گناهی با خویش نیاورد
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
ژاپنیها ضربالمثل خوبی
دارند، می گویند اگر فـریاد
بزنی به صدایت گـوش می
دهـنــد و اگــر آرام #سخن
بگـویی بهآن گوش میدهند
#قدرت کلمـات خـود را بالا
ببر نه صدایت را. این باران
است کـه باعث رشـد گل ها
می شود نه رعد و برق
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #مقدس_اردبیلی
مقدس اردبیلی رفت حمام ، دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم ، خدایا شکرت که وزیر نشدیم ، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم ! مقدس اردبیلی پرسید: آقا خب شاه و وزیر ظلم میکنند ، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی ، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟ گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد! شما شنیدی می گویند مقدس اردبیلی ، نیمه شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب میخواهم برای نماز شب، کمک کن! مقدس گفت: بله شنیدم ... حمامی گفت: اونجا ، نصفه شب، کسی بوده با مقدس؟ مقدس گفت: نه ظاهرا نبوده. حمامی گفت: پس چطور همه خبر دار شدند؟ پس معلوم میشود خالص خالص نیست!! و مقدس میگوید یک دفعه به خودم آمدم و فهمیدم یعنی چه این روایت که "ریا در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک. بساط خودنمایی مهیاست در فضای مجازی ، مواظب باشیم!
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Panahian-34.mp3
3.97M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله
🎙حاج علیرضا پناهیان
🗒 رباب و سیدالشهداء
⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانیه
نشر دهنده معارف باشید
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #گریه_بر_سیدالشهدا
امام صادق علیه السلام فرمود: ای زراره! آسمان با خون، زمین با تیره و تار شدن ، خورشید با گرفتن و سرخ شدن، کوه ها با خرد شدن و در هم شکستن، دریاها با امواج خروشان ، ملائکه با دانه های اشک خود ، چهل صباح بر حسین مظلوم گریستند. هیچ چشمی و هیچ اشکی از دیده گریان ، نزد خداوند محبوب تر از آن نیست که برای حسین بگرید و اشک بریزد و هیچ گریه کننده ای بر حسین نمی گرید مگر آنکه گریه اش به فاطمه سلام الله علیها و رسول خدا صل الله علیه و آله می رسد و فاطمه سلام الله علیها را خشنود می سازد و آن کس حق ما را ادا کرده است. هر بنده ای که در قیامت محشور می شود چشمانش گریان است، مگر گریه کنندگان بر جد من حسین علیه السلام که وقت محشر چشمش روشن است، به او بشارت بهشت دهند ، شادی در چهره شان هویدا است. در حالی که دیگران در اضطرابند، ولی آنان در امان هستند. البته شرایطی دارد ، یکی از آنها شناخت واقعی امام حسین علیه السلام میباشد، آن کس امام حسین علیه السلام را خوب شناخته ، که اعمالش به قدر توان مطابق گفتار آن امام شهید است. بحار، ج۴۴، ص۲۴۲
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
يادمان باشد که نگفته ها
را میتوان گفت ولی گفته
ها را نمیتوان پس گرفت
چه سنگ را به کوزه بزنی
چـــه #کـوزه را بـه سنگ،
شکست با کوزه است. دل
ها خیلی زود از حـرف ها
می شکنند
مـــراقب یکــدیگر باشیم
#زندگی چاپ دوم نـدارد
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #روضه_با_اخلاص
مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره) میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاک های محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله. دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان. دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکان های پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم. شام عاشورا، شب شام غریبان امام حسین خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمودند : نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی. آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی انگـــشت خــود را در
مسیر #مورچه ای میگذاری
منتظر نمی شود تـا انگشتت
را برداری ، بلکه مسیـرﺵ را
عوﺽ می کند…
هیـــچ وقت کــنار دری کــه
بسته شـــده نَایست. درهــا
بسیارند. چـه بسا #خداوند
تو را از چیزی محــروم کند
تا بهتـــر از آن را روزی تــو
گرداند. لطف خدا روزیتون
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #شب_جمعه_کربلا
ملاعباس چاووشی مازندرانی با جمعی از جوانان شب جمعه به کربلا رسیدند ، از او خواستند تا برایشان مداحی کند ، رسیدند بالای سر امام حسین علیه السلام ، با خودش گفت دفترچه شعرم را باز میکنم هر شعری آمد همان را میخوانم. دفترچه را باز کرد و اشعار علی اکبر علیه السلام آمد ، و شروع کرد به خواندن. سفر کربلا و همه جوان، در مجلس شوری بپا شد، ملا عباس گفت: بس است، دیگر برویم استراحت کنیم. در عالم خواب به او گفتند آماده شوید که امام حسین علیه السلام میخواهد به دیدارتان بیاید، او در عالم خواب همه را بیدار کرد و مودبانه نشستند تا آقا تشریف آوردند. امام حسین علیه السلام فرمود: ملا عباس می دانی چرا من امشب به اينجا آمدم؟ عرض کردم نه آقاجان. فرمودند: من با شما سه كار داشتم. عرض کردم آن سه كار چيست آقا جانم؟ فرمودند: اولا بدان كه هر كس زائر ما باشد به ديدنش می رويم! ثانيا شب های جمعه وقتی در مازندران هستی و جلسه داريد و دور هم می نشينيد ، یک پيرمردی دم در می نشيند و كفش ها را درست می كند ، سلام حسين را به او برسان! سپس فرمودند: ملا عباس! كار سوم هم اين است که دفعه ی ديگر که شب جمعه به حرم آمدی و خواستی نوحه بخوانی، ديگر نوحه ی علی اكبرم را نخوان! گفتم: چرا نخوانم؟ مگر بد خواندم؟ غلط خواندم؟ فرمودند: نه. گفتم پس چرا نخوانم؟ فرمودند: ملا عباس! مگر نمی دانی شب های جمعه مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها به كربلا می آيند؟ کرامات الحسينيه ، جلد ۲، صفحه ۱۱
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
ansariyan_hekayat_122_270568.mp3
2.07M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله
🎙شیخحسین انصاریان
🗒 تـوبـه مرد کـفـن دزد
⏱ ۰۶ دقیقـه و ۰۴ ثانیه
نشر دهنده معارف باشید
❖ کانال نُکتِه هایِ ناب
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #حمالی_و_بارکشی
در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی هست که به قبر حمال معروف است . او شخص بیسوادی بود که همه عمر خودش را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. روزی حمال از کوچه ای می گذشت نگاهش به کودکی می افتد که روی پشت بام مشغول بازی بوده ، پای کودک لیز می خورد و از بالا به سمت پایین می افتد ، در این هنگام ، این عارف بزرگ بیان می کند "ساخلیان ساخلار" یعنی نگهدارنده نگه می دارد. با این سخن مرد حمال اتفاق عجیبی می افتد ، گویی بچه را با دو دست گرفته و به حالت ایستاده روی زمین گذاشتند. مردمی که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتند ، لباسش را پاره پاره و به تبرک بردند . او هاج و واج مانده بود و مردم هم از او دست بردار نبودند و جویا شدند که چگونه این کار را انجام داده. فرمود مردم ، من آدم فوق العاده ای نیستم کشف و کرامت هم ندارم ، اکنون هم کار خارق العاده ای نکرده ام ، اتفاق مهمی هم رخ نداده ، یک عمر من امر خدا را اطاعت کرده ام ، لحظه ای هم خدا دعای مرا اجابت کرده است
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50