eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‏بشر زمانی فهمید به شعور ﺍعتمادی نیست کـه به جای نصـب تابلـــوی از خود بکاهید اﺯ سرعت گیر استفاده کرد!!! اگر می‌خواهی موفق شوی، باید به یک احترام بگــذاری. هرگــز به خـودت دروغ نگو eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
نخست اخلاق خودت را اصلاح كن ابوعلی سینا هنوز به بیست سالگی نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم طبیعی، ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد. روزی به مجلس ابوعلی بن مسكویه ، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد و با كمال غرور گردویی را جلوی ابن مسكویه افكند و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن ابن مسكویه جزوه هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود كتاب طهارة الاعراق را جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم. تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه ی عمر قرار گرفت به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اگــر روزی خواستید بزرگی کــسی را انـــدازه بگیـــرید، بهتر است به‌ جای قـد، وزن و مــدارج تحصیلی اش ، ظــرفیت و گنجــایش قـلب و تـــوان او را اندازه بگیرید! امیــرالمومنین علیـه السلام برتـری مـردم بر یکــدیگر به ها و خردهاست، نه به ثروت ها و تبارها منبع : شـرح غــرر الحکم ۶ eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حضور اجنه به محضر ائمه اطهار علیهم السلام سعد اسکافی می گوید: حضور امام باقر علیه السلام رفته بودم ، چون اجازه ورود خواستم، امام فرمودند: نکن! گروهی از برادران شما پیش من هستند ، سخنی دارند. من همان بیرون منزل ماندم طولی نکشید عده ای بیرون آمدند با قیافه مخصوص ، شبیه یکدیگر ، گو اینکه از یک پدر و مادرند ، لباس ویژه ای به تن دارند، به من سلام کردند و من جواب سلام را دادم. پس از محضر امام وارد شدم، گفتم: فدایت شوم ! اینها که از حضورتان بیرون آمدند ، نشناختم ، چه کسانی بودند؟ فرمودند: اینها برادران دینی شما از طایفه جنیان هستند . گفتم: اجنه ها نیز به حضور شما می آیند؟ فرمود: آری، آنان نیز می آیند همانند شما از مسائل و حرام سوال می کنند . بحار جلد ۴۶، صفحه ۲۳۸ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می‌ شنوم روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین علیه السلام به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی در حالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟ گفت پدر و مادر پیری داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟ هرطور بود مادر رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه میکرد و دعایم میکرد. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می‌ شنوم. همه‌ ی اینها از یک دعای مادر است. به نقل از آیت الله میلانی به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از خواجه عبـدالله انصـاری پرسیدند چیست؟ فـرمــود: خدمـت‌ کـردن بـه خلق‌عبادت است. پرسیدند چگونه؟ گفت اگر هر پیشه‌ ای که به آن‌اشتغال داری رضای خدا و را در نظـر داشـته باشی نامــش عبـادت‌ است پرسیـدند: پس نماز و روزه و خمس. اینها چه هستند؟ گفت: اینها اطاعـت هستند که بایـد برای نزدیک شـدن به خــدا انجـام دهـد تا انوار حق بگیرد. eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پس همانا صدقه را من با دست خود می‌ستانم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد . به حضرت عرض کردند کسی که ندارد چکار کند ؟ فرمودند: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه صدقه است در ادامه فرمودند: نشان دادن راه به کسی صدقه است . عیادت از بیمار است . امر به معروف و نهی از منکر صدقه است و جواب سلام دادن صدقه است. بحارالانوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۵۰ آقا امام صادق علیه السّلام فرمودند خداوند تبارک وتعالی میفرماید هیچ چیزی نیست مگر این كه من غیر از خودم را برای گرفتن آن مامور كردم، به جز صدقه، پس همانا صدقه را من با دست خود می‌ستانم. بحار الانوار، جلد ۹۶ صفحه ۱۳۴ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هرگـز پلی را که از روی آن می‌ کنی خراب نکن حتی اگـر دیگـر مسیرت به آنجا نمی خورد. در زنـدگی از ایـن که چقدر مجبور می‌شوی از روی یک پـل عبـــور کــنی، تعجب خواهی کرد! eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از مشکلات خود سکو بسازیم برای صعود! الاغی پیر داخل چاه بـدون آب افتاد. صاحبش هر چه سعی کـرد نتوانست الاغ را ازچاه بیرون بیاورد. پس برای این که حیـوان بیچاره نکشـد، کشاورز ومردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خـاک پر کنند تا الاغ زودتـر بمـیرد و مرگ تدریجی باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک‌های روی بدنش را می‌تکاند و آنها را زیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد ، سعی می کرد روی خاک ها بایستد روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامـه دادند و الاغ هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت و مردم از چاه بیرون آمد... نتیجه اخلاقی این که مشکلات مانند تلی از خـاک بر سر ما می ریـزند و ما همواره دو انتخاب داریم : اول اینکه اجازه بدهیم ما را زنده به گـور کنند و دوم ایـن که از مـشکلات سکویی بسازیم برای صعود! به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 98.11.06 - mehdi rasouli.mp3
9.22M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎤 حاج مهدی رسولی 🏴 ذکر نورانی عاشق ها ⏱ ۹ دقیقه ۴۵ ثانیه در ثواب‌ نشر شریک‌ باشید eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب این جوانمرد ، همیشه با و‌ضو بود. می‌ گفتند: ، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی، در یکی از عملیات های دفاع مقدس به شهادت رسید. در وصیت نامه اش آمده: آرزو داشته‌ام که‌ ای کاش من در روز می‌ بودم و در رکاب امام حسین و برای رضای خدا شهید می‌ شدم و به خاندان عصمت و طهارت خدمتی می‌ کردم و خوشبختانه اکنون این توفیق را پیدا کرده‌ام که در این جنگ با کفار بعثی شرکت کنم. شهید عبدالحسین کیانی همان جوانمرد قصاب است به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زمانی کـه جـوان هستی به مسن تـرهـا بگـذار زمانی کـه قــوی هـستی بـه ضعيف ترها کمک کن زمـانی کـه اشتبـاه کـرده ای بـه اشتبـاهـات اعتـراف کـن چـون روزی ، تـو هـم پيـر و می‌شوی و اشتباه می کنی eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50