وقتی "دل" تو "تـک" است❣
همیشه برنده ای❣
فرقی نمی کند "حکـم" چه باشد❣
تو همیشه "لازمی"😍😘💕❣💕
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
The reason Of
my breathing
Is "you"....
بهونه نفس کشیدنم تویی😍😘💕❣💕
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
قدرت واقعی یک مرددراندازه ی لبخندزنی ست که کنارش نشسته...
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
اس ام اس جففففر به دوست دخترش😳
غلبم از دوریط مسل قونجیش طون طون میزنه فوشار میاد رو اسابم!
چیه چیرا میخنتی؟!
ساوات ندارم آما دوصیط کع دارم😐😂
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
بهت فڪ نمیڪنما...
ولی وقتی هوا سرد میشه لباس گرم بپوش:)
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
#تیکه
کاش میشد به سگ درونتون واکسن بزنین که وقتی هاری میگیره بقیه اذیت نشن :)
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
دلم یه حس خوب میخواد مث ریتم تپش قلبت وقتی سرم رو سینته❤️💋
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
#تیکه
بعضیا از عقل فقط دندونشو دارن!
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
بهت فڪ نمیڪنما...
ولی وقتی هوا سرد میشه لباس گرم بپوش:)
ʝσɨŋ👇🏾
┄┅┄┅┄✵↓⇝🖤⇜↓✵┄┅┄┅┄
⚘༻❣ @Axe_Porofil
بوسه ❣
آناتومی آدم را به هم می ریزد❣
تو را که می بوسم❣
من بال در می آورم❣
مردم شاخ...! 💕❣💕
تو انقدر کاملی ❣
که نمیتونی نیمه گمشده باشی.❣
تو همه ي گمشده مـــنی😍😘💕❣💕
وقت بخیر همراهان عزیز
کانال کافه بیو به رمان مذهبی تعغیرکردو
دراین کانال بیشتر
رمان های زیبای شهدایی و برای مطالعه بیشتر شما دوستان در مورد زندگی شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم تعغیرکرده
👈برنامه کانال رمان مذهبی،شهدایی، بیو عاشقانه های مذهبی، وداستان های
اموزنده ....
دوست داشتید کانال مارو معرفی کنید،،
•••❥JOiN❣👇🏼
┄┅┅┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄ ┅┄ ┄
•❥●☂ @Roman110 ☂●❥•
برای پروفایل وبیو عاشقانه،استیکر،وکلیپ های عاشقانه وپروفایل های تولد ومناسبتی
حتمادر #کانال_پروفایل_عاشقانه
عضوشوید👇👇
•••❥JOiN❣👇🏼
┄┅┅┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄ ┅┄ ┄
•❥●☂ @Axe_Porofil ☂●❥•
بسم الله الرحمن الرحیم
#اولین_رمان_کانال👇👇
💟 #رمان_مذهبی_بدون_تو_هرگز
#روزانه_دو_پارت👌
#پارت_اول👈 بدون تو هرگز👇👇
•••❥JOiN❣👇🏼
┄┅┅┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄ ┅┄ ┄
•❥●☂ @Roman110 ☂●❥•
#پارت_اول 👇👇
#رمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_اول
همیشه از پدرم متنفر بودم ...مادروخواهرهام رو خیلے دوست داشتم اما پدرم رو نه ...آدم عصبے و بے حوصله اے بود ...امابداخلاقیش به ڪنار ...مےگفت:دختردرس مے خواد بخونه چڪار؟...نگذاشت خواهربزرگ ترم تا 14 سالگے بیشتر درس بخونه ...دوسال بعد هم عروسش ڪرد ...
امامن،فرق داشتم...من عاشق درس خوندن بودم ...بوےڪتابو دفتر،مستم مےڪرد ...مےتونم ساعت ها پاے ڪتاب بشینم و تڪان نخورم ...مهمترازهمه،مےخواستم درس بخونم،برم سرڪار و از اون زندگے و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ...
چندسال ڪه از ازدواج خواهرم گذشت ...یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد ...به هرقیمتے شده نباید ازدواج ڪنے ...
شوهرخواهرم بدتر از پدرم،همسرناجورےبود ...یه ارتشےبداخلاق و بے قید و بند ...دائم توےمهمونے هاے باشگاه افسران،بااون همه فساد شرڪت مے ڪرد ...اماخواهرم اجازه نداشت،تنهاےےپاشرو از توے خونه بیرون بزاره ...مست هم ڪه مے ڪرد،به شدت خواهرم رو ڪتڪ مے زد ...
این بزرگترین نتیجه زندگے من بود ...مردهاهمشون بد هستن ...هرگزازدواج نڪن ...
هرچندبالاخره،اونروزبراے منم رسید ...روزےڪه پدرم گفت ...هرچےدرس خوندے،ڪافیه..
بالاخره اونروزاز راه رسید ...موقع خوردن صبحانه،همونطورڪه سرش پاین بود ...باهمون اخم و لحن تند همیشگے گفت ...هانیه...دیگه لازم نڪرده از امروز برے مدرسه ...
تااین جمله رو گفت،لقمه پریدتوے گلوم ...وحشتناڪ ترین حرفے بود ڪه مے تونستم اون موقع روز بشنوم ...بعدازڪلے سرفه،درحالےڪه هنوز نفسم جا نیومده بود ...به زحمت خودم رو ڪنترل ڪردم و گفتم ...ولےمن هنوز دبیرستان ...
خوابوندتوےگوشم...برق ازسرم پرید ...هنوزتوےشوڪ بودم ڪه اینم بهش اضافه شد
- همین ڪه من میگم ...دهنت رومے بندے میگے چشم...درسم درسم...تاهمین جاشم زیادے درس خوندے ...
ازجاش بلندشد ...بادادو بیداد اینها رو مے گفت و مے رفت ...اشڪتوےچشم هام حلقه زده بود ...امااشتباه مے ڪرد،من آدم ضعیفے نبودم ڪه به این راحتے عقب نشینے ڪنم ...
ازخونه ڪه رفت بیرون ...منم وسایلم رو جمع ڪردم و راه افتادم برم مدرسه ...مادرم دنبالم دوید توے خیابون ...
-هانیه جان،مادر...توروقرآن نرو ...پدرت بفهمه بدجور عصبانے میشه ...براےهردومون شر میشه مادر ...بیا بریم خونه ...
امامن گوشم بدهڪار نبود ...من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ...به هیچ قیمتے ...
👈ادامه دارد...
#به_قلم_همسر و دخترش
•••❥JOiN❣👇🏼
┄┅┅┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄ ┅┄ ┄
•❥●☂ @Roman110 ☂●❥•