eitaa logo
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
12.4هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
8.3هزار ویدیو
587 فایل
تقدیم به امام زمان علیه السلام [ کپی حلال ] دعامون کنید باعمل کردن به قرآن نورانی شویم اسرائیل رفتنی است فلسطین کلیدرمزآلودظهور است امام خامنه ای 👇 تبلیغات کانال نورالقران @Noorghran 👇ادمین رزرو تبلیغات مدیر @Eerfan313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❣اگر خدا بخواهد... 🌼🍃 خدا اشرف مخلوقات، پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را در با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ می‌کند! ❣(۴۱ العنکبوت) 🌼🍃 خدا فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی  که به آن می‌نازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق می‌کند. ❣(۱۰ الفجر_۵۱ الزخرف) 🌼🍃 خدا درخت خشک، می‌شود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا» ❣(۲۵_مریم) 🌼🍃 خدا برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او و مصر میشود. ❣(۹_یوسف) 🌼🍃 خدا ابراهیم را از آتش سخت نمرود میدهد، قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي سرد و براي ابراهيم باش. ❣(۶۹_انبیاء) 🌻اگر خدا بخواهد اسرائیل با این همه قدرت وحشم وخَدَم ،، ان شاء الله دربرابر انقلابِ سنگهای فلسطینی نابود خواهد شد۰🌻
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 #داستانِ_واقعی #قسمت_دوم #سه_دقیقه_تاقیامت يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذل
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَت مِن سُوء روزى كه هر كس، هر كار انجام داده بيابد و هرچه کرده 🌕 سه دقیقه تا قیامت 🌕 ✍روز بعد از صبح زود دنبال کار سفر مشهد بودم ۰همه سوار اتوبوس ها بودند که متوجه شدم رفقای من ، حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند۰ ☘سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم ۰در مسیر برگشت ،سر یک چهارراه، راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد کرد ۰ ☘آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و پشت پیکان روی زمین افتادم ۰ ☘نیمه چپ بدنم به شدت درد می کرد۰ راننده پیکان پیاده شد و بدنش مثل بید می لرزید، فکر کرد من حتماً مرده‌ام۰ ☘ یک لحظه با خودم گفتم : پس جناب به سراغ ما هم آمد ۰آنقدر تصادف شدید بود که فکر کردم الان روح از بدنم خارج می شود ، به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ، ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود، نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد! ☘ یکباره یاد خواب دیشب افتادم ، با خودم گفتم: این تعبیر خواب دیشب من است ، من میمانم ۰ ☘حضرت عزرائیل گفت :که وقت رفتنم نرسیده ، امام رضا منتظرند، باید سریع بروم ۰ از جا بلند شدم ، راننده پیکان گفت :شما !! گفتم :بله موتور را از جلوی پیکان بلند کردم و روشنش کردم ۰با اینکه خیلی درد داشتم ، به سمت مسجد حرکت کردم۰ ☘ راننده پیکان داد زد : آهای ، مطمئنی سالمی ؟! بعد با ماشین دنبال من آمد ، او فکر می کرد هر لحظه ممکن است که من زمین بخورم ۰کاروان مشهد حرکت کردند ، درد تصادف و کوفتگی عضلات من تا دو هفته ادامه داشت ۰ ☘بعد از آن فهمیدم که تا در باید دهم و دیگر از نزنم ۰ ❌ خودشان به سراغ ما خواهند آمد ، اما همیشه می کردم که باشد۰ ✍ادامه دارد۰۰۰۰ https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
✨#قصص_قرآنی ✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام ✨#قسمت_چهارم 👈مبارزه ادريس با طاغوت عصرش 🌴#ادريس عليه السلا
👈قبض روح ادريس عليه ‏السلام بين آسمان چهارم و پنجم‏ 🌴امام صادق عليه ‏السلام فرمود: يكى از فرشتگان، شد. خداوند را شكست و او را در جزيره ‏اى انداخت. او سال‏ها در آن جا در به سر مى ‏برد تا وقتى كه ادريس عليه ‏السلام به پيامبرى رسيد. او خود را به ادريس عليه ‏السلام رسانيد و عرض كرد: اى پيامبر خدا! دعا كن خداوند از من شود، و بال و پرم را كند. 🌴 براى او كرد، او خوب شد و گرفت به طرف آسمان‏ها نمايد، اما قبل از رفتن، نزد ادريس آمد و كرد و گفت: آيا حاجتى دارى كه مى ‏خواهم احسان تو را جبران كنم. 🌴ادريس گفت: آرى، دوست دارم مرا به آسمان ببرى، تا با كنم و به او بگيرم، زيرا كرده است. 🌴آن ، ادريس عليه‏ السلام را بر روى خود گرفت و به سوى ‏ها برد تا به رسيد، در آن جا را ديد كه از روى سرش را مى ‏دهد. 🌴ادريس به سلام كرد، و گفت: چرا سرت را حركت مى ‏دهى؟ 🌴عزرائيل گفت: ، به من فرمان داده كه تو را بين آسمان چهارم و پنجم كنم، به خدا عرض كردم: چگونه چنين چيزى ممكن است با اين كه بين آسمان چهارم و سوم، سال راه فاصله است، و بين آسمان سوم و دوم نيز همين مقدار فاصله. (و من اكنون در سايه هستم و تا و ادريس در زمين است، ❌چگونه اين پيمايد و تا مى‏ آيد!! آن گاه عزرائيل همانجا روح ادريس عليه ‏السلام را كرد. اين است سخن خداوند (در آيه 57 سوره مريم) كه مى ‏فرمايد: 🍃وَ رَفعناهُ مَكاناً عَليّاً🍃 ✨و ما ادريس را به مقام بالايى ارتقاء داديم.✨ (تفسير نور الثقلين، ج 3،ص 350) 🌴پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: در ، مردى را در ، از پرسيدم: اين مرد كيست؟ جبرئيل گفت: اين است كه خداوند او را به آورده است. به ادريس_سلام كرد و براى او نمودم، او نيز بر من سلام كرد و برايم طلب آمرزش نمود. 📚(تفسير نور الثقلين، ج 3،ص349و350) 💥پايان داستان‏ زندگى ادريس عليه السلام https://eitaa.com/noor133Qoran/25825 لینک پایان داستان ادریس علیه السلام
از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت. می گفت: من دوست دارم امام (عج ) از من راضی باشد. نماز امام (عج) را همیشه می خواند. صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است. ازش پرسیدم چه شده: گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا -عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز (عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود. شهید امیر امیرگان در سال 1366 به رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که دست کشیده اند مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که و من در نوجوانی به خدمت امام--عج مشرف شده است۰   کیهان فرهنگی به نقل از کتاب وصال، صفحه 166 الی 169  🆔✨@noor133Qoran