🌸🌸امام جواد علیه السلام 🌸🌸
ثَلاثُ خِصالٍ تَجتَلِبُ بِهِنَّ المَحَبَّةَ: اَلنصافُ فِى المُعاشَرَةِ و َالمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ وَ الاِنطِواعِ وَ الرُّجوعُ إِلى قَلبٍ سَليمٍ؛
با سه خصلت، محبّت (ديگران) به دست مى آيد: انصاف در معاشرت، همدردى (با ديگران) در سختى ها، و بازگشت به قلبى پاك.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص82، ح77
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@nooralanor
آیا انسانی که مقید به دستورات الهی است می تواند از خداوند چنین توقعی داشته باشد که مشکلاتش از دیگران که مقید نیستند کمتر باشد؟.mp3
1.97M
سوال: 630
#توقعه_بندگی_از_خدا
❓آیا انسانی که مقید به دستورات الهی است می تواند از خداوند چنین توقعی داشته باشد که مشکلاتش از دیگران که مقید نیستند کمتر باشد؟
پرسمان اعتقادی محمدی
@nooralanor
🌹استاد شهید مرتضی مطهری :
♦️حضرت علی علیه السلام اگر به بازار می رفت که چیزی بخرد ، کوشش می کرد کسی را پیدا کند که او را نشناسد که او امیرالمومنین است ، برای آنکه مبادا ملاحظه او را بکند و بین او و دیگران فرق بگذارد ؛ همین قدر هم حاضر نبود از عنوان خودش استفاده کند
📚 بیست گفتار / ص28
@nooralanor
⬅️ همانطور كه احياي ليلة القدر سهم مؤثري در تحصيل رزق حلال و كامل مادّي و معنوي دارد، ممكن است احياي بين الطلوعين و اشتغال به نماز، دعا، مطالعه، تدبّر، تحقيق و پژوهش مآثر و آثار ديني، سهم به سزايي در نيل به رزق مبسوط و حلال مادي و معنوي داشته باشد؛
✅ يعني بين الطلوعين هر روز به مثابه ليلة القدر يا يوم القدر همان روز است.
📖تفسیر تسنیم جلد4 صفحه549
🖋 آیت الله جوادی آملی
📚 کانال از لابلای کتابها
@nooralanor
این جمله بسیار ساده است اما دریایی از تفکر میطلبد:
حاج قدرت الله لطیفی نسب که اهل تشرف خدمت امام عصر بود میفرمود:
کسی که الان مطیع امام زمان باشد در زمان ظهور هم جزو پیروان و تابعین ایشان خواهد بود!
منبع: این شرح بی نهایت
♦️تذکرة الاولیاء
@nooralanor
فتوای اشتباه شیخ مفید و عنایت غیبی
شخصی روستایی خدمت شیخ رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل، او را دفن کنیم»؟ شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»!
آن مرد برگشت. در میان راه دید سواری از پشت سر میتازد و میآید، چون نزدیک رسید، گفت: «ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید». آن مرد چنین کرد.
بعد از مدتی، به خط سبز جواب نوشته شده بود که: «انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی علم الهدی ؛ ای شیخ مفید! تو محل اطمینان منی؛ ولی حق با فرزندم علم الهدی (سید مرتضی) است»
پس از چندی ماجرا را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (عج) بوده است. حالا که در احکام شرعیه خطا میکنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم». لذا به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمیداد.
تا اینکه از سوی حضرت ولی عصر(عج) توقیعی (نامهای) برای شیخ بیرون آمد با این مضمون که: «وظیفهی شماست که فتوا بدهید و وظیفهی ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیافتید». پس از این دستور، شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست.
نقل شده است که در مدت 30 سال، 30 توقیع از ناحیه مقدس امام عصر(عج) برای شیخ مفید صادر شد و در عنوان توقیع نوشته بود: «للاخ الاعز السدید الشیخ المفید ؛ برای برادر گرامی و استوار، شیخ مفید».
داستانهایی از زندگی علماء، تألیف محمدتقی صرفی، دفتر نشر برگزیده قم.
♦️تذکرة الاولیاء
@nooralanor
🔴فاسد کلامش بر جامعه تاثیر ندارد...
🔹کسی که خودش فاسد است،نمی تواند کلامش را یک طوری ادا کند که مردم صحیح بشوند،تأثیر ندارد.آن وقتی کلام تأثیر دارد که از قلب مهذب و پاک بیرون بیاید،اگر چنانچه از قلب ناپاک بیرون بیاید و از قلب شیطانی بیرون بیاید،به زبان شیطانی گفته بشود،این تأثیر نمی تواند بکند در قلب اشخاص.
صحیفه نور ، جلد ۱۹ ، صفحه ۹۲
#تزکیه_نفس #طلبگی
@nooralanor
⭕️ مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای *عدم خلوص* در ما باشد، امروز سقوط نکنیم فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط می کنیم، چون انقلاب هر زمان یک موج می زند و یک مشت زباله را بیرون می ریزد.
(( فرازی از سخنان شهید دیالمه ))
👤 قابل توجه بعضی ها
@nooralanor
✅قناعت و کفاف یا حرص
گاهی صبر کردن در کمشدن اموال است که خودش به دو قسم تقسیم میشود:
🔹حالت اول: کفاف و قناعت یا اسراف و تَبذیر(شَره: خواهش، طمع)
🔻اگر کسی وسعت مالی داشت، اما به اندازهٔ نیازش از مال دنیا استفاده کرد، به «کفاف» عمل کرده است. همین فرد اگر مقداری کم از حد کفایت مصرف کرد، به صفت «قناعت» دست یافته است.
▫️طبیعتاً کسیکه میخواهد این دو صفت را به دست آورد، باید در برابر میل نفس به مصرفکردن بیش از نیاز، مقاومت و صبر کند و این سختی را به خود بقبولاند. در مقابل این دو صفت، اگر کسی به اسراف یا تَبذیر دچار شود و به سبب نداشتن صبر در خرجکردن ولخرجی کند، «شَره» در مال دارد.
🔹حالت دوم: زهد یا حرص
🔻اگر انسان بخواهد به مال دنیا بیرغبت شود و علاقهٔ به دنیا را از وجود خود بیرون سازد تا صفت «زهد» را تحصیل کند، در این راه باید صبر بسیار داشته باشد.
🔸البته اگر به بیرغبتیِ به دنیا عادت کرد و روحیهاش شد و از این بیرغبتی لذت بُرد، دیگر به صبر هم نیاز ندارد.
▫️به هر حال، انسان زاهد یا اصلاً مالی ذخیره نمیکند یا اگر بنابر مصلحتی ذخیره کرد، به آن میلی ندارد و از دنیا دلکَنده است.
👈ریشهٔ این زهد، در حقیقت، صبرِ او در برابر مال و منافع دنیوی است. در مقابلِ این حالت، صفت «حرص» قرار دارد.
رضا کن پیشه و صبر و قناعت/مُبرا ساز دل از حرص و از آز
@abolhasanmahdavi
💠 نماز، معجونی الهی برای درمان تمام دردها
➖ امام خمینی:
💎 اى عزيز، دامن همّت به كمر زن و دست طلب بگشاى و با هر تعب و زحمتى است حالات خود را اصلاح كن و شرايط روحيّه #نماز اهل معرفت را تحصيل كن؛
💎و از اين معجون الهى كه با كشف تامّ محمدى(ص) براى درمان تمام دردها و نقصهاى نفوس فراهم آمده استفاده كن؛ و خود را تا مجال است، مستخلص كن و به #معراج وصال و قرب كمال برسان؛ كه اگر اين وسيله از دست رفت وسايل ديگر #منقطع است
📚 #آداب_الصلاة نوشته امام خمینی(ره)، صفحه 5
@nooralanor
⚡️ اگر كسی خیال كرد كه خودش میتواند بایستد و با شیطان مقابله كند، تردید نكنید كه تسخیر شیطان میشود.
«اگر كسی خیال كرد كه خودش میتواند بایستد و با #شیطان مقابله كند، تردید نكنید كه تسخیر شیطان میشود. خداوند متعال بر اساس مصلحتی او را آفریده و دستش هم در دنیا تا یك دورهای باز گذاشته و این همه امكانات به او داده. او ما را كنترل میكند، همچون دستگاههای جاسوسی که بخواهند یك نفر را كنترل كنند. به او اجازه كنترل داده شده. به اندازه یك #لشگر برای یك مؤمن میچیند. گاهی اوقات هم برای درگیری با مؤمن، لشگر میفرستد و وقتی حریف نمیشوند خودش به میدان میآید؛ آنجایی كه كار سخت میشود لشگرها كنار میروند و خودش بیپرده میآید.
در مقابل این شیطان و دشمن توانا و ماهری كه دو ركعت نمازِ چهارهزارساله خوانده و بسیاری از زوایای وجود ما را هم میداند و میتواند در زوایای جسم ما و قلب ما نفوذ كند، خداوند متعال به ما چه چیز داده؟ چه پناهگاهی به ما داده كه پناه ببریم تا دیگر شیطان در آنجا راه نداشته باشد؟ آن #پناهگاه چیست که اگر كسی آنجا رفت دیگر مأمون است و شیطان نمیتواند درونش نفوذ كند؟»
#استاد_میرباقری
@nooralanor
⚡️ امواج ابلیسی از سر هزار عارف و عامی میگذرد.
«وادی عبودیت، وادی بسیار پیچیده و لطیفی است. اینطور نیست که بگویید: "به طرف خدا رفتن که کاری ندارد! سرم را زیر میاندازم و پیش میروم"!
هزار نکتۀ باریکتر زِ مو اینجاست. کسی که راهرو نیست و در این امواج نیفتاده، نمیداند که چه خبر است! خیال میكند که با شنا کردن میتواند به آن طرف برسد. یا حتی خودش را نجاتغریق میداند! گردابها و موجهای چهلمتری را که کشتی را فرو میبرد، ندیده است! چنین آدمی ممکن است بگوید پیغمبر یعنی چه و امام(ع) برای چه میخواهیم! ما با پای خودمان به طرف خدا میرویم! مگر او «أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» نیست!
امواجی که ابلیس میفرستد از سَرِ غیرمُخلَصین (إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ) عبور میکند و همه را غرق میکند. همه باید متمسِّک به امام(ع) باشند؛ «مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ».
امواج ابلیسی از سر هزار عارف و عامی میگذرد. چه بسیار عرفایی که سجادۀ عبادتشان لانۀ شیطان شده است («فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِم»)؛ از طریق اَلسنه آنها شکارگاه تاریخی برای خودش درست کرده. گاهی میبینید بعضیها شکارگاه عظیم و تاریخی ابلیس هستند؛ از افق پانصدساله، افراد را جذب خودش میکند و به دهان و جهاز هاضمه ابلیس وارد میکند.
اینها واقعیتهای عالم تکوین است. کسی که این جریانهای پیچیده را در عالم را نمیبیند، میگوید خدا هست و به ما هم نزدیکتر است؛ خودمان راه میافتیم و میرسیم!»
#استاد_میرباقری
@nooralanor
پنجشنبه و یاد درگذشتگان 😔
🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏
التماس دعا 🙏
🌼پنجشنبه هامسافران بهشتی دلخوشند
به یک فاتحه، یک صلوات
یک خدا بیامرزدش🌼
همین ها برایشان یک دنیاست
در آن دنیا...🌼
عزیزانی که پارسال
در کنار ما بودند و امروز
یاد و خاطرنشان بر
دلهای ما سنگینی میکند 💔😔
🥀شادی روح رفتگان،
پدران و مادران آسمانی،
بخوانیم فاتحه و صلوات🌼🙏
💥 شیطان اطلاعات گستردهای از خصوصیاتِ #آباواجدادِ ما و از #شهوات و #غفلتهای_ما دارد.
«يكي از اساتيد نقل كردند كه آقايي اهل دل و اهل معنا، شيطان خودش را ميديد. روزي شيطان به او گفته بود كه بيا با هم بحث كنيم و ببينم که تو درست ميگویي يا من؟ پاسخ داده بود كه اينجا هم تكبّر مي كني؟ اگر ميخواهي چيزي ياد بگيري بيا همينجا با هم بحث كنيم.
مدتي طولاني با هم بحث كرده بودند و به حسب ظاهر، غالب بر شيطان خودش شده بود! بعد گفته بود كه ديدي مغلوب شدي؟ شيطان خندهاي كرده بود و گفته بود كه تو ميخواهي من را هدايت كني؟ من كه هدايت نميشوم! من ميخواستم دو - سه ساعتي وقت تو را بگيرم كه گرفتم!
شيطان #زواياي_ديدي دارد كه ما از آن زاويهها غافليم.
ما دشمني داريم به نام #شيطان كه دستي در #اخبار_مخفی دارد. اطلاعات فراوان و گستردهاي از خصوصيات نسلهاي ما و اجدادمان دارد. به #تاروپود وجود ما و به شهوات و غفلتهاي ما مسلط است. در روايات دارد كه در رگ و پوست انسان #مثل_خون جاري ميشود... شيطان اينطور است. در همه زواياي وجود انسان ميتواند #نفوذ كند، تحليل و وسوسه كند و اثر بگذارد. قرآن کریم قدرتهايی برايش تعريف ميكند: «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ»؛ او قدرت تزيين دارد و زيباسازي ميكند. زيبا را زشت و زشتيها را زيبا جلوه ميدهد و در #زيباشناسي ما هم ميتواند نفوذ كند. اگر كسي تحت تصرف شيطان قرار گرفت همانگونه که دعا ميکنيم که نگذار او بر #عقل من مسلط شود («وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ عَلَى عَقْلِي سَبِيلا») او در عقل انسان كه ترازوي انسان است و زيبايي و زشتي را درك ميكند دست ميبرد. اگر عقل انسان تحت تصرف شيطان قرار گرفت زيباشناسي انسان را عوض ميكند و در نتيجه، انسان بد را خوب و خوب را بد ميداند. شيطان در اين زمينه بسيار تواناست. يعني هم از امور پنهانی آگاه است و هم ما را ميشناسد و بسياري از زواياي ما را آگاه است که چطور بايد ما را تحريك كند و راههاي شيطنت را هم خوب بلد است».
#استاد_میرباقری
@nooralanor
🔰 نظم
⬜️ آنها كه با معيار اهميت و ضرورت،
به نظم رسيده اند و سازمان گرفته اند،
اينها در بن بست نمى مانند
و در درگيرى ها نمى شكنند
و بازيچه عجله ها و شتاب ها نمى شوند
◻️ و در بحرانى ترين لحظه هاى تاريخ
و همراه درگيرى هاى مستمر،
قدرها و حدها را در نظر دارند
و هر كلمه و هر كار و هر فكرى را
در جايگاه خويش مى گذارند
و در نتيجه مى توانند
از كلمه ها و طرح ها و فكرهايى كه
دور از شتاب ها و عجله ها
و همراه قدر و حدى هستند، بهره بگيرند.
◽️ كسانى كه ضرر شتاب ها را ديده اند
و غرامت سنگينى پرداخته اند
و به سازمان فكرى و نظام ذهنى
محكمى رسيده اند
و با اهميت ها و ضرورت ها
اين سازمان را برپا كرده اند،
به آن دقت و سنجشى مى رسند
كه هر كلمه اى را كنترل كنند
بدون آنكه وقت زيادى را تلف كرده باشند.
▫️آخر راه هايى كه براى پياده روها دور است،
براى سرعت هاى بزرگ و وسيله هاى سريع
نزديك است و وقتى نمى گيرد.
ورزيده ها، در يك ساعت،
كارى را به پايان مى رسانند
كه تازه كارها در يك روز از انجام آن عاجز هستند.
🔲 و براى رسيدن به اين ورزيدگى،
مى توان از دقت در مسائل جزيى شروع كرد
و از زير آوار عادت هاى حاكم بيرون آمد
و دقت ها و سنجش ها را در برخورد با هر مسأله به كار گرفت.
به اين گونه آنها كه در مسائل جزيى، دقيق و آماده شده اند ...
مسائل بزرگ را سطحى و ساده نمى نگرند.
▪️كسانى كه از وزنه هاى كوچك ورزيدگى را
هديه گرفته اند،
در زير وزنه هاى بزرگ از پا نمى افتند.
◾️ به اين گونه در وقت كم،
كارهاى زياد عملى مى شوند
و مرزها و اندازه ها در هم نمى ريزند
و كلمه ها و كارها و طرح هايى كه همراه
حدها و قدرها بوده اند،
ستم نمى بينند و آن كلمه ها و طرح هايى كه
بى حساب و بى اندازه و بى مرز بوده اند
رها نمى شوند كه نقد مى خورند.
◼️ با اين ترازوهاى دقيق و ميزان هاى ورزيده،
از سرگردانى نجات مى يابند.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد، ص ۱۴
@nooralanor
🔰 در هر لحظه یک تکلیف بیشتر نداریم.
🔷🔹 ما بازيچه شتاب ها هستيم،
مگر هنگامى كه
از پيش طرحى داشته باشيم
و با حساب احتمالات آماده شده باشيم
و خط آخر را خوانده باشيم.
🔹در اين هنگام، اين ماييم كه
چشم به راه حادثه ها هستيم
و با سازمان و تنظيم خويش
به حادثه ها نظام داده ايم
و سازمان بخشيده ايم.
🔷دل هايى كه سازمان گرفته اند ...
ديگر بازيچه حادثه ها نمى شوند و بحران نمى بينند.
🔹 مغازهاى كه قفسه بندى شده
و تنظيم گرديده،
جنس هاى زياد آن به راحتى
در دسترس قرار مى گيرند،
اما دكهّ هاى درهم و شلوغ
كه اجناسشان پخش و رها و زير پا افتاده است،
دست و پاگير و خستگى زا و وقت كش هستند.
🔹 دلهايى كه بر اساس اهميت حادثه ها،
كارها را رده بندى كرده اند ...
در حالى كه هزار كار دارند،
بيش از يك گرفتارى برايشان نيست؛
🔹 چون در يك لحظه،
گرفتارى ما فقط مربوط
به آن كار و آن حادثهاى است
كه اهميت زيادترى دارد و ضرورت بيشترى.
🔹 اگر تمام كارها را انجام بدهيم
و اين يك كار بماند،
كارى انجام نداده ايم
و بار خود را نگذاشته ايم
🔹 و اگر آن يك كار را،
فقط همان را، بياوريم
ديگر حرفى براى ما نيست
و بازخواستى نيست.
🔹 و همين است كه ديگر سيل حادثه ها
و انبوه كارها، ما را خُرد نمى كند
و به بازى نمى گيرد.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚کتاب رشد، ص ۱۴
@nooralanor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگترین خنده رهبری در جلسه با شاعران که تا حالا ندیدین😄😄
🔸#ریشه_مقامات_علامه_بحرالعلوم
مرحوم استاد #علامه_طباطبایی تابستان ها به مشهد مشرف می شدند، و معمولشان این بود که پنجشنبه ها و جمعه ها از ساعت 9 تا 11 می نشستند، و مردم به دیدنشان می رفتند. هرکس هر سؤالی داشت می پرسید، و جواب می شنید، و البته گاهی با لهجه ای شیرین می فرمود: نَمی دانم.
در یکی از این روزها خدمتشان بودم. دیگران هم بودند. کسی گفت که امام زمان علیه السلام را به هیچ وجه نمی توان ملاقات کرد. ایشان چیزی نفرمود. چند دقیقه ای مجلس به سکوت گذشت. بعد ایشان شروع به صحبت کردند، و گفتند: مشایخ ما می فرمودند:
#آیت_الله_میرزا_ابوالقاسم_قمی به عتبات مشرف شده بود. ناگزیر دید و بازدید انجام می شد. آیت الله سید محمد مهدی بحرالعلوم که مرجعیت درس و تدریس نجف را به عهده داشت، به دیدن ایشان آمد. چند روزی گذشت. میرزا می خواست به بازدید ایشان بیاید. وقتی را انتخاب کرد که در محضر ایشان کمتر کسی باشد. در این مجلس بعد از گفتگوها و تعارفات رسمی میرزا به ایشان گفت: آقا مراتب و مقامات معنوی شما قابل انکار نیست، و اخبار آن عالم گیر است بنابراین شما چیزی را انکار نکنید. فقط برای ما بفرمایید که چطور شد؟ کی شد؟ چه جور شد که شما به این مقامات رسیدید؟
ایشان چاره ای نداشت. میرزا مرد بزرگی بود، و با هم سال ها در درس وحید بهبهانی هم دوره بودند. اکنون نیز در ایران مرجعیت داشت. بنابراین فرمودند: من رسم داشتم شبها از نجف به مسجد کوفه بروم، و آنجا تا صبح به عبادت مشغول بودم. البته صبح بعد از نماز به نجف باز می گشتم تا درس و بحث تعطیل نشود. هجده سال! بر این روال عمل کرده بودم. یک شب طبق رسم از نجف بسوی کوفه حرکت کردم. کمی که راه پیمودم شوق مسجد سهله به دلم افتاد. اعتنا نکردم، و می خواستم طبق رسم معمول به مسجد کوفه بروم. اما شوق لحظه به لحظه زیادتی می یافت، و من در برابر آن مقاومت می کردم. ناگهان باد و طوفانی همراه با شن و رمل از مقابل هجوم آورد، و دیگر امکان رفتن بسوی کوفه نبود. از سر ناچاری بسوی مسجد سهله رفتم. شب از شب های معمولی هفته بود، و در مسجد هیچ کس نبود. من در را باز کردم و به داخل مسجد رفتم. در مقام صاحب الزمان یک بزرگواری نشسته و مشغول دعا بود. دعا از دعاهای معمولی و شناخته شده بنظر نمی رسید. گویا آن بزرگ در همان حال آن را انشاء می کرد. لحن و حال و دعا مرا تسخیر کرده بود. همانطور کنار در مانده بودم. این حال ادامه یافت تا اینکه دعا به پایان رسید. ایشان روی گردانید، و به زبان فارسی با لهجه بروجردی که محل تولد من بود، به من فرمود: «مهدی بیا» مقداری جلو رفتم. از هیبت و به خاطر حرمت ایشان ایستادم. باز فرمود: مهدی بیا . بار هم مقداری جلو رفتم. باز از ترس و حرمت ایستادم. این بار فرمود: ادب در حرف شنیدن است. بیا. رفتم تا نزدیک ایشان رفتم. آغوش باز کرد، و مرا به بغل گرفت. هرچه شد آنجا شد.
♦️کانال تذکرة الاولیاء
@nooralanor
✅عطر تقوی، لازمه ی اداره شهر و کشور
✅بالأخره آدم بايد بويي، خاصيّتي داشته باشد!
🔸يك سواد متوسط براي يك شهر كافي است اما با يك تقواي صد درصد.
🔸مردم وقتي طهارت تقوا، بوي تقوا، عطر تقوا را از يك امام جمعه، امام جماعت، از يك واعظ، از يك مدرّس استشمام كنند شيفته او هستند.
🔸هر كس بخواهد شهري را اداره كند لازم نيست حالا علامه طباطبايي بشود؛ بر فرض حالا اگر كسي علامه طباطبايي شد اين فقط بايد در حوزه بنشيند و كتاب بنويسد، اين ديگر به درد مردم نميخورد.
🔸يك سواد متوسط و يك تقواي صد درصد، شهري را، كشوري را اداره ميكند.
🔸مگر ممكن است به مردم بگويند آقا شما از اين گُل استفاده كنيد، از عطر استفاده كنيد؟!؛ خود عطر، جاذبهاي دارد كه تمام شامّهها را جذب ميكند.
🔸بالأخره اگر ما در حدّ گياهان هم بخواهيم زندگي كنيم يا بايد عود باشيد يا عبير؛ و اگر در حدّ حيوانات است يا بايد مُشك باشيم يا عنبر.
🔸بالأخره آدم بايد بويي، خاصيّتي داشته باشد؛ بعضي از چوبها هستند كه فقط به درد هيزم شدن ميخورند، اما ميبينيد بعضي از چوبها هستند كه ميشود عود.
🔸اين عود، چوبي بيش نيست اما فضايي را معطّر ميكند؛ عَبير هم فضايي را معطّر ميكند؛ آن نافه آهو هم بالأخره گوشهاي از بدن آهوست، آن عنبر هم گوشهاي از بدن ماهي است.
🔸بالأخره انسان اگر در حدّ حيات حيواني هم زندگي بكند بايد فضا را معطّر كند؛ اگر در حدّ گياهي هم زندگي بكند بايد فضا را معطّر كند.
🔸تقوا واقعاً معطّر است، عدل واقعاً معطّر است، ادب واقعاً معطّر است.
🔸اين با عقل عملي حل ميشود؛ اينكه شده آقاي بهجت، آنكه شده آقاي خوانساري، آنكه شده آقاي قاضي.
🔸مردم شيفته آن طهارت و طيباند كه «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» ... وقتي ميبينند اين راه معطّر است ... اگر فهميدند فقير الي اللهاند به طرف الله ميروند.
🔸خُب كدام راه ميروند؟ كدام جادّه ميروند؟ ... آن جادّهاي كه كَلِم طيّب ميرود؛ آن تقوا، آن عدل، كَلِم طيّبي است كه به سرعت، انسان را به لقاي الهي ميرساند و راحت ميكند كه «رزقنا الله و إيّاكم انشاءالله».
🔹فراز پایانی درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره فاطر، آیات 12 الی 17
@nooralanor