eitaa logo
هیئت نورالزهرا(س)
5.8هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
اطلاع رسانی زمان و مکان مراسم هیئت نورالزهرا(س) @Adnooralzahra
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ کلید طلایی برای حل اختلافات زندگی مشترک سکوت نکنید‎ 1⃣ اگه اتفاق یا مسأله‌ای ذهنتون رو مشغول کرده، حتماً اونو با شریک زندگی‌تون درمیون بذارین و مشکل‌تون رو با هم حل کنید‌‎.‎ ‏تهاجمی برخورد نکنید‎ 2⃣ با تفاوت‌های هم کنار بیایید. موقع مشاجره همدیگر رو سرزنش نکنید و احساساتتون رو برای طرف مقابل‌تون با زبون و لحن دوستانه بیان کنید. ‏بدگویی نکنید‎ 3⃣ درمیان گذاشتن مشکلات زندگی شخصی با دیگران و علنی کردن اونا در فضای مجازی باعث تحقیر روابط همسران میشه. یادتون باشه بعد از مدتی شما مشکلاتتون رو فراموش می‌کنید، اما افرادی که باهاشون صحبت کردید اصلا فراموش نمی‌کنند‌‎.‎ محرم اسرارتون رو درست انتخاب کنید‎ 4⃣ مطمئن بشید کسی که باهاش درد دل می‌کنید و مشاوره می‌گیرید شما رو به‌خوبی می‌شناسه، واقعا نگران شماست، بی‌طرفه و واقعیت رو به شما میگه‎.‎ ‏واکنش منطقی داشته باشید 5⃣ هنگام مشاجره واختلاف‌نظر با همسرتون، به جای واکنش‌های احساسی و مخرب روی حل مشکلتون تمرکز کنید و ازهمسرتون دور نشید.
📌 چگونه می‌توانیم امام زمان را بیشتر درک کنیم؟ 🔰 برای اینکه بتوانیم خود را به امام زمان نزدیک‌تر کرده و او را بیش‌تر درک کنیم، دو راه مهم را باید در نظر بگیریم: 1⃣ انتظار: برای این که بتوانیم حالت انتظار را در خود ایجاد کنیم، اول باید معنای انتظار را بفهمیم. وضعی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی می‌شود و ضد آن يأس است. ✅ انتظار فرج آثاری دارد، یکی از آثار انتظار این است که انسان را از هرگونه انحراف و خطا حفظ می‌کند و روح و جسم منتظر را برای درک بیشتر امام آماده می‌کند. ❤️ یکی دیگر از آثار انتظار به دست آوردن توفیق عنایات و توجهات امام زمان است. امام دل‌های بسیار آماده و منتظر را انتخاب و تربیت می‌کند. 2⃣ محبت به ولی عصر: اگر واقعا به امام زمان محبت داریم باید آثاری داشته باشد. بزرگترین اثر آن تزکیه نفس و تقوا است و جنبهٔ دیگرش آن است که باید به یاد محبوب بوده و به دنبال بدست آوردن رضایت او باشیم. 💠 اثر دیگر محبت، دوست داشتن هرچیزی است که به محبوب منتسب است. انسان هرچه را که برای خود می‌خواهد، اول برای محبوب درخواست می‌کند و اگر دعا می‌کند اول برای محبوب دعا می‌کند و دائماً انتظار محبوبش را می‌کشد. 🔆 به طور خلاصه باید گفت برای درک بیشتر امام زمان باید رضای او را به دست آوریم و رضایت او در گِرو ترک گناهان و انجام واجبات می‌باشد. 📚 ۲۰۰ پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۶ ❓
سلام علیکم باعرض معذرت ازهمراهان داستانهای شبانه کانال به استحضار میرسانم که به امیدخدا از فردا شب،با داستانی جدید در خدمتتان خواهیم بود. امشب به خاطرات وزندگینامه ی چندتن از شهدای گرانقدر میپردازیم.
از اول نامزدیمون...💍 با خودم کنار اومده بودم که من، اینو تا ابد ڪنارم نخواهم داشت...💔 یه روزے از دستش میدم...😞 اونم با ... وقتی كه گفت میخواد بره...🚶 انگار ته دلم ،آخرین بند پاره شد...💔 انگار میدونستم ڪہ دیگه برنمیگرده... اونقد ناراحت بودم... نمیتونستم گریه کنم... چون میترسیدم اگه گریه ڪنم، بعداً پیش ائمه(ع) شمـ 😞 يه سمت بود و يه سمت ... احساسم ميگفت جلوش وایسا نذار بره...❌ ولی ایمانم اجازه نمیداد... یعنی همش به این فکر میکردم که ... چطور میتونم تو چشماے (ع)نگاه کنم و... انتظار شفاعت داشته باشم...😕 در حالےکه هیچ کاری تو این دنیا نکردم... اشکامو که دید...😢😭 دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت...😭 "دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیـــــا..." راحت کلمه ی... ❤...دوستت دارم...❤ 💕...عاشقتم...💕 رو بیان میڪرد... روزی که میخواست بره گفت... … "من جلو دوستام،پشت تلفن نمیتونم بگم... ❤...دوستت دارم...❤ میتونم بگم... 💔...دلم برات تنگ شده...💔 ولی نمیتونم بگم ... چیکار کنم...؟!" گفتم... "تو بگو یادت باشه، من یادم میفته...☺️ از پله ها که میرفت پایین... بلند بلند داد میزد... ❣یادت باشـہ... ❣یادت باشـہ... منم میخندیدم و میگفتم: 💕یادم هسسست... 💕یادم هسسست...😭 ✍همسر شهید،حمید سیاهکالی مرادی
✍ کاش ما هم مانند این شهید پیش خدا این همه عزیز بودیم با ابوالفضل بچه محل بودیم. صبحِ روزِ عملیاتِ خیبر پیکرِ غرقِ خونش رو دیدم. تمام بدنش پر از تیر و ترکش ، و دو تا دستانش قطع شده بود ... دیدم وصیت‌نامه‌اش رو گذاشته توی جیبش. همون اولِ وصیت نامه نوشته بود: خدایا! دوست دارم همانطور‌که اسمم رو ابالفضل گذاشتند، مثلِ حضرت ابالفضل(ع) شهید بشم... 📌خاطره‌ای از زندگی شهید ابوالفضل شفیعی 📚منبع: کتاب خط عاشقی 1 ، صفحه 93
🌹🌹🌹 ... . ما "کرد" هستیم و... به زبون کردی خیلی سخته... بخوای بگی"دوستت دارم"…❤ گاهی با خنده بهم میگفت: "به کردی بگو💕دوسِت دارم💕ببینم بلدی یا نه…؟" بعد به این نتیجه میرسیدیم که خیلی خوبه فارسی حرف میزنیم... گاهی شعر میخوندم براش و... بیشتر این بیتو زمزمه میکردم... . ... ...❤ . اون مدتی که سوریه بود... تلفن که میزد... با ذوق حرف میزد... مدتی هم که حرف میزدیم... حرفای زن و شوهری بود...💕 مثلاً میگفتم... ❤...دلم واست تنگ شده...❤ یا به شوخی بهش ميگفتم... "اونجا زن نگیریاااا...❤" میزد زیر خنده و میگفت: "نه بابا...خانوم این چه حرفیه...؟!❤" یه روز قبل شهادتش... از همسایه‌مون... که همسرشو از دست داده بود،پرسیدم... "بدون شوهر بودن سخته…؟ چه جوریه…؟" گفت:"من عادت کردم..." پیش خودم گفتم… اما من که نبودن مهدی واسم عادی نمیشه... مطمئن بودم که آقا مهدی شهید نمیشه... اون واسه نیومدن نرفته بود...😢 واسه دفاع رفته بود... وقتی متوجه شدم که به شهادت رسیده... دلم میخواست گریه کنم ولی نمیتونستم... میگفتم نکنه کسی اشکمو ببینه و بگه... "هااان...چی شد…اشکت در اومد...؟!" پشیمون نیستم... از اینکه رضایت دادم به رفتنش...ولی... خیلی دلتنگ میشم...💔 مخصوصا غروبا... تنها شدنو با همه وجودم لمس کردم...💔 روز تشییع و خاکسپاری... هنوز تو شک بودم... پیکرشو که گذاشتن تو قبر... حلقه مو انداختم تو قبرش...💕 واسه دل خودم این کارو کردم... تا مثلا یادش بمونه که شفاعتم کنه... بین بچه ها رابطه ش با "نهال"دخترمون... یه جور دیگه بود... . ...😢 . نهال همش میگه... بابایی رفته کربلا... راهشو گم کرده...برمیگرده...😔 . (همسر شهید،مهدی قاضی خانی)
🌹 👌 ‌ یک‌خواهــش‌برادرانه🙏 📝وصیت من بہ دختــرانی که عکســهایشان را در شبـکہ های اجتماعی میگذارند .این است که ایـن کار شــما باعــث میــشود 😔😔 📝بعدازاینکه وصیت و خواهشمـ را شنیدید به آن عمل کنیدزیــرا ما می رویــم تا از زنــان دفاع کنیمـ مانند👇👇 باشید
راوی:حجت الاسلام احسان محمدی 🌺مادر شهید منصور کارکوب زاده اومده بود کانال کمیل،ازش پرسیدم - مادر میایی اینجا دلت برای بچتم تنگ میشه؟ بغض گلوشو گرفت گفت آره پسرم.مگه میشه مادر دلش برای بچش تنگ نشه؟! گفتم مادر اومدی اینجا چی میخوای از خدا؟!حتما میگی آقامنصورجنازش برگرده. گفت نه.. گفتم هر مادرشهیدی اومد اینجاکه جنازه بچش برنگشته،یخواسته داره،اونم اینه جنازه بچش برگرده،حالاشمامیگی نمیخوای جنازه بچت برگرده؟! درجوابم فقط یه جمله گفت پسرم،منصورم وقتی اینجابود،سی سال پیش واسه خاطر یه چیز اومد اینجا گفت مادر"" من اگه برم تکه تکه هم بشم طاقت دیدن گناه ندارم"" الان منصورم برگرده گناه ببینه؟؟!! نمیخوام بچم برگرده...👆
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 پارتی بازی ممنوع! از بستگان صیاد بود. از خدمت فرار کرده بود. پرونده اش را فرستاده بودند دادگاه نظامی. به زندان محکومش کرده بودند. مادر صیاد با دفتر تماس گرفت که «به حاج علی بگو یه کاری بکنه. این پسر، جوونه، سربازه؛ گناه داره.» گفتم: حاج خانوم، خودتون بگید بهتر نیست؟ گفت: «قبول نمی کنه.» گفتم: چرا؟ گفت: «خودش تلفن زده که عزیز جون! فامیل وقتی برام محترمه که آبروی نظام رو حفظ کنه! آبروی منو نبره!»
خاطره راننده ماشین امام در ۱۲ بهمن 🔸بعد از اینکه ‌احمدآقا سوار ماشین شدن به طرف بهشت زهرا راه افتادیم.... اولین جایی که ماشین توقف کرد تو میدون فرودگاه بود. مسیر باند تا میدون فرودگاه رو که ۲۰۰ متر بیشتر نبود به خاطر ازدحام مردم به زحمت رفتیم. 🔸همین که تو میدون متوقف شدم فهمیدم که اگه لحظه‌ای برای حرکت تردید کنم اصلاً نمی‌تونم امام رو به بهشت زهرا برسونم. چون هر آن ازدحام جمعیت بیشتر می‌شد. جلوی دانشگاه تهران، تراکم جمعیت انقدر بود که اصلاً ماشین روی دست مردم بود و به خاطر فشار مردم به چپ و راست می‌رفت، ولی همین که یک لحظه احساس کردم ماشین از دست مردم رها شده، پدال گاز رو گرفتم و حرکت کردم و به سمت خیابان امیریه پیچیدم... وقتی به بهشت‌زهرا رسیدم دیگه اونجا مردم خودشون ماشین رو حرکت می‌دادن، فرمون گاهی از دستم خارج می‌شد. 🔸لحظه به لحظه تراکم جمعیت بیشتر می‌شد تا اینکه به نقطه‌ آخری رسیدیم که امام پیاده شدند و دیگه ماشین هم خاموش شد.
🌷 بخشی از وصیت نامه شهید سلیمانی: ✍بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی. 🇮🇷 دهه فجر انقلاب اسلامی بر همه مردم ایران و جهان اسلام مبارک باد. 🇮🇷
... اگر این انقلاب را نمیپذیرفتند و به آن باور نداشتند مطمئناََ انقلاب اسلامے واقع نمیشد! آیت‌الله‌خامنه‌ایی