eitaa logo
سرزمین نور چشمی ها
300 دنبال‌کننده
1هزار عکس
431 ویدیو
5 فایل
اینجا کاشان است. #سرزمین_نور_چشمی_ها 💜اولین مهدکودک و پیش دبستانی تخصصی و استعدادیابی کودکان💜 با کادری💪 #حرفه_ای_متفاوت_متخصص ♦️کاشان.ناجی آبادفازیک.میلاد۱۰غربی♦️ ارتباط با مدیریت: @Z_rajaee313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹: ‍ 🦊🍇 روباه تشنه و انگورهای شیرین 🍇🦊 در جنگلی نزدیک به روستایی، روباهی زندگی می کرد. او در شکار حیوانات و تهیه غذا بسیار باهوش و ماهر بود. یک روز تابستان روباه که بسیار تشنه بودو به دنبال آب به هر طرف می رفت به مزرعه ۰ای رسید. مرغ ها و جوجه ها هیاهو کنان دانه بر می چیدند اما روباه تشنه تر از آن بود که به شکار آن ها برود. او ناگهان خوشه انگور آب دار و رسیده ای را بالای یک درخت مو دید چند بار بالا پرید تا توانست خوشه انگور را از شاخه بچیند. روباه دانه های انگور را از خوشه جدا کرد و می خورد که گنجشکی پرواز کنان از دور به او نزدیک شد. روباه همان طور که خوشه های انگور را می خورد و آب از دهانش و گوشه لب هایش جاری بود گفت: عجب شانسی، اگر امروز هوا گرم نبود شاید هیچ وقت انگور نمی خوردم و نمی فهمیدم که چه میوه خوشمزه ای هست. گنجشک بر شاخه درختی نشست. از ان بالا نگاهی به روباه انداخت و گفت: من می توانم جای انگور های بیش تر، شیرین و آب دار تری را به تو نشان بدهم. آن و قت می توانی هر قدر که دلت بخواهد به آن جا بروی و هر قدر که دلت می خواهد بخوری. روباه با خوش حالی گفت: عجب شانسی! امروز روز خوش شانسی من است. نمی دانی چه قدر تشنه هستم. بهتر است زودتر راه بیفتیم. گنجشک پرواز کنان جلو رفت و روباه به دنبال او حرکت کرد. کمی بعد، آن ها به یک تاکستان رسیدند. روباه از دیدن آن همه انگور روی درختان مو خوش حال شد، اما انگورها خیلی بالاتر از آن بودند که او بتواند آن ها را بچیند. گنجشک گفت: این هم انگورهایی که قولش را داده بودم. روباه نگاهی به انگور ها کرد و کمی بالا پرید تا خوشه ای بچیند. اما نتوانست. دوباره پرید. اما باز هم نتوانست. او مدت ها تلاش کرد. گنجشک گفت: چه قدر حیف، مثل این که انگور ها خیلی بالا هستند. روباه که تشنه بود و حالا هم خسته شده بود روی زمین دراز کشید و گفت: تو می توانی کمکم کنی، پس یکی از آن انگورهای شیرین و آب دار را بچین و پایین بینداز. گنجشک گفت: نه من هیچ کاری نمی توانم بکنم. روباه گفت: تو که هیچ تلاشی نکردی، حالا کمی سعی کن. گنجشک گفت: متاسفم، کاری از دست من بر نمی آید. روباه که متوجه شد گنجشک کمکی نخواهد کرد، با بی تفاوتی گفت: نمی دانی چه شانسی آورده ای که دستم به آن انگورها نمی رسد چون خیلی ترش هستند و اگر بخورم گلوم درد می گیرد. گنجشک به یکی از آن دانه ها نوک زد و گفت: نه! خیلی هم شیرین است. از رنگشان معلوم است. روباه گفت: اوه پس اصلا نمی توانم آن ها را بخورم. چون شیرینی زیاد هم برایم خوب نیست. گنجشک گفت: حیف حیف! و پرواز کنان دور شد. روباه بعد از مدتی استراحت دوباره به راه افتاد تا چشمه آبی پیدا کرد. اینجا سرزمین نورچشمی ها 🌹
سلام صبحتون بخیر👋🏻 من دارم ورزش میکنم💪🏻آخه یکم وزنم رفته بالا😁 اینجا سرزمین نورچشمی ها
سلام صبح بخیر😁😁 اینجا سرزمین نورچشمی ها
شروع کارگاه نقاشی با پاستل🖌🎨✏️🖌
نقاش کوچولو های سرزمین نورچشمی ها👦🧒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متوجه شدین چی میگن؟؟؟😍😘 سلام اینجاسرزمین نورچشمی هاست👀☺️
به وقت رنگ آمیزی✏️
. 📕 بچه هامون رو تربیت نکنیم 📗 خودمـــــون رو تربیت کنیم بچه های ما اون چیـــــزی نمیشــــن که ما می‌خــــوایم. اون چیزی میشن که مــــــا هستیم. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😁🖌 ببین چه راحت میتونی یه خرس بامزه نقاشی کنی🤩🐻 اینجا سرزمین نورچشمی ها🌹
سلام سلام ما اومدیم ورزش کنیم 💪تا سرحال بریم سر کلاس😍
بفرمایید صبحانه🍞🍳🍯🍽🧂
سرزمین نور چشمی ها
بفرمایید صبحانه🍞🍳🍯🍽🧂
صبحانه برای کودکان اصلی ترین وعده غذایی هست که به تقویت هوش و استعداد کودک کمک زیادی میکنه و موجب جلوگیری از ایجاد بسیاری از بیماری ها دربدن کودکان میشه😊 🌷اینجا سرزمین نورچشمی ها 🌷