تصحیح كردن كودک در جمع ممنوع
تصحيح كردن كودک باعث خاموش شدن كودک ميشود. كودکان حساس نه فقط در جمع بلکه در مغز خود نیز ساكت میشوند چون به اين نتيجه ميرسند كه یک انسان اشتباه كار و بد هستند.
تصحيح كردن مستقيم كودک باعث حرمت نفس پايين، خجالتی شدن، احساس بد به خود و ديگران و لکنت ميشود. اگر كلمه ای را اشتباه گفت كلمه درست را در جمله های خود استفاده كنيد و او به راحتی خواهد آموخت یا بعدا به تنهایی به او آموزش درست کلمات را بدهید.
@nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
مسئله ی بچه ها این است که وقتی به دنیا می آیند از مسیر میانبر بیشتر استفاده می کنند چون مسیر اصلی هن
ذهن فعال ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن قوی است و ناخودآگاه یا بخش احساس را کنترل می کند. ذهن منفعل ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن ضعیف است ولی ناخودآگاه آن یعنی مترجم و بخش احساس آن قوی است؛ برای هر پدیده ی کوچکی شرح و تومار می سازد و در کل احساسی عمل می کند، درک مقصر و مظلوم خیلی قوی دارد. به این تیپ آدم ها می گوییم که احساسی عمل می کنند. یک آدم افسرده، عقلانی عمل می کند یا احساسی؟ مسلم است که کاملاً احساسی عمل می کند و تحت تأثیر ناخودآگاهش قرار دارد. در روانشناسی تحلیل رفتار متقابل، بخش مترجم یا مفسر را«والد» و بخش پردازش را «بالغ» و بخش احساسات را «کودک»می نامند.
ما با دو الگوی رفتاری مواجه هستیم، شکل اول (ذهن فعال) و شکل دوم (ذهن منفعل). الگوهای رفتاری ما، بر اساس انباشته های مترجم و احساس ذهن منفعل هستند و بخش پردازش فقط تکرار کرده، رشد نکرده است چون پردازش نداشته و فقط در اختیار مترجم و احساس قرار گرفته. در ذهن منفعل دو بخش مترجم و احساس یعنی بخش نیمه آگاه، عمل می کنند و پایه ی رفتار ما هستند و پردازش، توجیه می کند.
اگر بخش آگاه (پردازش) رشد نکند و کوچک بماند، بخش ناخودآگاه (مترجم و احساس) بزرگ می شود. رشد یعنی بالا رفتن قدرت پردازش، شناخت، مهارت های فکری و به کنترل درآوردن بخش ناخودآگاه که همان مترجم و احساسات هستند.هر دو شکلی که نشان داده شد در ذهن صورت می گیرند. در ذهن منفعل تمام رفتارهای ما تابع ناخودآگاه است و بخش آگاه فقط توجیه گر است. در ذهن فعال بخش آگاه مدیریت می کند و دو بخش ناخودآگاه در خدمت عقل قرار دارند.
#احساس {قسمت10}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
دوران نوجوانی دوران نظارت
مستقیم والدین نیست
نوجوان وقتی خودش راتحت
نظارت مستقیم والدین می بیند
احساس می کند به حریم شخصیش
تجاوز شده است
بنابراین بسیار طبیعی است که
واکنش منفی نشان دهد
@nooredideh
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـیکـنـنـد در مرتبه پایینتری قرار گرفتهاند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست.
زمانی که کودک خود را پایینتر از دیگری احساس کند، روحیه خود را میبازد و دست از فعالیت خواهد کشید.
شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.
@nooredideh
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
هیچ گاه از ظاهر نوجوانتان در دوران بلوغ ، منفی نگویید:
به او آرامش بدهید و بگویید که شما هم در دوران بلوغ چه تغییرات ظاهری را تجربه کرده اید.
نشان دادن عکس هایتان در دوران بلوغ می تواند برای نوجوانتان خوشایند باشد.
@nooredideh_nojavan
تربیت فرزند نوردیده
همین اول بحث یه چیزی بگم تکلیف روشن بشه! توی دوره زیر شش سال حرکت و تحرّک یه رکن برای رشد کودک هست.
وقتی در مورد حرکت و نقشش توی رشد بچهها نوشتم خیلیها در مورد اینکه چه بازیهای حرکتی رو میتونیم توی خونه انجام بدیم، پرسیدند.
قبل از اینکه جواب سوال داده بشه باید بگم که خونهی مناسب برای بچه باید شبیه مسجد باشه 😁😁 یعنی چی؟ یعنی هیچ مانعی توش نباشه. دقت کردید وقتی ماها رو قدیما میبردن جاهایی که فضای بازِ بزرگ داشت چه کیفی میکردیم؟ جاهایی مثل حرم، صحرا، سالنهای ورزشی، مسجد و ... حتی همین امروز هم به ما حس خوب میده.
دقیقاً بچهها هم همین جوری هستن. توی فضاهای بزرگ، انگار که وسط کارخونه لیلیپوت رها شدن! 😬 پس اولین نکته اینه که خواهشاً هر روز یه چیز اضافی نخرید بیارید تو خونه، مدام فضای حرکت بچه رو تنگتر نکنید! یعنی بچه اگه خواست از این سر خونه تا اون سر خونه بره مجبوره نشه سه تا لایی و دو بار دستی بکشه! 😂😂
اما بعد؛
ببینید ما یه سری مهارتهای حرکتی داریم که اینا باید تا قبل از مدرسه رفتن تکمیل بشن. مثلاً دیدید بچهها وقتی میخوان از پله بالا برن، یه پاشون رو میزارن رو پله اول، بعد اون یکی رو میزارن روی همون پله. بعدش پای اول رو میزارن روی پله دوم و الی آخر. اما ما آدم بزرگا هر پله رو با یه پا میریم بالا. خب بچهها کِی میتونن شبیه ما از پلهها بالا برن؟! باید نهایتاً تا شش، هفت سالگی بتونن این کارو بکنن!
حالا اگر بچهای نتونه این کار یا کارای شبیه به این رو بکنه میگیم مهارتهای حرکتیش هنوز کامل نشده و راه درست شدنش اینه که بچه بازیهای جورواجور بکنه تا مهارتش کامل بشه.
خُب، حالا شما تو خونه چی کار کنید؟! امیدورام توقع نداشته باشید مثلاً تو یه پست کل بحث حرکت کودکان رو ببندم! 😄
عجالتاً بدونید که ما هشت دسته بازیهای ادراکی - حرکتی داریم که فقط یه دستهاش مربوط به تعادل و توازن کودکان هست و شامل این شش مهارته:
راه رفتن، دویدن، خزیدن، پریدن، پرتاب کردن هدفدار و گرفتن چیزی که پرتاب شده
طبق مشاهدات اکثر بچهها و خیلی از بزرگترها 😳 توی این مهارتهایی که اسم بردم مشکل دارن!!
نکته دیگه اینکه خلاف انتظار خیلی از بزرگترها، بچهها نباید تیتیش مامانی بار بیان و همهاش مثل آقا و خانم برخورد کنن یعنی بچه باید از لبهی جوب راه بره، شبیه اسب، کلاغ و گوسفند راه بره، پابرهنه تو خاک راه بره، از ارتفاع بپره و مثلاً تو خونه بعد از جمع کردن لباسای شسته شده از روی بند، نیم ساعت با مامانش لباسا رو پرت کنن سمت همدیگه، کلی هم کیف و ذوق کنه، هم عضلاتش تقویت بشه و هم مهارتهای حرکتیش توسعه پیدا کنه ...
#حمید_کثیری
@hamidkasiri_ir
دوران کودکی تکرار نمی شود.
بگذاریم فرزندمان بچگی ایمن
و شاد را تجربه کنند.
کودکان را به دنیا نیاورده ایم تا
زیر بار حجمی از توقعاتمان، آرزوهای
بر باد رفته ما را برآورده سازند.
ناکامی های ما، از آن ماست...
فرزندمان را به قیمت فخر فروشی
به اقوام و دوستان، تبدیل به
بزرگسالانی ناخشنود نکنیم.
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
Join @nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
ذهن فعال ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن قوی است و ناخودآگاه یا بخش احساس را کنترل می کند. ذهن منف
ما چهار گروه احساس داریم: شادی، غم، ترس و خشم. همه ی احساس ها خوب هستند. احساس اصلی انسان، شادی است. شادی حاصل صراط المستقیم و رشد است. تا زمانی که در مسیر درست قرار داریم شاد هستیم. ما به دنیا آمده ایم که رشد کنیم پس به دنیا آمده ایم که شاد زندگی کنیم. سه احساس دیگر آمده اند تا به ما اعلام خطر کنند و هشدار دهند که "مواظب باش در مسیر شادی نیستی" برگرد به مسیر و برگرد به شادی.
زمانی که در ذهن فعال باشیم، احساسات در کنترل ما خواهند بود. زمانی که در ذهن منفعل باشیم، ما در اختیار و کنترل احساسات و تفسیرها خواهیم بود. احساسات بد نیستند بلکه بسیار خوب هستند. خشم هنگامی که در جهت خواسته ها و انتظاراتمان به مانع برخوریم، بروز می کند. اگر خشم نداشته باشیم نمی توانیم در مسیر رشد حرکت کنیم چون مرتب مانع جلوی راه ما می آید و مرتب خشم می آید که به ما کمک کند تا از موانع عبور کنیم.
زمانی که به یک جوب میرسید که بلند است و نمی توانید از آن بپرید، چه کار می کنید؟ حاضرین: دورخیز می کنیم و باسرعت می پریم. استاد: می افتید وسط جوب حالا چه کار می کنید؟ دوباره بلند می شوید و می خواهید دوباره بپرید؟ به ا ین میگن لجبازی.
حالت صحیح این است که بگردید دنبال یک پل که به راحتی بتوانید از روی آن عبور کنید؛ آن چیزی که باعث می شود که به دنبال پل بگردید، خشم است. اگر خشم نبود، جوب را که می دید برمی گشتید و از ادامه ی راه منصرف می شدید. خشم ما را به حرکت وا می دارد و ما را مجبور به پیدا کردن راهکار می کند. فقط مشکل در این است که کسی همه ی زندگی را مانع ببیند مثل درک مقصر و مظلوم که خشم بالایی دارند و همه چیز را مانع می بینند.
چرا وقتی فرزندتان درس نمی خواند عصبانی می شوید؟
حاضرین: مانع پیشرفتش می شود. استاد: خوب به شما چه ربطی داره؟ شما چرا عصبانی می شوید، یکی دیگه درس نمی خونه شما عصبانی می شوید؟
حاضرین: کلی هزینه کردیم.
استاد: خوب باید هزینه کنید البته به خاطر هزینه دچار غم می شوید چون پول از دست داده اید.
حاضرین: می ترسیم آدم حسابی نشه.
استاد: بالاخره یک چیزی میشه دیگه و اگر می ترسید باید بترسید چرا خشمگین می شوید؟ ما وقتی در مقابل مانع قرار می گیریم خشم سراغمان می آید.
حاضرین: خودمون زیر سؤال می رویم.
استاد: بله درسته؛ بین من و کودک ایده آل من مانع ایجاد شد، درس نخوندن تو نمی ذاره من به کودک ایده آلم برسم. عصبانی میشم تا تو را وادار کنم که درس بخونی تا من صاحب بچه ی درسخوانی باشم و بین من و خواسته ام مانع ایجاد نشود.
در مورد ترس هم همین طور، ترس در خطر است. کسانی که ترس زیادی دارند بسیار آدم های برنامه ریز و محافظه کاری هستند، همه ی اطراف را کنترل می کنند که یک موقع خطری تهدیدشان نکند. پس ترس هم خوب است حتی ترس از مرگ هم خوب است چون باعث می شود آدم مراقبت و برنامه ریزی کند اما وقتی از یک حدی گذشت دیگر ترسویی می شود.
غم در فقدان است. می دانید اگر غم نبود چه می شد؟ دیگر نمی توانستیم شاد باشیم چون دیگر هیچ چیز برایمان ارزش نداشت؛ سپاسگزار و قدرشناس نبودیم. حق شناسی و قدرشناسی و سپاسگزاری به خاطر وجود غم است. (ادامه دارد...)
#احساس {قسمت11}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
هدایت شده از تربیت فرزند نوردیده
براي تقويت عزت نفس فرزندتان:
گاه روي شانه او بزنيد وبگوييدچقدرعزيز است
در آغوشش بگيريدو بگوييد"دوستت دارم"
هرگزاسم او را بدون اضافه كردن "جان"،صدا نكنيد
توجه و ابراز عشق،
اولين منبع تقويت عزت نفس است