هدایت شده از کانال حمید کثیری
اگر خانوادگی به سفر #اربعین میخواید برید، اگر با بچهها میخواید برید، حتماً این پست رو بخونید ...
دو تا پست قبلی هم در مورد اربعین نکات مهمی گفته شده که توی کانال زیر میتونید بخونید 👇👇
@hamidkasiri_ir
هدایت شده از کانال حمید کثیری
#جلسه_یازدهم دوره «احیای ذهن فعال»
🕔 چهارشنبه، ساعت ۱۷.۰۰
(مدت زمان جلسه: ۶۰ دقیقه)
🎙️حمید کثیری
👈 موضوع جلسه یازدهم:
استرس و مدیریت هیجانات
❗دوستانتون رو هم به این جلسات دعوت کنید
‼️ جلسات ذخیره نخواهد شد و فقط در زمان برگزاری لایو قابل استفاده است
پخش همزمان در «آپارات» و «اینستاگرام»
آدرس آپارات:
این لینک
آدرس اینستاگرام:
این لینک
#حمید_کثیری 👇👇
@hamidkasiri_ir
شاگرد اول بودم، پدرم یادم داده بود، که من همیشه درس بخوانم، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند!
عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه ؟
وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم.
پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم !چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند !
ومن نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم ! مایه افتخار پدر بودم ! شاگرد اول !
وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم!
وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم !
چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم
من حتی باریدن برف را هم ندیده ام !
من همیشه کفشهایم نو بود چون با آنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم !!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم!
من شاگرد اول تیزهوشان بودم ! تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم
ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم !
و حالا یک پزشکم ! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس ! پزشکی که تا الان نخندیده است، مهندسی که شوخی بلد نیست!
من نمی دانم چطور باید نان بخرم! من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم!
با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم ! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم !
من شاگرد اول کلاس بودم ! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم !
همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم
یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم ! یکروز می خواهم زیر برف بروم ! یک روز می خواهم داد بکشم ، جیغ بزنم !من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم ، از گوسفند می ترسم ، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد !
راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید
و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است!!!
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
join @nooredideh
در کودکی نظام باورهای کودک شکل میگیرد و والدین تاثیر فوقالعاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند...
موقع صحبت کردن با آنها
مدام از بی پولی سخن نگوییم
تو چه قدر تنبل هستی
آخرش هیچی نمیشوی
و امثال اینها
ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا
با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند.
Join @nooredideh