🛑دربار سلطنتی عربستان از مرگ شاهزاده 'ترکی آل سعود' خبر داد
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚
🔴 ملک عبدالله پادشاه اردن، سفیانی نیست
🌕 تلاش و برنامه ریزی زیادی طراحی شده تا افرادی که سطح اطلاعشان از همان مطالعات سطحی احادیث تجاوز نمیکند، تصور کنند که ملک عبدالله پادشاه اردن همان شخص سفیانی باشد. و خودشان را موفق میپندارند که چه کشف بزرگی کرده اند و سفیانی را شناسایی نموده اند
🌕 اما همانطور که بارها تأکید کرده ایم، اگر چه اردن نیز به سفیانی کمک خواهد کرد اما ملک عبدالله اردن شخص سفیانی نیست. فریب نخورید و توهم کشفی بزرگ نداشته باشید، شما همان چیزی را تحلیل میکنید که آنها میخواهند، ملک عبدالله یک رد گم کنی میباشد
🌕 ضمنا اگر استنادتان به احادیث هم باشد باید بدانید که در همان احادیث هم ذکر شده که سفیانی مکه و مدینه را ندیده است، اما ملک عبدالله اردن در مکه و مناسک حج حضور داشته است
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚
🔴 آیا واقعا امام زمان در دوران ما ظهور میکنند؟ منتظر جرقه باشید
🌕 وای که چقدر به ظهور نزدیکیم و باز عده ای بی اطلاع از خود میپرسند که یعنی واقعا ظهور امام مهدی عج در نسل ما اتفاق می افتد؟ بگذارید به زبان ساده بگویم که همه متوجه شوند. در احادیث نشانه های ظهور شخصی با عنوان سفیانی قیام میکند که جزو اصلی ترین نشانه های ظهور است و فقط چند ماه تا قیام امام زمان فاصله دارد. فردی نیز با عنوان یمانی از یمن قیام میکند، شخصی نیز با عنوان خراسانی از ایران که البته مهم است
🌕 نکته اینجاست که بدانید تمام این شخصیت ها در حال حاضر وجود دارند و اگر نامشان را بیاورم با یک جستجوی ساده در اینترنت عکس آنها را خواهید دید. هیچ کدام هم بچه و کم سن نیستند و همه چیز هم آماده است و منتظر اذن خداست تا آخرین گامها برداشته شود
🌕 در احادیث میخوانیم که قیام سفیانی و یمانی وخراسانی همزمان خواهد بود، پس بدانید که اتفاق بزرگی رخ خواهد داد که موجب میشود همگی همزمان خروج کنند. و آن اتفاق دقیقا همان جرقه ای است که منتظرش هستیم.
🌕 تمام نشانه های ظهور که تا کنون محقق شده اند را بگذارید به عنوان مقدمه و پیش غذا، رخدادهایی در آینده هستند که زنجیره وار و متصل به هم رخ و با فاصله زمانی اندک نسبت به رخداد بعدی اتفاق خواهند افتاد و این رخدادها همگی عظیم و جهانی و حیرت آور خواهند بود، اولین حلقه این زنجیر که به حرکت درآید دیگر همه چیز مشخص خواهد شد و تمام دوست و دشمنان متوجه ظهور خواهند گشت. هیچ گونه توقفی در کار نخواهد بود و زمین و زمان به سمت عجایب پیش خواهند رفت
🌕 تمام شما از آغاز سال شمسی جدید حسی خاص را درون خود احساس کرده اید، حس تغییر و تحولی که در راه است، در ذهنتان گویی حالتی تصور میکنید که انگار مردم تند تند کارهایشان را انجام میدهند و منتظر چیزی هستند که نمیدانند چیست. انگار به پایان خط نزدیک شده ایم و وقت پرواز فرا رسیده. انگار در درون خودتان احساس میکنید که اینبار قضیه فرق میکند. این حس را دارید زیرا واقعا اینبار قضیه فرق میکند. اگر همچین حسی دارید به خودتان امیدوار باشید. و شما هم همراستا با دنیا، نسبت به قبل خودتان فرق کنید و بیش تر و جدی تر از قبل سمت خدا قرار بگیرید که معلوم نیست آن جرقه چه زمانی باشد.
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚
🛑 زندگی نامه نادر شاه افشار
🔺 پسر شمشیر ، سردار نا آرام
*قسمت چهاردهم*
نادر که درخواست ترحم اشرف را شنید گفت ، مگر تو به آن همه مرد و زن و کودک رحم کردی ، مگر به شاه سلطان حسین بی نوا که طاقت دیدن بریدن سر یک گنجشگ را نداشت رحم کردی ، اشرف جوابی نداشت ، کدخدا که درخواست ترحم اشرف را دید برای اینکه نظر نادر برنگردد بیدرنگ به پشت سر اشرف که با دستان بسته به زانو درآمده رفت و به او گفت ، ای سگ هار ، مگر تو به پسر نوجوان من رحم کردی ، سپس به فوریت خنجر حود را کشید و نوک تیز آنها را در چشمان اشرف فرو برد و سپس چشمان ترکیده اشرف را از حدقه بیرون آورد
نادر سپس متوجه سربازان اشرف که اینک به اسارت یاران او درآمده بودند شد ، ماموران نادر تمامی آنها را که تعدادشان در حدود سه هزار نفر بود را با دستان بسته به حضور نادر آوردند ، نادر رو به آنان کرده و گفت ، حق این است که آنچه در مورد فرمانده شما اجراء شد در مورد شما نیز انجام شود ، این گفته نادر ، سربازان گرفتار اشرف را در وحشت و هراسی کشنده انداخت و وحشت مرگ همگی آنان را فرا گرفت ، نادر که حال آنان را مشاهده میکرد ادامه داد
ولی آنچه مرا وادار می کند از گوشمالی و مجازات شما صرفنظر کنم دو نکته است ، یکی اینکه ما همگی برادر و از یک آب و خاک و یک ملتیم ، ولی نکته مهم تر آن است که شما تا واپسین دم و در لحظات سخت به فرمانده خود وفادار ماندید و او را رها نکردید و وظیفه سربازی خود را به انجام رساندید ، لذا از این ساعت همه شما آزادید که نزد خانواده خود بروید و یا مطیع دولت مرکزی ایران باشید و به پادشاه و وطن خود خدمت نمائید ، هنوز سخنان نادر تمام نشده بود که غریو شادی از سربازان اشرف برخاست و به یکباره قلبهای آنان در سینه هایشان به تپش درآمد و به زندگی دوباره امیدوار گشتند ، نادر به ماموران خود دستور داد تمامی حقوق سربازی آنان را حتی حقوق زمانی که برای اشرف می جنگیدند را به آنها پرداخت کنند ، دو هزار و پانصد نفر از سربازان موضوف که جوانمردی نادر را دیدند سوگند خوردند تا آخرین لحظه در رکاب او جانفشانی کنند و دو هزار و پانصد تن از آنان با خشنودی و رضایت تمام به سپاه نادر پیوستند ، در این میان تنها فرد اندوهگین لشگر ، اشرف افغان بود که در تب و بیماری بسر می برد و درد چشمانش ، امان او را بریده بود ، علاوه بر اینکه آینده ای تاریک در انتظار او بود
فردای همان روز ، اردوی سپاه برچیده شد و نادر بهمراه سپاه خود که اینک به حدود پنج هزار نفر رسیده بود پس از سرکشی از فرمانداری شهرهای هرات و قندهار و چند شهر دیگر در افغانستان به سوی شیراز که فرماندار آنجا هنوز به اشرف وفادار مانده و از قبول فرمان شاه تهماسب در گشودن دژ ، خودداری نموده بود حرکت کرد
همانطور که در قسمت های پیشین گفته شد نادر پس از جنگ زرقان و شکست اشرف ، بیشتر سپاه خود را تا تسلیم شیراز که هنوز تحت سلطه افراد وفادار به اشرف بود ، مامور محاصره شهر نموده و خود نیز به جهت تعقیب اشرف ، سبک بار و با سه هزار سوار به سوی قندهار در افغانستان شتافت ، از آن سو ، شاه تهماسب برای اینکه در مقابل پیروزی های چشمگیر نادر ، خودی نشان دهد شخصا به شیراز آمده و فرماندهی سپاه محاصره کننده نادری را بعهده گرفت و از آنجا که میخواست پیش از بازگشت نادر ، کار شیراز را یکسره کند پیوسته دستور حمله و گلوله باران دژ شیراز را صادر می کرد اما مدافعان شهر بعلت استحکام قلعه ، بلافاصله خرابی های گلوله های توپ را مرمت و بازسازی کرده و بخوبی از عهده دفاع بر می آمدند ، دو ماه از محاصره می گذشت و هیچ پیشرفتی در کار این شاه جوان مشاهده نمی شد تا اینکه روزی در حالیکه در چادر سلطنتی خود بسر می برد جلو داران سپاه نادر که در حدود صد نفر بودند در حالیکه اشرف نابینا و بیمار را بهمراه داشتند به حضور پادشاه رسیدند
شاه تهماسب با دیدن اشرف در حالیکه از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید با خشم و نفرت بسیار ، رو به او کرد و گفت ، ای پست فطرت ، چرا پدر و خانواده مرا کشتی ای سگ هار ، اشرف خاموش ماند و هیچ نمی گفت ، خاموشی اشرف ، شاه را بیشتر خشمگین کرد و گفت ، ای بی شرف ، چرا لال شده ای ، اشرف باز هم سخنی نگفت ، شاه تهماسب که نفرت از سر و رویش می بارید به اشرف نزدیک شده و لگد محکمی به صورت وی زد ، اشرف ناله ای کرد و در حالبکه سعی می کرد غرور خود را حفظ کند بر روی زانوانش نشست و در حالیکه پوزخندی بر لبان ورم کرده اش نقش بسته بود به شاه تهماسب گفت ، آنروزی که چشمان من بینا و تن من نیرومند بود اعلیحضرت کجا تشریف داشتند ، لگد زدن به یک کور ، با دستان بسته که شجاعت نمی خواهد و هر آزادمردی میداند که این کار ناجوانمردانه مختص افراد بزدل و پست فطرت و حقیریست که در خاندان شما به وفور یافت می شود ، می باشد و مردانگی به شمار نمی رود ، شاه تهماسب که اینک در حضور درباریانش خوار و خفیف شده بود
رو به اشرف کرد و گفت ، سزای این جسارتت را بزودی با تمام وجودت حس خواهی کرد
شاه تهماسب پیکی به دژ شیراز فرستاد و اسارت اشرف را به اطلاع آنان رسانید ، سرداران وفادار به اشرف ، اسارت او را باور نکردند و گفتند ، بزودی اشرف بازگشته و سلطنت ایران را از چنگ شاه تهماسب در می آورد ، شاه پس از اینکه پی برد سرداران اشرف حرف او را باور نکرده اند دستور داد برج بلند و متحرکی ساخته و اشرف را به بلندای برج ببرند تا همگان او را با آن حال رنجور و زار مشاهده کرده و دست از مقاومت بردارند ، سرداران اشرف که او را در آن حال نزار دیدند بر سر و روی خود میزدند و بشدت می گریستند ، اشرف که چنین دید از بالای برج متحرک به سرداران خود گفت ، آگاه باشید که نادر اینک در افغانستان است و در حال حاضر در میان سپاه شاه تهماسب نیست ، او شما را فریب داده و با گماردن نیمی از سپاه خود در اطراف شهر شیراز با نیم دیگر سپاه خود مرا تعقیب و به این روز انداخته همین حالا شورائی تشکیل داده و به محاصره کنندگان خود که اینک فرمانده نالایق آن شاه تهماسب است تاخته و قبل از آمدن نادر ، طومار او را درهم پیچیده و مجددا اصفهان را پس بگیرید
عکس العمل و سخنان اشرف را به اطلاع شاه تهماسب رساندند ، شاه ، سنگدل ترین جلاد خود را احضار کرد و همگان دیدند چیزی در گوش او گفت که بجز آن دژخیم سنگدل ، کسی دستور شاه را نشنید
اشرف با همان تن تب دار و حدقه چشمانش که اکنون ، چرکین نیز شده بود از بلندای داربست برج متحرک ، دستورات خود را به مدافعین می رساند که ناگهان متوجه سوزشی شدید در ناحیه قوزک پای خود شده و بدنبال آن پی برد که دژخیم شاه تهماسب در حال فرو کردن نِی به زیر پوست اوست ، اشرف که درد و سوزشی شدید را تحمل می کرد همچنان با صلابت ، غرور خود را حفظ می کرد و هیچ ناله و عکس العملی از خود بروز نمی داد ، دژخیم سنگدل لبهای خود را بر سرِ نِی گذاشت و شروع به دمیدن در آن کرد ، هوا به زیر پوست اشرف میرفت و پوست او را از بافت های زنده و زیرین بدنش جدا می کرد ، سوزش آنچنان شدید بود که تاب و توان و تحمل را از اشرف گرفت و به ناچار نعره ای از سرِ رنج و درد از عمق جان خود برآورد ، نعره های جانسوز اشرف با آه و فغان سرداران و سپاهیان وفادارش در کنار دژ شیراز درهم آمیخته شده و منظره ای بس دردناک بوجود آورده بود ، دژخیم سنگدل اما فارغ از هیاهو و ضجه این سو و آن سوی دژ ، با خونسردی کامل در حال کندن پوست قربانی و سرگرم کار خویش بود ، نعره های اشرف کم کم به ناله و پس از آن به زوزه مبدل و سرانجام خاموش شد ، در حالیکه اشرف هنوز زنده بود و همگان می دیدند که اشرف تبدیل به خیک باد بزرگی شده بود ، جلاد که تا این لحظه فقط نیمی از ماموریت خود را بانجام رسانیده بود دشنه خود را از کمر گشوده و اینک مانند قبل با خونسردی و مهارت تمام به کندن پوست اشرف مشغول شد ، مدت زمان زیادی نگذشته بود که پوست اشرف از نوک پا تا مغز سر بطور کامل کنده شد و سرتاپای بدن خون آلود و گوشتهای بی پوست بدنش در مقابل پرتوهای آفتاب سوزان شروع به خشک شدن کرد ، اشرف در حالیکه هنوز زنده و در حال نفس کشیدن بود اما دیگر رمق و توانی حتی برای فریاد کشیدن نداشت
دژخیم سنگدل بدستور شاه تهماسب پوست اشرف را پر از کاه کرد و به اصفهان فرستاد تا برای عبرت سایرین ، بر سر در بازار بزرگ اصفهان آویخته شود
آن روز به پایان خود نزدیک می شد ، کسی ندانست اشرف که اینک از بالای داربست برج متحرک با دستان بسته ، بین زمین و آسمان آویزان بود تا چه ساعتی زنده بود ، ولی هر چه بود عاقبتی تلخ دامن اشرف افغان و پسرعمویش ، محمود افغان را گرفت و هر دو نفرشان مایه عبرت مهاجمین ریز و درشت و یاغیان ایران زمین شدند
دیدن این همه بی رحمی و شقاوت بجای اینکه روحیه سرداران محاصره شده اشرف را ضعیف کند نتیجه معکوس داد و آنها تصمیم گرفتند تا واپسین لحظات مقاومت کرده و به شاه تهماسب بتازند ، بهمین خاطر شورای جنگی تشکیل داده و دروازه های شهر را گشوده و با شدت تمام به سپاهیان شاه تهماسب تاخته و پس از زد و خوردی خونین و وارد کردن تلفات به آنان ، شب هنگام برای تجدید قوا و حمله های مجدد به دژ شیراز بازگشتند
مردم شیراز که اینک می دیدند اشرف کشته شده ، بنای مخالفت با سرداران اشغاگر اشرف گذاشته و با تجمع در مقابل مقر حکومتی شیراز خواستار تسلیم شهر به شاه ایران شدند که البته بجز گلوله و نیزه های ماموران حکومتی و سینه های شکافته شده نصیبی عایدشان نشد ، بزرگان شهر که اینچنین دیدند مخفیانه و شبانه پیکی نزد شاه تهماسب فرستاده و با اعلام وفاداری به وی ، دروازه های شهر را در یک اقدام هماهنگ بر روی سپاه شاه گشودند
در بامداد روز بعد با هجوم سپاهیان شاهی بداخل شهر شیراز و همچنین حمایت مردمی از آنان در مقابل سربازان اشرف ، جنگ شهری هولناکی سرتاسر شهر را فراگرفت و سرانجام با هلاکت بسیاری از سربازان
اشرف و تسلیم عده اندکی که به اسارت درآمدند ، شهر شیراز آزاد شد و به مام میهن بازگشت ، شاه تهماسب پس از باز پس گیری شیراز ، پیروزمندانه به اصفهان بازگشت
خبر ورود پیروزمندانه شاه در اصفهان پیچید ، مردمی که تا دیروز پس از پیروزی محمود افغان ، شاه سلطان حسین را نفرین می کردند و از بی لیاقتی بی عرضگی وی شکایت داشتند و به وی ناسزا می گفتند اینک در مساجد با برپائی مراسم سوگواری بر سر وسینه خود می زدند و هزاران صفت نیک و پسندیده به او نسبت می دادند و به نیکی از او یاد می کردند
در چنین اوضاع و احوال ، نادر نیز وارد دربار اصفهان شد ، شاه تهماسب با دیدن نادر از تخت سلطنت که آنرا مدیون نادر می دانست پائین آمده و او را درآغوش گرفته و برای قدردانی از نادر و ارتقاء مقام و جایگاه وی ، خواهر خود را به همسری وی درآورد و از او خواست وزارت جنگ را در اصفهان بعهده گرفته و به اصلاح امور بپردازد ، اما روح نا آرام نادر با این عناوین و مقامات ، رام شدنی نبود لذا در همان جلسه نخست با شاه تهماسب به او پیشنهاد کرد با اعزام پیک حکومتی به حاکم عثمانی شهر همدان بنام عثمان نعیم پاشا ، اولتیماتوم دهد که بایستی ظرف یکهفته همدان را تخلیه و تحویل نماینده اعزامی ایران نماید
چند روز بعد نادر در حالیکه سپاه خود را آراسته بود بدون مقدمه مجددا به حضور شاه تهماسب رسیده و از وی درخواست کرد به جنگ حاکم اشغالگر عثمانی همدان برود ، شاه با تعجب به نادر گفت ، پیک ما هنوز به همدان نیز نرسیده ، اجازه بده پس از پاسخ به اولتیماتوم ما ، به آنجا خواهیم رفت ، نادر به شاه گفت پاسخ عثمانیان قطعا منفی است ، لذا قبل از هر گونه عکس العمل از سوی آنان باید بی درنگ به آنان حمله کنیم ، شاه که بی قراری نادر را دید ، اجازه حمله را صادر کرد و نادر همان روز با سی هزار جنگجوی جان بر کف ایرانی ، بسوی همدان رهسپار شد
پایان قسمت چهاردهم
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚
(✌️#آتاظهور✌️)
⭕️ آمریکا، در تدارک «جنگ اتمی» آرماگدون
کشیشان و مبلغان انجیلی در آمریکا چنین تبلیغ میکنند که عیسی مسیح ظهور نخواهد کرد الا اینکه جنگ آرماگدون اتمی در سرزمین شام اتفاق بیفتد.
✍️مصطفی امیری
✅ آمریکا: مسیح فقط بعد از جنگ اتمی، ظهور خواهد کرد
🔹قدرتهای بزرگ جهان، سیاست خارجی خود را بر مبنای حوادثی که پیش از آن رخ میدهد، جهت داده و نقشههای نظامی خود را به شکلی سامان دادهاند که آمادگیهای لازم در آن لحاظ شده باشد. این در حالی است که مؤسسات دینی و رسانههای این دولتها نیز، مردم خود را برای استقبال از حوادث آماده میسازند.
🔸مؤسسات دینی در تمدن غرب بویژه در آمریکا به همراه رسانههای دیداری و شنیداری، شهروندان غربی را به «ایمان جمعی» به وقوع حادثهای بزرگ در سرزمین شام که به نبردی هستهای خواهد انجامید، توجه میدهند.
🔹این مؤسسات، پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا میخوانند که بهزودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت میکند و پس از گذشتن از رود فرات -که در آن زمان به خشکی گراییده است- به سوی قدس رهسپار میشود. اما نیروهای مؤمن به مسیح، راه این لشکر را سد کرده و همگی در «آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که جنگ اتفاق خواهد افتاد و این نبردی نهایی و جنگ اتمی است. سپس مسیح برای بار دوم بر زمین فرود میآید و زمام رهبری جهان را در دست گرفته و صلح جهانی را برقرار میکند. و پایتخت خویش را در فلسطین بنا خواهد نهاد.
🔸کشیشان و مبلغان انجیلی در آمریکا چنین تبلیغ میکنند که عیسی مسیح ظهور نخواهد کرد الا اینکه جنگ آرماگدون اتمی در سرزمین شام اتفاق بیفتد. و اسفبارتر اینکه معتقد هستند مقدمات فرایند جنگ اتمی را نیز باید فراهم آورند.
✅ اضلاع مثلث «مالی، اجرایی، دینی» در آمریکا
🔹لازم به ذکر است شناخت اندیشه غرب در باب «مهدویت، آینده بشر و آخرالزمان»، به ما در تحليل سياست خارجى دولتهاى غربى بویژه آمریکا در جهان و مخصوصا در خاورمیانه و جغرافیای ظهور، کمک بسزایی میکند.
🔸پیوند بین «یهود صهیونیست» و «مسیحیت انجیلی»، بیش از اینكه سیاسی باشد، خاستگاه فرهنگی دارد كه در دین و اعتقاد آنها به سرنوشت و آینده جهان نهفته است و بر مبنای الهیات الهیات آرماگدون و جنگ نهایی هستهای در خاورمیانه استوار است.
🔹در آمریکا، از اتحاد سه نیروى فعال و قدرت برتر در عرصه سیاست آمریكا، یعنی «صهیونیست یهودى» بهعنوان قدرت مالی، «نومحافظهكاران» بهعنوان قدرت اجرایی و «صهیونیست مسیحى» بهعنوان قدرت دینی، تشكیل یافته است. این مثلث، تمام آمریکا را در اختیار دارد و آمریکا، نیز تمام دنیا را در اختیار دارد.
🔸قدرت دینی و اعتقادی در آمریکا معتقدند، مسیحیان باید براى رسیدن به صلح جهانى و حاکمیت جهانی مسیح، مقدمات «جنگ هستهای آرماگدون» را فراهم كنند. از اینرو، مبناى نظرى اعتقادی و بالطبع آن، سیاستهاى خاورمیانهاى دولت آمریکا، برگرفته از آموزههاى مكتب "مبلغان انجیل" میباشد كه آن نیز مبتنى است بر پیشگوییهایى درباره آخرالزمان كه " آپوكالیپس" و "الهیات آرماگدون"، خوانده میشود و از "سفر دانیال" در تورات (عهد قدیم) و رویاها و "مكاشفات یوحنا" در انجیل (عهد جدید)، برگرفته شده است
✅ عناوین مرتبط:
🔹جنگ آرماگدون اتمی و نقشه حمله آمریکا به عراق و ایران
🔸برنامهریزی «مسیحیت انجیلی» برای مشارکت «روسیه» در جنگ آرماگدون علیه اسرائیل
#صهیونیسم_مسیحی
#مسیحیت_انجیلی
#مسیحیت_صهیونیستی
#بنیادگرایی_مسیحی
#هزارهگرایی
#آرماگدون
#بازگشت_مسیح
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚