🌷امام سجاد ع چهارمین امام ع ، در35 سال امامتشان که
باداغهای عظیم واسارت شروع شد،
1...باگریه های فراوان مردم رابیدارمیکردند
2..باسجده های طولانی ازخداکمک میگرفتند
3..بادعاهای صحیفه به مردم تاابد معرفت دادند
4..خرج عده ای ازخانواده های بی سرپرست رامیدادند
5...برده میخریدند وتربیت دینی میکردندوآزادمیکردند
6..وبارساله حقوقشان مردم راباحقوقی که برعهده دارندآشناکردند
http://eitaa.com/noorlman
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 شرط بندی بین زن و شوهر چه حکمی دارد؟
💠 حجتالاسلام فلاحزاده نماینده #آیت_الله_خامنه_ای پاسخ میدهند.
#احکام
📚 #احکام_شرعی
🌷http://eitaa.com/noorlman
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
داستان
یکی از فرزندان مرحوم شیخ مرتضی انصاری به واسطه نقل می کند که:
مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت:
جماعتی مرا وادار کردند به این که شیخ را به قتل برسانم. من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم. وقتی وارد اتاق شیخ شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آن که بطرف من برگردد گفت:
خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد (اسم مرا برد). خدایا من آن ها را بخشیدم تو هم آن ها را ببخش.
آن وقت من التماس کردم، عرض کردم: آقا مرا ببخشید.
فرمود: آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا.
من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم. دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند، رفتم جلو وسلام کردم، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود:
برو با این پول کاسبی کن.
من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم.
منابع:
زندگانی شیخ مرتضی انصاری
داستان هایی از مقامات مردان خدا، ص۸
http://eitaa.com/noorlman
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها چیزی نمیشن که ما میخواییم،
چیزی میشن که ما رفتار میکنیم...
http://eitaa.com/noorlman
•••••🍃🌸 🚺🚹🚼 🌸🍃•••••
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
🔴 #کنترل_درونی
💠 در اختلافات زن و شوهری، اول ببینیم که «من چه اشکالی در همسرداری دارم؟» آن را #شناسایی و در رفع آن تلاش کنم. این نگاه اولاً ایجاد #تشنج در خانه نمیکند؛ ثانیاً خود را نسبت به همسرم #طلبکار نمیدانم.
💠 این افراد دارای «کنترل #درونی»اند و همواره رشد میکنند، بخلاف افرادی که دارای «کنترل #بیرونی» هستند، و همواره به دنبال تغییر دیگرانند نه خود.
💠 نگاه ابتدایی به عیوب خود، در واقع یک نوع درک کردن همسر است که تصمیمات تند و غیر منطقی ما را تعدیل میکند و یقیناً مانعی برای ایجاد فتنههای بزرگ در آینده میشود.
🦋👇
•••✾•http://eitaa.com/noorlman🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....
http://eitaa.com/noorlman
گاهی،
برای رهاشدن از زخم های زندگی باید بخشید و گذشت ....
میدانم که بخشیدن کسانی که از آن زخم ها خورده ایم، سخت ترین کار دنیاست....
ولی،،
تا زماتی که هرصبح چشمان خود را باکینه باز کنیم
و آدمهای، خاطرات تلخ را زنده نگه داریم و در ذهن خود هر روز محاکمه شان کنیم....رنگ آرامش را نخواهیم دید !!
گاه،،،
باید چشم ها رابست و از کنار تمام بد بودنها گذشت.
http://eitaa.com/noorlman
چرا به آب نوشیدنی گلاب اضافه کنید ؟
گلاب غنی از آنتی اکسیدان ودارای خاصیت ضد التهابی است وکاهش دهنده لکه ها و بهبود دهنده رنگ پوست بوده و مقوی معده،قلب، کبدو اعصاب بوده و آرامبخشی قوی است
http://eitaa.com/noorlman
❤️ داستانک
خانم معلم همیشه پالتویش را شبیه زنهای درباری روی شانه اش می انداخت.
آنروز مادرِ دخترک را خواست.
او به مادر گفت: "متأسفانه باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای آرام بخش داره. چون دخترتون بیش فعاله و مشکل حاد تمرکزی داره و اصلا چیزی یاد نمیگیره."
ترس به قلب مادر زد و چشمانش در غم خیس خورد. انگار داشت چنگ می زد به گلوی خودش، اما حرف خانم معلم را قبول کرد.
وقتی همه چیز همانطور شد که معلم خواسته بود، دخترک گفت: خجالت می کشم جلوی بچه ها دارو بخورم. خانم معلم پیشنهاد داد، وقت بیکاری که دختر باید دارو مصرف کند، به بهانه آوردن قهوهی خانم معلم، به دفترش برود و قرصش را بخورد.
دختر خوشحال قبول کرد. مدتها گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز را برفی کرد.
خانم معلم دوباره مادرش را خواست. اینبار تا جا داشت از دخترک و هوش سرشارش تعریف کرد.
در راه برگشت به خانه، مادر خیلی بالاتر از ابرها سیر می کرد. لبخندزنان به دخترش گفت: "چقدر خوبه که نمره هات عالی شده، چطور تونستی تا این حد تغییر کنی؟!"
دختر خندید و گفت "مامان من همه چیز رو مدیون خانم معلمم هستم.
چطور؟
هرروز که براش قهوه می آوردم، قرص رو تو فنجون قهوه اش مینداختم. اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم شد و تونست خوب به ما درس بده."
خیلی وقتها، تقصیر را گردن دیگران می اندازیم در حالیکه این ما هستیم که نیاز به تغییر داریم....!!
http://eitaa.com/noorlman
هدایت شده از https://eitaa.com/noorlman
❤️ داستانک
خانم معلم همیشه پالتویش را شبیه زنهای درباری روی شانه اش می انداخت.
آنروز مادرِ دخترک را خواست.
او به مادر گفت: "متأسفانه باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای آرام بخش داره. چون دخترتون بیش فعاله و مشکل حاد تمرکزی داره و اصلا چیزی یاد نمیگیره."
ترس به قلب مادر زد و چشمانش در غم خیس خورد. انگار داشت چنگ می زد به گلوی خودش، اما حرف خانم معلم را قبول کرد.
وقتی همه چیز همانطور شد که معلم خواسته بود، دخترک گفت: خجالت می کشم جلوی بچه ها دارو بخورم. خانم معلم پیشنهاد داد، وقت بیکاری که دختر باید دارو مصرف کند، به بهانه آوردن قهوهی خانم معلم، به دفترش برود و قرصش را بخورد.
دختر خوشحال قبول کرد. مدتها گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز را برفی کرد.
خانم معلم دوباره مادرش را خواست. اینبار تا جا داشت از دخترک و هوش سرشارش تعریف کرد.
در راه برگشت به خانه، مادر خیلی بالاتر از ابرها سیر می کرد. لبخندزنان به دخترش گفت: "چقدر خوبه که نمره هات عالی شده، چطور تونستی تا این حد تغییر کنی؟!"
دختر خندید و گفت "مامان من همه چیز رو مدیون خانم معلمم هستم.
چطور؟
هرروز که براش قهوه می آوردم، قرص رو تو فنجون قهوه اش مینداختم. اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم شد و تونست خوب به ما درس بده."
خیلی وقتها، تقصیر را گردن دیگران می اندازیم در حالیکه این ما هستیم که نیاز به تغییر داریم....!!
http://eitaa.com/noorlman