eitaa logo
در پناه نور و عشق الهی
2.2هزار دنبال‌کننده
189 عکس
126 ویدیو
74 فایل
آموزش #رایگان دوره‌های استاد علی مقدم 😍😍 آموزش #نورخواری و #چله‌نورخواری#روزه‌ی‌نور #چله‌شهدوشکر #چله‌حکمت‌زرین دوره‌های #شرح محدودیت صفر #شرح‌نیروی‌حال #طرحی‌نو #لایو های‌متفرقه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
📚«هواوپونوپونو موهبت بزرگی است که فرصتی به ما ارزانی می‌دارد‌ تا با خدای‌ درون ارتباطی موثر برقرار کنیم.» 🍀فرض می‌کنیم اگر خدای درون، همان روح‌الله یا روح الهی باشد، فاصله‌ای بین ما و خدای درون‌ ما هست که اصطلاحاً به آن فاصله، 👈کارما یا دیتاهای معیوب، یا مشکلاتی که ما حمل می‌کنیم، می‌گوییم. 🟢 دو واژه تا آخر کتاب به‌کار برده می‌شود:      ۱. کارما      ۲. دارما 👈کارما: معادل نکبت، بارهای منفی، افکار منفی است که ما در ذهن‌‌خویش، حمل می‌کنیم. 👈دارما: مثل دارایی شماست، کارهای مثبتی که شما جمع می‌کنید. 🍀معادل اسلامی برای دارما: کوله‌بار خیر و صدقه. 👈و برای کارما: کوله‌بار سیئه که آن را حمل می‌کنیم. 👈پس کارما فاصله بین ما و خدا را پر می‌کند. 📚«و این فرصتی به ما می‌دهد که ما بتوانیم وارد عالم درون شویم و هر لحظه از او بخواهیم تا هر گونه خطاهای موجود در افکار، گفتار و کردار ما را پاک سازد.» 🍀یعنی «توبه» برای ما اجرا شود و بار کارمیکی که بر دوش داریم، پاک شود. 🍃فرض کنیم وجود انسان مثل یک پیاز، پر از لایه‌های مختلف باشد. 👈می‌خواهیم به هسته‌ی پیاز که روح‌الله یا روح الهی است، دسترسی داشته باشیم. باید یکی‌یکی این لایه‌های پیاز را برداریم تا به هسته‌ی آن برسیم.
📚 «ارمغان این روش، آزادی است، رهایی از چنگال خاطرات گذشته.» 🍀تعریف خاطره‌ای که در این کتاب گفته می‌شود، با آن خاطره‌ای که ما یادی از گذشته می‌کنیم و خاطره می‌نامیم، متفاوت است. 🍀خاطره در اینجا، reminde یا یادآوری گذشته نیست. 👈«خاطره» مجموعه‌ای از کارماهایی است که ما به‌خاطر اتفاقات مختلف، جمع کرده‌ایم. 🍃مثلا به‌خاطر یک کار خطایی که انجام داده‌ایم، یک کارما و بار گناهی نصیب ما شده است که الان می‌خواهیم از‌ چنگال این بار گناه رها شویم. 👈در اینجا از واژه‌ی خاطره استفاده می‌کنیم. 🔹بنابراین در تمام کتاب، هرجا واژه‌ی «خاطره» را دیدید، الزاماً آن خاطراتی که به‌ یاد می‌آورید، نیست.
🟢 در پیش‌گفتار، یک جمله نوشته شده است، که می‌گوید: 📚 «آرامش از من آغاز می‌شود.» 👈کلمه‌ی «آرامشِ» این جمله را کنار بگذارید. 💎 «از من آغاز شدن» 🍀می‌شود گفت: همه چیز از من آغاز می‌شود. 👈چه آرامش باشد یا ثروت، 👈توانمندی باشد یا شادی، 👈همه چیز از من آغاز می‌شود. 🔹یعنی برای رسیدن به همه چیز، 👈باید نگاه ما به درون‌ خود‌ ما باشد، 👈نه به بیرون! ❓چرا از من آغاز می‌شود؟ 👈چون تنها وجود حقیقی جهان هستی، «من»  است. 🔹یعنی خود من، 👈اصلی‌ترین فرد در جهان هستی، هستم. 👈و من هستم که باید اصلاح شوم، 👈تا جهان هستی اصلاح شود. 🔷پس ما سر منشاء یا نقطه شروع هر گونه حرکت معنوی یا حرکت به‌ سمت کمال را، «من» می‌دانیم.
🟢 برای مطالعه و بازنگری این کتاب، از داستان‌ها و خاطرات مقداری فاصله می‌گیریم، تا به اصل موضوع برسیم. در صفحه‌ی ۱۹ مقدمه: 📚 «معجزه‌ی واقعی زمانی رخ می‌دهد که اسباب‌بازیها را رها کرده و به جایی در درون‌تان که محدودیت صفر است، اتکا کنید.» 🍀محدودیت صفر خیلی موضوع سنگینی است و در عین حال خیلی هم ساده است. 👈یعنی خیلی پیچیده است این که من بگویم می‌خواهم به نقطه‌ی صفر برسم. 🔹نقطه‌ی صفر، نقطه‌‌ی بی‌ذهنی‌ است. 👈نقطه‌ا‌ی است که شما هیچ باری نداشته باشید. 👈و همه را با توکل، رها کرده باشید. 🍀اما فقط نشئه‌ای از صفر یا حرکت به‌سمت صفر برای ما امکان‌پذیر است. 👈و انتظار نداریم که در اول کار، هر کسی به صفر برسد. 👈به صفر رسیدن موضوع بسیار سنگینی است. اما در کتاب گفته شده: 📚 «بایستی اسباب‌بازی‌ها را رها کرده» 🍀یعنی تمام روش‌هایی که برای خوشبختی شما بوده و تا به‌حال گفته شده‌اند، به تمامی، اسباب‌بازی بوده‌اند. 👈اسباب‌بازی هم برای کودکان است. 👈یعنی سرگرمی‌های بیهوده‌ای بوده که شما را سرگرم می‌کرده‌ است. 🔹پس باید این اسباب‌بازی‌ها را رها کنید و فقط به محدودیتی در درون خود، به نام محدودیت صفر، اتکا کنید. 💎محدودیت صفر، چیزی شبیه تسلیم شدن محض، به روح الهی است. 👈یعنی کاملا خود را در نقطه‌‌ی صفر بگذارید. 👈مثل اینکه چیزی نداشته باشید‌.
🍀در «مقامات‌العارفین» مقامی هست به‌نام «مقام فقر»، که وقتی کسی به مقام فقر می‌رسد، دیگر هیچ چیزی از خودش ندارد. 👈یعنی حتی دیگر خودش را هم ندارد. 💚می‌‌فرمایند: ۞ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» «شما همه در مقابل خداوند فقیر هستید.» 🍀اگر بخواهیم دارایی خود را بسنجیم که چه چیزهایی داریم، 👈هر آنچه که در حریم خودشیفتگی ما باشد، دارایی ما به‌ حساب می‌آید. 🍀یعنی تمام صفات، رفتارها، روابط، همه‌ی آن چیزهایی که به من بستگی دارد و مربوط می‌شود، دارایی‌های من هستند. 👈پس من به صفر نرسیده‌ام. 🍀اگر به عرفان عطار نگاه کنیم، 👈مقام صفر همان مقام فقر است. 👈در واقع حالتی که شما به صفر رسیده باشید. هیچ چیزی نداشته باشید و تمام وجودتان به خداوند واگذار شده باشد. 🔹یعنی کاملا در اختیار مقام متعال خداوند قرار گرفته باشید. 👈تا به اینجا نرسید، سرگرم بازی هستید.
🔹پس معجزه زمانی اتفاق می‌افتد که شما تسلیم شوید و به نقطه‌‌ی صفر برسید. 👈نقطه‌ای که هیچ چیزی نداشته باشید، 👈و هیچ قضاوتی در مورد دیگران انجام ندهید. 👈و هیچ حالت دوقطبی نداشته باشید، مثل خیر و شر، خوب و بد، سود و زیان. 💚«سوداییان عالم پندار را بگو سرمایه کم کنید که سود و زیان یکی‌ست» 🔹این حالت صفر است. 👈که واقعا سود و زیان در آن مطرح نیست. در صفحه‌ی ۲۰ کتاب محدودیت صفر گفته می‌شود: 📚«زندگی دست کم سه مرحله دارد:      ۱- مرحله‌ی قربانی شدن،      ۲- خالق زندگی خود شدن،       ۳- بنده‌ی حقیقی خدا شدن». 🔹قربانی‌شدن در این‌جا، به‌طور دقیق مشخص نشده است که به چه معنی است. ☘اگر جزء مراحل سلوک به حساب بیاوریم، 👈یعنی قربانی کردنِ هر آنچه که به‌عنوان تیک‌شخصیتی یا مشکلات رفتاری یا دیتاها و خاطرات معیوبی است که داریم. ☘و اگر بخواهیم به‌عنوان «قربانی» در نظر بگیریم، 👈یعنی ما به‌عنوان انسان‌هایی که اسیر  مسائل منفی هستیم و قربانی نفس‌مان هستیم. ☘هر دوی این معانی، جواب می‌دهد و امکان‌پذیر است.
🔹پس فرض می‌کنیم مرحله‌ی قربانی شدن، 👈یعنی آنچه را که داریم قربانی کنیم. 👈مثل داستان حضرت اسماعیل، که در واقع مفهوم قربانی کردن انسان، از آنجا آغاز شد. 💎صفت‌های منفی باید قربانی شوند. 👈یعنی من اگر چیزی را دوست دارم، اما به‌خاطر خدا رهایش می‌کنم، در واقع قربانی‌اش کرده‌ام. 👈اگر عزیزترین دارائی خود را از دست بدهید، یعنی قربانی کرده‌اید. 🔹اتفاقاً عزیزترین دارایی ما، 👈نکات مثبت ما نیستند. 👈نکات منفی ما بسیار عزیز هستند، 👈چون به ما متصل هستند. 💚«ای بی‌وفا رسم وفا از غم نیاموزی چرا؟ غم با همه نامردمی هر شب به ما سر می‌زند» ☘ آن‌قدر که مسائل منفی برای‌ ما عزیز است، مسائل مثبت، عزیز نیستند. ❓چرا منفی‌ها عزیز هستند؟ 👈چون به آن‌ها چسبیده‌ایم. 🍃مثلا من به غم خود، چسبیده‌ام، حاضر نیستم رهایش کنم، پس غم برای من عزیز است که رهایش نمی‌کنم. یا وقتی که من تفکرات بیهوده و منفی خودم را رها نمی‌کنم، پس آن‌ها برای من عزیز هستند. 🔹من فکر می‌کنم که نیکی برای من عزیز است. 👈خیر!!! ....اگر در وضعیت منفی هستم، 👈یعنی مسائل منفی برای من عزیز است.
☘ به ظاهر شاید من از غم و اندوه و ترس و ناامیدی ناخشنود باشم. 👈 اما اگر تمایلی به مسائل منفی و غم و اندوه نداشتم، رهایش می‌کردم! 👈ولی من آنها را رها نمی‌کنم؛ 👈چون برای من عزیز هستند. 🔹 پس می‌گوید که آن‌چیزی را که برایت عزیز است، قربانی کن. ☘ قربانی کردن، به این معنی نیست که آن‌چیزی را که نیاز نداری یا چیزی را که برایت مهم نیست، قربانی کنید. 👈مهم‌ترین چیزی که به آن چسبیده‌اید، آن را باید قربانی کنید. ☘در ظاهر ما به چیزهای خوب چسبیده‌ایم. 🍃مثلا وقتی می‌گویم کلاسی دارم که آن کلاس را دوست دارم...این مهم نیست. 👈اما حسدی را که به آن چنگ زده‌ام، 👈خیلی محکم‌تر و عزیزتر از کلاسی است که به ظاهر دوستش دارم. 👈چون کلاسم را هفته‌ای یک‌بار شرکت می‌کنم. 👈اما آن حسد را هر روز حمل می‌کنم. 👈پس باید قربانی شود. 🔹قربانی‌کردن چنین صفتی که در تمام اندیشه‌ی من ورود کرده است، کار دشواریست و مرد میدان می‌خواهد.
🔹کل این کتاب بر اساس «بازگشت» است؛ ☘یعنی یک مسیر و یا یک سبک زندگی را دنبال کرده‌ایم و الان می‌خواهیم برگردیم. 👈 فرایند «توبه» بر این اساس طراحی شده است. ☘یعنی این مسیر را طی کرده‌ایم و اکنون که به آخر خط رسیده‌ایم، متوجه شدیم که ته آن مسیر خبری نبود، می‌خواهیم برگردیم! 🔹پس وقتی می‌خواهیم برگردیم، 👈اول باید قربانی کنیم؛ 👈چیزهایی که داریم را کنار بگذاریم. 💎 بعد از این‌که قربانی کردید، 💖 خالقِ زندگی خود می‌شوید. 🔹خالق زندگی خویش شدن، یک شعار نیست. 👈گاهی ما فکر می‌کنیم که خالق زندگی خود بودن این است که اتفاقات خوب برای ما رخ دهد. 👈خیر!‌... واقعا خالق می‌شویم. 👈یعنی انسان توانمندیِ رسیدن به مرحله‌ی خلق را در دنیا دارد. ☘مقدار کمی از آن را توانسته‌ایم در مسائل ذهنی تست کنیم. اما حقیقتش این است که ما قدرت خلق بالایی داریم. ☘در شرح حال عرفا آمده است 👈که آن‌ها گاهی خلق می‌کردند. 👈یعنی یک نبودی را به بود، تبدیل می‌کردند، 👈تا جایی که حتی جان و حیات به یک بی‌جان می‌بخشیدند. 👈و ما قدرت خلق پیدا می‌کنیم.
🔹پس به میزانی که قربانی کرده‌ایم، 👈به همان میزان می‌توانیم وارد پله‌ی بعدی شویم، 👈تا بتوانیم خالق زندگی خود شویم. ☘اگر شما آدمی هستید که‌ در زندگی و با برخورد با مسائل می‌گویید: دست خودم نبود؛ 👈یعنی شما دیگر مالک زندگی خود نیستید. 👈چه برسد به خالق زندگی. 👈یعنی شما اختیار خود را در دست ندارید. 💎اگر خیلی از نکات منفی زندگی ما قربانی شوند، 👈به نقطه‌ای می‌رسیم که واقعا بعد از آن می‌توانیم هم مالک و هم خالق زندگی‌ خود شویم. 👈یعنی دقیقا آن چیزی که می‌خواهیم برای خودمان خلق می‌کنیم. 🔹و تازه مرحله‌ی بعد از آن را، بندگی خدا می‌گویند. 👈که اول خودمان را قربانی می‌کنیم. 👈بعد به مرحله خدایی یا خالق بودن می‌رسیم. 👈وقتی به آن‌جا رسیدیم، در یک آزمون سنگینی باید شرکت کنیم، که ممکن است، همه موفق نشوند. 👈که تازه آن‌جا بتوانیم، بگوییم: خدا؛ 🔹چون وقتی‌ شما به مرحله‌ی خلق برسید، 👈غرورِ عبادت، غرورِ توانمندی الهی، غرورِ کرامت، شما را خواهد گرفت. 💎 اگر آن‌جا بتوانید بگویید که خدایی هم هست، 💖 آن موقع بسیار هنر است.
در صفحه‌ی ۲۱ مقدمه‌ گفته می‌شود: 📚«برای رسیدن به یک هدف باید تشنه‌ی آن باشید. تشنه که نباشید اراده لازم برای تمرکز بر روی هدف وحرکت بسوی آن را نخواهید داشت.» 🔹در بحث هدف‌گذاری، اگر اشتیاق سوزان نباشد، هدف گذاری بی‌معناست. ☘اگر می‌خواهم یک هدف‌گذاری برای زندگیم داشته باشم؛ 👈بایستی آن هدف‌گذاری، با اشتیاق سوزان و شیفتگی همراه باشد تا به نتیجه برسد. 👈اما بقیه‌ی آن جزء هدف‌گذاری محسوب نمی‌شود. ☘باید به اندازه کافی تشنه آن هدف باشید. 👈تشنه که نباشیم، وقت‌مان را به بیهودگی طی کرده‌ و هدر داده‌ایم. 🔹در این‌جا گفته می‌شود: ❓اگر من آن‌قدر تشنه نیستم و آن‌قدرها تشنه‌ی دستیابی به یک حقیقتی نیستم، باید چه کنم؟ ☘این‌که شما تشنه نیستید، 👈به ناخودآگاه شما برمی‌گردد و ناخودآگاه‌تان است که مانع رسیدن به خواسته‌های‌تان می‌شود. ❓اگر در درون من، وجد و شوقی برای پاک‌سازی نیست، علتش چیست؟ 👈علتش این است که در درون من و در ناخودآگاهم، 👈 دیتاهای مخفی یا برنامه‌های مخفی هستند، 👈که این برنامه‌ها، جلوی رسیدن به خواسته‌های من را می‌گیرند. 👈باید این برنامه‌ها را ریشه‌کن کنیم.
☘چیزی که به‌عنوان برنامه یا نرم‌افزارهای وجودی می‌گوئیم، بسیار مفصل است. 🔹وجود یا بدن ما مثل یک سخت‌افزار است. 👈که روی این سخت‌افزار تعداد زیادی نرم‌افزار برپا شده است. ☘یعنی ما هم تعداد زیادی نرم‌افزار در درون خود داریم که ما از آن نرم‌افزارها غافلیم. 👈و همین‌طور در حال تعمير سخت‌افزارها هستیم. 🍃مثلا تمام داروهایی که استفاده می‌کنیم، 👈سخت افزار را تعمير می‌کنند. 👈هنوز نرم‌افزار آن درمان نشده است. 🍃مثلا شما یک کامپیوتر می‌خرید، کِیس دارد، اما تا ویندوز نداشته باشد آن کِیس کاربردی ندارد. 🔹برای تک‌تک موضوعات زندگی، 👈ما یک نرم‌افزار داریم. ☘تعدادی از نرم‌افزارهایی که تا به‌حال شناسایی شده‌اند و روی آن‌ها مقاله‌های علمی ارائه شده است را خدمت شما می‌گویم: ☘مثلا نرم‌افزار تنظیم دمای بدن: نرم‌افزاریست که مشخص می‌کند دمای بدن‌تان پایین یا بالا بیاید.