عکس بالا در 13 ژوئن 1936 در بندر هامبورگ برداشته شدهاست. هیتلر شخصا در مراسم به آب انداختن یک ناو جنگی شرکت کردهاست و صدها زن و مرد آلمانی با علامت «پاینده باد پیشوا» از قدرتطلبی جنونآمیز او حمایت میکنند. امّا «آگوست لاندمسر» تک و تنها در میان این جمع دستانش را بر روی هم میگذارد و «همرنگ جماعت» نمیشود. شاید اگر تعداد بیشتری از این آگوست لاندمسرها در آلمان وجود داشتند پیشوای جنون زده در سال 1939 نیمی از جهان را وارد جنگ نمیکرد.
#خروج_از_ماتریکس
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚 "غافلان همسازند، تنها طوفان،
کودکان ناهمگون میزاید.
همساز، سایه سانانند،
محتاط در مرزهای آفتاب."
☘ عکسی که میبینید،
هنگامی است که در سال ۱۹۳۶، ناو جنگی
نازیها در حال به آب انداخته شدن است،
و خود هیتلر، برای افتتاحیهی این مراسم
میآید.
☘ و تمام افراد،
👈 به جز جناب آگوست لامبِستر،
در حال سلام نظامی به پیشوا هستند.
☘ جناب آگوست لاندمسر،
👈 تنها کسی است که حاضر نیست،
به این فردی که با جنون خودش نیمی از
جهان را به خون و آتش کشید،
سلام نظامی بدهد.
🔹 یک نفر فقط در آن زمان، مخالفت کرد.
👈 و شاید اگر تعداد بیشتری سلام و احترام
نظامی به این قتل عام گونه بشر نمیدادند،
جنون قدرت هیتلر، جهان را بدین جای
نمیرساند.
💚 شریعتی میگوید:
" اگر حسین نیستید، زینب باشید،
تا یزید نگردید."
☘ یعنی اگر نمیتوانید در مقابل ظالم قیام کنید،
👈 حداقل مثل فردی نباشید که مظلوم باشد،
👈 بروید حقتان را بگیرید،
👈 فقط همراهی با ناحق نداشته باشید.
☘ خب، واقعا اگر انسانها میخواستند،
همه شبیه به همدیگر باشند،
👈 هیچ آزادیخواهی اتفاق نمیافتاد،
👈 و رشد و تکامل انسانها،
👈 در حرکت در خارج از مسیر تعیین شده،
👈 توسط همگان است.
👈 مسیری که ماتریکس مشخص میکند.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ خانمی را که در تصویر میبینید،
خانم " رزا پارکس " هست.
☘ در سال ۱۹۵۵، زمانی که در کشور آمریکا
که آن را متمدن میدانیم،
هنوز قوانین تبعیض نژادی و ضد حقوق
بشری در آنجا جاری بود.
☘ سیاهپوست حق نداشت از در جلوی اتوبوس
سوار شود.
حق نداشت از آبخوری که سفیدپوستان آب
میخورند، آب بخورد.
و اگر در اتوبوسی سوار میشدند و سفید
پوستی وارد میشد، باید سیاه پوست بلند
می شد تا سفید پوست جای آن بنشیند.
☘ خانم رزا پارکس،
👈 اولین کسی بود که در اتوبوس حاضر نشد،
بلند شود تا یک آقای سفیدپوست بنشیند.
👈 برخلاف قوانین اجتماعی که قانون،
محسوب میشد.
☘ و همه یاد گرفتیم به قانون احترام بگذاریم،
👈 بر خلاف قوانین اجتماعی، یک نفر حاضر
نشد از جایش بلند شود.
☘ و نتیجه این شد که این خانم را به اداره
پلیس بردند، انگشت نگاری کردند،
جریمه کردند و برای او دردسر زیادی
ایجاد شد.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
عکس بالا رزا_پارکس است. قبل از موفقیت جنبش آزادی خواهی سیاهان، در بیشتر ایالات جنوبی آمریکا سیاه پوستان از سفید پوستان جدا بودند. به عنوان مثال سیاهان باید در مدارس جداگانهای درس میخواندند، در پارکهایی که مخصوص سفیدپوستان بود حضور پیدا نمیکردند و حتی از آبخوری های جداگانهای استفاده میکردند همچنین حق سوار شدن به اتوبوس از در جلو را نداشتند. آن ها بایستی پس از پرداخت بلیط خود از در عقب اتوبوس وارد میشدند. اگر در مسیر یک سفید پوست وارد میشد و صندلی خالی نبود یک سیاه موظف بود که صندلیاش را به وی بدهد. رُزا پارکس به این خاطر مشهور است که در روز یک دسامبر سال ۱۹۵۵ از دادن صندلیاش در اتوبوس به یک مرد سفیدپوست خودداری کرد و در نتیجه بازداشت و جریمه شد. بازداشت وی به تحریم گسترده شبکه حمل و نقل عمومی توسط سیاهپوستان منجر شد و به اعتراضات گستردهتر دامن زد. کشیش جوانی به نام مارتین لوترکینگ که بعداً رهبری جنبش مدنی سیاهان را به عهده گرفت، جنبش اعتراضی او سرانجام به تصویب قانون حقوق مدنی سال ۱۹۶۴ انجامید که هرگونه تبعیض نژادی در آمریکا را ممنوع میکرد.
#خروج_از_ماتریکس
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ اما جناب " مارتین لوتر کینگ "
که آن موقع کشیش مذهبی، در جامعه
سیاهپوستان بود،
👈 اعلام تحریم اتوبوسرانی کرد.
👈 و ۱۲ میلیون سیاهپوست، حاضر نشدند
سوار اتوبوس بشوند.
☘ پس از چنین فاجعهای، قوانینی در آمریکا
وضع شد،
👈 که حقوق برابر انسانها اتفاق افتاد.
🔹 بنابراین:
👈 یک نفر فقط قیام کرد،
👈 یک نفر توانست در مقابل قوانین اجتماعی بایستد.
☘ شاید شما فرزندانی داشته باشید،
👈 که اصطلاحا این فرزندان را ناخلف میدانيد،
👈 بخاطر اینکه حرف پدر و مادرشان را گوش
نمیکنند.
☘ فرزندانی که حاضر نیستند طبق قواعد
اجتماعی،
👈آن چیزی را که ما به عنوان خوب یا بد
تعریف میکنیم، دنبالهروی کنند.
👈فرزندانی که حاضر نیستند،
طبق چارچوب اجتماعی حرکت کنند،
👈و دوست دارند کارهایی مخالف بقیه انجام
دهند و ما آنها را فرزندان خوبی نمیدانیم.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ قوم یهود، همواره در حال ظلم بود،
و به بردگی در زیر دست فرعونیان
قرار داشت.
☘ تا زمانی که یک نفر از قوم یهود،
👈 تصمیم گرفت که از بردگی خارج شود.
🔹 وقتی که آن یک نفر، از بردگی خارج شد،
👈 و قوم خودش را از سرزمین مصر خارج کرد
👈 و از رود نیل گذر داد،
👈 مائدههای آسمانی و برکت، از آسمان بر اینها
جاری شد.
☘ تا زمانی که طبق قواعد اجتماعی حرکت
میکردند،
👈 طبق قواعدی که ساختار نظامها مشخص
میکنند، حرکت میکردند،
👈 هیچ برکت و رحمتی از آسمان برایشان
نمیآمد.
☘ نسل اندر نسل برده بودند و به کارهای
سخت ، گماشته میشدند.
👈 تا اینکه قیام کردند،
👈 حرکت کردند،
👈 و فقط از سرزمین امن خودشان، خارج شدند.
💞 همین خروج از سرزمین امن،
👈 سبب نزول رحمت بر آنها شد.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ کتابی بنام "ماهی سیاه کوچولو"،
به نویسندگی صمد بهرنگی،
که در ایران کمتر این کتاب شناخته میشود،
👈 ولی به زبانهای مختلف ترجمه شده است،
👈 وجوایز بین المللی زیادی گرفته است.
👈 اما بخاطر گرایشات سیاسی چپ صمد
بهرنگی، این کتاب ارزشمند به آن شکل در
ایران مطرح نمیشود.
☘ در این کتاب،
👈 یک ماهی سیاه کوچولو در برکه زندگی
میکند، که روزی تصمیم میگیرد که ببیند،
❓ بعد از این برکه چیست ؟!
❓خارج از این برکه چه هست ؟!
👈 و همینطور سفر میکند.
☘ در هر مرحله ای یک نفر میآید،
و او را نصیحت می کند و به او توصیه
میکند که از این برکه خارج نشو،
اینجا آخر دنیاست.
🔹 و سقف ذهنی تمامی موجودات آبزی،
👈 تا یک حدی بوده است و نمیتوانستند
تصور کنند که:
💚 "پشت دریاها، شهریست
قایقی باید ساخت،
باید انداخت به آب..."
(اشاره به شعر سهراب سپهری)
☘ نمی توانند از حیطهی امن خودشان خارج
شوند، همینجا میخواهند بمانند.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ ماهی سیاه کوچولو حرکت میکند،
و در مسیری که میرود، کشته میشود.
☘ این قصه را یک ماهی پیر،
👈 برای ۱۲ هزار ماهی تعریف میکند،
👈 و وقتی که شب میشود،
👈 یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی به خواب
میروند،
👈 و یک ماهی تا صبح بیدار میماند،
👈 و به اقیانوس فکر میکند.
🔹 پس یک ماهی!
👈 ممکن است یک نفر،
👈 بتواند یک قوم را نجات دهد.
👈 یک نفر که خلاف قواعد اجتماعی حرکت
میکند،
👈 و حاضر به تحمل سقفهای ذهنیاش نیست.
💞 یک نفر کافی است.✨
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚 شعری از جناب خسرو گلسرخی،
به نام " تساوی" هست، که قسمتی از آن را
برایتان میخوانم و خیلی ارزشمند است.
که می گوید:
" معلم پای تخته ، داد میزد
صورتش از خشم، گلگون بود
ولی آخر کلاسیها،
لواشک بین هم تقسیم میکردند،
و دستانش به زیر پوششی از گَرد، پنهان بود
برای اینکه بیخود، های و هو میکرد
و با آن شور بیپایان،
تساویهای جبری را نشان میداد.
و با خطی خوانا،
به روی تختهای کز ظلمت، غمگین بود
تساوی را چنین بِنوِشت،
یک با یک برابر است..."
☘ (معلم پای تخته آمد و یک تساوی جبری
نوشت، یک مساوی است با یک )
" از میان جمع شاگردان، یک نفر برخاست
همیشه یک نفر، باید به پا خیزد،
به آرامی، سخن سَر داد،
تساوی، اشتباهی فاحش و محض است"
🔹 پس یک بچه میآید و ثابت میکند،
👈 که یک با یک برابر نیست.
☘ خیلی شعر ارزشمندی است.
🙏 خواهشاً شعر را بخوانید و ریتم آن برای
حفظ کردن، جوری است که به خوبی
می.شود، آن راحفظ کرد.
🔹فقط یک نفر میآید که میفهمد،
👈 یک با یک برابر نیست،
👈 و دلایل خودش را ارائه میدهد.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi
🔹بنابراین:
👈 اگر شما، سبک زندگیای دارید،
👈 که شبیه به بقیه نیست،
👈 نوع تفکری دارید،
👈 تقدیری دارید که احساس میکنید،
این تقدیر نرمال نیست.
👈 اتفاقاتی که برایتان میافتد،
👈 تصمیمگیری هایتان شبیه به همه نیست.
🔹 اصلاً ناراحت نباشید،
👈 شاید شما برگزیدهاید تا حرکتی کنید،
👈 شاید شما آن یک ماهی سیاه کوچولو هستید.
👈 که آن یک ماهی سیاه کوچولو،
👈 قرار است که مسیری متفاوت را طی کند.
☘ به دنبال هیچ وحدت کلمه ای نباشید.
👈 به دنبال هیچ ایدئولوژی مشترک،
👈 مسیر مشترک،
👈 روشی که همگان بپسندند، نباشید.
🔹 تمام اینها" ماتریکس" میشود،
👈 ماتریکسی که بشر در آن گرفتار است.
💚 پیامبر اسلام میفرماید:
« اخْتِلافُ اُمّتي الرحمَةٌ »؛
👈 اختلافی که در اندیشه امت من هست،
👈 رحمت است.
☘ ولی متاسفانه ما همیشه به نوعی وحدت
کلمه و نوعی اندیشه مشترک،
دعوت شدهایم.
#طرحی_نو_۱۲
https://eitaa.com/noorveshghelahi