💚 حافظ هم وقتی که میخواهد آن شعرش را
بگوید که؛
"گر مسلمانی از اینست که حافظ دارد
آه اگر از پی امروز بُوَد فردایی"
👈 به او ایراد میگیرند تا حکم اعدامش صادر میشود.
👈 بعد سریعاً یک بیت به آن اضافه میکند،
💚 و میگوید:
"این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت:
بر در میکدهای با دف و نی ترسایی
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
آه اگر از پی امروز بود فردایی"
☘ یعنی از قول خودش نمیگوید،
👈 تا گناه از دوش خودش بردارد،
👈 و حکم اعدامش لغو شود.
☘ میگوید من فقط خوشم آمد که یک مسیحی،
👈 یک روز صبح همانطور که آواز میخواند،
👈 این را گفت و من خوشم آمد.
👈 نمیگوید که خودم گفتم.
☘ حضرت سعدی هم داستان یک پادشاهی را میگوید که دوتا پسر داشت، که این دوتا پسر وارثان حکومتش بودند و ملکش را بین دو پسرش به دو قسمت تقسیم کرد تا بین آن دو جنگی در نگیرد. بعد ملک را به این دو داد و به رحمت خدا رفت.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚 دوباره میخوانیم:
"شنیدم که در مرزی از باختر
برادر دو بودند از یک پدر
سپهدار و گردن کش و پیل تن
نکو روی و دانا و شمشیر زن"
☘ یعنی میگوید، خیلی پر توان و قوی بودند.
💚"پدر هر دو را سهمگین مرد یافت
طلبکار جولان ناورد یافت"
👈 ناورد یعنی نبرد.
👈 طلبکار جولان یعنی: دوست داشتند همینطور
بجنگند و توانمند بودند.
(الان خیلی به مرد جنگجو اهمیت نمیدهند، اما در گذشته افتخارات یک مرد، همان تستسترون بالا و جنگاوری و توانمندیش بود. الان مردانی که سوسول باشند را بیشتر میپسندند.)
💚"برفت آن زمین را دو قسمت نهاد
به هر یک پسر زان نصیبی بداد
مبادا که بر یکدیگر سر کِشَند
به پیکار شمشیر کین بر کِشَند"
👈برای اینکه بعد، بینشان جنگ نشود،
👈 با عدالت سرزمینش را دو قسمت کرد.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"پدر بعد از آن روزگاری شمرد
به جان آفرین جان شیرین سِپُرد
عجل بُگسَلاندَش طناب امل
وفاتش فرو بست دست عمل"
☘ امل اولی به معنای آرزو است.
👈 طناب املش گسیخته شد:
👈 یعنی طناب آرزوهاش پاره شد.
👈 و دست از عمل یا انجام دادن کار برکشید:
👈 یعنی دیگر به رحمت خدا رفت.
💚"مقرر شد آن مملکت بر دو شاه
که بی حد و مَر بود و گنج و سپاه
به حکم نظر در به افتاد خویش
گرفتند هر یک، یکی راه، پیش
یکی عدل، تا نام نیکو بَرَد
یکی ظلم، تا مال گرد آورد"
☘ این اتفاقی است که همیشه میافتد،
👈 یعنی جهان دو قطبیست،
👈 یعنی خیر و شر با همدیگر تقسیم میشوند.
👈 یکی عدالت را پیشه کرد و به دنبال نام نیک رفت.
👈 و آن یکی هم ظلم را پیشه کرد و به دنبال
جمع کردن مال رفت.
🔹 سعدی میخواهد بگوید که؛
👈 یک سرزمین آباد، با یک حاکم عادل چه میشود؟
👈 و با یک حاکم ظالم چه میشود؟
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"یکی عاطفت سیرت خویش کرد
دِرَم داد و تیمار درویش کرد"
👈یعنی با عاطفه و مهربان بود،
👈 و به افراد فقیر ( درویش یعنی فقیر ) پول
میداد و هوایشان را داشت.
💚"بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درویش شب خانه ساخت"
👈 ساختمان ساخت، به لشکر رسیدگی کرد،
👈 به آنها نان داد و برای بیخانمانها، خانمان ساخت.
💚"خزاین تهی کرد و پر کرد جِیش
چنان کَز خلایق به هنگام عِیش"
👈 پولها را برای خودش جمع نکرد.
👈 بین سربازها و مردم تقسیم کرد.
💚"برآمد همی بانگ شادی چو رعد
چو شیراز در عهد بوبکر صدر"
👈 ابوبکر صدر در شیراز حاکم بود،
👈 حاکم عادلی که سعدی از او یاد میکند.
💚"خَدیو خردمند فرخ نهاد
که شاخه امیدش برومند باد"
👈خدیو یعنی: سلطان - پادشاه
👈 میگوید این پادشاهی که درواقع، از بس
خوب است میتوان از او امید گرفت.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"حکایت شِنو کان گو نامجوی
پسندیده پِی بود و فرخنده خوی
در آن ملک قارون بِرَفتی دَلیر
که شَه دادگر بود و درویش سیر"
☘ یعنی یک آدم پولدار با خیال راحت رد میشد،
👈 چون که پادشاه عادل بود و فقیرها هم سیر بودند.
👈 یعنی کسی را خِفتش نمیکردند که زورگیری کنند.
👈 این سرنوشت مردمی است که؛
👈 در کشور عدالتگستر زندگی کردند.
حالا آن یکی برادر:
💚"دِگَر خواست که اَفزون کند تخت و تاج
بیافزود بر مرد دهقان خراج"
☘اول کاری که کرد؛
👈 شروع کرد قیمت ها را بالا برد،
👈 و برای کشاورزان مالیات تنظیم کرد.
💚"طمع کرد در مال بازارگان
بلا ریخت بر جان بیچارگان"
👈 یعنی تعرفههای اقتصادی بالایی وضع کرد؛
👈 که مقداری از مال بازرگانان را بتواند به سمت
خودش بکشد، و بلا داخل زندگی بیچارگان آورد.
(من یک سری ابیات را حذف می کنم.)
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"شنیدند بازارگانان خبر
که ظلم است در بوم آن بی هنر
بریدند از آنجا خرید و فروخت
زراعت نیامد رعیت بسوخت"
☘ یعنی سرمایه گذارها،
👈 از آن مملکت سرمایهشان را خارج کردند.
☘ یا تجار دیگر حاضر نشدند در جایی که؛
👈 تعرفههای اقتصاد، نامناسب است،
👈 گمرکش ایراد دارد.
👈 با آنجا صادرات واردات کار کنند.
👈 و در واقع رعیت هم دیگر سوخت به خاطر این قضیه،
👈 فرار سرمایهها در این مملکت اتفاق افتاد.
💚"چو اقبالش از دوستی سر بتافت
به ناکام دشمن بَر او دست یافت"
👈 میگوید با این کار دوستان خودش،
👈 یعنی هموطنان خودش را آزرد.
👈 و از آنها فاصله گرفت.
👈 این اتفاق که افتاد دشمن بر او دست یافت.
👈 یعنی به او حمله کرد.
💚"ستیز فلک بیخ و بارش بِکَند
سُمِ اسب دشمن دیارش بِکَند"
👈 یعنی دیگر حمله کردند،
👈 و درخت مملکتش را از بیخ و بُن کندند.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"وفا در که جوید، چو پیمان گسیخت
خراج از که خواهد، چو دهقان گریخت"
👈 یعنی هیچ حمایتی از او نکردند،
👈 به او پول ندادند تا دشمن به او حمله کند.
👈 وحکومتش را نابود کند.
💚"چه نیکی طمع دارد آن بیصفا
که باشد دعای بدش در قفا"
👈 انتظار چه نیکی دارد که؛
👈 کلی دعای بد و آه و ناله و نفرین پشت سرش است.
☘ خب، طبیعتاً وقتی یک نفر در یک حکومت
ظلمی کند، ناله و نفرین دارد.
👈 انتظار نباید دلشته باشد که؛
👈 اتفاقهای خوب برایش بیافتد.
💚"گمانش خطا بود و تدبیر سست
که در عدل بود آنچه در ظلم جُست"
👈 اگر یک حکومت خوب میخواستی که؛
👈 ماندگار باشد، عمر طولانی داشته باشد،
👈 بایستی که در عدل دنبال آن میگشتی.
👈 اما تو رفتی در ظلم جستجو کردی.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
.
💚"یکی بر سر شاخ بُن میبرید
خداوند بستان نگه کرد و دید"
👈 یعنی یک نفر روی یک شاخه نشسته بود،
👈 و بیخ شاخه را میبرید.
☘ در حکایت ملانصرالدین هم این مثال بود که؛
👈 شاخهای را که رویش نشسته بود، خداوند
بستان داشت میبرید.
☘ خداوند در ادبیات قدیمی ما،
👈 مالک، صابخانه میشود،
👈 و به صاحبان یکجا، خداوندگار میگفتند)
👈 خداوند بستان یعنی: صاحبان باغ.
💚"بگفتا گَر این مرد بد میکند
نه با من که با نفس خود میکند"
👈 یعنی اگر شاخه درخت من را میبرد،
👈 به من ظلم نمیکند،
👈 با نفس خودش دارد ظلم میکند.
☘ یعنی اگر ما به کسی ظلم کردیم،
👈 در حق خودمان ظلم میکنیم.
👈 در حق او ظلم نمیکنیم.
👈 مثل شاخهای است رویش نشستیم و داریم میبریم.
👈 این شاخه رحمت الهی است.
🔹 یعنی اگر ظلم کردیم،
👈 شاخه رحمت الهی را زیر پای خودمان بریدیم،
👈 سقوط خواهیم کرد.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
💚"نصیحت به جای است اگر بشنوی
ضعیفان میفکن به کتف قوی"
👈 یعنی اگر الان نیروهای پلیسِ قوی دارید،
👈 ضد شورش دارید،
👈 ضعیفان را بر خاک میفکن.
👈 این نصیحت از من گوش کن.
👈 یعنی از سعدی گوش کن.
💚"که فردا به داور بَرَت خسروی
گدایی که پیشت نَیَرزد جویی"
👈 یعنی یک خس و خاشاکی که؛
👈 اصلا در مقابل تو ارزش ندارد،
👈 فردا روز، در برابر داور یا پروردگار،
👈 شکایت تو را خواهد برد.
💚"چو خواهی که فردا به وی مهتری
مکن دشمن خویش کَهتَری"
👈 یعنی الان به کسی که فکر میکنی،
👈 دشمن توست، حس بزرگی نداشته باش،
👈 که فردا روز، در مقابلش به خاک نیفتی،
👈 و مشکل برای تو ایجاد نشود.
💚"که چون بگذرد بر تو این سلطنت
بگیرد به قهر آن گدا دامنت"
👈 یعنی یک روزی این، سلطنت تو تمام میشود،
👈 و آن گدا دامن تو رو خواهد گرفت.
👈 این حاصل ظلم در این دنیا است.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘ خب، این هم هدیه خوب سعدی به همه ما که؛
👈 عاقبت ظلم و بدی به مردم یک مملکت چه میشود؟
👈 و چه اتفاقاتی میفتد که صریح میگوید:
👈 اگر ظلم کردید، از بیرون حمله میکنند،
👈 و سرزمینت را به تاراج میبرند،
👈 و کسی هم جلودارشان نیست،
👈 از ناحیه آن مردم هم حمایتی نمیشوی .
🔹 خب، پس ما برای اینکه در زمین نو،
👈 در زمینی که پر از عشق و آگاهی و نیکی است،
👈 زمینی که انسان ها در حق هم ظلم نمیکنند،
👈 بخواهیم زندگی کنیم باید قواعد آن را رعایت کنیم.
☘ هر کدام از ما زیر دستانی داریم،
👈 حقوق زیر دستهای خود را درست رعایت کنیم.
👈 با عدالت رفتار کنیم تا در بیرون،
👈 بالاتر از ما هم، با ما با عدالت رفتار کنند.
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi
🔹 به همین سادگی کم کم یک جامعه اصلاح میشود.
☘ به محض اینکه عدالت را در کل جامعه پخش کردیم،
👈 میبینیم که؛
👈 قوانین آن جامعه هم خود بخود عادلانه میشود.
👈 مسئولین آن هم عادل میشوند.
🔹 این اتفاق که افتاد،
👈 در بیرون از مرزها دیگر کسی به ما تعدی نمیکند.
👈 آن ها هم با نیکی رفتار میکنند.
🔹 بپذیریم که بخاطر تمام ظلمهایی که بر ما شده،
👈 نیاز نیست بگوییم: "مرگ بر فلانی"،
👈 ما سبب جذب آن شدیم،
👈 ما آن را وارد تقدیر خودمان کردیم.
🔹 با فرافکنی، مشکل کار حل نمیشود.
👈 باید مسئولیت آن را بپذیریم.
👈 از درون، نیکی و اُلوهیت را گسترش بدهیم،
👈 تا شاهد معنویت در بیرون باشیم.
✨در پناه نور و عشق الهی باشید🙏✨
#طرحی_نو_۱۶
https://eitaa.com/noorveshghelahi