کلام عشق علی مقدم:
💚«حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم باز خریدیم»
🌱صفحهی ۵۱ از کتاب محدودیت صفر:
☘بنده دو ترجمه برای کتاب محدودیت صفر پیدا کردم،
ترجمهای از خانم مژگان جمالی و دیگری از آقای فرهاد فروغمند.
☘آقای فرهاد فروغمند، pdf کتاب را تهیه نمودهاند و جهت استفاده از آن باید مبلغ ۶۰۰۰ تومان به حساب ایشان واریز شود.
☘من هر دو ترجمه را بررسی کردم.
علت اینکه از کتاب خانم جمالی استفاده میکنیم؛ این است که مترجم از روش هواوپونوپونو، اطلاع چندانی ندارد و ترجمهی کلمه به کلمه انجام داده است.
بر خلاف اینکه، اکثراً ترجیح میدهند که مترجم آگاه باشد، من ترجیح میدهم که مترجم ناآگاه باشد تا نظرات شخصی خودش را دخیل در ترجمه نکند و اصل مطلب انتقال داده شود.
☘ترجمه آقای فروغمند، را در کانال قرار میدهیم که مورد استفاده قرار گیرد. انصافا مشخص است، که ایشان در این زمینه باسواد و با تجربه هستند و دوره های زیادی را طی کردند.
☘اما ترجمه خانم جمالی روانتر است و واژههایی که بکار بردهاند، سبکتر و راحتتر است.
و دقیقاً کلمه به کلمه کتاب را، ترجمه کردهاند.
اما در ترجمهی آقای فروغمند مقداری هم، برداشت شخصی نقش داشته است.
🔹اگر کسی میخواهد بداند که در اصل کتاب لاتین چه گفته شده، بهتر است از ترجمه خانم جمالی استفاده کند.
🔹اگر کسی میخواهد، روش هواوپونوپونو را یاد بگیرد، از ترجمهی آقای فروغمند استفاده کند.
☘در صفحهی ۴۴ که گذشت، بحثی بهنام هویتسازی از طریق هواپونوپونو یا «S.I.T.H» بود.
☘در این کتاب، خانم جمالی یکی دو، ایراد دارند.
و اگر این ایرادات برطرف شود، ترجمهی خوبی خواهد شد.
☘در جایی گفته که هویتسازی از طریق هواوپونوپونو «S.I.T.H» (اس.آی.تی.اِچ) که در صفحه ۴۴ و ۵۱ گفته شد.
☘عبارت
«Self I-Dentity Through Ho'oponopono»
👈یعنی:
_هم به معنی خودشناسی از طریق هواوپونوپونو میباشد.
_هم اسم موسسهای است که آقای جو ویتالی تاسیس کردند. موسسه «SITH» (اس.آی.تی.اِچ)،
افراد با پرداخت مبلغی میتوانند عضو این مؤسسه شوند.
و از آموزشهای آقای ویتالی بهرهمند شوند.
🔹بحثی اینجا مطرح میشود که
❓آیا صحیح است برای آموزشهای معنوی، موسسهای تشکیل شود؟
❓و آن فرد درآمدی داشته باشد؟ یا نه؟
👈یا اینکه چون در مسیر روح الهی هستند، ما اجازه گرفتن پول نداریم...
☘همه این پارامترها را برای شما شفاف بیان میکنم. سپس اگر نیاز بود شما میتوانید از دادههایی که جمعآوری کردم، استفاده کنید.
💚در قرآن سورهی یس آیهای است که میفرماید:
«اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ»
از كسانى كه پاداشى از شما نمىخواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد.
☘داستان این آیه، از این قراراست که که کاهنان معابد، در قبال دعا کردن، پول میگرفتند.
یک نفر احتمالاً بنام «حبیب نجار» میگوید:
👈از پیامبر تبعیت کنید. از کسی که از شما برای مسیر عبادیتان، پول دریافت نمیکند.
این مطلب را داشته باشید.
🔹جناب مولانا که پدر عرفان ایران و جهان هستند. ایشان اصیلترین مطالب عرفانی را توانستند به کتابت درآورند و بنویسند.
☘عرفای زیادی بودند که خیلی از مسائل را فهمیدند ولی نتوانستند، بنویسند.
مزیت مولانا بر دیگران این است که توانست،
آن چیزی را که فهمید به شعر تبدیل کند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam
کلام عشق علی مقدم:
🔹جناب مولانا غزلی با این مضمون دارند؛
❓ که آیا ما میتوانیم برای آموزشهای معنوی و درمان، وجهی دریافت کنیم یا نه؟
💚«حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
︎بسی علتیان را ز غم بازخریدیم»
🔹«علتی» به معنای «بیماری» است.
👈یعنی کسی که بیمار است.
👈ما حکیم و طبیبی هستیم که بیماری را از وجود افراد پاک کردیم.
💚«سـُبُـلهای کهن را غم بی سر و بن را
︎ز رگهاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم»
🔹سـُبـُلهای کهن، یعنی طرحواره یا کهنالگوها.
👈این غم بیسروپایی که به جان آنها افتاده،
👈ناشی از اندیشههای قدیم است که در ذهنشان حک شده بود.
👈منظور تفکرات قدیمی آنهاست.
🔹« ز رگهاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم»
👈از رگ و پی کشیدیم یعنی غمها را از رشتههای عصبیشان درآوردیم.
💚«طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم»
👈طبیب فصیح، طبیبی است که سخن صریح میگوید.
👈که در جلسات گذشته در مورد آن صحبت کردیم.
👈کسی که از زبان روح الهی سخن میگوید،
👈یک کلمه میگوید. در ظاهر ممکن است که آن کلمه، هیج ربطی نداشته باشد. اما همان کلمه راهگشای اصلی است.
💚 «که شاگرد مسیحیم»،
👈 این سبک حضرت مسیح است. چون عیسی مسیح به درمان بیماری و دمیدن روح در بیماران بسیار مشهور است.
💚«بسی مرده گرفتیم در آن روح دمیدیم»
👈منظور از مرده، الزاماً کسی نیست که مرگ فیزیکی کامل داشته باشد.
👈کسی که وجد و شور و سرور و اشتیاق و شادی، از وجودش رفته باشد، نیز مرده متحرک میباشد.
💚«بپرسید از آنها که دیدند نشانها
که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم»
👈بپرسید، ببینید که ما چه کارهایی انجام دادیم.
💚«رسیدند طبیبان ز ره دور غریبان
غریبانه نمودند دواها که ندیدیم
︎سر غصه بکوبیم، غم از خانه بروبیم
︎همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم»
🔹جناب مولانا در این ابیات، ریشه بیشتر بیماریها را از غم و اندوهی که در خانه مردم رخنه کرده است، میداند.
میفرمایند: همانند عید که خانه تکانی میکنند، غمها را از دلها میزداییم.
💚«طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاکروانیم، نه طماع و پلیدیم»
👈یعنی ما بابت درمانگری که انجام میدهیم،
👈از کسی مزد دریافت نمیکنیم،
👈که این نشانه روان پاک ماست.
👈و ما دچار طمع و پلیدی نیستیم.
💚«مپندار که این نیز هلیلهست و بلیلهست
︎که این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم»
🔹فکر نکن که این روش ما هم مثل داروی هلیله و بلیله است. (دارویی باطبع بسیار گرم که در درمان سردی در طب سنتی استفاده میکنند).
👈بلکه ما از روشی استفاده میکنیم که این روش را از بهشت یاد گرفتیم.
💚«حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
︎که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم»
👈قاروره: شیشهی ادرار
👈ما حکیمان باتجربهای هستیم که نیاز به گرفتن ادرار افراد برای آزمایش و تست بیماری نداریم.
👈ما اصلا دنبال تشخیص بیماری نیستیم.
☘در درمانهای عرفانی و هواوپونوپونو، کسی دنبال دلیل و تشخیص نیست، تا بداند با چه روشی بیماری را برطرف کند.
👈فقط پاکسازی انجام میدهیم. ︎
💚«دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپران که ما بازپریدیم»
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🔹غزل خوانده شده از جناب مولانا، به حدی با ارزش است که انسان باید بارها آن را بخواند و سرلوحه زندگیاش قرار دهد.
☘این غزل پر از رمز و راز است. ما میخواهیم از آن استفاده کنیم.
👈در تمام روشهای عرفانی که، در سالهای اخیر آمده، همگی دریافت وجهی داشتهاند. روشهای یوگا هم عموماً، پول دریافت میکنند.
👈در مجموعه جو ویتالی، اگر کسی بخواهد، عضو شود، باید حق عضویتی پرداخت کند.
قیمت سمینارها و سخنرانیهایش، هم نسبتا زیاد است.
👈همچنین جناب اوشو، که گرانترین سخنران عارف جهان است. بابت هر سخنرانی پول بسیاری میگیرد و بیشتر هم برای شرکت BMW سخنرانی میکند. این شرکت اسپانسر برنامههای جناب اوشو است.
🔹مطالب ذکر شده را کنار هم میگذاریم و نتیجه گیری میکنیم.
💚قرآن میفرماید:
«اگر کسی میخواهد شما را هدایت کند و از شما بابت آن هدایت، مزدی میخواهد، مورد اعتماد نیست.»
💚جناب مولانا میفرماید:
«که اگر کسی حکیم الهی است، از کسی مزدی دریافت نمیکند.»
☘و در عین حال ما میبینیم، عموم معنویتی که در حال پخش شدن در جامعه است، مزد دریافت میکنند.
🔹کمی بیشتر این موضوع را باز میکنیم.
👈انصافاً وقتی که شما بخواهید آموزشی بدهید، باید وقت بگذارید، موسسهای تشکیل دهید، قطعاً درآمدی هم نیاز دارید و بهطور کلی، هزینههای جاری هم دارید و بایستی که درآمدی داشته باشید.
🔹این موضوع عقلایی باید بررسی شود.
👈در سیستمهای قدیم اینگونه بود که افراد عشریه پرداخت میکردند. مردم به اندازه ده درصد از درآمدشان را برای معابد میگذاشتند.
و این اتفاق چندان اتفاق جالبی نبود.
👈چون در یک نسل تنپروری ایجاد شد که عدهای کارشان دینفروشی بود، کار آنها این بود که با خدا صحبت کنند و نتیجه را اعلام کنند. کار قشنگی نبود.
👈و کاری که از سالهای پیش، حکمای ایرانی بنا نهادند، این بود که مثلا ابن سینا و... پولی بابت درمان نمیگرفتند.
👈شاید برای فروش داروها، پول میگرفتند.
👈طبیب بابت تشخیص بیماری، و توصیه درمانی، هیچ پولی دریافت نمیکرد.
👈اما بابت فروش یا ساخت دارو، یک مبلغی دریافت میکرد.
☘در عین حال بابت آموزشی که میدادند، پول دریافت میکردند.
☘جناب ابنسینا از شاگردان خود، وجه زیادی بابت آموزش دريافت میکردند.
👈یعنی درآمد ابنسینا از درمان نبود، بلکه بیشتر از آموزش بود.
🔹بنابراین ما مجاز هستیم که در آموزش دادن، پول دریافت کنیم.
👈چون در آموزش دادن، زمان گذاشته میشود وحق دریافت هزینه آن را داریم.
🔹اما اگر کار خیری میکنیم،
👈و حال کسی را بهبود میبخشیم،
👈برای کسی پاکسازی انجام میدهیم،
👈و خدمت عاشقانهای میکنیم،
👈بههیچ عنوان نباید بابت آن پولی دریافت کرد.
👈و این پول تشعشعات خوبی ندارد.
👈چون ما آمدهایم تسویه گناهان خود را انجام دهیم.
❓اگر در حال تسویهی گناهان هستیم، پس چرا باید پولی دریافت کنیم؟
👈بابت هیچ پاکسازی، وجهی دریافت نشود.
🔹و اما در مورد آموزش هم بهتر است که پول بهصورت هدیه، رد و بدل شود.
☘ترجیح بنده این است که اگر برای هر گونه آموزش معنوی و خودسازی و کوچینگ و... قرار است پولی رد و بدل شود، اینقدر روی پول آن تاکید نشود.
👈و بصورت هدیه رد و بدل شود.
☘فردی که دوره را برگزار میکند،
👈بهخاطر اینکه وقت زیادی میگذارد.
👈حق دارد که پولی دریافت کند.
💎و در نهایت شنوندگان باید به حدی برسند که
👈طبق قانون جبران، جبران یادگیری اطلاعات خود را انجام دهند.
👈نه اینکه حس کنند مجبور به این کار هستند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
☘گاهی میبینیم، دورههایی برگزار میشود که اگر کسی نتواند وجهی پرداخت کند، اجازه استفاده از آن کلاس را ندارد. و این جالب نیست.
☘بهتر است که این سبک، کمی اصلاح شود و به این صورت درآید که شرکتکنندگان، در دورهها به اختیار خود و در واقع به نیت هدیه، وجهی را به استاد خود پرداخت کنند.
👈این بهتر است، تا اینکه افراد مجبور باشند، پولی به حساب بریزند. فیش آن را بیاورند. بعد در یک دوره معنوی شرکت کنند. من فکر میکنم این سیستم جالبی نباشد.
☘اگر شما هم میخواهید، دورهای بگذارید،
👈پول را بصورت هدیه دریافت کنید.
👈ولی چندان روی این قضیه تاکید نکنید. به شاگردان، فشار نیاورید.
🔹نتیجه اینکه شما برای:
_آموزش،
_فروش کالا و دارو و یا هر چیزی،
👈حق دارید، پولی دریافت کنید،
👈اما برای درمانهای معنوی و الهی، به هیچ عنوان پولی دریافت نکنید.
💎هر درمانی هم که انجام میشود،
👈لطف الهی در حق شما است.
👈و شما باید بابت آن لطف الهی، چیزی هم بدهید که فرصتی پیش آمده تا یکی از دیتاهای معیوب شما پاکسازی شود.
🔹بعضی اساتید را دیدم که برای درمانی که انجام میدادند، پولی نمیگرفتند، اما در عین حال کتاب مینوشتند و آن کتابها را در همان جلسات درمانی، میفروختند. بابت فروش کتاب، پول دریافت میکردند.
☘و این جریان نیز خودسازی سنگینی است.
👈که شما بتوانید، پول دریافت کنید، اما دریافت نکنید! و پای یک ایدئولوژی بایستید و نخواهید بخاطر پول، صدمهای به آن ایدئولوژی بزنید.
💎سعی کنید در جهان هستی هر جا چیزی دریافت میکنید.
👈بهای آن را بپردازید.
🙏خواهش میکنم بدهکار نباشید.
👈 زیر دین هیچکس نباشید،
👈حتی زیر دِین پدر و مادر نباشید.
💎هر چه که جهان هستی به شما داد،
👈شما هم در ازای آن چیزی پس دهید.
👈اگر آموزشی دیدید،
👈به فرد آموزشدهنده، یک وجهی پرداخت کنید.
👈هر چقدر که صلاح میدانید و به میزانی که رشد میکنید.
💎در نهایت زیر دِین نباشید،
👈تا آزاده شوید و بتوانید رشد معنوی کنید.
👈حتی پدر و مادر که به ما خیلی لطف کردند. و ما را به این دنیا آوردند و زحمات فراوان کشیدهاند.
💎درست است که ما نمیتوانیم عیناً لطف پدر و مادر را جبران کنیم؛
👈ولی سعی کنیم در ازای لطف پدر و مادر،
👈حتما مسئولیت یک کودک را به عهده بگیرید.
👈یا خود، کودکی به این دنیا آورید،
👈و یا اینکه تقبل مسئولیت یک کودک بیسرپرست را بعهده بگیرید.
👈تا بتوانید دِین خود را به جهان هستی ادا کنید و بعد، این دنیا را ترک کنید.
💎 این «قانون جبران»، بسیار قانون بابرکتی است.
👈یعنی اینکه اگر شما در همه کارها، قانون جبران را رعایت کنید،
👈فوق العاده برکت در زندگیتان جاری میشود.
🍃مثلا اگر به رستورانی یا کارواش رفتید،
👈میبینید که کارگری که در آنجا هست،
👈بیشتر از حد لازم تلاش میکند، شما حتما یک انعامی به او بدهید. تا جبران کار بیشتری که کرده است، شود و دِینی بر گردن شما نماند.
در ادامه صفحه ۵۱:
📚«دوست داشتن خود بهترین راه، برای بهبود شما است و همچنان که بهبود مییابید، دنیای شما نیز بهبود پیدا میکند.»
☘راجع به این موضوع در جلسه گذشته، توضیح داده شده است.
👈زمانی که ما خود را دوست داشته باشیم،
👈آن «خود» حقیقی ما، یا «فراخود» ما که درون ما است،
👈این، روحالهی است.
🔹وقتی که خود را دوست داریم، احترام به خویشتن گذاشتهایم و به این طریق، عزت نفس خود را افزایش دادهایم.
🔹بنابراین شما مرتب تکرار کنید:
👈«من خودم را دوست دارم»؛
👈این جمله، اثر ویژهای در زندگی شما خواهد داشت.
☘از اینجای کتاب به بعد، به آقای ایهالیا کالاهولن میگوییم «ای» و به آقای جو ویتالی میگوییم «جو».
📚 "«ای» زمانی که در بیمارستان کار میکرده، هر مشکلی که به او ارجاع میدادند، به روحالهی میسپرده و از او میخواسته، آن را آزاد کند.
او همیشه به روحالهی اعتماد میکرده و این کار در صددرصد موارد جواب میداده."
☘اگر به من بگویند به یک موضوع ماورایی، اعتماد کن و برو جلو،
👈حقیقتا کمی ترس و تردید دارم. دوست دارم خودم ببینم و متوجه شوم. یعنی من دست پخت خودم را بیشتر دوست دارم.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🍃بهطور مثال، عارفی هر روز مقداری روزی داشته...
روزی کسی از عارف میپرسد: تو از کجا ارتزاق میکنی؟
عارف در پاسخ میگوید که خدا میرساند.
آن شخص میگوید: راستش را بگو! تو حتما مال، یا اندوختهای داری.
عارف میگوید: راستش بنده خدایی در کوچه کناریست، که هر روز به من پول میدهد.
آن شخص میگوید: آهان، حالا درست شد، پس از کسی پول میگیری.
عارف در پاسخ میگوید: من آن موقع که میگفتم خدا با این عظمتش، میرساند، ذهن تو نمیتوانست بپذیرد، حالا که گفتم کسی که در کوچه بغلی است، به من پول میدهد، ذهن تو میپذیرد!
🔹ما انسانها گاهی نمیتوانیم، به خدا اعتماد کامل کنیم. و در بیایمانی به سر میبریم.
💎ریشه بسیاری از مشکلات ما، عدم اعتماد به خداوند است.
👈یعنی ما احساس نمیکنیم که نیرویی هست که ما را حفظ میکند.
🍃داستانی دیگر:
کوهنوردی از کوهی بالا میرفت که در شب به جایی گیر کرد و به پایین پرتاب شد. پرتاب که شد، به طنابش آویزان بود و بین زمین و هوا معلق ماند. ندای آسمانی آمد که،
❓ میخواهی نجاتت بدهم؟ شخص گفت: بله.
ندای آسمانی گفت: پس این طناب را پاره کن.
شخص گفت: خوب اگر پاره کنم که قطعا میمیرم و پاره نکرد و فردا صبح جنازهی سنگنوردی را در کنار دیوارهای پیدا کردند که در فاصله یک متری زمین، در اثر یخ زدگی، معلق، مرده بود.
ولی اگر طناب را پاره میکرد، فقط از ارتفاع یک متری میافتاد و کار تمام میشد.
💎بنابراین اگر ما، وارد حریم «روحالله» شدیم،
👈وقتی طرف مقابل ما خداوند است،
👈باید «توکل» و «اعتماد» داشته باشیم.
🔹«توکل» به معنی واگذار کردن است.
👈یعنی در مورد جنبه ماورایی موضوعات و پیدا کردن راه حل آن را، به روحالهی میسپاریم تا حل کند.
🔹بعد از توکل کردن، حتما باید اعتماد کنیم.
👈نمیشود که شما توکل کنید و بعد از آن مرتب دچار تردید باشید که نکند نشود، نکند نتواند و مرتب ناامید و نگران باشید.
👈و اگر شما کار را رها کنید، خودبهخود و بسیار عالی حل میشود.
💎 اجازه دهید که دستهای پنهان الهی، در زندگی شما جاری شود.
☘به ظاهر ناباورانه است.
👈اما باید آرام آرام آن را تست کنید.
👈و به نقطهای خواهید رسید که به قول دکتر «ای» صددرصد مشکلات را میتواند حل کند.
دکتر «ای» از خودش میپرسید:
📚«چه چیزی در درون من وجود دارد که باعث شده این مشکل را خلق کنم؟ و چطور میتوانم آن را در خودم برطرف کنم؟»
🔹در اینجا این نکته حائز اهمیت است که وقتی دکتر «ای» این سوال را از خودش، میپرسید، به این معنی نبود که جواب بشنود که در درونش، فلان دیتای معیوب است که باعث شده...
👈بلکه صرفا این سوال را میپرسد که مسئولیت کاری را بپذیرد.
🔹این از تکنیکهای «فلسی یا مغالطه ذهنی» است.
☘یادم هست که در دوران مدرسه، ناظمی بسیار مقتدر داشتیم. روزی شیشهای شکست. کودکی شرور در مدرسهی ما بود که همه حدس میزدند شکستن شيشه کار او باشد.
ناظم، دانشآموز شرور را صدا زد و گفت: با چه چیزی شیشه را شکستی؟ آن دانشآموز هول شد و پاسخ داد: ببخشید، کیفم را پرت کردم و این گونه ثابت شد که شکستن شيشه کار او بوده است.
اگر ناظم از او میپرسید: آیا تو شیشه را شکستی؟ آن دانشآموز پاسخ میداد، نه من نشکستم. اما پیش فرض را به این صورت گذاشت که میدانم تو شکستی! اما بگو با چه چیزی شکستی!
👈یک پله جلوتر میرود.
👈اگر قرار بود روند منطقی، انجام میشد، دانشآموز میگفت: اول ثابت کن، که من شکستهام! تا من به شما بگویم با چه چیزی شکستم.
👈اما ذهنش نتوانست تفکیک کند. و سریع اعتراف کرد.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
دکتر «ای» از خودش میپرسید:
📚«چه چیزی در درون من وجود دارد که باعث شده این مشکل را خلق کنم؟ و چطور میتوانم آن را در خودم برطرف کنم؟»
🔹در اینجا این نکته حائز اهمیت است که وقتی دکتر «ای» این سوال را از خودش، میپرسید، به این معنی نبود که جواب بشنود که در درونش، فلان دیتای معیوب است که باعث شده...
👈بلکه صرفا این سوال را میپرسد که مسئولیت کاری را بپذیرد.
🔹این از تکنیکهای «فلسی یا مغالطه ذهنی» است.
☘یادم هست که در دوران مدرسه، ناظمی بسیار مقتدر داشتیم. روزی شیشهای شکست. کودکی شرور در مدرسهی ما بود که همه حدس میزدند شکستن شيشه کار او باشد.
ناظم، دانشآموز شرور را صدا زد و گفت: با چه چیزی شیشه را شکستی؟ آن دانشآموز هول شد و پاسخ داد: ببخشید، کیفم را پرت کردم و این گونه ثابت شد که شکستن شيشه کار او بوده است.
اگر ناظم از او میپرسید: آیا تو شیشه را شکستی؟ آن دانشآموز پاسخ میداد، نه من نشکستم. اما پیش فرض را به این صورت گذاشت که میدانم تو شکستی! اما بگو با چه چیزی شکستی!
👈یک پله جلوتر میرود.
👈اگر قرار بود روند منطقی، انجام میشد، دانشآموز میگفت: اول ثابت کن، که من شکستهام! تا من به شما بگویم با چه چیزی شکستم.
👈اما ذهنش نتوانست تفکیک کند. و سریع اعتراف کرد.
☘خیلی از بازجوها وقتی که میخواهند، یک مقاومت ذهنی را بشکنند، سریع اتهامی به آن فرد میزنند و بعد میگویند که تو در آن اتهام با چه کسی شریک بودی و همکارهای تو چه کسانی بودند؟
یعنی قبل از اینکه آن اتهام را اثبات کنند، جزئیات اتهام را از تو میپرسند.
🔹پس زمانی که شما از خودت میپرسی:
❓چه دادهای درون من است که این اتفاق افتاد؟
👈برای این نیست که روح الهی به تو بگوید: درون تو خشم بود که این اتفاق افتاد. نه، این نیست!
☘وقتی این سوال را میپرسی،
👈یعنی وارد مرحله دوم یک بازجویی شدی.
👈یعنی مرحله یک را ناخواسته پذیرفتهای،
👈مسئولیت آن را پذیرفتی.
🔹چون اول باید مسئولیت موضوعی را بپذیرید،
👈بعد از آنکه پذیرفتید بپرسید که چه دادهای درون من بوده که سبب این مشکل شده.
☘دکتر «ای»، مستقیما از پلهی دو شروع کرده،
👈یعنی پلهی یک را ناخواسته پذیرفته است.
👈وقتی میگوید چه دادهای درون من باعث این مشکل شده،
👈یعنی اصلا من مسئول این مشکل هستم.
👈حالا بگردم دنبال دادهای که سبب این مشکل شده است.
🔹پس پله اول سوال که مسئولیت این مشکل با کیست؟ اینگونه حذف شده.
☘از لحاظ فلسفی و منطق، «مغالطه» محسوب میشود و صحیح نیست،
👈چون ابتدا باید بگوید که اول اثبات کن که من مسئولم تا من به تو اثبات کنم که چه دادهای درون من بوده.
👈اما از لحاظ مسائل ذهنی این امکان پذیر است و شما میتوانید این کار را انجام دهید.
🔹یکی از روشهای تلقین هم، «تلقین سوالی» است.
☘بسیار جالب است که ذهن، در مقابل سوال رده دوم، خیلی کوتاه میآید.
👈این جزء آموزشهای بسیار پیشرفته، دورههای ذهن است.
☘شما وقتی که میخواهید، تلقین کنید و میگویید من بسیار باهوش هستم،
👈اگر هزار بار این جمله را تکرار کنید، چندان اثری ندارد و هزاران هزار بار باید تکرار شود،
تا ضمیر باطن یا ناخوداگاه من بپذیرد که من باهوش هستم.
☘اما اگر جلوی آیینه از خود بپرسم:
❓که تو چی کار کردی اینقدر باهوشی؟
👈ذهن، این اِلقا را سریع میپذیرد.
☘ما چندین روش بسیار خوب برای تلقین داریم که با چند بار گفتن، ذهن سریع میپذیرد.
👈یکی از این روشها، روش سوال است.
👈که مربوط به دورههای پیچیده ذهن است.
☘این یک روش تلقین سوالی است که به محض اینکه میخواهید تلقین کنید،
👈از گام اول شروع نمیکنید،
👈بلکه از گام دوم شروع میکنید.
👈و بعد از آن ذهن فکر میکند که گام اول را پذیرفتهاید.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🍃مثلا به خود میگویید:
❓تو چکار کردهای اینقدر خوشگل شدی؟
👈و این بهترین نوع تلقین است.
👈چون ذهن ناخواسته میپذیرد که من خیلی خوشگلم! و اعتماد به نفسم بالا میآید.
☘اگر خواستید که کسی را در تله بیندازید، یا القا مثبتی به او کنید،
👈سعی کنید، اینطوری پیش بروید.
👈از گام اول نروید،
👈مستقیم از گام دوم شروع کنید.
👈و او ناخواسته گام اول را خودش میپذیرد.
☘علت انتخاب این ترجمه این بود که مترجم اطلاعات نداشته و کلمه به کلمه ترجمه کرده،
اما از طرفی سواد و تجربه آقای جو ویتالی کاملا مشهود است. واقعا ایشان بسیار قوی کار کردند که توانستند مطالب به این ریزی را در کتاب بگنجانند.
📚 "جو: چطور میتوانم آن را برطرف کنم؟
«ای»: به نظر میرسد این روش شفادهی از درون، همان «هویت سازی از طریق هواوپونوپونو» است."
☘هر وقت با کلمه «هویتسازی»، مواجه شدید،
(خانم جمالی اشتباه ترجمه کرده)، معنای صحیح آن، «خودشناسی» از طریق هواوپونوپونو است.
📚«در روش سنتی هواوپونوپونو، یک واسطه به مردم کمک میکند تا از طریق صحبت کردن در مورد مشکلاتشان، آنها را شفا دهند.
آنها معتقدند که وقتی که زنجیرهی مشکل را قطع میکنند، مشکل خودبهخود محو میشود.»
☘روش سنتی و روش بروز شده هواوپونوپونو در فصلهای بعد توضیح خواهد شد.
🔹 در این قسمت دو واژهی مهم بکار برده شده:
۱-قطع شدن زنجیر
۲- آزادی
در صفحه ۵۱ آمده:
📚«شما باید مشکلات را آزاد کنید.»
👈اول اینکه:
❓مگر مشکل، زندانی بوده که بخواهیم آزادش کنیم؟
👈دوم اینکه:
از یک زنجیری صحبت میکند که باید قطع کنید.
☘بشر همواره به دنبال آزادی بوده و برای این موضوع بسیار میجنگد،
👈اما آزادی حقیقی، در درون انسان است.
☘تستی است که سوال میکند:
❓انسان بین «آزادی» و «امنیت»، کدام را انتخاب میکند؟
❓شما کدام را انتخاب میکنید؟
❓در زندانی با امنیت، یا در خیابانی آزاد، بدون امنیت؟
☘عموما انسانها امنیت را انتخاب میکنند،
👈ترجیح میدهند در زندانی امن باشند.
👈امنیت را فدای آزادی میکنند.
🔹بنابراین دم از آزادی زدن، بیشتر جنبه شعاری دارد.
👈چون در نهایت ما امنیت را به آزادی ترجیح میدهیم.
🔹آزادی حقیقی انسانها،
👈آزادی درونی است.
👈آزادی از غل و زنجیر درون است.
👈آزادی از پیوندهای نادیدنی درونی، که ما را به بند کشیده.
👈اگر آن آزادی اتفاق بیفتد، واقعا اثرگذار است.
🔹منظور از «زنجیر»، معنای باطنی عمیق است.
که خدمت شما عرض میکنم.
☘در گذشته وقتی میخواستند، زندانیان را به اینطرف و آنطرف ببرند، غل و زنجیر به گردنشان میانداختند.
💚در سوره یاسین آیه ۸ میفرماید:
«ما غل و زنجیر بر گردن آنها افکندیم و این زنجیر اینقدر ضخیم است که نمیتوانند چانههای خود را پایین بیاورند و مجبورند سرشان را بالا نگاه دارند.»
☘رسالت پیامبران را نجات این افراد میداند.
👈وقتی که پیامبران میآیند، این افراد میخواهند همچنان به دین آباء و اجداد خود، یا به مرام و روش پیشنیان زندگی کنند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
☘اینجا چند مورد هست که آنها را با هم مرتبط میکنیم.
👈یکی اینکه پیامبران میآیند تا رابطهی آنها را که با زنجیرهایی، به نسل قبل از خود وصل شدهاند، قطع کنند.
💚«إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا»
👈یعنی «ما در گردنهایشان غل و زنجیر قرار دادیم.»
«فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ» ︎
👈ذقن به استخوان زیر فک که دندان ما روی آن قرار دارد گفته میشود. بعضی به چانه، ذقن میگویند.
«فَهُمْ مُقْمَحُونَ»
👈زنجیر تا زیر چانهی آنها را گرفته، باعث شده که جلوی راهشان را نبینند.
👈قبلا هم که گفته، اصرار دارند بر، اندیشههای پدرانشان باشند.
☘وقتی این مطالب را کنار هم گذاشته و رمزگشایی کنیم،
👈میفهمیم انسانها با زنجیرهایی، به نسل قبلی خود وصل هستند.
☘یعنی بین من و پدر و پدربزرگم، همینطور تا نسلهای پیشین، یک زنجیری به گردن همه ما وصل است.
👈و این زنجیر اجازه نمیدهد که من سرم را پایین بیاورم.
👈یعنی، راه را روی زمین پیدا کنم.
👈مثل آدمهای سر به هوا و گیج، نمیتوانم راه را پیدا کنم.
👈چون سر من رو به هواست، نمیتوانم چانهام را پایین بیاورم و جلوی پایم را ببینم.
❓چرا سر من بالاست؟
👈چون یک زنجیر به گردن من است.
❓چرا زنجیر به گردن من است؟
👈چون یک پیوند کارمیکی با نسل قبلی دارم.
🔹این پیوند حاصل دیتاهای معیوب اندیشههای باطل است،
👈که بهصورت طرحوارههای نادیدنی،
👈از نسل قبل به من رسیده است.
💎رسالت پیامبران،
👈 قطع این زنجیره و پیوندهاست.
☘به همین دلیل، پیامبران در هر قوم، اصرار داشتند دنبالهروی پدرانتان نباشید.
👈اگر مانند پدرانتان رفتار کنید، هیچ پیشرفتی نخواهید داشت.
☘بایستی زنجیر کارمیکی که بین شما و نسلهای پیشین شما هست، قطع شود.
👈که به این قطع زنجیر «آزادی» میگویند.
☘همینجا هم، تقابل امنیت و آزادی وجود دارد،
👈ما ترجیح میدهیم در امنیت باشیم تا آزادی.
👈من ترجیح میدهم، خطاهای خود را به گردن دیگران بیندازم تا اینکه به عهدهی خود بگیرم.
☘ترجیح میدهم طبق سنتهای خطای پیشینیانم رفتار کنم،
👈تا اینکه بخواهم، با اندیشه خودم راه جدیدی را پیدا کنم.
☘کلماتی که در این کتاب، بهکار رفته است، کلمات رمزگونه و کلیدی است.
علت اینکه ترجمه خانم جمالی، خوب است،
این است که اصلا از خودش کلمهای نساخته است. فقط ترجمه کلمهبهکلمه کرده است. دست در اصل نوشتار نبرده است.
🔹شما هر جایی که در ادبیات عرفانی به کلمه «زنجیر» برخورد کردید،
👈به معنای پیوندی کارمیک بین شما و نسلهای پیشین میشود.
👈بندی در گردن شما، که اندیشههای
خطا و باطل پیشینیان را به شما منتقل میکند.
👈اگر آنها اشتباهی میکردند و اندیشه باطل داشتهاند، شما هم همان اندیشه را دنبال میکنید.
دکتر «ای» میگوید:
📚«معتقدند وقتی، زنجیرهی مشکل را قطع میکنند، مشکل خودبهخود محو میشود.»
☘بدین معنا که یک بار منفی کارما، سینه به سینه منتقل میشود،
👈باید ابر مردی، این زنجیر را از گردن خود قطع کند.
👈وقتی که زنجیر را قطع کرد، آزاده میشود.
🔹گسستن زنجیرها، نشان آزادگی است.
👈که انشاالله در آینده اگر فرصتی بود، در مورد زنجیرهایی که ما با نسل قبل داریم، بیشتر صحبت میکنیم.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
📚«در هویتسازی (خودشناسی از طریق هواوپونوپونو) نیازی به واسطه نبود،
👈بلکه پاکسازی، تمام در درون اتفاق میافتاد. کاملا کنجکاو شده بودم و میدانستم که رفته رفته بیشتر خواهم دانست.»
🔹در اینجا به این نکته اشاره میکند که کسی بین انسان و خدا واسطه قرار نگیرد.
☘هر گاه شما در زندگی احساس کردید که میتوانید پیام الهی را به کسی بدهید، این کار خیلی خطرناکی است.
☘یعنی شما احساس کنید، بین خدا و آن بشر قرار گرفتهاید و قرار است او را هدایت کنید.
👈این ابتدای خود بزرگبینی است.
👈و آزمایشهای سنگینی در بردارد.
🔹بنابراین کاری کنید که انسانها درمان را از ناحیه شما ندانند.
👈یعنی به خودتان ملکوت نبخشید.
👈فقط به خداوند، ملکوت ببخشید.
👈هر اتفاقی که میافتد را، از ناحیه خدا بدانید.
👈فکر نکنید از جانب شما، موهبتی رخ داده است.
👈و همه چیز را به خداوند واگذار کنید.
👈و در مورد نتیجه، بگویید به من هیچ ربطی ندارد، خداوند لطف خودش را در جهان انجام میدهد و ما فقط پاکسازی میکنیم.
🔹این گونه، هرگز در دام اندیشههای منفی و خود بزرگبینی که بسیاری از بزرگان ما در آن اسیر شدند، نخواهید افتاد.
🙏✨همه را به خدای بزرگ میسپارم.✨
💚«به نام خداوند جانآفرین
حکیم سخن در زبانآفرین»
☘یکی از فایلهایی که پیش از این ضبط شده بود، موضوعی در آن مطرح بود،
❓ که آیا ما حق دریافت پول از بیماران و افراد رنجور و دردمند و کسانی که تشنه آگاهی هستند، داریم یا خیر؟
👈که ابهامات بسیاری دربر داشت و بنده پس از چند سال صلاح دیدم که اندکی توضیحات بیشتر پیرامون این موضوع خدمتتان ارائه دهم.
☘در آن فایل اشاره به آیهای در سوره یاسین شده بود که میفرماید:
«اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ»
«از كسانى تبعیت کنید که از شما اجر و پاداشى از شما نمىکنند و آنها هدایتشده هستند.»
🔹 این ابهام را بوجود میآورد:
❓ که چرا شما برای کلاسهای معنوی خودتان، پول دریافت میکنید؟
☘این بحث را شفافتر بیان میکنم تا به یاری خدا این ابهام برطرف شود.
🔹نکته اول اینکه انسانها برای هدایتشان به دنبال کسی بروند که برای پول کار نکند.
👈یعنی اگر پول باشد کار میکند و اگر هم پول نباشد باز هم کار میکند و چشمش به دست مخاطب نباشد.
🍃بهطور مثال اگر برای خوشآیند مخاطب و دنبالکننده، حرفی بزند که مخاطبین خوشحال شوند و بیشتر جذب شوند.
👈این خودبهخود از مسیر حق خارج میشود و ممکن است که در آینده منجر به انجام کارهایی شود که شایستهی حقیقت نباشد و شایستهی جذب مخاطبین بیشتر باشد.
🔹اما نکته دوم:
☘من به صراحت و شفاف میگویم که در چه جایی، پولگرفتن مجاز است و در چه جایی مجاز نیست.
👈اول اینکه اگر شما هرگونه رسالتی یا مسئولیت الهی برعهدهتان باشد و مطمئن باشید که این مسئولیت الهی، بر عهده شما گذاشته شده،
👈بهتر است که در آن مسئولیت هدایتیتان، پولی دریافت نکنید.
🍃بهطور مثال، ما پارهای از آموزشهای معنوی داریم که بابت این آموزشهای معنوی، پولی دریافت نمیکنیم.
👈البته من دریافت نمیکنم، اگر کسی دیگر تمایل به دریافت هزینه داشت، مجاز است.
💖 اما چون به دل بنده هست که برای اینها، هیچ پولی دریافت نشود و عام باشد.
👈مثل چلهی شکرگزاری، صد میدان، شرح مثنوی...و دیگر فایلهایی که به صورت رایگان ارائه شده است...
💖این به دل من بود که اینگونه فایلها، بحث هدایتی هستند و نباید بابت آن، پولی دریافت شود.
☘البته اگر کسی هدیهای بابت آن پرداخت کرد، با کمال میل میپذیریم.
👈اما اینکه شرط گوشدادن این فایلها پرداخت هزینه باشد، بههیچ عنوان نیست.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🔹و اما یک سری از درسنامهها و آموزشها هستند که اینها فنون و مهارتها، محسوب میشوند.
🍃مثل کیمیای ذهن،
دوره خواب و رویا،
دورههایی مثل قلب ...
☘این فایلها، فنون و تکنیکهایی هستند که با آن تکنیکها، فرد میتواند توانمندی خودش را در هر زمینهای، ارتقاء دهد.
👈و وقتی فنون و مهارتها را درس میدهیم،
👈طبیعتاً بابت آن پولی دریافت میکنیم.
☘البته در گذشته (حدود پنج سال پیش)، پولی دریافت نمیکردیم و بدین صورت بود که هر کسی هر مقداری که دوست داشت، واریز کند. و انصافا هم دوستان، ادای دِین میکردند.
👈 اما آن نظم کافی در کلاسها نبود و کلاسها را جدی نمیگرفتند.
🔹امروز به این نتیجه رسیدیم که
👈 هم برای اینکه نظام سازمانی آکادمی اینلایت، محکمتر شود،
👈و هم شرکتکنندگان، بحث را جدیتر بگیرند،
👈فنون و مهارتهایی را که حتی معنوی هستند، بابتشان پول دریافت میکنیم.
🔹پس آنهایی که آگاهی محسوب میشود،
👈آن هم چون احساس رسالت روی آن میشود،
👈برای آنها پولی دریافت نمیکنیم.
🔹آنهایی که تکنیک و فن و چیزی اضافه بر سازمان هدایت انسانها هست و آن فنون را میخواهند یاد بگیرند،
👈بابت این دورهها، هزینه دریافت میکنیم.
☘البته پول آن، آنقدرها سنگین نیست که کسی از عهده آن برنیاید و همچنین اگر هم کسی راضی نبود، در هر مرحلهای، پولش بازگردانده میشود.
💎 اما توصیهای که به دیگران داریم:
🔹برای کارهایی که وقت میگذارید،
👈حق دارید که پول دریافت کنید.
🍃بهطور مثال اگر مشاوره میدهید، برای مشاورهتان، وقت صرف کردید، حق دارید پیش از مشاوره مشخص کنید و بگویید که اگر این کار انجام شد، این مقدار هزینه میگیرم.
☘حال اگر کار حقوقی باشد، کار معنوی باشد، هر کاری که باشد،
👈 شما حق دارید که بابت وقتی که میگذارید، پولی دریافت کنید و این اصلا پول ناپاکی نیست.
🔹و همچنین اگر شما، آموزشی به کسی میدهید،
👈بابت آموزشتان حق دارید پول دریافت کنید.
🔹اما ترجیحاً اگر دعایی برای کسی کردید،
اگر پاکسازی انجام دادید،
اگر کار خیری انجام دادید،
👈آن دیگر به شرط پول نباشد.
☘اگر خود فرد دوست داشت، هدیهای پرداخت کند، اگر دوست نداشت، شما اصلا در آن لحظه چشمتان نباید به آن موضوع باشد.
🔹دلیلش هم این است که ما در حق هر کسی که توبه یا پاکسازی را جاری میکنیم،
👈بر این باور هستیم که آن فرد، خطایی نکرده،
👈خود ما خطاکننده اصلی بودیم و الان دادههای معیوب جهان ذهنی خودمان را پاک میکنیم.
🍃مثل این است که من دارم خانه خودم را تمیز میکنم، بابت نظافتش از همسایهام پول بگیرم.
🔹این میشود مسئولیتپذیری،
👈یعنی چیزی که من مسئولیتش را بر عهده گرفتم، واقعا نباید برایش هزینهای دریافت کنم.
☘برای همین، تمام دعاها و تمام جاهایی که ما خیری را برای دیگران میطلبیم و یا دادهی معیوبی را در درون کسی پاک میکنیم،
👈 برای اینکه مسئولیتپذیری کامل رخ دهد،
👈بهتر است که بههیچ عنوان پولی بابت آن دریافت نشود.
🔹و اما موضوع آموزشهایی که انجام میشود،
👈آموزشهای آکادمی اینلایت، عموماً پشتیبانی دارد،
👈 یعنی اگر کسی دچار مشکلی شد، سوال و ابهامی پیش بیاید، به ادمین پیام میدهد و چندین نفر پشتیبان، از او پشتیبانی میکنند.
☘پس هم هزینه سازماندهی یک سری فایل را دارد پرداخت میکند و هم در حال گرفتن یک پشتیبانی و پاسخگویی به سوالاتش هست.
حتی بعضیها نیاز به مشاورهای پیدا میکنند مورد مشاوره قرار میگیرند...
🔹بنابراین خود همین حمایت، یک وقتی را برای فرد اختصاص میدهد و با دادن این وقت طبیعتاً هزینهای باید دریافت کند.
🔹در مورد درمان به شیوههای ماورایی و شیوههایی که شامل انرژی یا ماده نشود، یعنی فقط دعا باشد،
👈ترجیحاً پولی دریافت نشود.
🔹اما شیوههایی که فرد، یک وقت انرژیکی میگذارد، بعد از درمان، احساس خستگی میکند،
👈احساس میکند که چیزی از وجود خودش خارج شد...
☘چون دعا کردن، چیزی از وجود ما خارج نمیکند، یک جریان الهی از نور الهی به یک بیمار فرستاده میشود،
👈این با اینکه من از خودم انرژی بفرستم، خیلی فرق میکند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
☘پس شیوههای درمانی که فرد در آن هیچ نقشی ندارد،
👈و نور الهی خودش با یک دعایی، انجام میشود.
👈 بهتر است که هیچ پولی دریافت نشود. مگر اینکه هدیه باشد.
☘ اما شیوههایی که فرد دارد خودش تلاش میکند،
👈یعنی یک انرژیدرمان، خودش انرژی خودش را میفرستد و بعد از آن تخلیه میشود و خسته میشود... دستش درد میگیرد...
🍃مثل یک ماسور است که ماساژ میدهد. خب طبیعتاً دستش خسته میشود، بدنش خسته میشود، منتها ممکن است با تماس مستقیم نباشد اما به صورت غیرمستقیم فعالیت میکند.
👈 او حق دارد که هزینه خستگی و هزینه اجرت عملش را دریافت کند. و یا یک پزشک زمانی که ویزیت میکند حق دارد بابت زمانی که بهعنوان مشاوره تشخیص بیماری انجام میدهد، پولی را دریافت کند.
☘منتها یک سبک درمانی در میان حکمای ایران بود که به آن شکل الان در ایران کسی را سراغ ندارم که به این سبک باشد.
👈و آنها به این صورت بودند که وقتی یک نفر را میدیدند، از علم الهی نوعی اطلاعات دریافت میکردند و به صورت ماورائی میفهمیدند که بیماریش چه هست و درمانش میکردند.
☘خب طبیعتاً این چون که یک اتصال معنوی ماورائی داشت،
👈میگفتند که بحث پول در آن مطرح نباشد
👈 و درآمد حکیم از تشخیص نبود. از فروش دارو یا خدماتی بود که بعد از آن انجام میداد.
👈یعنی در تشخیص پولی دریافت نمیکردند. در داروخانه یا در آن قسمتی که حجامت و بادکش و رگگیری و...انجام میشد، از آن ناحیه پول دریافت میکردند.
🔹باز همهی اینها به اختیار خود فرد است.
👈یعنی خود فرد میتواند تصمیم بگیرد...حکم فقهی حلال و حرام روی آن ندارد.
☘یعنی شما وقتی که یک کار درمانی انجام میدهید،
👈به دل خودتان هست که برای آن کار پول دریافت کنید یا نه...
🔹توصیههایی که در این فایل شده،
👈بیشتر توصیه هست.
👈 و شما حق دارید این توصیه را اجرا کنید یا اجرا نکنید،
🙏ممنون از توجهتان و عذرخواهی میکنم اگر توضیحات آن زمان، شفاف و کامل نبود و دچار ابهام شدید.
🙏✨در پناه نور و عشق الهی باشید.✨
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam