4_5969985514734881850.mp3
19.1M
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
https://eitaa.com/noorveshghelahi/1299
✍لینک جزوه نوشتاری این فایل صوتی👆
https://eitaa.com/noorveshghelahi/594
لینک کتاب صوتی فصل4👆
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam
💚«آنکه او خوبی به سیم و زر فروخت
روسپی باشد نه حوران جـَنان
تا نگردی پاکدل چون جبرئـیل
گر چه گنجی در نگـُنجی در جهان»
🌱فصل چهارم کتاب محدودیت صفر، صفحه ۵۵
«حقیقت هولناک دربارهی قصدها یا نیـات»
جملهای از «بنجامین لیبت» میگوید:
📚 «زندگی درونذهنی ما تنها چیزی است که برای ما اهمیت دارد.»
☘متأسفانه این جمله به خوبی ترجمه نشده است، کلمهی subconscious = ناخودآگاه را درونذهنی ترجمه کرده است.
👈که ما به «ناخودآگاه» یا «ضمیر باطن» میشناسیم.
🔹زندگی در ناخودآگاه ما اهمیت دارد.
👈مابقی چندان مهم نیست.
☘کلماتی که درست ترجمه نشده است را خدمت شما میگویم تا آن را اصلاح کنید.
و اگر شخصی بتواند یک reversion = ترجمه مجدد روی این کتاب انجام دهد، بسیار خوب میشود.
صفحهی ۵۶:
📚 «اولین تماسم با دکتر هولن باعث شد که میلم به دانستن بیشتر شود.»
☘در عرفان پدیدهای بهنام جذبه، جذبهی پیـر یا جذبهی شیخ وجود دارد.
👈که وقتی کنار اولیاءالهی قرار میگیریم، ناگهان اشتیاق ما بیشتر میشود.
👈در گذشته عرفای سابق، مجاور پیر یا شیخی یا مجاور یک عارف میشدند.
🔹«مجاور شدن» یعنی ما فقط در کنار یک عارف قرار بگیریم.
👈همینکه در کنار او باشیم از الطاف معنوی او بهرهمند میشویم.
☘در کنار عرفا زندگی میکردند و همینکه مدتی در کنار آن فرد چلهنشینی میکردند،
👈از حس و حال معنوی خاصی برخوردار میشدند.
☘این بحث مفصل است و در اینجا مجال توضیح نیست.
👈اینکه شما با افراد معنوی در ارتباط باشید
تاثیر مثبتی بر شما دارد و وقتی شما به کسی تقدس میبخشید و دوستش دارید،
👈رفتارهای آن فرد خیلی سریع روی شما کپی میشود.
☘من دیدهام کسانی را که شاگرد یک پیر بودهاند. بعد از مدتی لباس پوشیدن، رفتار و حتی حرکات فیزیکی آنها شبیه به آن پیر میشد. بعد از مدتی تن صدا و تکیه کلامها هم شبیه به آن پیر میشد.
👈این تاثیری است که ذهن ما از آن میگیرد.
☘اگر شما گاهی در کنار بزرگان معنوی قرار بگیرید، میتواند مؤثر باشد و بهنوعی انسان را تشنه میکند.
👈چون بودن در کنار کسانیکه سطح تشعشع بالایی دارند یا به روحانیت و معنویت بالایی رسیدهاند، حس خوبی دارد.
📚«از اولین تماسی که با او داشتم میل به دانستن در من بیشتر شد. من از او سوالهایی در مورد سمیناری که چند هفته بعد برگزار میشد، پرسیدم. او سعی نکرد مرا ترغیب به شرکت در آن کند.»
☘گفتیم که برای عرفا اصلا مهم نیست که چه کسی با ایشان همراه است. آن مسیری که دارند را میروند.
👈مهم نیست که این مسیر شلوغ باشد یا خلوت.
👈اگر عارفی خواست حرکتی انجام دهد،
👈اصلا برایش مهم نیست که جمعیت زیاد باشد یا کم!
👈اگر میبینید تشنه این است که مورد تشویق قرار بگیرد و جملاتی مثل، ما دوستت داریم،
برای ما محبوب هستی، برای سلامتی او فلان کار را انجام دهیم.
👈اینها نشان میدهد که در قید و بند آن افراد است.
👈اما کسی که به این مسائل اهمیت ندهد به مسائل عرفانی نزدیکتر است.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
📚 «بنابراین فقط افرادی که آمادگی آن را دارند حاضر میشوند.»
👈میگوید: من اصلا برای سمینارم دعوت نمیکنم که بگویم تشریف بیاورید، تشویق کنند یا شلوغ شود و استقبال کنند.
👈من فقط پاکسازی میکنم.
👈کسی که آمادگی آن را دارد، خودبهخود حاضر میشود.
👈یعنی کسی که اشتیاق خود را به جهان هستی فرستاده باشد، پاسخ اشتیاق، خودبهخود وارد این مجموعه و این مسیر میشود.
🔹اگر میبینید در یک مسیر معنوی قرار میگیرید یا یک روزیِ آسمانی خوبی برای شما میرسد،
👈چون زمانی اشتیاقی نشان دادهاید
👈و یک حس و حال خوبی را در وجود خود طلب کردهاید.
👈خداوند پاسخ آن طلب شما را زمانی بهصورت یک راه معنوی در مقابل شما قرار میدهد.
📚 «او تمایلی به روبرو شدن با ازدحام جمعیت نداشت. بلکه ترجیح میداد عدهی اندکی با قلبهای گشوده بیایند.»
☘یعنی کمیت اصلا برایش مهم نبود.
👈بلکه کیفیت برای او مهم بود۔
👈کیفیت یعنی افرادی بیایند که قلبهای گشوده داشته باشد.
☘امروز در مورد قلبهای گشوده بیشتر صحبت میکنیم.
📚«او معتقد بود که روحالهی، خود به همه چیز رسیدگی خواهد کرد.»
☘یعنی یک فرایند توکل یا واگذار کردن را پیش رو گرفته و میگوید: من فقط پاکسازی میکنم.
👈هر کسی را که خداوند صلاح بداند خودش در مسیر ما قرار میدهد.
🔹امروز یک راز بسیار بزرگ عرفانی را خدمت شما بیان میکنم که این راز را همه میدانند.
👈اما هیچکسی به این صراحت نمیتواند آن را بیان کند.
👈چون اتفاقاتی در طول تاریخ افتاده که متاسفانه از ذهن ما پاک شده و بعد از سالها من جسارت آنرا پیدا کردهام که آن موضوع را بیان کنم.
🍃قبلا آزمایشی انجام شد و این بود که عکس دختر بچهای چهار یا پنج ساله را روی دیوار میزدند و مینوشتند که گم شده است و یابنده با این شماره تماس بگیرد.
چند متر آنطرفتر آن دختر بچه با همان شمایلی که در عکس بود کنار خیابان ایستاده بود و افرادی که آن اطلاعیه را دیده بودند، همان موقع از کنار آن دختر هم رد شدند. اما بههیچ عنوان توجهی نمیکردند که این عکس همان دختر است.
❓چرا توجه نمیکردند؟
👈چون خیلی به ایشان نزدیک بود. یعنی آن دختر در فاصلهی بسیار نزدیک قرار گرفته بود و آنقدر نزدیک بود که نمیدیدند.
☘شما اگر خواستید روزی چیزی را از کسی مخفی کنید،
👈در نزدیکترین و قابل دسترسترین نقطه بگذارید.
👈آن نقطه را ذهن، جزء معلومات میشناسد.
👈چون ذهن برای پاسخ به سؤالاتش به دنبال مجهولات میگردد نه معلومات. به دنبال معلومات برای پاسخ نمیگردد.
👈دنبال ناشناختههاست که پاسخ را بتواند آنجا پیدا کند.
☘اگر شما چیزی را جلوی چشم شخصی بگذارید، ممکن است که پیدا نکند. اما اگر جایی پنهان کنید، ممکن است جستجو کند و پیدا کند.
👈یعنی جاییکه آنقدر در دسترس باشد که نتواند بفهمد.
🔹ما در فرهنگ عرفانی واژهای بهنام «دل» داریم.
👈که همیشه جایگاه حق و حقیقت و اسرارالهی و جایگاه خیلی مهمی در فرهنگ عرفانی ما بوده است.
👈نه فقط در فرهنگ عرفانی ما ايرانیها، بلکه در سرتاسر دنیا «دل» جای مهمی بوده است.
🔹من رازی بسیار بزرگ عرفانی را امروز میخواهم برای شما بگویم که این قدر جلوی چشم همه هست که مورد فراموشی و بیمهری قرار گرفته است و سالهاست که کسی به این صراحت این راز را بیان نکرده است. همهی شما میدانید اما دوباره تکرار میکنم.
💎 دل همان قلب است.
💖یعنی قلب یا دل دقیقا یکی است.
🔹در چند صد سال اخیر بزرگان ما طوری نشان دادند،
👈که قلب و دل دو موضوع ماورایی هستند.
👈و دیدگاه انتزاعی به قلب بخشیدند،
👈چیزی که ما به اسم «قلب» میشناختیم را یک دریافت باطنی و معنوی یا یک عنصر آسمانی، از آن نام میبرند.
👈و از آن بهعنوان یک عنصر حقیقی فیزیکی
که در قفسهی سینهی ما هست یاد نمیکنند.
🔹قلب را از حقیقت دور کردند.
👈و به مجاز بردند.
👈و یک حالت شعرگونه به آن بخشیدند.
👈در صورتیکه قلب، یک حقیقت مطلق تپنده درون سینهی ماست.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
☘البته من این را جزء مباحث سنگین دورههای پیشرفته علوم ذهنی میدانم. اما قسمت کوچکی از آن را اینجا خدمت شما میگویم. که ما در دورههای خود راهکارهای زیادی برای آن داریم. و روی آن مفصل کار میکنیم.
🔹این همان قلبی است که شما همیشه میگویید:
👈«دلم شکست»
💚یا دل بدست آر تا کسی باشی!
💚جناب «خواجه عبدالله» میگویند:
«گر به آب روی خسی باشی
گر به آسمان روی مگسی باشی
دل به دست آر تا کسی باشی»
💎این دل همان قلب فیزیکی تپندهی درون سینه شما است.
☘در سالهای گذشته به این نتیجه رسیدیم که به تمام قسمت عواطف و احساسات مغزمان «قلب» گفتیم.
👈آن قسمت از حسهای معنوی که در مغز اتفاق میافتاد را فکر میکردیم قلب است.
☘ تا جایی که شهید مطهری قلب را معادل «روح» دانستهاند. در هر صورت قلب و روح دو موضوع متفاوت میباشند.
☘جناب علامه طباطبایی قلب را همان «نفس» میدانند.
آقای مکارم شیرازی در آخرین صحبتی که از ایشان در سایت خواندم در مورد قلب صراحتاً گفتند که قلبی که در قرآن از آن نام میبرند، منظور آن قلبی که در سینه انسان است، نمیباشد و یک «جلوه ملکوتی» است.
🔹در صورتی که من امروز خدمت شما صراحتاً میگویم:
👈این قلب همان «قلب» است.
👈و دقیقاً همان قلب است که از آن نام برده شده است.
توجه شما را به آیهای از قرآن کریم جلب میکنم.
💚 سورهی حجر آیهی ۴۶ میفرمایند:
«اینها کور هستند اما نه کوری که چشم آنها کور باشد، بلکه قلبشان کور است.
آن قلبی که درون سینه است.»
☘اینجا صراحتاً میگوید آن قلبی که درون سینه است. یعنی یک کد به شما میدهد.
👈که اگر کسی گفت: قلب یک مفهوم ماورایی به نام نفس می باشد بگویید نه!
👈منظور ما همان قلبی است که درون قفسه سینه قرار دارد.
💖 قلب یک عضو معمولی نیست،
👈یک عضو بسیار عجیب و غریب میباشد.
👈و از لحاظ پزشکی هم جزء اعضای ماورایی بدن انسان و یک عضو خاص می باشد.
که در اینجا مجال صحبت نیست.
💖کار قلب دریافت الهام بوده است
👈و کار همیشگی آن شهود، مراقبه، کشف و رویت بوده است.
👈به مرور زمان مورد استفاده قرار نگرفته است.
☘و آنقدر مورد استفاده قرار نگرفته،
👈 که ما اصطلاحاً الان«کوردل» شدهایم.
👈یعنی این عضو صرفاً برای پمپاژ خون استفاده شده است.
☘در صورتی که وظیفه اصلی این عضو پمپاژ خون نبوده است،
👈یکی از وظایف قلب پمپاژ خون بوده است.
👈وظیفهی اصلی آن«ادراک» میباشد.
🔹انسانها با قلب میفهمیدند،
👈با قلب میدیدند،
👈با قلب حرف میزدند.
👈منتها در طی سالهایی که گذشت، قلب فراموش شد و قلب تبدیل به یک کلمهی شعرگونه شد.
☘وقتی اسم قلب آورده میشود،
👈آن قلبی که میگوییم مثلا «دل مومن گنجینهی اسرار است» فکر نکنید که قسمت ماورایی مغز را میگویند، نه!
👈دقیقاً همان قلبی که درون سینه میتپد را میگوییم.
👈همان ماهیچهای که درون سینهی شما قرار دارد، جایگاه خداست.
👈و ما به دید یک ماهیچهی فیزیکی به آن نگاه میکنیم. داستانهای معنوی عظیمی در همین ماهیچه است.
💚 امام علی در "حکمت ۱۰۸" بهطور مفصل در مورد قلب صحبت میکنند.
👈که بهطور کامل مباحثی که در مورد قلب میگویند، حکمتگونه است.
👈یعنی در مورد یک عضو متافیزیکی بدن که میتواند الهامات را در خود جای دهد و میتواند درک داشته باشد و ببیند.
☘ در ابتدا بحث اینگونه شروع میشود که «قطعه گوشتی که به یک رگ درون قفسه سینه آویزان است.»
👈یعنی ایشان برای همین قلب فیزیکی این توانمندیها را در نظر میگیرند.
👈حتی به صراحت میگویند که به یک رگ
یعنی همان «سرخرگ آئورت» در قفسهی سینه آویزان است.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
☘ تمام توضیحات ماورایی که در مورد قلب میدهند، توجه داشته باشید، توضیحات ماورایی نه توضیحات فیزیکی،
👈منظور ایشان از توضیحات در مورد قلب در حکمت ۱۰۸ همان «جسم صنوبری شکلی» است که در قفسهی سینهی شما به یک رگ آویزان است. و به همین صراحت ایشان صحبت میکنند.
🔹بنابراین ما با چنین پدیدهای مواجه هستیم،
👈اما در طول تاریخ به دلیل اینکه حکمای اسلام میخواستند که در مباحثات خود با دیگر ادیان و یا کسانی که منکر خدا بودند و به تمسخر میگرفتند، کم نیاورند؛
چون آنها میگفتند: قلب را باز کردیم و دیدیم که جایگاه هیچ چیزی به جز مقداری خون نبود.
☘آنها در پاسخ گفتند: خیر، این قلب منظور آن قلب نیست و ما یک قلب ماورایی داریم که بحث را به این شکل دچار خِلط مبحث کردند.
🔹در حال حاضر ما از قلب، بهعنوان یک عضو حقیقی استفاده نمیکنیم و صرفاً وظیفهی تپش خون را در قفسه سینه دارد.
☘تصور کنید انسانهایی باشند که زیر زمین
زندگی میکنند. مثل موشها و هیچ وقت نور نبینند و در تاریکی باشند.
👈و اگر نسلهای متمادی در زیر زمین بدون نور زندگی کنند. طبعاً کسی که نور نبیند، چشمش کور میشود.
☘بعد از چند نسل که زیر زمین زندگی کردند.
اگر از ایشان بپرسید که این چشم برای چیست؟
👈متوجه نمیشوند، فکر میکنند که این یک عضو خاصی است که مثلا دمای مغز را کنترل میکند.
👈متوجه نمیشود که با این عضو قبلاً میدیده است.
☘و ما اینقدر در زیر زمین زندگی کردهایم و نور نداشتیم،
👈که این عضو کارایی خود را در زمینهی رویت از دست داده است.
💖قلب هم همینطور است.
👈تقریبا تا قبل از ۴۰۰، ۵۰۰ سال پیش،
👈 انسانها با قلب خیلی مسائل را متوجه میشدند،
👈و ارتباط ویژهای با قلب داشتند.
👈الهامات زیادی را از طریق قلب دریافت میکردند.
☘استعماری بر ما حاکم شد که ما و تمام دنیا اندکاندک قلب را فراموش کردیم.
☘متاسفانه اطلاعات پزشکی زیادی هم در این قضیه هست. کتابهایی هست که نویسنده قصد داشت قضیه را شرح بدهند. اما معمولا استقبال نشده است.
☘جوامع علمی نخواستند قلب را به عنوان یک مرکز الهام بپذیرند و این قضیه را تکذیب کردند. و ظلم بزرگی به بشریت شد.
☘رفته رفته، «کور دل» شدیم.
👈مثل همان انسانهایی که سالها از چشمان خود استفاده نکردند و کور شدند.
👈ما هم از قلب استفاده نکردیم و کوردل شدیم.
👈امروزه هرگاه بحث قلب در سخنان عرفا مطرح میشود، راحت از آن میگذریم.
☘در این کتابخوانی من نمیتوانم برای شما شرح کامل بدهم. چون به تنهایی صدها تمرین دارد و چندین ماه طول میکشد.
👈اما به نقطهای میتوان رسید که دریچههای قلب باز شود.
👈و نور در آن تلألو پیدا کند.
👈و ما با قلب بفهمیم این امکانپذیر است.
☘در بعضی دورهها آموزش این مسئله را داریم. و اگر فرصت شد در آینده باز هم در مورد آن صحبت میکنیم.
☘شخصیتی مثل "ابن سینا" که شاید آناتومی بدن را بهتر از پزشکان امروزی بلد بوده باشد.
👈ایشان یک سوپر هوش و انسانی فوقالعاده و بزرگ از لحاظ علمی بودند.
☘وقتی ایشان مغز را میشناسد و جایگاه درک و فهم را در قلب میگذارد.
❓آیا میتوانیم بگوئیم که ابن سینا آناتومی بدن را درست نمی شناخت!
👈و نمیدانست که همه اعصاب به مغز ختم میشوند و ستاد فرماندهی انسان در مغز میباشد؟
☘نه!
👈ابن سینا میدانست و وقتی که ستاد فرماندهی را در قلب معرفی میکند، ایشان آناتومی بدن را بهطور کامل میشناسد.
👈برای ابنسینا بدن انسان از کف دستش واضحتر است.
🔹ما باید فکر کنیم که چرا آن حکمای بزرگ ما چنین ایدئولوژی داشتند؟
👈ولی ما فکر میکنیم که آنها بیسواد بودند و کالبدشکافی مغز انجام نداده بودند.
👈در صورتی که آنها مغز را کامل میشناختند.
🔹اما بر این باور بودند که قلب ستاد فرماندهی میباشد.
👈و از قلب استفاده میکردند
👈و با قلب میفهمیدند
👈و از قلب پیام دریافت میکردند
👈و این قلب برای آنها کارایی بسیاری داشت.
☘و در طی حداقل ۴۰۰ سال گذشته، کمکم قلب فراموش شد و برای ما به یک واژهی ادبی تبدیل شد. تا یک حقیقتی درون زندگی ما باشد.
👈البته در طب سنتی ستاد فرماندهی بدن قلب است.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
وقتی آقای کالاهولن میگوید:
📚 «کسانیکه قلبهای گشوده دارند، بیایند.»
👈من از این جمله متوجه میشوم که یک انسان معمولی نیست و خیلی از مسائل را فهمیده است.
☘و کسی که یک واژهی کلیدی مثل «قلب» را استفاده میکند، فهمیده است که این قلب چه کارایی دارد.
💖 قلب قابل باز شدن و گشوده شدن است.
🙏خواهش میکنم یک دور احادیث و روایات و جملات عرفای بزرگ را در مورد قلب مربوط به چهارصد سال پیش و قبلتر از آن گفته شده است، با این دیدگاه مطالعه کنید،
👈 که منظور آنها دقیقا همین ماهیچه صنوبری درون قفسه سینه بوده است.
☘میببینید که چه حقیقت بزرگی، جلوی چشم بشر بوده است و ما آن را نمیدیدیم.
👈من شخصاً زمانیکه با این موضوع آشنا شدم و روی موضوع قلب کار کردم و جایگاه قلب را شناختم، رشد فکری زیادی داشتم.
🔹موضوع ارزشمندی است.
🙏انشالله روزیِ همهی ما شود که قلب را بهتر بشناسیم.
📚«و انسانهایی هستند که قلبهایشان گشوده دارند.»
💚همان «رَبِّ اشْرَح لِي صَدْرِي»
👈خدایا قفسه سینهی مرا بگشای. این همان است.
🔹این یک موضوع فیزیکی است.
👈قبضی در سینه اتفاق میافتد که بر اثر کجفهمی و گناه و دیگر موضوعات منفی میباشد.
👈و قفسه سینه به طور فیزیکی سنگین میشود.
🔹من به این قضیه تاکید دارم،
👈که موضوع را ماورایی نگاه نکنید
👈بلکه آن را فیزیکی نگاه کنید.
👈برخی قلب گشوده و سبک و یا سعه پیدا میکنند.
👈شما این سبکی را به طور فیزیکی دقیقا میتوانید حس کنید.
صفحه ۵۸:
☘جو میگوید که با جناب «ایی» که برای کنفرانس آمده بوده، برخورد میکند. قبل از کنفرانس که تقریباً سی چهل نفر شرکت کرده بودند، ایی را میبیند و به سمت او میرود.
اینجا در حال توضیح دادن تیپ «ایی» میباشد.
👈که یک جذبه و ابهت خاص داشت.
📚«او کفش ورزشی، تیشرت آزاد، کت اسپرت، پوشیده بود. همچنین یک کلاه بیسبال بر سر داشت.»
☘یک عارف نسبتاً بزرگ کار مهمی انجام داده است. حال همه بیماران جانی و روانی یک بیمارستان روانی را بهبود بخشیده. بعد کنفرانس برگزار کرده است. از سرتاسر دنیا به کنفرانس او رفتهاند.
👈و شما الان ببینید که چه تیپی دارد!
👈کفش ورزشی، تیشرت آزاد، کت اسپرت، کلاه بیسبال...
☘تمام شرایطی که نشان میدهد،
👈اصلا نظر بقیه برای او مهم نیست.
👈آن لباسی که دوست دارد و با آن راحت است را پوشیده است.
☘گاهی برای ارائه درس یا سخنرانی به جایی میروم. اصرار میکنند که باید کت و شلوار بپوشید و کراوات بزنید. در حالی که در حالت عادی من همیشه کفش اسپرت و شلوار جین میپوشم. اما جایی که برای تدریس یا برگزاری سمینار بروم این سبک را پیش می گیریم که حتماً باید کت و شلوار و کراوات باشد.
در حالیکه من کت و شلواری و کراواتی نیستم و دارم برای بقیه میپوشم.
🔹یک مبحثی به نام «فلسفه حجاب» داریم.
👈حجاب موضوع بسیار مهمی است،
☘اگر شما لباسی میپوشید که به آن لباس افتخار میکنید و آن لباس برای شما مهم است و وقتی آن لباس را میپوشید، حس معنوی نسبت به آن پیدا میکنید.
👈یا این حس را میگیرید که من نکاتی را رعایت میکنم! یعنی به پوشش و حجاب خود، افتخار میکنید،
👈«شما گرفتار حجاب هستید.»
☘البته حجاب دوم به معنای حجاب معنوی میباشد. یعنی همین تله شما است.
🔹اگر عریان هستید یا به اینکه بیحجاب هستید
افتخار میکنید،
👈باز هم گرفتار حجاب هستید.
👈یعنی گرفتار حجاب معنوی و تلهی ذهنی هستید.
💎حجاب یا پوشش، یک موضوع فردی است.
👈اگر قرار است به شما هویت ببخشد، بسیار خطرناک است.
👈یعنی اگر لباس به شما هویت ببخشد، این موضوع میتواند برای شما خطرناک باشد.
💚«تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت»
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد
🔹عرفای ما هم فهمیده بودند که گاهی پوشیدن یک لباس میتواند حس و حال معنوی ما را به هم بزند.
☘بسیاری از ما این حرف را نمیفهمیم!
❓چرا نمیفهمیم؟
👈چون آنقدر حجاب معنوی زیادی روی قلب ما را گرفته است. که نمیفهمیم اگر زمانی، لباسی یا پوششی داریم یا آرایشی میکنیم، برای خود ما نیست و برای بقیه میباشد.
🔹این کار به ما ضربه معنوی میزند،
👈اما اصلا متوجه نیستیم.
👈چون محور وجودی ما در راستای محور وجودی الهی نیست.
👈و آنقدر محور وجودی ما مادی است که نمیفهمیم.
🔹اما اگر حسابی کار کرده باشیم و حسوحال معنوی پیدا کرده باشیم،
👈اگر یک لباس به نیت بقیه یا برای خوشایند بقیه بپوشیم یا بخواهیم با یک لباس کسب اعتباری کنیم،
👈ناگهان متوجه میشویم که در قلب یک حس و حالی به وجود آمد و پیام داد که «این خوب نیست! مرا بخاطر بقیه له میکنی!»
☘تصور کنید که
❓ما چقدر تا بهحال برای بقیه و احترام به بقیه و بخاطر خوشایند دیگران پوشیدهایم؟
☘اما پوشش فقط در لباسهای ما نیست،
👈در ظاهر و رفتار ما میتواند باشد.
👈و بسیار موارد دیگر...
❓چقدر برای خوشایند بقیه زندگی کردهایم؟
👈تمام این موارد فقر معنوی ما میشود.
👈این موضوع بسیار خطرناکی است.
🙏امیدوارم بتوانید روی این مسئله کار کنید،
👈کمکم به نقطهای برسید که آنجور که هستید زندگی کنید.
☘قبلا خدمت شما گفته شد در فرودگاههای
بین المللی بزرگ دنیا رفتهام و دیدهام افراد با لباسهای بسیار راحت تردد میکنند. یک نفر کت و شلوار و کراوات پوشیده و یک نفر هم با دمپایی است.
👈هر دو نفر اصلاً به همدیگر توجه نمیکنند.
👈در کنار هم هستند و هیچکدام آن لباس را به عنوان یک جایگاه برای خود نمیدانند.
☘من دورههایی در خارج از کشور دیدم، واقعاً هیچجای دنیا ندیدهام که آنقدر در دورههای بازاریابی و فروش به ساعت و کت و شلوار به اندازه ایران اهمیت بدهند.
👈اما هر دوره فروش در ایران را که ببینید میگویند: اگر شما میخواهید فروشندهی خوبی باشید، بایستی اول یک ساعت گرانقیمت بخرید،
تن صدای بم داشته باشید،
مدل حرف زدن شما خاص باشد،
یا کتوشلوار شما برند خاصی باشد.
همه این موارد راتوضیح میدهند.
☘باور کنید با کسی جلسه داشتهام که ایشان برای آمدن به جلسه یک خودرو کرایه کرد، اما من با دوچرخه به جلسه رفتم. انتظار داشت که من هم با خودرو آخرین سیستم باشم، اما من با دوچرخه به آن جلسه رفتم.
☘همه این رفتارها از نظر بنده فقر معنوی محسوب میشود.
👈یک زمانی ممکن بود این طرز فکر و رفتارها جواب بدهد. اما اگر امروز شما یک ظاهر خاص تصنعی درست میکنید که با آن ظاهر به جلسهای بروید و طرف مقابل را جذب کنید!
☘بدانید طرف مقابل شما هم این کلاسها را رفته است و وقتی که ساعت و کت و شلوار و ادکلن شما را می بیند، برداشتهای مختلفی خواهد کرد.
الزاما شما به آن جوابی که میخواهید نمیرسید.
☘البته یک مورد دیگر بگویم:
👈اگر شما به احترام بقیه و برای اینکه حس خوبی داشته باشند، پوشش خوبی دارید،
👈 این ارزشمند است.
👈اما نباید بهخاطر تایید بقیه باشد.
☘ممکن است من به احترام یک جمع ادکلن استفاده کنم.
👈چون من میخواهم با خوشبو بودن به بقیه احترام بگذارم تا آنها حس خوبی داشته باشند یا لباسهای رنگ شاد میپوشم تا بقیه حس و حال خوبی داشته و شاد باشند که این بسیار ارزشمند است.
☘اما اگر برای تایید بقیه این کار را انجام میدهیم،
👈کار بسیار خطرناکی است و ضربهی بدی به عزت نفس خود میزنیم.
🔹بنابراین مواظب باشید،
👈که حجابتان، حجاب شما نشود!
👈حجاب جسمی و حجاب لباسی، سبب حجاب معنوی شما نگردد.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_چهارم_قسمت_اول
#حقیقت_هولناک_دربارهی_قصد